مجله سیمدخت
0

قبل از فصل دوم سریال «سیلو»: نکات ضروری که باید بدانید

قبل از فصل دوم سریال «سیلو»: نکات ضروری که باید بدانید
بازدید 12

سریال‌های آخرالزمانی همیشه طرفداران خاص خود را داشته‌اند، اما این روزها با وجود تعداد زیاد این آثار در پلتفرم‌های پخش آنلاین، انتخاب بهترین آن‌ها می‌تواند کمی گیج‌کننده باشد. از «تاریک» و «برف‌شکن» گرفته تا اقتباس‌هایی مانند «آخرین ما» و «فال‌اوت»، هر کدام دنیای خاص خود را دارند. اما «سیلو» (Silo) یکی از این سریال‌هاست که توانسته توجهات زیادی را به خود جلب کند. فصل اول این سریال که پلتفرم اپل‌تی‌وی پلاس منتشر کرده، یک داستان دیستوپیایی جذاب است که بر اساس مجموعه رمان‌های «پشم» نوشته‌ی هیو هاوی ساخته شده است.

داستان «سیلو» در دنیای آینده‌ای آغاز می‌شود که مردم در یک سکونتگاه زیرزمینی با ۱۴۴ طبقه به نام سیلو زندگی می‌کنند. در این دنیای بسته، باور عمومی بر این است که دنیای بیرون غیرقابل سکونت و خطرناک است و هر کسی که پا به خارج از سیلو بگذارد، قطعاً جان خود را از دست خواهد داد. اما این باور با گذشت زمان مورد چالش قرار می‌گیرد. جولیت، شخصیت اصلی سریال که یک مکانیک است، پس از مرگ کلانتر مجبور به پر کردن جای او می‌شود. اما هرچه بیشتر درگیر ماجرا می‌شود، متوجه می‌شود که حقیقتی که نخبگان سیلو برای سال‌ها در ذهن مردم گنجانده‌اند، آن‌طور که به نظر می‌آید، نمی‌تواند واقعیت داشته باشد.

خلاصه اتفاقات فصل اول سریال «سیلو»قبل از فصل دوم سریال «سیلو»: نکات ضروری که باید بدانید

داستان سریال «سیلو» در یک پناهگاه عظیم زیرزمینی با ۱۴۴ طبقه و جمعیتی حدود ده هزار نفر رخ می‌دهد؛ افرادی که تنها بازماندگان بشر روی زمین هستند. این سیلو، مکانی ناشناخته است؛ هیچ‌کس نمی‌داند چه کسی آن را ساخته، کی ساخته شده یا چرا همه انسان‌ها مجبور به زندگی زیر زمین هستند. چیزی که ساکنان سیلو می‌دانند، یا بهتر بگوییم تنها چیزی که مقامات به آن‌ها گفته‌اند، این است که زمین به مکانی غیرقابل سکونت تبدیل شده و زندگی در سطح زمین غیرممکن است.

در بالای سیلو، یک دوربین وجود دارد که تصاویری از دنیای بیرون را ثبت کرده و آن‌ها را به صفحه‌نمایش‌های بزرگی که در کافه‌تریای اصلی نصب شده‌اند، منتقل می‌کند. هرگاه کسی از سیلو بیرون می‌رود، شاهد مرگ حتمی اوست. حتی اگر این فرد لباس‌های محافظتی به تن داشته باشد، پس از چند دقیقه در بیرون از سیلو، می‌میرد و مرگش به وضوح روی صفحه‌نمایش‌ها نمایش داده می‌شود. این تصاویری است که هر بار وقتی یکی از سیلونشین‌ها برای بیرون رفتن از سیلو قدم می‌زند، در چشمان دیگران حک می‌شود.

شایعه‌ای در سیلو وجود دارد که می‌گوید ۱۴۰ سال پیش یک شورش رخ داده و تمام اطلاعات مربوط به گذشته نابود شده است. مردم حتی هیچ تصوری از چگونگی جنگل‌ها، آسمان یا اقیانوس‌ها ندارند. دولت به دلایل نامعلومی تمام اطلاعات و اشیای مربوط به گذشته را ممنوع کرده و آن‌ها را تحت عنوان «عتیقه» طبقه‌بندی کرده است. هر کسی که یکی از این «عتیقه‌ها» را پیدا کند و پس از دوازده ساعت گزارش ندهد، با مجازات‌های شدیدی روبه‌رو می‌شود. شدیدترین مجازات، که به آن «پاکسازی» گفته می‌شود، به معنای مرگ حتمی فرد است.

