دهه ۱۹۹۰ میلادی را میتوان یکی از اوجهای هنر انیمیشن دانست؛ دورهای که برخی از برترین انیمیشنهای تاریخ سینما به نمایش درآمدند و همچنان بهعنوان شاهکار از آنها یاد میشود. این دهه همچنین دوران گذار مهمی به شمار میآید، زمانی که انیمیشنهای دوبعدی به آخرین ایستگاه خود رسیدند و انیمیشنهای سهبعدی پا به عرصه گذاشتند.
از انیمیشنهای خاطرهانگیزی که موفق به کسب جایزه اسکار شدند تا آثاری که جای خود را در میان برترین فیلمهای تاریخ باز کردند، تماشای این فیلمهای درخشان و سرشار از خلاقیت و احساس برای هر عاشق سینما، حتی اگر در دهه ۹۰ متولد نشده باشد، تجربهای ارزشمند است.
۱۵- آناستازیا (Anastasia)
- سال اکران: ۱۹۹۷
- کارگردان: دان بلات، گری گولدمن
- صداپیشگان: مگ رایان، جان کیوسک، کلسی گرمر، کریستوفر لوید، هانک آزاریا، برنادت پیترز، آنجلا لنسبوری
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۴ از ۱۰۰
انیمیشن «آناستازیا» یکی از آثار عاشقانه برجسته دهه ۹۰ میلادی است که برخلاف انتظار، توسط دیزنی ساخته نشده و داستان رابطه پیچیده پرنسس آناستازیا (با صدای مگ رایان) و کلاهبرداری به نام دیمیتری (با صدای جان کیوسک) را روایت میکند. برخلاف مسیرهای معمول داستانهای عاشقانه، این دو شخصیت در نخستین دیدارشان اصلاً به عشق فکر نمیکنند. سالها پیش، والدین آناستازیا در انقلاب روسیه کشته شدند. آناستازیا از آن حادثه جان سالم به در برد، اما بهخاطر جراحات دچار فراموشی شد و کودکیاش را در یتیمخانه سپری کرد. اکنون که شایعاتی درباره زنده ماندن او شنیده میشود، او با نام «آنیا» و بدون هیچ خاطرهای از گذشته در جریان داستان حضور دارد.
در طرف دیگر دیمیتری قرار دارد، کلاهبرداری که در تلاش است ثروت مادربزرگ آناستازیا را تصاحب کند. نقشه او این است که دختری شبیه به آناستازیا بیابد و او را نزد مادربزرگ بفرستد. آشنایی دیمیتری با آنیا او را متوجه میکند که او همان آناستازیای واقعی است. بنابراین، دیمیتری تلاش میکند آنیا را متقاعد کند تا ادعای پرنسس بودن را مطرح کند و نزد مادربزرگ برود. برخلاف عشقهای سریع و آنی در داستانهای عاشقانه کلاسیک، عشق این دو شخصیت بهآرامی شکل میگیرد و بهمرور از دل اتفاقات بیرون میآید.
دان بلات برای فاصله گرفتن از کلیشههای مرسوم انیمیشنهای عاشقانه آن دوران، به پایان متفاوتی روی آورده است. برخلاف داستانهای کلاسیک که در آنها پرنسس و قهرمان در نهایت ازدواج کرده و «تا ابد خوشبخت» زندگی میکنند، اینجا آناستازیا پس از یافتن خانوادهاش و امکان زندگی در کنار مادربزرگ، تصمیم میگیرد بهجای این مسیر سنتی، همراه دیمیتری «آغازی تازه» را تجربه کند. باتوجه به ماجراهایی که پشت سر گذاشتهاند، این پایان منطقیتر و دور از کلیشههای مرسوم ازدواج است.
