مجله سیمدخت
0

دو روی سکه سینما: دلایل دشمنی هیچکاک و دیزنی

دو روی سکه سینما: دلایل دشمنی هیچکاک و دیزنی
بازدید 32

هالیوود بدون حضور چهره‌هایی مانند آلفرد هیچکاک و والت دیزنی شاید مسیر بسیار متفاوتی را طی می‌کرد. هیچکاک که به عنوان «استاد تعلیق» شناخته می‌شود، نابغه‌ای بود که با توانایی خاص خود، داستان‌ها و رمان‌های ترسناک و جنایی را به آثار سینمایی بی‌بدیلی تبدیل کرد. او با نوآوری‌های خود، چندین ژانر سینمایی را متحول کرد؛ از فیلم «مستأجر: داستان لندن مه‌آلود» (۱۹۲۷) که راه را برای تریلرهای مدرن باز کرد، تا «شمال از شمال غربی» که الهام‌بخش فیلم‌های جاسوسی جیمز باند شد، و «روانی» که به عنوان مرجعی برای فیلمسازی در ژانر ترس شناخته می‌شود.

در سوی دیگر، والت دیزنی، انیماتور و تهیه‌کننده‌ای جاه‌طلب بود که به طور کلی انیمیشن و کارتون را دگرگون کرد و ایده‌ی پارک‌های تفریحی را نیز به دنیا معرفی کرد، که محبوبیت محصولات دیزنی را به اوج رساند.

با این حال، با وجود دستاوردهای فوق‌العاده این دو هنرمند در زمینه‌های متفاوت، شاید تعجب‌آور باشد که آن‌ها دچار اختلاف شدند. اما نباید فراموش کرد که بزرگان هالیوود، از گذشته تا به امروز، در مراسم‌های خصوصی، جشنواره‌های سینمایی و اهدای جوایز با یکدیگر برخورد داشته‌اند، که این برخوردها گاه به دوستی و گاه به دشمنی انجامیده است. در زمانی که هیچکاک به شهرت رسید، استودیوهای مختلف برای همکاری با او رقابت می‌کردند و عجیب نبود که استودیوی دیزنی هم خواهان همکاری با او باشد، اما این همکاری هرگز شکل نگرفت؛ چرا که والت دیزنی از هیچکاک خوشش نمی‌آمد. در واقع، دیزنی آن‌قدر از هیچکاک بدش می‌آمد که حتی مانع ساخت یکی از پروژه‌های او به نام «مرد کور» شد.

فیلم «مرد کور» می‌توانست به یک شاهکار هیچکاکی دیگر تبدیل شود

دو روی سکه سینما: دلایل دشمنی هیچکاک و دیزنی

پس از موفقیت چشمگیر فیلم «روانی»، که به یکی از پرفروش‌ترین آثار آلفرد هیچکاک تبدیل شد، او می‌دانست که باید برای ساخت فیلم بعدی خود سطح بالاتری را هدف بگیرد و خودش را به چالش بکشد. برای این منظور، دوباره با ارنست لمان، فیلمنامه‌نویس برجسته‌ای که سابقه همکاری در «شمال از شمال غربی» را داشت، همراه شد تا ایده‌ای جدید و مرتبط با حوزه پزشکی خلق کنند. هیچکاک همچنان به دنبال شخصیت‌های منحصربه‌فرد بود تا بتواند با خلاقیت خود امضای مخصوص به ژانر را به شکلی متفاوت ارائه دهد.

فیلم «مرد کور» قرار بود داستان یک پیانیست نابینا به نام لری کیتینگ را روایت کند. لری تحت یک عمل جراحی پیشگامانه قرار می‌گیرد که به او امکان بازیابی بینایی‌اش را می‌دهد؛ این جراحی، تازه‌ترین دستاورد علم پزشکی بود. پس از عمل، لری زندگی جدیدی را آغاز می‌کند، حالا می‌تواند فیلم ببیند و حتی همسرش را بهتر بشناسد. اما از آنجا که این فیلمی از هیچکاک است، طبیعی است که انتظار اتفاقات غیرمنتظره را داشته باشیم. لری به تدریج تصاویری را می‌بیند که برایش قابل درک نیستند و کم‌کم متوجه می‌شود که فردی که چشمانش از او اهدا شده، به قتل رسیده است. تصویر قاتل نیز به طرز عجیبی روی شبکیه چشم او حک شده!

در چنین شرایط پیچیده‌ای چه کار می‌کنید؟ در دست فیلمسازان دیگر، شاید این داستان به یک روایت ساده تبدیل می‌شد؛ لری به پلیس مراجعه می‌کرد و منتظر می‌ماند تا آن‌ها پرونده را حل کنند. اما برای هیچکاک، لری قرار بود به یک کارآگاه خصوصی در سبک فیلم‌های نوآر تبدیل شود؛ شخصیتی که می‌داند قاتل آزاد است و خودش باید وارد عمل شود. او برای اجرای عدالت و جلوگیری از قتل‌های بیشتر، قاتل را تعقیب می‌کند و ماجرا به یک بازی هیجان‌انگیز موش و گربه ختم می‌شود که در نهایت به رویارویی مستقیم لری و قاتل می‌انجامد.

این پروژه این پتانسیل را داشت که به یکی از بهترین آثار آلفرد هیچکاک تبدیل شود؛ فیلمی پیچیده با ایده‌هایی که به ذهن هیچ‌کس خطور نمی‌کرد. هیچکاک همیشه توانایی تبدیل حتی ایده‌های عجیب و اغراق‌آمیز به فیلم‌هایی درخشان را داشت، و اگر فرصت ساخت این اثر را پیدا می‌کرد، بدون شک توجه زیادی را به خود جلب می‌کرد. اما چرا این ایده هرگز به سرانجام نرسید؟ چه عاملی مانع ساخت «مرد کور» شد؟ متأسفانه، والت دیزنی! و آن هم به دلایلی که ممکن است در نگاه اول هر عاشق سینمایی را شگفت‌زده کند.