علاوه بر این، دولت تمام فناوری‌های مرتبط با ریزالکترونیک‌های پیشرفته، ابزارهای بزرگ‌نمایی مانند ذره‌بین و حتی آسانسورها را ممنوع کرده است. این ممنوعیت‌ها به این معناست که جابجایی میان ۱۴۴ طبقه سیلو به سختی امکان‌پذیر است. تمام این نظارت‌ها و محدودیت‌ها تحت هدایت «دپارتمان قضایی» قرار دارد. این دپارتمان خود را مجری قوانین سیلو می‌داند، اما بسیاری از مواقع از حدود اختیارات خود فراتر رفته و حتی کلانتر و شهردار هر طبقه نیز قادر به مقابله با آن‌ها نیستند.

در سریال «سیلو»، اولین شخصیت‌هایی که با آن‌ها آشنا می‌شویم، کلانتر هولستون (دیوید اویولو) و همسرش آلیسون (رشیدا جونز) هستند. این زوج قصد دارند بچه‌دار شوند و پس از تلاش‌های فراوان، بالاخره اجازه می‌یابند تا کپسول ویژه‌ای که مانع از بارداری آلیسون می‌شود، برداشته شود. در سیلو، به دلیل منابع محدود، گذاشتن این دستگاه در بدن زنان امری اجباری است و نرخ زاد و ولد به شدت کنترل می‌شود. با این حال، تلاش‌های آن‌ها برای باردار شدن بی‌نتیجه می‌ماند و آلیسون متوجه می‌شود که دولت تنها به افراد خاصی اجازه تولیدمثل می‌دهد. در واقع، هیچ‌کس کپسول جلوگیری از بارداری او را برنداشته است.

آلیسون تصمیم می‌گیرد که تحقیقات خود را درباره‌ی دلیل این اقدام و تاریخچه‌ی سیلو آغاز کند. در این مسیر، جرج ویلکینز (فردیناند کینگزلی)، مهندس کامپیوتر، به او کمک می‌کند تا داده‌های رمزگذاری‌شده‌ای را بخواند که اطلاعات محرمانه‌ای در آن‌ها نهفته است. آلیسون به طبقات پایین سیلو می‌رود و جرج یک عتیقه و یک هارد درایو رمزگذاری‌شده را به او نشان می‌دهد. این دیسک حاوی حجم عظیمی از داده‌هاست که اطلاعات جدید و شگفت‌انگیزی را فاش می‌کند. جرج نقشه‌ای از سیلو و یک تونل مخفی در طبقات پایین را پیدا می‌کند که هیچ‌کس از آن اطلاع ندارد. همچنین، آلیسون و جرج به ویدیویی دست می‌یابند که تصویر سطح زمین را نشان می‌دهد؛ برخلاف آنچه که در صفحه‌نمایش‌های سیلو معمولاً دیده می‌شود، در این ویدیو به جای بیابان و زمین ویران، چمن سبز، آسمان آبی و پرندگانی در حال پرواز به نمایش درمی‌آید.

آلیسون که پس از کشف حقیقت درباره‌ی سیلو و دنیای بیرون، خود را موظف به افشای توطئه می‌بیند، در ملأ عام شروع به جار زدن می‌کند و می‌کوشد همه را از آنچه کشف کرده باخبر کند. اما وقتی دستگیر می‌شود، تصمیم می‌گیرد داوطلبانه درخواست کند تا از سیلو بیرون برود. این اقدام او اما به سادگی ممکن نیست؛ زیرا هر کسی که بخواهد از سیلو خارج شود، با مجازات‌های شدید روبه‌رو می‌شود. مجازات او مرگ حتمی است، همان مرگ که طبق باور سیلو، در انتظار هر کسی است که وارد دنیای بیرون شود.