۱۴- بتمن: نقاب شبح (Batman: Mask of the Phantasm)
- سال اکران: ۱۹۹۳
- کارگردان: اریک رادومسکی، بروس تیم
- صداپیشگان: کوین کانروی، مارک همیل، دینا دلانی، هارت بوچنر، استیسی کیچ، ایب ویگودا، دیک میلر، جان پی. رایان
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۲ از ۱۰۰
نسخههای لایو اکشن «بتمن» جایگاه ویژهای در ژانر ابرقهرمانی دارند و بهویژه «شوالیه تاریکی» از آنها که بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ شناخته میشود. در مقابل، انیمیشنهای این شخصیت محبوب کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند، به استثنای «بتمن: نقاب شبح» که از برترین انیمیشنهای دهه ۹۰ میلادی و یکی از آثار برجستهی جنایی-ابرقهرمانی آن دوران به شمار میآید. این انیمیشن، به کارگردانی اریک رادومسکی و بروس تیم، از لحاظ کیفیت در سطح نسخههای لایو اکشن ظاهر میشود و حتی اگر طرفدار آثار دیسی نباشید، دیدن آن توصیه میشود.
در «نقاب شبح»، بروس وین (با صداپیشگی کوین کانروی) با دشمنی جدید روبهرو میشود؛ آدمکشی که بدون ترس گانگسترهای معروف شهر را از بین میبرد و همه تصور میکنند که این قاتل خود بتمن است. با پیشروی داستان، شرایط پیچیدهتر میشود و در نقطه اوج، همهچیز به آستانه فروپاشی میرسد. این انیمیشن نهتنها یک اثر جنایی-معمایی است، بلکه بهخوبی از عناصر رایج ژانر ابرقهرمانی استفاده میکند و تلفیق قوی و جذابی از این دو ژانر متفاوت را به نمایش میگذارد.
۱۳- زندگی یک حشره (A Bug’s Life)
- سال اکران: ۱۹۹۸
- کارگردان: جان لستر
- صداپیشگان: دیو فولی، کوین اسپیسی، جولیا لوییس دریفوس، هیدن پنیتیر، دنیس لیری، فیلیس دیلر، جو رنفت
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۲ از ۱۰۰
انیمیشن «زندگی یک حشره» در زمان اکران بسیار محبوب بود؛ زیرا در آن دوران، انیمیشنهای سهبعدی هنوز تازگی داشتند و موفقیت «داستان اسباببازی» علاقه مخاطبان به استودیوی پیکسار را افزایش داده بود. با اینحال، «زندگی یک حشره» بهسرعت از یادها رفت و امروزه کمتر در فهرست آثار شاخص پیکسار از آن نام برده میشود. شاید این انیمیشن حالا کمی قدیمی بهنظر برسد، اما همچنان بهخاطر داستان احساسی و خلاقیتهای بصریاش دیدنی است و از بهترین انیمیشنهای دهه ۹۰ میلادی محسوب میشود.
اکران این انیمیشن با حواشیای همراه بود؛ چراکه شباهتهای زیادی با انیمیشن «مورچهها» از استودیوی دریمورکس داشت و برخی بهاشتباه پیکسار را به تقلید متهم کردند. بااینحال، «زندگی یک حشره» در مقایسه با «مورچهها» موفقتر بود و اثری ماندگارتر بهجا گذاشت. اگر از علاقهمندان به انیمیشنهای قدیمی پیکسار هستید و هنوز این اثر را ندیدهاید، «زندگی یک حشره» میتواند یک فیلم خانوادگی مناسب برای شما باشد.
۱۲- تارزان (Tarzan)
- سال اکران: ۱۹۹۹
- کارگردان: کریس باک، کوین لیما
- صداپیشگان: تونی گلدوین، مینی درایور، روزی اودانل، گلن کلوز، برایان بلسید، لانس هنریکسن، وین نایت
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۹ از ۱۰۰
انیمیشن «تارزان»، اقتباسی از کتاب مشهور ادگار رایس باروز، داستان پسری را روایت میکند که پس از از دست دادن خانوادهاش در جنگل، توسط گوریلها بزرگ میشود. تارزان با وجود تفاوتهای آشکارش، آرزو دارد روزی همانند پدرخواندهاش شود و به جایگاهی برسد که باعث افتخار او باشد. اما این کار سادهای نیست؛ چراکه پدرخوانده همچنان غم مرگ فرزند واقعیاش را در دل دارد و نمیتواند تارزان را بهطور کامل بهعنوان عضوی از خانواده بپذیرد.
