خلق کریون شکارچی
“کریون شکارچی” برای اولین بار در شماره ۱۵ از کمیک بوک “The Amazing Spider-Man” که در آگوست سال ۱۹۶۴ منتشر شد، معرفی شد. این شخصیت نتیجهی تلاشهای استن لی و استیو دیتکو بود، الهام گرفته از داستان کوتاه “The Most Dangerous Game” نوشتهی ریچارد کانل. این داستان در سال ۱۹۲۴ منتشر شد و در مورد یک شکارچی نیویورکی به نام سنگر رینسفورد است، که پس از افتادن به آب، به سمت جزیرهای شنا میکند که به نظر میرسد خالی از سکنه است. اما او دریافت میکند که یک اشرافزاده روسی در آنجا زندگی میکند.
ژنرال زاروف در پی انقلاب ۱۹۱۷ روسیه، خانهی خود را ترک کرده و به سکونتگاه کنونیاش آمد. او از کودکی به شکار حیوانات مشغول بود، اما پس از گذشت مدتی، این کار دیگر جذابیتی برای او نداشت. این باعث شد که به شکار انسانها بپردازد. او بازماندگان کشتیهایی که در اطراف جزیرهاش غرق میشوند را دستگیر کرده و پس از تامین غذا، لباس و یک چاقو، آنها را در جزیره رها میکند تا برای بقایشان تلاش کنند. خود او فقط با یک تپانچه به شکارهای خود حمله میکند.
اگرچه “کریون شکارچی” به عنوان یکی از معروفترین ابرشرورهای کمیک بوک “مرد عنکبوتی” شناخته میشود، او در طول دهههای گذشته مقابل قهرمانان دیگری نیز ایستاده است، از جمله “بلک پنتر” و “تیگرا”. او همچنین در برخی از کمیک بوکها به عنوان یک ضدقهرمان نمایان شده است.
سرگذشت کریون شکارچی در کمیک بوکها
در این بخش از مقاله، صفحات کمیک بوکها را ورق زده و سرگذشت کریون شکارچی را به صورت خلاصه مرور میکنیم.
سالهای کودکی و نوجوانی کریون
سرگی کراوینوف، یک مهاجر و نجیبزاده روسی بود. پدرش در اثر انقلاب ۱۹۱۷ در روسیه مجبور به ترک کشور و مهاجرت به ایالات متحده آمریکا شد. سرگی از کودکی به شدت به شکار حیوانات بزرگ مانند شیر علاقه داشت و این هنر را با دستهای خالی یاد گرفت. اما به مرور زمان، علاقهاش به شکار حیوانات بزرگ کاهش یافت، زیرا آنها برای او چالشی جذاب نبودند. سرگی همچنین از اصول اخلاقی پیروی میکرد و ترجیح میداد هدف خود را به شکل منصفانه و انسانی دنبال کند.
در همین زمان، برادر ناتنی او که یک ابرشرور به نام آفتاب پرست بود، به او درباره مرد عنکبوتی خبر داد. این اطلاعات، سرگی را وادار کرد تا تمام تمرکز خود را بر روی مقابله با “تارزن نیویورکی” یعنی مرد عنکبوتی بگذارد. در پایان عمر خود و در حالی که چندین بار شکست خورده بود، سرگی کراوینوف تصمیم گرفت تا به هدف نهایی خود برسد.
وی موفق شد مرد عنکبوتی را به دام بیاندازد، او را آرامبخشی زده و درون یک تابوت زندهای قرار دهد. اما پس از مدتی، پیتر پارکر (مرد عنکبوتی) توانست از تابوت خارج شود و برای انتقام به دنبال کریون شکارچی برود. کریون که به هدف خود رسیده بود، در مقابل دشمن خود مقاومتی نداشت و در نهایت به خودکشی روی آورد.
ایکسریون
سرگی کراوینوف، یک مهاجر و نجیبزاده روسی بود. پدرش در اثر انقلاب ۱۹۱۷ در روسیه مجبور به ترک کشور و مهاجرت به ایالات متحده آمریکا شد. سرگی از کودکی به شدت به شکار حیوانات بزرگ مانند شیر علاقه داشت و این هنر را با دستهای خالی یاد گرفت. اما به مرور زمان، علاقهاش به شکار حیوانات بزرگ کاهش یافت، زیرا آنها برای او چالشی جذاب نبودند. سرگی همچنین از اصول اخلاقی پیروی میکرد و ترجیح میداد هدف خود را به شکل منصفانه و انسانی دنبال کند.
در همین زمان، برادر ناتنی او که یک ابرشرور به نام آفتاب پرست بود، به او درباره مرد عنکبوتی خبر داد. این اطلاعات، سرگی را وادار کرد تا تمام تمرکز خود را بر روی مقابله با “تارزن نیویورکی” یعنی مرد عنکبوتی بگذارد. در پایان عمر خود و در حالی که چندین بار شکست خورده بود، سرگی کراوینوف تصمیم گرفت تا به هدف نهایی خود برسد.
وی موفق شد مرد عنکبوتی را به دام بیاندازد، او را آرامبخشی زده و درون یک تابوت زندهای قرار دهد. اما پس از مدتی، پیتر پارکر (مرد عنکبوتی) توانست از تابوت خارج شود و برای انتقام به دنبال کریون شکارچی برود. کریون که به هدف خود رسیده بود، در مقابل دشمن خود مقاومتی نداشت و در نهایت به خودکشی روی آورد.
میراث
پس از مرگ کریون، یکی از فرزندانش به نام ولادیمیر هویت او را در اختیار گرفت و با نام گریمِ شکارچی به فعالیت پرداخت. البته فعالیتهای گریم چندان ادامه نداشت و او بدست کین کشته شد. اینبار، هویت کریون به فرزند دیگرش آلیوشا رسید. در این بین، فرزند دخترش آنا کراوینوف بیکار ننشست و به سراغ مرد عنکبوتی رفت تا انتقام مرگ پدرش را از او بگیرد.
کریون شکارچی احیا میشود
آلیوشا، آنا و ساشا، همسر کریون، یک مراسم خاص برگزار کردند که اجازه داد به سرگی و ولادیمیر به زندگی بازگردند. این مراسم به خون مرد عنکبوتی نیاز داشت. پس از بازگشت به زندگی، سرگی به طرز وحشتناکی آسیب دید و رفتار نادرستی نسبت به خانوادهاش داشت؛ او اعتقاد داشت که از خون فاسدی برای بازگرداندنش به زندگی استفاده شده است. آنها ماسک مرد عنکبوتی را از روی صورتش درآوردند و متوجه شدند که کین پارکر، مرد عنکبوتی واقعی، لباس مرد عنکبوتی را پوشیده بود. در همین حین، مرد عنکبوتی واقعی با لباس مشکی وارد شد و اعضای خانواده کراوینوف را شکست داد و آنها را به سوی سرزمین وحشی فراری داد.
وارد شدن به سرزمین وحشی، کریون شکارچی، همسر و ولادیمیر را به قتل رساند. پس از این اتفاق، آنا به خاطر خشم از پدر، آنجا را ترک کرد، اما در نهایت تصمیم گرفت در کنار پدر بماند و برای بازسازی خانواده کراوینوف تلاش کند. کریون هم بعد از احیا مورد نفرین قرار گرفت و هرگز نمیمُرد. در همین حین، یک دکتر که قبلاً او را درمان کرده بود، با او تماس گرفت و از او خواست به او کمک کند. او قول داد که اگر بیمارانش را پیدا کرده و بلک پنتر را دستگیر کند، از نفرین آزاد شود. با این حال، سرگی کراوینوف در ادامه متوجه شد که دکتر به او دروغ گفته بود و تنها میخواست به هدف خودش برسد.
انسانهای دایناسورگونه
کریون شکارچی در پی ونوم در شبکه فاضلاب نیویورک جستجو کرد و پس از مواجهه با یک انسان دایناسور مانند، با ادی براک به مبارزه پرداخت. او موفق شد از حملات ونوم به سالمی به در بیاورد، اما ادی با قسم خوردن قصد دارد دوباره به دنبالش بیاید.
با فاش شدن از وجود انسانهای دایناسور مانند در شبکه فاضلاب، ویلسون فیسک و کریس رفرتی به عنوان شهردار و رئیس پلیس نیویورک تصمیم گرفتند تا یک تیم ویژه تشکیل دهند و کریون را به عنوان رهبر این تیم انتخاب کردند. او به همراه اعضای تیم تلههای مختلفی در داخل شبکه فاضلاب نصب کرد تا همه انسانهای دایناسور مانند را از بین ببرند. ونوم توانست تمامی تلهها را از کار اندازد و دوباره به مبارزه با کریون شکارچی بپردازد. با این حال، کریون با کمک شریک متحد خود، به نام مهلکه، موفق شد فرار کند. آن دو در نهایت توسط رئیس پلیس دستگیر شدند؛ چرا که او نمیپسندید هرگز از کریون خوشش نمیآمد.
مسابقه The Great Hunt
کریون شکارچی، با همکاری های اولوشنری ۸۷ کلون از خودش ساخته شد. وقتی آنا از این اقدام آگاه شد، به شدت از پدرش خشمگین شد. در پی این واقعه، ارتباط آنا با پدرش به پایان رسید و سرگی تصمیم گرفت تمرکز خود را روی آموزش فرزندان جدیدش بگذارد. این فرزندان به سرعت بزرگ شدند و سرگی به این نتیجه رسید که آنها آماده تبدیل شدن به شکارچیان واقعی هستند. او آنها را در ماموریتی فرستاد و خود به دنبال بازیابی ثروت و کنترل مناطقی که از دست داده بود، رفت.
پس از مدتی، تنها یکی از ۸۷ کلون زنده باز ماند. این کلون موفق شد همه برادران خود را به کام مرگ بفرستد. کریون شکارچی آخرین فرزند خود را به سمت مرد عنکبوتی فرستاد تا او را برای مسابقه “The Great Hunt” دستگیر کند. بعد از انجام این ماموریت، او مرد عنکبوتی را به مرکز شهر نیویورک برد و در آنجا او را رها کرد تا مسابقه آغاز شود. این مسابقه دو جبهه داشت: یک جبهه متشکل از ابرشرورهای حیوانی نظیر مرد قورباغهای، گیبون، پاندا مانیا و خرگوش سفید بود و دیگری از ثروتمندانی که در محدودههای تحت سلطه کریون شکار غیرمجاز میکردند. هر یک از این شکارچیان به یک ربات جنگجو متصل شده بودند و اگر ربات نابود میشد، خلبانشان هم زندگی میباختند.
در طول مسابقه “The Great Hunt”، آشکار شد که هدف اصلی کریون شکارچی نه تنها از نفرین رهایی پیدا کند، بلکه مرد عنکبوتی را به فرد شروری تبدیل کند. کریون به پیتر پارکر گفت که اگر میخواهد به هدفش برسد، باید خودش را فدای مرگ کرده و تمام رباتها را غیرفعال کند، گنبدی که پارک مرکزی را به محوطهای محاصره شده تبدیل کرده بود نیز نابود میشد. با این حال، پیتر این اقدام را انجام داد و کریون را زنده گرفت.
سپس کریون لباس مرد عنکبوتی را پوشید و آخرین کلون خود را به اشتباه کشت. نفرین کریون شکارچی در نهایت تاثیر خود را از دست داد زیرا مرگ او توسط یک عنکبوت رخ داده بود. این آخرین کلون که در لباس مرد عنکبوتی بوده، جان خود را نجات داد. بعد از این واقعه، پس از مطالعه نامهای که پدر برایش گذاشته بود، آخرین کلون تصمیم گرفت هویت کریون را به عنوان خودش انتخاب کند تا از میراث پدر خود محافظت کند و مسیر او را ادامه دهد.
قدرتها و قابلیتهای کریون
کریون شکارچی با استفاده از گیاهان متنوعی که در جنگلها یافت میشوند، معجونهایی برای خود تهیه میکند که با نوشیدن آنها، قدرتهای فیزیکیاش را به شدت ارتقا میبخشد. بدن او دارای دوام و مقاومت بیشتری نسبت به انسانهای معمولی است، این خاصیت باعث میشود که حتی پس از دریافت ضربات سنگین از طرف دشمنان غولپیکر و قدرتمند، همچنان به مبارزه ادامه دهد.
تاثیرات معجونهای گیاهی تنها به افزایش قدرت ناپذیر نمیرسد. نوشیدن مداوم این معجونها باعث کاهش چشمگیر سرعت رشد و پیری کریون میشود. در واقع، علیرغم سن ۷۰ سالگیاش، او به نظر میرسد که یک فرد ۳۰ ساله است، با چهره و بدنی جوانانه. همچنین، این معجونها باعث افزایش قدرت بینایی، شنوایی و بویایی کریون به حدی غیرقابل باور افزایش مییابد که او را به یک شکارچی حرفهای و بینظیر تبدیل کرده است.
حتی بدون استفاده از معجونهای گیاهی، کریون همچنان یک دشمن بسیار خطرناک به حساب میآید. او ورزشکار حرفهای بوده و نه تنها در مهارتهای مبارزات دست به دست بلد است، بلکه به تمامی استراتژیهای نبرد آگاهی دارد. او نیز دانش فراوانی در مورد نقاط فشار در آناتومی انسان و حیوانات دارد که این نقاط حساس میتوانند درد شدیدی ایجاد کنند. همچنین، او ماهر در استفاده از سمهای شیمیایی، آرامبخشها، سلاحها و تجهیزات جنگی است، اما عمدتاً مبارزه با دستهای خالی را ترجیح میدهد.
کریون در دنیای سینمایی SSU
در حین نگارش این مقاله، اولین تریلر فیلم “Kraven The Hunter” منتشر شده است که شامل اطلاعات بسیار مهمی است. در داستان، سرگی کراوینوف همراه با پدرش به شکار میرود، و در یک مواجهه با یک شیر، توانست حیوان را زخمی کند. این مواجهه باعث شد که خون شیر با خون سرگی ترکیب شده و قدرتهای فراانسانی به دست آمده باشد. حالا کریون به عنوان یک محافظ طبیعت و دوست حیوانات فعالیت میکند و در عین حال قصد انتقام از پدرش را دارد، پدری که جهان را درگیر فساد کرده است.
در مقایسه با نسخههای کمیک بوک، نسخه لایو اکشن کریون شکارچی دو تفاوت اساسی دارد: اولین تفاوت در ریشهی قدرتهای فراانسانی او است. در کمیک بوکها، کریون با نوشیدن معجونهای گیاهی قدرتمند میشود، اما در نسخه سینمایی، این قدرتها به دلیل ترکیب خون او با خون یک شیر به وجود آمدهاند. تفاوت دوم مربوط به ماهیت شخصیت اوست؛ در کمیک بوکها، کریون به عنوان یک ابرشرور تجسم مییابد، در حالی که در نسخه لایو اکشن، او به عنوان یک ضدقهرمان نقش میبازد.
نظرات کاربران