وقتی آلیسون از سیلو بیرون می‌رود، به او لباس محافظتی داده می‌شود و پارچه‌ای برای تمیز کردن لنز دوربین در ورودی که به صفحه‌نمایش‌ها متصل است، تا مردم بتوانند مشاهده کنند که چه اتفاقی در سطح زمین می‌افتد. معمولاً کسانی که به بیرون فرستاده می‌شوند، پس از تمیز کردن لنز، به مرگ خود می‌رسند. آلیسون به صورت مخفیانه به همسرش هولستون می‌گوید که تنها در صورتی لنز را تمیز خواهد کرد که سطح زمین واقعاً متفاوت از آنچه در صفحه‌نمایش‌ها نشان داده می‌شود، باشد.

زمانی که آلیسون از سیلو بیرون انداخته می‌شود، به چشم خود می‌بیند که دنیای بیرون واقعاً تفاوت زیادی با آنچه که در سیلو به مردم گفته شده بود دارد. او لنز را تمیز می‌کند و به جلو می‌رود، اما پس از چند قدم، همانطور که پیش‌بینی می‌شد، جان خود را از دست می‌دهد.

دو سال پس از مرگ آلیسون، هولستون متوجه می‌شود که مهندس کامپیوتر جورج ویلکینز به طرز مرموزی خودکشی کرده است و تصمیم می‌گیرد تحقیقاتی درباره‌ی مرگ او آغاز کند. در جریان تحقیقات، هولستون متوجه می‌شود که جورج با جولیت، یک مکانیک که در طبقات پایین و روی ژنراتورها کار می‌کند، رابطه نزدیکی داشته است. پس از مدتی، کلانتر هولستون نیز درخواست می‌کند تا از سیلو بیرون برود و به همان سرنوشت همسرش دچار می‌شود. او در کنار جسد آلیسون در سطح زمین می‌میرد.

با مرگ هولستون، جولیت به عنوان کلانتر جدید سیلو انتخاب می‌شود. او که حالا قدرت و مسئولیت بیشتری دارد، تصمیم می‌گیرد به تحقیقات خود ادامه دهد و بیشتر درباره‌ی گذشته‌ی سیلو کشف کند. جولیت به سرعت به این نتیجه می‌رسد که دنیای بیرون واقعاً ویران شده است، اما خبر مهم‌تر از آن، این است که سیلوهای دیگری در جهان وجود دارند.

پایان فصل اول سریال «سیلو» پر از افشاگری‌ها و سوالات بی‌پاسخ است که فضای فصل دوم را فراهم می‌کند. در آخر فصل، جولیت برای نشان دادن دروغ سیلو به ساکنان آن، ویدیوی دنیای سرسبز بیرون از پناهگاه را روی تمام صفحه‌نمایش‌های سیلو پخش می‌کند. جولیت که می‌خواهد از دست برنارد (تیم رابینز) و زیردستانش فرار کند، به طبقه دیگری می‌رود. اما برنارد او را پیدا کرده و هارد درایو جرج ویلکینز را که حاوی اطلاعات مهم است، از بین می‌برد. این لحظه، سرآغازی است برای نبرد جولیت با مقامات سیلو و تلاش او برای افشای حقیقت.

در لحظات پایانی قسمت دهم فصل اول سریال «سیلو»، برنارد با جولیت معامله‌ای می‌کند. او از جولیت می‌خواهد که با او همکاری کند و در مقابل، تمامی اطلاعاتی که در مورد سیلو دارد را برایش فاش می‌کند. برنارد برای اثبات ادعای خود، ویدیویی از لحظات پایانی زندگی جرج ویلکینز به جولیت نشان می‌دهد. در این ویدیو، مشخص می‌شود که برنارد مستقیماً در مرگ جرج نقشی نداشته است؛ بلکه جرج خود را از لبه‌ی نرده‌های طبقه پایین انداخته و به زندگی‌اش پایان داده است. با دیدن این ویدیو، جولیت بالاخره به پاسخ یکی از بزرگترین سوالاتش، یعنی چگونگی مرگ جرج، دست می‌یابد.

