زمانی که بمب اتم روی سر ژاپنیها پایان جنگ جهانی دوم را نشان داد و زندگیشان را به آتش کشید، دنیای آنان دیگر همان گذشتهای که بوده نبود. در این مطلب، ما به شما بهترین فیلمهای ژاپنی را معرفی خواهیم کرد که به عمق حادثه بمباران هیروشیما و ناکازاکی پرداختهاند.
فیلم “اوپنهایمر” موفق شد که در پنج روز اول اکرانش، فروشی بیش از 230 میلیون دلار را در سراسر جهان به ثبت برساند. این موفقیت کاملاً قابل توجه است، به ویژه برای یک فیلم بیوگرافی سه ساعته که اکثراً از دیالوگها تشکیل شده و اکشن کمی دارد. البته نباید اغفال کنیم که نقش کارزار باربنهایمر در موفقیت فیلم نولان نیز بسیار حیاتی بوده است.
با این حال، این فیلم نیز مناقشهها و بحثهایی در رسانههای اجتماعی به وجود آورده است. یکی از انتقادات اساسی به “اوپنهایمر” مربوط به صحنهای است که ویرانی هیروشیما و ناکازاکی را نمایش میدهد. در واقع، این فیلم تنها به زندگی و کار رابرت اوپنهایمر (سازنده بمب اتم) تمرکز کرده و کمتر به معضلات جنگ هستهای میپردازد. بنابراین، وحشت و اضطراب واقعی قربانیان این حادثه به تصویر کشیده نمیشود.
در این مقاله، هشت فیلم ژاپنی را به شما معرفی میکنیم که به عمق حادثه هیروشیما و ناکازاکی پرداختهاند و اگرچه شهرت بزرگی ندارند، اما اهمیت آنان برای درک بهتر این رویداد تاریخی بسیار مهم است. این فیلمها توسط برجستهترین کارگردانان ژاپنی ساخته شدهاند و علاوه بر سرگرمی، شما را با تاریخ و تجربه مردم در آن دوران آشنا میکنند. این فهرست شامل فیلمهای درام، مستند و حتی انیمیشن است.
Hiroshima
سال ساخت: 1953
داستان فیلم هیروشیما پس از وقوع بمباران در سال 1945 اتفاق میافتد، و در آن، یک گروه از بازماندگانی که موفق به فرار از بمبها شدهاند، در تلاش هستند تا زندگی خود را مجدداً بسازند. این فیلم تصاویری ترسناک و تکاندهنده را به تصویر میکشد که شامل جسادهای آدمها، کودکان آواره، شعلههای آتش و… میشود. کارگردان ژاپنی هیدئو سکیگاوا به دلیل اینکه تنها هفت سال پس از وقوع بمباران هیروشیما این فیلم را ساخت، موفق شد واقعیتهای تلخ را به تصویر بکشد. شخصیتهای اصلی در این فیلم واقعیتی از مردم ژاپن هستند که حادثه هیروشیما را از نزدیک تجربه کردهاند.
فیلم ابتدا در سال 1953 در ژاپن منتشر شد، اما در سال 1955، به جایهای دیگر جهان، از جمله آمریکا نیز منتشر شد. با این وجود، در سالهای بعد، فیلم هیروشیما به فراموشی سپرده شد. اما منتشر شدن آن به صورت DVD در سال 2017، این فیلم را دوباره به یادگار انداخت و به تازگی مورد توجه قرار گرفت.
Black Rain
فیلم “باران سیاه” یکی از برجستهترین اثرهای سینمایی ژاپن در مورد بازماندگان جنگ هستهای است که به نحوی معجزهآسا به زندگی بازماندگان این واقعه وحشتناک ادامه داده است. این افراد موفق به بقا شدهاند، اما اکنون با چالشها و مشکلات دیگری مواجه هستند. در زمان رخداد این حادثه، مردم ژاپن نمیدانستند که اثرات بیماری تشعشع چگونه است و آیا این بیماری به حساب مرض مسری میآید یا خیر. به همین دلیل، رفتار آنها نسبت به بازماندگان جنگ (که به شهرهای مجاور پناه برده بودند) بسیار بیرحمانه بود. کارگردان فیلم، شوهئی ایمامورا، با برجسته نمودن این رفتار نادرست و بیانسانی، انتقاد از تفکرات اشتباه جامعه ژاپنی را جلب کرده است.