همهچیز با ورود گروهی از محققان انگلیسی تغییر میکند؛ تارزان با آنها آشنا میشود و در تقابل بین دو دنیای متفاوت، نمیداند به کجا تعلق دارد؛ انسانها یا گوریلها، زندگی شهری یا جنگل. این اثر به کارگردانی کریس باک و کوین لیما با موسیقی فوقالعاده فیل کالینز، ضمن جذابیتهای بصری، پیامهای عمیقی درباره پذیرش و حس تعلق ارائه میدهد که مخاطب را به تفکر وامیدارد. «تارزان» بدون تردید از بهترین انیمیشنهای دیزنی در دهه ۹۰ میلادی است.
۱۱- گوژپشت نتردام (The Hunchback of Notre Dame)
- سال اکران: ۱۹۹۶
- کارگردان: گری تروزدیل، کرک ویس
- صداپیشگان: تام هولس، دمی مور، آنتونی جی، کوین کلاین، جیسن الکساندر، چارلز کیمبرو، ماری ویکس
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۱ از ۱۰۰
انیمیشن «گوژپشت نتردام» اثری قابلتوجه است، اما برداشت تیره و تراژیک آن از داستان مشهور ویکتور هوگو در زمان اکران برای بسیاری از مخاطبان دشوار بود، چراکه آنها انتظار روایتی متفاوت داشتند. با این حال، تماشاگرانی که این انیمیشن را پسندیدند، با داستانی عمیق و تلخ مواجه شدند که پرسشهای مهمی درباره هیولاهای واقعی جامعه مطرح میکند.
کازیمودو از کودکی در کلیسای نتردام زندگی کرده و وظیفه به صدا درآوردن ناقوس را بر عهده دارد. او بهخاطر ظاهر نامتعارفش از ارتباط با دنیای بیرون محروم شده و در کلیسا زندانی است، در حالی که مردم از او میهراسند. با وجود این، کازیمودو مشتاق است که دنیای بیرون را ببیند و به مردم ثابت کند که هیولا نیست، بلکه تنها آرزوی پذیرفتهشدن و عضوی از جامعه بودن را دارد. اوضاع زمانی پیچیده میشود که کازیمودو به دختری جوان دل میبازد و برای نجات جان او تلاش میکند. این روایت ماندگار درباره پذیرش و تبعیض، همچنان تأثیرگذار است و نمیتوان آن را از یاد برد.
۱۰- زمزمهی قلب (Whisper of the Heart)
- سال اکران: ۱۹۹۵
- کارگردان: یوشیفومی کوندو
- صداپیشگان: یوکو هونا، ایسی تاکاهاشی، شیگرو موروئی، شیگرو تسویوگوچی، کیجو کوبایاشی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۴ از ۱۰۰
«زمزمهی قلب» یک عاشقانهی لطیف و آرام است که طرفداران خاص خودش را دارد. نقطه قوت این انیمه، تصویرپردازی دقیق از زندگی شیزوکو تسوکیشیما، دختر ۱۴ سالهای است که در حال شناخت خود و جایگاهش در دنیاست و در نهایت تصمیم میگیرد نویسنده شود. در این مسیر، با پسری آشنا میشود که تمام کتابهای محبوب او را خوانده و همین رابطه بینشان را عمیقتر میکند.
رابطه عاشقانه فیلم، علیرغم اینکه تا حدی آرمانی به نظر میرسد، بهخوبی پرداخته شده است. هرچند برخی لحظات شیرین و احساسی فیلم ممکن است برای هر سلیقهای خوشایند نباشد و گاهی حتی کمی اغراقشده بهنظر برسد، اما «زمزمهی قلب» در مجموع اثری صمیمی و بیتکلف است. در کنار اینها، فیلم شامل صحنههایی از جادو و خیالپردازی آشنای استودیو جیبلی است. هرچند ظاهر این انیمه کودکانه به نظر میرسد، پیامهای عمیقی دربارهی دنبال کردن رؤیاها و اهداف زندگی دارد که آن را به اثری ماندگار تبدیل کرده است.