در همان حال، لوکاس (آوی نش) به خاطر این که جولیت گزارشی از ملاقات قبلی‌اش با او نداشته، به معادن فرستاده می‌شود. جولیت در لحظه‌ای عاطفی از پدرش (ایان گلن) خداحافظی می‌کند و پیامی رمزآلود از مارتا (هریت والتر) دریافت می‌کند. در آخرین لحظات فصل اول، جولیت موفق می‌شود تا پایش را از سیلو بیرون بگذارد، کاری که بسیاری پیش از او نتواسته بودند انجام دهند. جولیت، برخلاف همه کسانی که قبل از او تلاش کرده بودند، زنده می‌ماند و همین لحظه، نقطه عطفی است که مسیر فصل‌های آینده را به سمت افشای بیشتر حقایق سیلو سوق می‌دهد.

دنیای بیرون از سیلو: حقیقتی که پنهان ماندهقبل از فصل دوم سریال «سیلو»: نکات ضروری که باید بدانید

فصل اول سریال «سیلو» با پر بودن از رازها و معماها شروع شد. یکی از مهم‌ترین سوالاتی که در ابتدا برای تماشاگران و شخصیت‌ها پیش می‌آید این است که بیرون از سیلو چه چیزی در انتظارشان است. آیا دنیای بیرون همانطور که در مانیتورهای سیلو دیده می‌شود، ویرانه‌ای نابود شده است؟ در همان قسمت نخست، این سریال نشان داد که هوای بیرون از سیلو سمی است و همین امر باعث شده تا مردم در محیط بسته سیلو زندگی کنند. اما در قسمت‌های بعدی، این حقیقت به چالش کشیده شد.

در ابتدای داستان، کلانتر هولستون با زندانی کردن خود، تصمیم می‌گیرد به هر قیمتی از سیلو خارج شود و همسرش آلیسون را پیدا کند. با پیشرفت داستان، متوجه می‌شویم که آلیسون تصاویری از دنیای سبز بیرون مشاهده کرده و باور دارد که آنچه در مانیتور سیلو نشان داده می‌شود، دروغی بزرگ است که با هدف نگه داشتن مردم در سیلو طراحی شده است. تلاش‌های ناموفق هولستون و آلیسون برای بچه‌دار شدن، به افزایش شک و تردیدهای آلیسون دامن می‌زند. اما زمانی که آلیسون برای اولین بار قدم به دنیای بیرون می‌گذارد، دنیای سرسبزی را می‌بیند که درست همانطور که پیش‌تر در تصاویر مشاهده کرده بود، زنده و پرنشاط است. اما در کمال ناباوری، به محض اینکه کلاه حفاظتی خود را از سر برمی‌دارد، بدنش به زمین می‌افتد و جان خود را از دست می‌دهد؛ جسد او بی‌حرکت و دست‌نخورده روی زمین باقی می‌ماند.

هولستون باید حقیقت را برای خود کشف کند. او نیز لباس محافظتی به تن می‌کند و از سیلو بیرون می‌رود، اما مانند پیشینیان خود، وقتی که از سیلو خارج می‌شود، محیطی سرسبز و قابل سکونت را در بیرون می‌یابد. با این حال، به دلایلی نامشخص، پس از مدتی جان خود را از دست می‌دهد. اما برای کشف این حقیقت که در بیرون از این شهر زیرزمینی چه می‌گذرد، باید یک فصل کامل و ده قسمت دیگر صبر کنید.

در ابتدا، زمانی که جولیت تصمیم می‌گیرد سیلو را ترک کند، همان دنیای سرسبز و زیبا را مشاهده می‌کند که هولستون پیشتر دیده بود. اما پس از دیدن گروهی از پرندگان که به صورت V در آسمان پرواز می‌کنند، متوجه می‌شود این تصویر شبیه به چیزی است که در ویدیوی جین کارمودی دیده بود. اما این سوال به ذهنش می‌رسد که چگونه ممکن است پرندگان دقیقا به همان شکل ثابت پرواز کنند! از این لحظه به بعد، جولیت متوجه می‌شود که دنیای سرسبز تنها یک شبیه‌سازی دروغین است که احتمالاً از طریق صفحه کلاه ایمنی او پخش می‌شود.