تماشای فیلم “باران سیاه” واقعاً چالشبرانگیز است، زیرا به وضوح نشان میدهد که مسمومیت با تشعشعات چگونه اتفاق میافتد و چگونه منجر به مرگ افراد میشود. این فیلم نه تنها مسائل جسمانی و پزشکی جنگ را بلکه مشکلات روانی آن را نیز به نحوهای حیرتانگیز به تصویر میکشد.
Frankenstein vs. Baragon
این فیلم، معروف به “فرانکشتاین جهان را تسخیر میکند”، تفسیر جالبی از اضطراب هستهای در زمان جنگ جهانی دوم ارائه میدهد. داستان فیلم حکایت از دزدیده شدن قلب زنده هیولای فرانکشتاین از آلمان نازی دارد که سارقان آن را به هیروشیما منتقل میکنند. در زمانی که دانشمندان ژاپنی بر روی این قلب آزمایشهایی انجام میدهند، بمب اتم بر روی شهر فرود میآید و قلب به یک موجود غولپیکر و پرتوزا تبدیل میشود که توانایی نابود کردن همه چیز را دارد.
این فیلم، کارگردانی ایشیرو هوندا (کارگردان معروف فیلمهای مانند “ماترا” و “گودزیلا”) است. “فرانکشتاین علیه باراگون” یک فیلم سرگرمکننده و پر از هیجان است که فضایی شبیه به فیلمهایی مانند “گودزیلا” دارد. این فیلم نشان میدهد که ژانر سینمایی نباید محدودیتها را بپذیرد و میتواند با رویکرد خلاقانه به موضوعات مهمی پرداخته و جلب توجه مخاطبان را به خود جلب کند.
Godzilla
اگرچه فیلم “گودزیلا” (Godzilla) به عنوان یک اثر سینمایی، به استفاده از روش استعاره برای اشاره به بمباران هیروشیما و ناکازاکی پرداخته است، اما اهمیت و تأثیر آن از یک فیلم واقعگرایانه بیشتر میآید. ایشیرو هوندا که به عنوان کارگردان این اثر شناخته میشود، در یک مصاحبه اعلام کرده که “ویژگیهای بمب اتم” را در نظر گرفته و آنها را به تصویر گودزیلا انتقال داده است. به همین دلیل، در فیلم به طریقی زیبا و نمادین به بمب اتم اشاره شده است. این اشارات شامل مواردی نظیر شعلهور شدن آتش، انتشار سمهای رادیواکتیو از دهان هیولا، و ویرانی خانهها و ساختمانها هستند.
مردم ژاپن، در طول جنگ جهانی دوم، زیانهای زیادی را در زمینههای روحی و جسمی تحمل کردند. به همین دلیل، فیلمهایی مانند “گودزیلا” ساخته شدند تا به یک سو کمک به تفریح و سرگرمی ژاپنیها کنند و به آنها امید بدهند که مشکلات را پشت سر بگذارند. در زمان اکران “گودزیلا”، بسیاری از مخاطبان ژاپنی با چشمانی پر از اشک و با آرامشی غریب، فیلم را تماشا میکردند و این اثر تأثیرگذاری عمیق بر روی ایشان داشت.
In This Corner of the World
در این نقطه جهان، انتخاب بعدی ما در فهرست بهترین اثرهای سینمایی ژاپنی قرار دارد. شخصیت اصلی این داستان، سوزو نام دارد، یک هنرمند جوان و با استعداد که در شهر هیروشیما زندگی میکند. او با استفاده از نقاشیهایش زندگی آرام خود را به تصویر میکشد، اما این آرامش همواره پایدار نیست.
این انیمه شگفتانگیز، دومین فیلم بلند کارگردان سونائو کاتابوچی است که بر اساس یک مجموعه مانگا مشهور ساخته شده است. داستان این انیمه در دوران جنگ جهانی دوم رقم میخورد و در آغازین لحظات پس از پایان جنگ، چگونگی نمایش چهرههایی که به شدت توهمی و متفاوت هستند را به تصویر میکشد. در این فیلم، میان فرهنگ سنتی ژاپن و واقعیتهای بسیار خشن و تلخ جنگ یک تضاد دینی معلوم میشود و اثری ماندگار را بر روی مخاطب به جا میگذارد. این اثر به خاطر فضای عاشقانهاش نیز به خوبی مورد توجه قرار میگیرد و تفسیری ملایمتر از بمباران ژاپن در دوران جنگ جهانی دوم ارائه میدهد. شخصیتهای این انیمه، حتی پس از اتمام فیلم، در ذهن شما حکاکی میشوند.