۹- مولان (Mulan)
- سال اکران: ۱۹۹۸
- کارگردان: باری کوک، تونی بانکروفت
- صداپیشگان: مینگ-نا ون، ادی مورفی، بیدی ونگ، میگوئل فرر، جون فوری، سون-تک اوه، هاروی فایراستین
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۶ از ۱۰۰
«مولان» یکی از برترین انیمیشنهای حماسی و کارتونهای محبوب دهه ۹۰ میلادی است که در زمان اکران خود بهسرعت به پدیدهای جهانی تبدیل شد. این انیمیشن از آثار پیشگام آن دوره بود که داستان قهرمان چینی، «هئا مولان»، را روایت میکند. در افسانه اصلی، مولان برای نجات پدر سالخوردهاش، که باید به جنگ برود اما توانایی آن را ندارد، بهعنوان یک مرد به ارتش ملحق میشود و در نبردهای چین علیه امپراتوریهای عشایری شرکت میکند. مولان در نهایت با افتخاراتی بازمیگردد، هرچند در واقعیت مشخص نیست این داستان تا چه حد ریشه در واقعیت دارد. انیمیشن دیزنی نیز با الهام از این افسانه، قصهای مشابه را با افزودههای خاص و همیشگی دیزنی بازآفرینی میکند.
یکی از نقاط قوت اصلی «مولان»، سکانسهای رزمی و جنگی بینظیر آن است که همچنان از نمونههای برجستهی انیمیشنهای حماسی آن دوران دیزنی محسوب میشود. هنرهای رزمی شرقی، همچون تایچی و کونگفو، به زیبایی در این سکانسها به کار رفته و یادآور فیلمهای حماسی و تاریخی است. ظرافت طراحی حرکات و رزمها، آنها را به نوعی رقص تبدیل کرده که هم با چابکی و هم با انعطافپذیری خاصی همراه است. مولان، اگرچه قدرت فیزیکی مردان را ندارد و در برابر دشمنان سرسختی قرار میگیرد، اما با دقت، هوشمندی و تیزبینی آنها را به چالش میکشد و به قهرمانی الهامبخش تبدیل میشود.
۸- عزیز مصر (The Prince of Egypt)
- سال اکران: ۱۹۹۸
- کارگردان: سایمون ولز، برندا چپمن
- صداپیشگان: وال کیلمر، رالف فاینس، میشل فایفر، ساندرا بولاک، جف گلدبلوم، پاتریک استوارت، دنی گلاور، استیو مارتین
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۹ از ۱۰۰
در میان بهترین انیمیشنهای دهه ۹۰ میلادی، «شاهزاده مصر» اغلب بهسختی به چشم میآید، اما این اثر برجسته داستان زندگی حضرت موسی (ع) را روایت میکند. فرعون، پادشاه مصر، برای جلوگیری از تهدیدهای پیشبینیشده، دستور قتل تمامی نوزادان پسر را میدهد؛ اما یکی از این نوزادان جان سالم بهدر میبرد و در سبدی روی رودخانه رها میشود. سرانجام این کودک به دست همسر فرعون میرسد و او تصمیم میگیرد که او را همچون فرزند خویش پرورش دهد. با گذشت سالها، موسی به جوانی تبدیل میشود و بهتدریج از گذشتهاش آگاه میشود، بیخبر از اینکه سرنوشت مصر و جهان را دگرگون خواهد کرد.
«شاهزاده مصر» از جمله آثار برجستهی استودیوی تازهتأسیس دریمورکس بود و ساخت چنین انیمیشنی در آن زمان حرکت جسورانهای به شمار میآمد. این فیلم با ویژگیهای خاص فیلمهای ماندگار دهه ۹۰ میلادی و حس و حال حماسی-تاریخی، تصویری واقعگرایانه از مصر باستان ارائه میدهد. همچنین، برخلاف بسیاری از آثار مشابه، با پرداختن به عناصر معنوی و مذهبی، اثری یگانه خلق کرده است که پس از گذشت سالها همچنان جذابیت و تأثیرگذاری خود را حفظ کرده است.