برخلاف هولستون و آلیسون که بلافاصله پس از ورود به دنیای بیرون جان خود را از دست دادند، جولیت توانسته زنده بماند و به پیمایش در این دنیای ناشناخته ادامه دهد. به مرور، تصویر این دنیای به ظاهر بی‌عیب و نقص دچار اختلالاتی می‌شود، اما جولیت با لمس کردن محیط اطرافش، در جستجوی حقیقت و یافتن مسیر درست، پیش می‌رود.

وقتی جولیت به قله تپه‌ای که در مانیتور سیلو بارها دیده بود، می‌رسد، با صحنه‌ای تکان‌دهنده مواجه می‌شود؛ جسد هولستون، کلانتر سیلو، در آنجا افتاده است. جولیت به آرامی نشان کلانتری هولستون را از گردن او برمی‌دارد و آن را به عنوان یادگاری نزد خود نگه می‌دارد. سپس، با قدم‌هایی محکم، از سیلو دور می‌شود. همان لحظه، تصویر دروغین که تا آن زمان در صفحه مانیتور برای او ترسیم شده بود، ناگهان محو می‌شود و جولیت برای اولین بار دنیای واقعی را تجربه می‌کند. اما آنچه که او می‌بیند، به هیچ عنوان با تصوراتش همخوانی ندارد. دنیای بیرون دقیقاً همان چیزی است که همیشه در مانیتورهای سیلو می‌دید؛ دنیایی خشک، بی‌روح و بی‌آب و علف که هیچ نشانه‌ای از زندگی در آن دیده نمی‌شود. نه انسان‌ها، نه حیوانات، هیچ موجودی در این فضا حضور ندارد. در دوردست‌ها، شهری کوچک به چشم می‌خورد، اما از ظاهر آن به نظر می‌رسد که خالی از سکنه است و در حال نابودی است.

اما وقتی دوربین از جولیت فاصله می‌گیرد، ناگهان واقعیتی شگرف آشکار می‌شود. سیلو، که در طول فصل اول سریال محلی امن و پناهگاه انسان‌ها به نظر می‌رسید، در حقیقت تنها یکی از ده‌ها و شاید هزاران سیلوی مشابه است که در گوشه و کنار این دنیای خراب و متروکه پراکنده شده‌اند. هر سیلو به نظر خود یک دنیای بسته و محدود است که حقیقت جهان بیرون را از ساکنانش پنهان کرده و به نظر می‌رسد هدفش حفظ این دروغ بزرگ برای همیشه باشد.

دنیای خارج از سیلو خطرناک است

تصاویر ویرانه‌ای که از دنیای بیرون در سریال «سیلو» به نمایش گذاشته می‌شود، برای بسیاری از بینندگان و شخصیت‌ها گواهی بر سمی بودن هوای جهان خارج بود. بر اساس این تصاویر، هر زمان که فردی از سیلو خارج می‌شد، به سرعت دچار خفگی می‌شد و جان خود را از دست می‌داد. اما نکته مهم این است که این مرگ‌ها تنها به خاطر برداشتن کلاه‌های محافظتی نبوده‌اند. دلیل اصلی مرگ افراد این بود که لباس‌های محافظتی‌شان دارای درزهایی بودند که اجازه می‌داد گازهای سمی وارد بدنشان شوند و آن‌ها را مسموم کنند.

در این میان، یک تئوری دیگر نیز مطرح شده بود؛ تئوری‌ای که بر اساس آن، مقامات سیلو عمداً لباس‌های محافظتی افراد را با گاز سمی پر می‌کنند و در واقع هوای بیرون هیچ مشکلی ندارد. اما این تئوری نیز به زودی رد می‌شود، چرا که مرگ هولستون و آلیسون به دلیل گاز سمی یا نقشه مقامات نبوده است. حقیقت این است که لباس‌های محافظتی آن‌ها به طور عمدی با نوارهای معیوب طراحی شده بودند تا گازهای سمی از دنیای بیرون به راحتی وارد بدنشان شوند و آن‌ها را مسموم کنند.