Children of Hiroshima
سال ساخت: 1952
همانند فیلم “باران سیاه” که پیشتر به آن اشاره کردیم، فیلم “کودکان هیروشیما” اثری از کانتو شیندو نیز به معرض تأثیرات مخرب تروما و آسیبهای عاطفی ناشی از جنگ هستهای میپردازد. داستان این فیلم در مورد یاسوکو، یک معلم جوان است که پس از پایان جنگ جهانی دوم به زادگاهش، یعنی هیروشیما بازمیگردد تا برای خانوادهاش که در بمبارانها جان خود را از دست دادند، سوگواری کند. او دوباره ارتباط با افرادی که از گذشته میشناخته، برقرار میکند. همچنین، یاسوکو به نزدیکی بیماری تشعشع و تأثیرات آن بر مردم را نیز از نزدیک مشاهده میکند.
این فیلم یکی از بهترین اثار سینمایی ژاپنی به حساب میآید که در زمان اکرانش مورد انتقاد واقع شد، اما بعدها به عنوان یک میراث با ارزش و ماندگار شناخته شد. “کودکان هیروشیما” توانسته است اشکهای بیننده را به چشمانش بیاورد و احساسات عمیقی را در او به وجود آورد. اما هدف اصلی این فیلم ارائه تصویر دقیق و واضحی از مشکلات مردمی است که قربانی بمب اتم شدند.
Barefoot Gen
انیمه “گن پابرهنه” بر اساس یک مجموعه مانگای با همین نام ساخته شده و داستان یک پسر شش ساله را روایت میکند که خانوادهاش را در بمباران از دست میدهد. این فیلم به تصویر عواقب وحشتناک بمباران هیروشیما از زاویه نگاه یک کودک معصوم میپردازد. این پسر که تمام اعضای خانوادهاش را از دست داده و تنها مادر باردارش زنده مانده است، مجبور به مواجهه با شرایط دشواری میشود.
در طول داستان، او مشاهده میکند که افراد بازمانده اطرافش به دلیل یک بیماری ناشناخته (که هیچکس نمیتواند آن را توضیح دهد) به تدریج نابود میشوند. با این حال، او همچنان امید به زنده ماندن دارد و تلاش میکند تا در این شرایط وحشتناک زنده بماند. فیلم “گن پابرهنه” فضایی عجیب و کابوسی دارد که ترس و وحشت بیننده را به وجود میآورد. همچنین باید توجه داشت که بر اساس این مانگای معروف، دو فیلم دیگر نیز با عناوین “زنده” ساخته شدهاند که به ترتیب در سالهای 1976 و 1977 منتشر شدند.
Labyrinth of Cinema
سال ساخت: 2019
فیلم “هزارتوی سینما” یک اثر گذشتهنگرانه و بینظیر است که به تاریخ حوادث تاریخی با یک نگاه منحصربهفرد پرداخته و بدرستی در فهرست بهترین فیلمهای ژاپنی جای خود را دارد. داستان این فیلم در مورد سه جوان جسور است که به لحظات برجسته تاریخ ژاپن، به ویژه دوران جنگ جهانی دوم، سفر میکنند. “هزارتوی سینما” به کمک یک ترکیب جذاب از فانتزی، درام، و اجزای ترسناک، واقعیتهای جنگ، و غنیترین جوانب فرهنگ ژاپنی، داستانی پیچیده و جذاب را به تصویر میکشد. این فیلم از هنر عامیانه، تکنیکهای پرده سبز و انفجارهای رنگی بهرهگیری میکند تا مفهوم مقاومت در برابر جنگ را به نمایش بگذارد.
واجب است ذکر شود که “هزارتوی سینما” به عنوان یک اثر شخصی از نوبوهیکو اوبایاشی هم محسوب میشود. این کارگردان که با فیلم “کالت House” منتشر شده در سال 1977 به شهرت دست یافت و تعدادی از دستاوردهای معتبر در کارنامه خود دارد، این فیلم را قبل از درگذشتش در سال 2020 ساخت تا ادای احترام به سینما، تاریخ و فرهنگ کشور خود کند.
نظرات کاربران