۷- علاءالدین (Aladdin)
- سال اکران: ۱۹۹۲
- کارگردان: ران کلمنتس، جان ماسکر
- صداپیشگان: اسکات وینگر، جاناتان فریمن، رابین ویلیامز، لیندا لارکین، فرانک ولکر، گیلبرت گوتفرید، داگلاس سیل، جاناتان فریمن
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
انیمیشن «علاءالدین» از اقتباسهای برجسته دیزنی از ادبیات کلاسیک است که به روایتی تازه و متفاوت دست زد. دیزنی که پیشتر با «دیو و دلبر» و «پری دریایی کوچولو» به افسانههای اروپایی پرداخته بود، این بار فضایی شرقی و برگرفته از خاورمیانه را در پیش گرفت. با وجود اینکه این فیلم بهشدت مورد استقبال قرار گرفت، اما دارای کاستیهایی نیز بود؛ برخی شخصیتها بهگونهای کلیشهای به تصویر کشیده شدهاند و برداشت نادرستی از خاورمیانه ارائه میدهند. همچنین، برخی از ترانههای نسخه اصلی سینمایی نیز بهدلیل محتوای نامناسب و توهینآمیز مورد نقد قرار گرفتند. فیلم با برداشتی آزاد از «هزار و یک شب»، داستانی مدرن و جذاب از عناصر افسانهای آن خلق کرد.
علاءالدین، قهرمان داستان، جوانی خیابانی است که آرزوی زندگی بهتر و رسیدن به پرنسس جاسمین را در سر میپروراند. با اینکه داستان بهخودیخود جذاب است، اما نقطه اوج محبوبیت این انیمیشن را باید حضور غول چراغ جادو دانست که با صداپیشگی رابین ویلیامز و شوخیهای بهیادماندنیاش هنوز هم لبخند را به لب تماشاگران میآورد. هرچند نسخه بازسازی لایو اکشن این اثر موفق بود، اما به سختی میتوان آن را با انیمیشن اصلی مقایسه کرد؛ «علاءالدین» اصلی همچنان یکی از ماندگارترین انیمیشنهای دیزنی و جهان محسوب میشود.
۶- داستان اسباببازی (Toy Story)
- سال اکران: ۱۹۹۵
- کارگردان: جان لستر
- صداپیشگان: تام هنکس، تیم آلن، دان ریکلس، جیم وارنی، والاس شاون، جان راتزنبرگر، آنی پاتس، جان موریس
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰
صرفنظر از دیدگاهها درباره انیمیشنهای «داستان اسباببازی»، جایگاه قسمت اول در تاریخ سینما کاملاً محفوظ است. این اثر در زمان اکران خود تجربهای شگفتانگیز برای هر کودک و بزرگسالی بود و هنوز هم ارزش تماشای دوباره را دارد. در آن زمان که ما هیچگونه آشنایی با انیمیشن سهبعدی نداشتیم، ناگهان وارد دنیای اسباببازیهایی میشدیم که وقتی صاحبشان، اندی، حضور نداشت، جان میگرفتند و به زندگی بازمیگشتند.
وودی، گاوچران محبوب داستان، پس از ورود اسباببازی فضایی به نام باز لایتیر، جایگاه خود را در خطر میبیند اما در نهایت دشمنی او با لایتیر به دوستی تبدیل میشود. همهچیز در این انیمیشن به شکلی جادویی و خاص به نظر میرسید و تجربه تماشای آن در دهه ۹۰ میلادی برای بسیاری از تماشاگران فوقالعاده شگفتآور بود.
حال، بیش از دو دهه از اکران «داستان اسباببازی» میگذرد و صدها انیمیشن رایانهای از آن زمان به بعد ساخته شدهاند. بسیاری از این انیمیشنها محصول دیزنی هستند که روشها و ساختارهای پیکسار را به استودیوهای داخلی خود نیز منتقل کردهاند. استودیوهای دیگری نیز در این سالها آثار تحسینبرانگیزی خلق کردهاند، اما هنگامی که صحبت از «تاثیرگذاری احساسی» میشود، کمتر استودیویی میتواند به پیکسار نزدیک شود، بهویژه با اولین ساختهی آنها در دهه ۹۰ میلادی که صنعت سینما را وارد یک مسیر تازه و نوآورانه کرد.