هولستون و آلیسون، مانند بسیاری دیگر، شبیه‌سازی‌های قلابی که از کلاه‌های ایمنی‌شان پخش می‌شد را باور کرده و تصور می‌کردند که دنیای بیرون زیبا و پر از طبیعت است. در حالی که واقعیت این بود که مقامات در تمامی این مدت راست می‌گفتند: هوای دنیای بیرون از سیلو واقعاً سمی است و انسان‌ها نمی‌توانند بدون خطر تنفس کنند.

چگونه جولیت در دنیای بیرون از سیلو زنده می‌ماند؟قبل از فصل دوم سریال «سیلو»: نکات ضروری که باید بدانید

پس از دستگیری جولیت توسط نیروهای اجرایی در پایان فصل اول سریال «سیلو»، مارتا، که سال‌ها در سیلو زندگی کرده بود، بالاخره تصمیم می‌گیرد خانه‌اش را ترک کند. او به سرعت متوجه می‌شود که تنها او می‌تواند به جولیت کمک کند و او را نجات دهد. مارتا به دیدار کارلا از بخش تدارکات سیلو می‌رود و چیزی را دریافت می‌کند. چند لحظه بعد، جولیت جعبه‌ای را از طرف مارتا دریافت می‌کند که داخل آن یادداشتی قرار دارد: «تو حقیقت را می‌خواستی. حقیقت این است که من دوستت دارم. نترس. تدارکات خوب هستند.»

یادداشت مارتا به طور واضح تأیید می‌کند که او همان کسی است که مقدمات لازم را برای کمک به جولیت در دنیای بیرون فراهم کرده است. وقتی جولیت سرانجام سیلو را ترک می‌کند، کلمات مارتا در ذهنش مرور می‌شود و به یاد می‌آورد که لباس محافظتی‌اش توسط افرادی از بخش تدارکات به او داده شده است. او متوجه می‌شود که آستین‌های لباسش با نوار حرارتی با کیفیت عالی مهر و موم شده‌اند، به طوری که هیچ هوایی نمی‌تواند به داخل لباس نفوذ کند. این نکته برای جولیت روشن می‌شود که علت مرگ آلیسون و هولستون پس از ترک سیلو دقیقاً به این دلیل بوده است که لباس‌های آن‌ها به طور عمدی با نوارهای معیوب مهر و موم شده بودند. بنابراین، حتی اگر آلیسون و هولستون تصاویری از دنیای سبز را نمی‌دیدند و کلاه‌های محافظتی‌شان را برنمی‌داشتند، باز هم جان خود را از دست می‌دادند. هدف از این کار، خاموش کردن هر صدای اعتراض و جلوگیری از انتشار حقیقت دنیای بیرون از سیلو به دیگر شهروندان بود.

خوشبختانه، جولیت این شانس را داشت که در میان دوستان و خانواده‌اش فردی مانند مارتا حضور داشت. اگر مارتا لباس محافظتی جولیت را با دقت مهروموم نمی‌کرد و از چسب‌های قوی‌تری برای بستن درزها استفاده نمی‌کرد تا از ورود گازهای سمی جلوگیری شود، جولیت نیز به سرنوشت هولستون و آلیسون دچار می‌شد. در نهایت، همین چسب‌های حرارتی بودند که جان جولیت را نجات دادند و به او امکان داد تا بیشتر از هرکس دیگری دوام بیاورد و حتی از تپه‌ای که هولستون روی آن سقوط کرده بود، عبور کند.

به‌احتمال زیاد، اختلال در تصویر کلاه ایمنی‌اش نیز به دلیل همین فاصله گرفتن از سیلو بود. هرچه جولیت بیشتر از سیلو دور شد، سیگنال‌ها ضعیف‌تر شدند. در نتیجه، دیگر تصاویر جعلی به کلاه او ارسال نشدند و او توانست جهان واقعی را بدون نیاز به درآوردن کلاهش مشاهده کند.

