در انیمه ناروتو، تعداد زیادی شرور وجود داشتند که بهتر بودند اگر تا انتهای سریال شرور میماندند. در این مقاله، به یازده نمونه از این شخصیتها پرداخته میشود.
سری انیمه ناروتو که توسط ماساشی کیشیموتو ساخته شده است، در طول داستان خود دارای برخی از شخصیتهای شرور و باورنکردنیترین داستانها بوده است. رویکرد منحصر به فرد کیشیموتو به نسبت به شروران در انیمه، یکی از خصوصیات ممتاز این داستان میباشد. هر شرور در ناروتو دارای زمینه و دلیلی خاص است که باعث میشود داستان جذاب و کاملی ایجاد شود. با این حال، کیشیموتو در نهایت توانست بسیاری از این شخصیتها را به درستی توضیح دهد. این موضوع نشان از استعداد و نوآوری وی در نگارش داستان دارد. البته باید ذکر کرد که در برخی موارد، تغییر مسیر شخصیتها اثرات مختلفی داشته است، از بهتر شدن تا ایجاد مشکلات. در دنیای ناروتو، شروریها کمبود دارند و کیشیموتو با تحول برخی از آنها به شخصیتهای بینظیری پایان داده است. در حالی که شرورانی با انگیزههای خوبی وجود دارند که مطمئناً جذاب هستند، در انیمه ناروتو اغلب این شروران بیش از حد به کار گرفته شدهاند. در این لیست، بهترینهای این اتفاق را مرور خواهیم کرد. با ما همراه باشید.
در فیلم “آخرین: ناروتو فیلم”، شخصیت تونری به طرفداران معرفی شد و بودن این موضوع کاملاً واضح بود که او یک شرور فوقالعاده قدرتمند خواهد بود. او از خون خاندان اوتسوتسوکی بود و نسلهای مستقیم هامورا را نیز در خود داشتهبود؛ بنابراین، قطعاً یک تهدید جدی برای افرادی چون ناروتو و به طور کلی دنیای شینوبیها به حساب میآمد. تونری موفق به نفوذ به کونوها شد و حتی موفق به حمله به هانابی شد.
به نظرات، وضعیت بدتر این بود که هیناتا برای مدتی طولانی زندانی او شد چرا که میخواست با او ازدواج کند. حتی در نهایت، او قصد داشت تمام زمین را نابود کرده و یک زندگی جدید را شروع کند. با این حال، ناروتو در نهایت او را بخشید و او نیز تبدیل به یک فرد خوب شد. تونری دارای پتانسیل بسیار زیادی به عنوان یک شرور داشت و اگر اهداف خود را ادامه میداد، داستان بسیار جذابتر میشد.
به عنوان یکی از شخصیتهای اصلی ناروتو، واقعیتی شناختهشده بود که ساسوکه در نهایت دوباره به یک مرد خوب تبدیل میشود. او در اکثریت مدت زمان سریال نقش یک شرور را بازی کرد و در این مدت کارهایی غیرقابل توصیف انجام داد. ساسوکه با توجه به ایدئولوژی و آرزوهایش، احتمالاً یکی از خطرناکترین تبهکاران در دنیای ناروتو بود. او درد و رنج بسیاری از روستاها و حتی دوستان خود را آورد.
ساسوکه در جنگها اقدامات بیرحمانهای انجام داد، از جمله برنامهریزی برای اعدام همه کاگهها و حتی زندانی کردن همه موجودات هشت دمی. او به قلهی کاگهها نفوذ کرد و حمله به رایکاگه انجام داد؛ با توجه به تمام اعمالی که انجام داد، ساسوکه بدون شک باید مسئولیت اعمالش را پذیرفت و به هیچ وجه نباید بخشیده میشد. او ارزش رستگاری را نداشت و بدون شک باید به پیامدهای اعمالش پاسخ میداد. در نهایت، تنها ناروتو از او نهایت مسئولیت را خواست و همه سعی کردند که کارهای او را فراموش کنند. در واقع، ساسوکه نباید بخشیده میشد و ناروتو باید با او به عنوان یک شرور مبارزه میکرد.
اوروچیمارو احتمالاً ترسناکترین شرور ناروتو در ابتدای مجموعه بود. او نه تنها مسئول وادار کردن ساسوکه به ترک دهکده بود، بلکه به کونوهاگاکوره نیز حمله کرد و هیروزن ساروتوبی را کشت. او همچنین رسا، کازکاگه چهارم را نیز به قتل رساند. اوروچیمارو قبل از اینکه کونوها را در آرک Konoha Crush از بین ببرد، در واقع سعی کرد همین کار را در چندین موقعیت دیگر نیز انجام دهد. او یک شرور کاملاً باورنکردنی بود و برای او رستگاری هیچ ارزشی نداشت. با این حال، در چهارمین جنگ بزرگ نینجا، او به نحوی رستگار شد و در نهایت از رویای خود نیز دست کشید. پتانسیل اوروچیمارو به عنوان یک شرور کاملاً هدر رفت.
کابوتو یاکوشی در گذشته دستی راست اوروچیمارو بود، اما پس از اینکه ساسوکه او را به قتل رساند، کابوتو تلاش کرد تا به قدرت بیشتری برسد. او با به دست آوردن قدرتهای فوقالعاده، به یکی از شرور اصلی داستان تبدیل شد. کابوتو به طور فراگیر در چهارمین جنگ بزرگ نینجا نقش داشت که در این نبرد، دهها هزار شینوبی جان خود را از دست دادند. با این حال، در پایان، او به طرز عجیبی توسط کیشیموتو رستگار شد. کابوتو در نهایت موفق شد جان ساسوکه را نجات دهد، اما در مرحله اول، این رستگاری معنای خاصی نداشت.
گارا یک شخصیت بسیار اهم در داستان ناروتو است و یکی از کاگههای دهکده شن مخفی است. او در ابتدا به عنوان یک شرور آغاز کرد و کاملاً ترسناک بود، حتی ناروتو را هم به خستگی وادار کرد. واقعاً توانایی داشت تا تمام کونوها را به تنهایی نابود کند، که این نشان میدهد اگر کیشیموتو به سادگی اجازه میدهد، گارا یکی از شرورهای ترسناک میشد. با این حال، در نهایت، ناروتو توانست او را بعد از آنکه به هم وصل شدند، به سمت خیر و نیکو تغییر دهد.
این تغییر به خودی خود چیز بدی نبود. گارا یکی از مثالهایی است که نشان میدهد تبدیل شدن از شرور به یک فرد خوب میتواند به وسیله تاثیر گذاری از کسی مثل کیشیموتو انجام شود. با این حال، جینچوریکیها در دنیای ناروتو به عنوان شرور محسوب نمیشوند. این افراد به طرز باورنکردنی تبعید و ننگین شدهاند. با دیدن شرایطی که آنها در آن زندگی میکنند، داستان ناروتو میتوانست برخی از جینچوریکیها مانند گارا را به سوی شرور میکشاند، اما با توجه به اینکه گارا بعد از آنکه ناروتو شناختهترین آنها شد، حتی پس از وقوع کونوها کرش، تغییر وی بسیار باورنکردنی بود.
ناگاتو اوزوماکی، معروف به پین (با معنی “درد”)، یکی از برجستهترین شخصیتهای شرور در دنیای انیمه ناروتو بود. پین نتیجهی جنگهایی بود که مختلف روستاها در طول سالها علیه یکدیگر راهانداخته بودند و به نابودی روستای امیگاکوره (Amegakure) منجر شد. او به شگفتی خوب نقشآفرینی میکرد و اغلب بهعنوان بهترین شخصیت منفی در سریال شناخته میشود. با این حال، در پایان داستان، پین تغییراتی در نگرش خود داشت.
با گفتوگو با ناروتو، ناگاتو به راحتی تصمیم گرفت به او اعتماد کند و بدون اشکال از همه چیز دست بکشد. وقتی به ناروتو میپیوندد، این برای او طبیعی نبود که به ناروتو اعتماد کند، به ویژه زمانی که ناروتو حتی نمیتوانست به سوالاتش در مورد چگونگی برقراری صلح پاسخ دهد.
کونان، همشریک ناگاتو اوزوماکی، در یکی از حملاتی که به همراه ناگاتو به روستای کونوهاگاکوره کرد، نقش داشت. مشابه پین، او نیز در آمگاکوره زاده شد و توسط آکاتسوکی به نقطهی اوج خود رسید. پس از فوت یاهیکو، کونان نیروی خود را با نیروی ناگاتو ترکیب کرد و در هر فرصتی که داشت، به او کمک میکرد. متأسفانه، همانند ناگاتو، او نیز در نهایت به ناروتو اوزوماکی اعتماد کرد. اگر ناگاتو موفق نمیشد، کونان هم همینطور. در نتیجه، این دو، دو شرور بسیار محترم و موثر برای همیشه باقی میماندند.
تیم تاکا، پس از فوت اوروچیمارو، به رهبری ساسوکه اوچیها درآمد. مگرچه رستگاری ساسوکه برای اجرای طرح اساسی بسیار اهمیت داشت، اما اینگونه برای تیم تاکا کاملاً صادق نبود. اگر این گروه به راه خود ادامه میداد و مسیر شروری را انتخاب میکرد، یک تشکیلات شرور بزرگ میشدند. اما در عوض، آنها به فردیتهای خوبی تبدیل شدند و در نهایت به اوروچیمارو در زندگی روزمرهاش کمک کردند، همانند گذشته. داستان آنها در یک دایره کامل قرار گرفت و از لحاظ منطقی همچنان پایبند به آرک شخصیت نهایی نشد.
ایتاچی در داستان انیمه ناروتو به عنوان یک شخصیت شرور معرفی شد که در یک شب، تمام قبیلهاش را به قتل رساند تا نشان دهد چقدر قدرتمند است. هدف او از انجام این عمل، شخصی به نام ساسوکه بود و او با آسانی به یکی از برجستهترین شرورهای داستان تبدیل شد. در یک دوران که واقعاً جذابیت دار و پیچیده بود، آخرینسرانجام نشان داد که ایتاچی از ابتدا تا انتها، یک انسان نیکو بوده است.
اگرچه داستان او به خوبی نوشته شده بود، اگر ایتاچی به وفاداری خود به شخصیت اصلی باقی مانده بود، مطمئناً میتوانست شخصیت یک شرور بیرحم و متمردتری را ارائه دهد. دوباره، عادت کیشیموتو به تبدیل هر شرور به یک قهرمان، باعث شد که ایتاچی در جنگ بزرگ چهارم نینجا به یک مرد نیکو و حتی یک نجاتدهنده تبدیل شود، که با در نظر گرفتن اینکه او بر علیه مردان، زنان و حتی کودکان بیگناه جنایاتی انجام داده بود، واقعاً شگفتانگیز است.
نظرات کاربران