۵- دیو و دلبر (Beauty and the Beast)
- سال اکران: ۱۹۹۱
- کارگردان: گری تروزدیل، کرک ویس
- صداپیشگان: پیج اوهارا، رابی بنسون، ریچارد وایت، جری اورباک، دیوید اوگدن استایرس، آنجلا لنسبوری، برادلی پیرز
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۳ از ۱۰۰
در سال ۱۹۹۲، انیمیشن «دیو و دلبر» با نامزدی در بخش بهترین فیلم جوایز اسکار، تاریخساز شد. این موفقیت بزرگ برای یک انیمیشن بود که توانست در برابر فیلمهای لایو اکشن مطرح سال رقابت کند. تا به امروز، تنها دو انیمیشن دیگر موفق به دستیابی به چنین افتخاری شدهاند. «دیو و دلبر» هنوز هم یکی از زیباترین و بهترین انیمیشنهای دهه ۹۰ میلادی به شمار میآید و داستان شاهزادهای نفرینشده را روایت میکند که به هیولایی تبدیل شده است، تا اینکه یک پرنسس جوان به زندگیاش وارد میشود و عشق او انسانیت را دوباره به شاهزاده باز میگرداند.
این انیمیشن در زمان انتشار خود درخشید و همچنان بعد از گذشت سالها ارزش تماشای دوباره را دارد. از انیمیشنهای رنگارنگ و زیبا گرفته تا موسیقیهای بینظیر و داستان عاشقانه و عمیق آن، «دیو و دلبر» جایگاه ویژهای در تاریخ سینما دارد. مانند دیگر آثار کلاسیک دیزنی، این انیمیشن نیز نسخه لایو اکشن خود را دارد که چند سال پیش اکران شد و طرفداران ژانر موزیکال و عاشقانه میتوانند به آن هم نگاهی بیندازند.
۴- غول آهنی (The Iron Giant)
- سال اکران: ۱۹۹۹
- کارگردان: برد برد
- صداپیشگان: الی مارینتهال، جنیفر آنیستون، هری کانیک جونیور، وین دیزل، کریستوفر مکدونالد، جانی ماهونی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
«غول آهنی» یکی از انیمیشنهای کالت کلاسیک دهه ۹۰ میلادی است که داستان غمانگیز دوستی غیرمنتظرهای بین یک پسربچه و یک ربات غولپیکر در سال ۱۹۵۷ را به تصویر میکشد. این دوستی با چالشهایی همراه است، چرا که ارتش قصد دارد ربات را نابود کند و پسرک تمام تلاشش را میکند تا از او محافظت کند.
این انیمیشن با نگاهی صادقانه به مفاهیم دوستی و رفاقت، واقعاً اثری فوقالعاده است و شاید یکی از زیباترین انیمیشنهای تاریخ باشد. برد برد که بعدها آثار برجستهای در پیکسار ساخت، در این فیلم نیز مهارتهای شگفتانگیز خود در داستانگویی را به نمایش میگذارد و با یک داستان تلخ، احساسات شما را به شدت برمیانگیزد. اگرچه «غول آهنی» در گیشه شکست خورد، اما همیشه از آن با احترام یاد شده و همچنان ارزش تماشا دارد.
۳- آبی تمامعیار (Perfect Blue)
- سال اکران: ۱۹۹۷
- کارگردان: ساتوشی کن
- صداپیشگان: جونکو ایوائو، ریکا ماتسوموتو، شیهو نیاما، ماساکی اوکورا، شینپاچی سوجی، امیکو فوروکاوا
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
- امتیاز راتنتومیتوز به فیلم: ۸۴ از ۱۰۰
ساتوشی کن، کارگردان برجستهای بود که آثار انیمهای منحصربهفرد و بینظیری در تاریخ سینما و تلویزیون خلق کرد. او توانایی ویژهای در روایت داستانهای پیچیده و سیاه داشت و «آبی تمامعیار» یکی از ترسناکترین و دلهرهآورترین آثار او به شمار میآید. این انیمه با ترکیب فلسفه و روانشناسی، تجربهای پیچیده و فکری را به مخاطب ارائه میدهد که پس از تماشای آن، تحسین فیلمساز را برانگیخته میکند.
داستان حول محور میما کریگوی، یک خواننده جوان، میچرخد که تصمیم میگیرد وارد دنیای بازیگری شود. این انتخاب او را به دنیای پر از حوادث غیرمنتظره و عجیب میبرد. او از سوی یکسری مزاحمان ناشناس تحت تعقیب قرار میگیرد و در عین حال، قتلهای وحشتناکی رخ میدهد که به نظر میرسد به او مرتبط هستند. فشارها روی میما افزایش مییابد و او به تدریج دچار پارانویا میشود. در این اثر ساتوشی کن، مرز میان واقعیت و رویا به طور فریبندهای محو میشود و اگرچه فیلم تماشای آسانی ندارد، اما برای کسانی که به دنبال یک انیمه متفاوت و تاثیرگذار هستند، «آبی تمامعیار» گزینهای بینظیر است.
۲- «شاهزاده مونونوکه» (Princess Mononoke)
- سال اکران: ۱۹۹۷
- کارگردان: هایائو میازاکی
- صداپیشگان: یوجی ماتسودا، یوریکو ایشیدا، یوکو تاناکا، کائورو کوبایاشی، ماساهیکو نیشیمورا
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۴ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۳ از ۱۰۰
چه چیزی میتوان از انیمه «شاهزاده مونونوکه» گفت؟ این اثر یک شاهکار واقعی است که برای جذب توجه مخاطب، تنها کافی است چند دقیقه ابتداییاش را تماشا کنید. «شاهزاده مونونوکه» آنقدر خلاقانه و منحصر به فرد بود که دیگر استودیوها نیز تلاش کردند آثار مشابهی بسازند، اما هیچکدام نتوانستند به سطح کیفیت آن نزدیک شوند.
این انیمه یکی از تلاشهای برجسته استودیو جیبلی در خلق هنر فاخر و انیمیشنسازی سنتی است که داستانی حماسی و پر از خدایان، شیاطین و ارواح را روایت میکند. نسخه انگلیسی این انیمه باعث آشنایی بسیاری از مخاطبان غربی با آثار استودیو جیبلی شد و به همه ثابت کرد که انیمیشن و انیمه نه تنها برای کودکان است، بلکه میتواند برای بزرگسالان نیز به همان اندازه جذاب و پرکشش باشد.
«شاهزاده مونونوکه» به رابطه پیچیده انسان و طبیعت میپردازد. در دنیای فیلم، انسانها با ارواح و حیوانات در کشمکش هستند، اما هیچ یک از این گروهها بهطور مطلق شیطان و منفی ترسیم نمیشوند. همه آنها در تلاشاند تا بقا پیدا کنند: انسانها از طریق گسترش صنعت و تمدن، و حیوانات با مقاومت در برابر کسانی که از منابع طبیعی بهرهبرداری میکنند. بانو ابوشی، یکی از پیچیدهترین شخصیتها، زن مهربانی است که از بیماران و آسیبدیدگان مراقبت میکند، اما در عین حال تصمیم دارد روح جنگل را نابود کند، زیرا آن را تهدیدی برای مردم خود میداند. سان، دختری که توسط گرگها بزرگ شده، نیز یکی از شخصیتهای فراموشنشدنی در انیمههای میازاکی است.
۱- شیرشاه (The Lion King)
- سال اکران: ۱۹۹۴
- کارگردان: راجر آلرس، راب مینکاف
- صداپیشگان: جان تیلور توماس، متیو برودریک، جیمز ارل جونز، جرمی آیرونز، ناتان لین، روان اتکینسوند، کتی کاوادینی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۲ از ۱۰۰
یکی از برجستهترین انیمیشنهای تاریخ، «شیرشاه» نه تنها یکی از بهترین آثار دهه ۹۰ میلادی است، بلکه میتوان آن را به عنوان یکی از نمادهای این دهه به حساب آورد. روزهایی که همه آن را مدام تماشا میکردند و آهنگهایش را از حفظ بودند. داستان دربارهی سیمبا، یک بچه شیر است که درگیر توطئهای میشود و باور میکند که باعث مرگ پدرش شده است. پس از سالها زندگی در تنهایی، او در بزرگسالی متوجه میشود که مرگ پدر دلایل دیگری داشته و تصمیم میگیرد گذشته را جبران کند.
«شیرشاه» با تبدیل ساختار کلاسیک نمایشنامه «هملت» شکسپیر به یک تجربهی موسیقیایی حماسی و جذاب، اثری است که هیچگاه فراموش نمیشود. با اینکه مخاطب اصلی این انیمیشن کودکان است، اما درونمایههای بزرگسالانه آن باعث میشود که همه گروههای سنی از تماشای آن لذت ببرند. این انیمیشن به ندرت توانسته است چنین هماهنگی و برداشت جذابی از یک داستان کلاسیک را به نمایش بگذارد.
منبع: collider
نظرات کاربران