البته فصل اول سریال «سیلو» اطلاعات مشخصی درباره ماهیت هوای مسموم یا علت سمی بودن آن ارائه نمی‌دهد. با این حال، با در نظر گرفتن محوریت سریال روی موضوعاتی مانند اخلاق انسانی، فساد و کشمکش قدرت، می‌توان حدس زد که یک فاجعه‌ی انسانی در پس این ویران‌شهر قرار دارد. این احتمال وجود دارد که تغییرات آب‌وهوایی ناشی از اقدامات بشر، دنیای بیرونی سیلو را به فضایی غیرقابل سکونت تبدیل کرده و هوای سمی کنونی را پدید آورده باشد.

از سوی دیگر، اگر بخواهیم طبق منطق رایج در سریال‌های آخرالزمانی قضاوت کنیم، یک رویداد اتمی نیز می‌تواند علت این نابودی باشد. چنین سناریویی نه‌تنها با حال‌وهوای تاریک و مرموز سریال همخوانی دارد، بلکه به توضیح بهتر چرایی سمی شدن هوا و تخریب گسترده سطح زمین کمک می‌کند.

فصل اول «سیلو» از همان قسمت‌های ابتدایی با اشاره‌های مکرر به چسب حرارتی توجه مخاطبان را به اهمیت این جزئیات جلب می‌کند. زمانی که جولیت مسئولیت کلانتری را پذیرفت، برنارد بارها او را متهم به سرقت نوار چسب خاصی از بخش فناوری اطلاعات کرد. حتی در یکی از صحنه‌ها جولیت با نارضایتی به کیفیت پایین نوارها اعتراض کرد و اشاره داشت که این چسب‌ها سریع‌تر از نمونه‌هایی که قبلاً استفاده کرده بود، فرسوده می‌شوند. این سرنخ‌ها نشان می‌دهند که بخش فناوری اطلاعات به عمد از چسب‌های معیوب برای مهر و موم کردن لباس افرادی که از سیلو خارج می‌شدند، استفاده می‌کرد. بااین‌حال، سرنوشت جولیت متفاوت بود؛ زیرا مارتا، با دقت و دوراندیشی، از کارگران خواست تا نوار حرارتی باکیفیتی روی لباس او استفاده کنند.

در طول فصل، موضوع دیگری که به‌طور مکرر به آن پرداخته شد، سنت تمیز کردن صفحه مانیتور بود. قانون این بود که هرکس بیرون از سیلو قدم می‌گذارد، اگر منظره‌ای سرسبز می‌بیند، باید صفحه را تمیز کند تا دیگران نیز این تصویر را ببینند. مقامات سیلو اما برای کنترل این فرآیند، تصاویر جعلی را به کلاه ایمنی افراد منتقل می‌کردند تا آن‌ها را تشویق به تمیز کردن صفحه کنند. در قسمت پایانی، جولیت این چرخه را شکست. او به صفحه نمایش نزدیک شد اما دستمالش را عمداً رها کرد تا نشان دهد که قصد همکاری با این فریب را ندارد.

برخلاف افرادی که پیش از او بیرون رفته بودند و با امید به نشان دادن حقیقت به دیگران، صفحه را تمیز می‌کردند، جولیت دریافت که حتی منظره‌ای که آن‌ها می‌دیدند، جعلی بوده است. او فهمید که تصاویر روی کلاهش واقعیت مجازی است و وضعیت واقعی دنیای بیرون همان چیزی است که ساکنان داخل سیلو از طریق دوربین مشاهده می‌کنند. با خودداری از تمیز کردن دوربین، جولیت به نوعی اعتراض آشکار علیه مقامات سیلو و تلاش برای افشای حقیقت بیرونی را نشان داد.

داستان ساخت سیلو چه بوده است؟قبل از فصل دوم سریال «سیلو»: نکات ضروری که باید بدانید

تا پایان فصل اول سریال سیلو، بسیاری از پرسش‌های اصلی داستان پاسخ داده می‌شوند؛ مانند اینکه جرج چگونه کشته شد یا آیا هوای بیرون واقعاً سمی است. اما لحظات پایانی فصل اول سوالات عمیق‌تری مطرح می‌کند: آیا سیلوهای دیگری جز سیلو شماره ۱۸ که تمام مدت سریال در آن سپری شد، وجود دارند؟ اگر چنین است، آیا این سیلوها هم جمعیت‌های انبوهی از انسان‌ها را در خود جای داده‌اند؟