آلفرد هیچکاک می‌خواست «مرد کور» را در دیزنی‌لند فیلمبرداری کند

دو روی سکه سینما: دلایل دشمنی هیچکاک و دیزنی

همان‌طور که در کتاب «زندگی و زمان آلفرد هیچکاک» نوشته جان راسل تیلور آمده، هیچکاک قصد داشت بخش بزرگی از فیلم «مرد کور» را در یک پارک تفریحی فیلمبرداری کند، و دیزنی‌لند به دلیل وسعت و شهرتش، انتخابی ایده‌آل برای این منظور بود. در آن زمان، پنج سال از افتتاح دیزنی‌لند می‌گذشت و این پارک به شدت محبوب و پررفت‌وآمد بود. تیم تولید تصور می‌کردند که فیلمبرداری در این مکان می‌تواند تبلیغی رایگان برای دیزنی‌لند باشد و توجه بیشتری را به آن جلب کند، بنابراین انتظار نداشتند با هیچ مشکلی مواجه شوند. هیچکاک و تهیه‌کنندگان گمان می‌کردند که با یک تماس با والت دیزنی می‌توانند موافقت او را برای فیلمبرداری بگیرند، اما اشتباه می‌کردند.

خبر این برنامه به سرعت به رسانه‌ها درز کرد و وقتی در روزنامه‌ها منتشر شد، والت دیزنی دچار سردرگمی و حتی عصبانیت شد. او بلافاصله بیانیه‌ای صادر کرد و اعلام کرد تا زمانی که او رئیس دیزنی است، هرگز اجازه نخواهد داد که سازنده «فیلم نفرت‌انگیز روانی» وارد دیزنی‌لند شود! این واکنش دیزنی سوال‌برانگیز بود، اما از نگرش او نسبت به هالیوود ناشی می‌شد؛ او از اینکه هالیوود برای درآمدزایی فیلم‌های خشونت‌آمیز و خونین می‌سازد، ناراضی بود و با این بیانیه نشان داد که مخالف تولید چنین آثاری است.

بدیهی بود که هیچکاک از این واکنش غیرمنتظره والت دیزنی به شدت خشمگین شد و دیگر تمایلی به صحبت با او نداشت. پس از این ماجرا، ارنست لمان تلاش کرد فیلمنامه را بازنویسی کند و لوکیشن‌های دیگری را به جای پارک تفریحی پیشنهاد دهد، اما این تغییرات به دلایل مختلف ناموفق بود و نتیجه نهایی فاصله زیادی با ایده اولیه هیچکاک و لمان داشت.

اوضاع زمانی پیچیده‌تر شد که جیمز استوارت، بازیگر اصلی فیلم، تصمیم گرفت از پروژه کناره‌گیری کند. با خروج استوارت، لمان نیز از ادامه کار منصرف شد و اعلام کرد که قادر نیست مشکلات فیلمنامه را حل کند. این موضوع باعث شد هیچکاک، که از رفتار لمان نیز ناراضی بود، اعلام کند که هرگز تا پایان عمر با این فیلمنامه‌نویس همکاری نخواهد کرد.

شما هنوز می‌توانید یک نسخه‌ی صوتی از «مرد کور» را بشنوید

دو روی سکه سینما: دلایل دشمنی هیچکاک و دیزنی

شاید در نگاه اول والت دیزنی مقصر اصلی به نظر برسد، اما اگر به تاریخچه و آثار او نگاه کنیم، دیدگاهش کاملاً قابل درک است. دیزنی هنرمندی خلاق بود که همواره رویکردی پدرانه در کارهایش داشت و هدفش تولید آثاری بود که برای تمام اعضای خانواده مناسب باشد.

او می‌خواست که برند دیزنی با این خانواده‌محوری شناخته شود. بنابراین، ایده ساخت یک فیلم تریلر جدی و تاریک در دیزنی‌لند را برخلاف ارزش‌ها و باورهای خود می‌دانست. هرچند ناراحت‌کننده است که او با یکی از بزرگ‌ترین فیلمسازان تاریخ کنار نیامد، اما پس از گذشت یک قرن، شرکت دیزنی همچنان به اصولی که او بنیان گذاشت وفادار مانده است.

دیزنی، علی‌رغم تمام جنجال‌ها و انتقاداتی که با آن روبه‌روست، همچنان به‌عنوان مشهورترین استودیوی تولید آثار خانوادگی شناخته می‌شود و همین رویکرد است که آن را به یک امپراتوری بزرگ تبدیل کرده است.

هرچند طرفداران هیچکاک و عاشقان سینمای نوآر و کلاسیک ممکن است نتوانند دیزنی را ببخشند، زیرا او مانع تولید یکی از بلندپروازانه‌ترین پروژه‌های هیچکاک شد، اما اگر به «مرد کور» علاقه دارید، یک نسخه صوتی از آن وجود دارد. این نسخه در سال ۲۰۱۵ توسط بی‌بی‌سی و بر اساس فیلمنامه اصلی هیچکاک تولید شد. مارک گیتیس، نویسنده‌ی سریال «شرلوک»، فیلمنامه را تکمیل کرد و هیو لوری (دکتر هاوس) راوی این داستان است. هرچند این نسخه صوتی ایده‌آل نیست، اما تصویری کلی از این‌که فیلم هیچکاک چگونه می‌توانست باشد، به شما می‌دهد.

منبع: movieweb

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *