افراد ناکام، معمولاً در دام تله تعلل گیر میافتند. آنها به تأخیر انداختن کارها یا تصمیمها مشغول میشوند و خود را متقاعد میکنند که میتوانند کارهای خود را در آینده نزدیک یا حتی دورتر انجام دهند.
آیا تاکنون به این مسئله فکر کردهاید که چرا برخی افراد در مسیر یکنواخت قرار میگیرند و به موفقیت دست پیدا نمیکنند؟
به گزارش روزیاتو، در ادامه، به بررسی عاداتی پرداخته میشود که بیشتر افراد را از دستیابی به موفقیت باز میدارند.
۱- مقاومت در برابر تغییر
افرادی که به طور پیوسته درجا میزنند، معمولاً از ترس در مواجهه با تغییر رنج میبرند. آنها تغییر را به عنوان یک تهدید و مخل آسایش شخصی خود میبینند.
این ترس ممکن است به حدی قوی باشد که از بهرهمندی از تجربیات جدید یا پذیرش دیدگاههای جدید جلوگیری کند.
افراد ناکام تمایل دارند که حتی اگر نظر یا رویه خود کارآمد نباشد، این را تغییر ندهند.
۲- به تعویق انداختن کارها
افراد ناکام، معمولاً در دام تله تعلل گیر میافتند. آنها به طور مداوم وظایف یا تصمیمات را به تأخیر میاندازند و خود را متقاعد میکنند که میتوانند کارهای خود را در آینده نزدیک، هفته آینده یا حتی ماهها بعد انجام دهند.
عادت به نادیده گرفتن کارها و تصمیمات، منجر به تجمع وظایف ناتمام و عدم انجام مسئولیتها میشود.
۳- عدم تعیین هدف مشخص
افرادی که به تحول مثبت در زندگی خود نمیرسند، اغلب چشمانداز یا هدف مشخصی در زندگی ندارند. بدون هدف مشخص، روزها را به سر میبرند و به صورت بیهدف از یک ایده به ایده دیگر میپرند، بدون اینکه در زمینهای بهبود چشمگیری ایجاد کنند.
عدم داشتن هدف مشخص میتواند باعث کاهش انگیزه شود. زمانی که نمیدانید چرا باید تلاش کنید، احتمالاً از دست دادن علاقه و تسلیم در مقابل چالشها به سادگی رخ میدهد.
۴- غفلت از پیشرفت شخصی
افراد ناموفق به طور معمول توجه کافی به توسعه فردی ندارند و معتقدند که یادگیری مهارتها یا جذب دانش جدید ضرورتی ندارد.
این نگرش باعث استقرار آنها در یک وضعیت ثابت میشود و به همین دلیل، امکان پیشرفت در دنیای پویا و در حال تحول امروزی برای آنها فراهم نمیشود.
۵-امتناع از ریسک
افرادی که در زندگی خود به پیشرفت نمیرسند، عموماً ترس از ریسکپذیری دارند.
هرگونه ترس از عدم اطمینان یا احتمال شکست، افراد را از ترک منطقه آرام و تلاش برای انجام فعالیتهای جدید باز میدارد.
اجتناب از خطر، به معنای خود محافظت و مراقبت کردن نیست، بلکه نمایانگر نگرشی است که این افراد به جای توجه به فرصتها برای پیشرفت و یادگیری، تمرکز خود را بر روی احتمال شکست قرار میدهند.
۶- مقصر دانستن دیگران برای شکستها
افرادی که به پیشرفت در زندگی نمیرسند، عمدتاً به سرزنش کردن دیگران برای شکستهای خود عادت دارند.
آنها به جای اینکه مسئولیت اعمال و نتایج خود را بپذیرند، عادت دارند انگشت اتهام را به سمت افراد دیگر، شرایط یا حتی سرنوشت ببرند. این عادت به آنها امکان میدهد که از رویارویی با کاستیها یا اشتباهات خود فرار کنند.
۷-منفیگرایی زیاد
افراد ناکام معمولاً خود را در محدودهای از منفیبافی قرار میدهند. این عادت، تأثیر قابل توجهی بر طرز فکر و رفتار آنها دارد.
این افراد، در چرخهٔ منفیگرایی گیر میافتند که مشاهده فرصتها یا راهحلها را برایشان دشوار میسازد.
آنها اطلاع ندارند که با فراگیری اندیشههای منفی، به تثبیت عادات ناپسند پیوسته و از پیشرفت خود باز می مانند.
۸- تمرکز بر مسائل به جای تمرکز بر راهحلها
افرادی که به موفقیت نمیرسند، به طور معمول عادت دارند که به جای تمرکز بر راهحلها، توجه خود را به مشکلات معطوف کنند. زمانی که با چالشی مواجه میشوند، ذهن و انرژی خود را برای حل مشکلات و غلب بر موانع صرف میکنند.
این الگوی تفکر، آنها را در دایرهی منفیگرایی گیر میاندازد. تمرکز بر مشکلات، به معنای بدبینی نیست؛ بلکه به معنای تسلیم شدن در مقابل چالشها به جای پیگیری راه حل است.
۹- ترس از مورد انتقاد قرار گرفتن
افرادی که در مسیر پیشرفت خود قرار نمیگیرند، معمولاً از ترس از انتقاد رنج میبرند.
آنها انتقاد را به عنوان یک حمله شخصی تلقی میکنند. این ترس انتقاد، آنها را از ورود به شرایطی که ممکن است به انتقاد منجر شود، باز میدارد و این باعث محدود شدن در مسیر یادگیری و رشد شخصی آنها میشود.
۱۰- عدم ایجاد نظم و انضباط
اکثر افراد ناکام، اغلب از نظم و انضباط در زندگی خود بهرهمند نیستند. این عدم توجه به نظم و انضباط، مانع از پیشرفت آنها در هر حوزهای میشود.
متاسفانه، بسیاری از افراد بدون توجه به نظم و انضباط زندگی میکنند و اطلاع ندارند که این عدم توجه به اصول مرتبط، باعث عدم موفقیت آنها شده است.
نظرات کاربران