سخنرانی پایانی برنارد خطاب به جولیت در قسمت دهم، اطلاعات اندکی درباره منشأ و هدف ساخت سیلو ارائه می‌دهد. برنارد با اطمینان اعلام می‌کند که خالقان سیلو نیت خیرخواهانه‌ای داشته‌اند و هدفشان محافظت از بشریت در برابر ویرانی‌های پس از آخرالزمان بوده است. اما جولیت به این باور ساده‌لوحانه شک می‌کند و آن را زیر سوال می‌برد. در حالی که واقعیت سمی بودن هوای بیرون پذیرفته شده است، این به معنای آن نیست که سیلوها همچنان همان نقش آغازین خود را ایفا می‌کنند. از آنجا که هیچ‌کس اجازه خروج از سیلو را ندارد، راهی برای تأیید این فرض وجود ندارد که سطح زمین هنوز غیرقابل سکونت است. شاید جولیت بتواند ثابت کند که بخش‌هایی از دنیای بیرون هنوز برای زندگی بشر امیدبخش هستند.

صحنه‌ی پایانی فصل اول نشان می‌دهد که سیلوهای دیگری نیز در اطراف سیلو شماره ۱۸ وجود دارند. این تصویر تأییدی بر وجود سیلوهای دیگر است. اگرچه تعداد دقیق آن‌ها تا پایان فصل مشخص نمی‌شود، اما می‌توان با اطمینان گفت که حداقل هفده سیلوی دیگر وجود دارد. همچنین، با استناد به نمای نهایی، نزدیک به سی ورودی دیگر بر سطح زمین دیده می‌شود که احتمالاً به سیلوهای مجزا مرتبط هستند.

اضطراب برنارد پس از خروج جولیت از سیلو نیز معنای مهمی دارد. این نگرانی می‌تواند حاکی از آن باشد که قدرت‌هایی بالاتر از او، شاید در سیلوهای دیگر، وجود دارند که برنارد را مسئول حفظ نظم و کنترل در سیلو شماره ۱۸ می‌دانند. آن‌ها احتمالاً از او انتظار دارند که به هر قیمتی این نظم را حفظ کند. اگر این فرض درست باشد، فصل‌های آینده ممکن است پرده از این قدرت‌های پشت پرده و انگیزه‌های واقعی آن‌ها بردارد.

سریال «سیلو» چه عکس العملهایی داشته است؟

سریال سیلو در فصل اول خود توانست بازخوردهای عمدتاً مثبتی از سوی منتقدان و بینندگان دریافت کند. در وبسایت «راتن تومیتوز»، این سریال موفق به کسب امتیاز ۸۸ درصد شد و کاربران IMDb نیز به آن نمره‌ی قابل‌توجه ۸.۱ را اختصاص دادند.

یکی از نقدهای اصلی واردشده به سریال این بود که فصل اول بدون پاسخ دادن به بسیاری از سوالات کلیدی به پایان می‌رسد. با این حال، طرفداران می‌توانند امیدوار باشند؛ چرا که فصل دوم وعده داده است که پرده از این ابهامات بردارد و بسیاری از معماهای داستانی را روشن کند.

منتقدان از داستان‌سرایی قوی، بازیگری درخشان و مفاهیم عمیق سریال که پیرامون اراده، آزادی و کنترل شکل گرفته‌اند، تمجید کرده‌اند. همچنین، شخصیت‌های خاکستری و پیچیده، ریتم آرام اما تأثیرگذار روایت و پایان‌بندی غافلگیرکننده از جمله مواردی بودند که توانستند توجه مثبت منتقدان و بینندگان را به خود جلب کنند.

سیلو با موفقیت در جلب نظرها، به یکی از سریال‌های برجسته‌ی علمی-تخیلی سال تبدیل شده است و بسیاری از طرفداران بی‌صبرانه منتظر فصل دوم آن هستند تا سفر در این دنیای اسرارآمیز را ادامه دهند.

بیشتر بخوانیم: آماده شوید برای فصل جدیدی از رمز و راز در سریال سیلو !

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشتر بخوانید