دوری کنید از نیمهی تاریک وجودتان؛ آنچه که افراد به نیمهی تاریک نزدیک میشوند، معمولاً به تبدیل شدن از قهرمان به ضدقهرمان منجر میشود. در فیلم «شوالیهی تاریکی» کریستوفر نولان، هاروی دنت، یکی از شخصیتهای اصلی، میگوید: «یا مثل یک قهرمان میمیری یا اینقدر زندگی میکنی تا ببینی تبدیل به یک تبهکار شدی.» نام هاروی دنت باید در این لیست باشد، زیرا تغییر چشمگیر او در «شوالیهی تاریکی» را نمیتوان نادیده گرفت. از طرف دیگر، جک تورنس از فیلم «درخشش» استنلی کوبریک، حتی از ابتدای فیلم، به عنوان یک قهرمان شناخته نمیشود، بنابراین اشاره به او در این لیست مناسب نیست.
۲۰ قهرمان که به ضدقهرمان تبدیل شدند
با این حال، در فیلمها شخصیتهایی وجود دارند که در ابتدا به نظر قهرمان میآیند، اما در ادامه، ویژگیهای دیگری از خود نشان میدهند و به ضدقهرمان تبدیل میشوند، مانند راس الغول در «بتمن آغاز میکند» یا ایکاریس در «جاودانهها». این شخصیتها پس از طی کردن یک روند خاص، تبدیل به ضدقهرمان میشوند و از آنجا که مشخص است، آنها به آسانی تحت تأثیر حرفهای شخصیتهای ضدقهرمان دیگر قرار نمیگیرند و تبدیل به شخصیتهای شرور نمیشوند، مثل هاوکای در «انتقامجویان».
۲۰. مایکل کورلئونه در «پدرخوانده» (The Godfather)
- تاریخ تولید: ۱۹۷۲
- کارگردان: فرانسیس فورد کوپولا
- بازیگران: مارلون براندو، آل پاچینو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۱۰۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۹.۲ از ۱۰
«پدرخوانده» اغلب به عنوان یکی از شاهکارهای تاریخ سینما شناخته میشود، و این تقدیر به نقشآفرینی برجسته آل پاچینو و مارلون براندو در این فیلم برمیگردد. آل پاچینو در نقش مایکل کورلئونه، به آرامی از قهرمانی به ضدقهرمانی سیر میکند.
در نیمهی ابتدایی «پدرخوانده»، مایکل هیچ ارتباطی با عملیات مافیایی و خونریزی ندارد. او همیشه سعی میکند خودش را از خانواده و کارهای مافیایی دور نگه دارد. اما وقتی برادرش کشته میشود، مایکل مجبور میشود وارد دنیایی شود که همیشه از آن فرار میکرده. به تدریج، مایکل به همان نقشی که همیشه از آن برخوردار بوده، تبدیل میشود و درگیر اعمالی میشود که همیشه از آنان اجتناب کرده بود.
۱۹. کری وایت در «کری» (Carrie)
- تاریخ تولید: ۱۹۷۶
- کارگردان: برایان دیپالما
- بازیگران: اسپیسی اسپک، جان تراولتا
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
برایان دیپالما، همانند رمانهای استفن کینگ، شخصیت اصلی فیلم خود را در موقعیتهای بسیار سختی قرار میدهد تا بتواند از مشکلات بگذرد. این مواجهه با سختیها، او را به مقابله با تمامی چالشها و قلدریها میکشاند، اما همزمان با این پیشرفت، معصومیت و شیرینی شخصیت او را از دست میدهد. این تحول شخصیتی، از جمله ترسناکترینها است، زیرا کری وایت که توسط اسپیسی اسپک بازی میشود، شخصیتی دوستداشتنی و مهربان است.
چه عواملی باعث میشوند که کری از قهرمان به ضدقهرمان تبدیل شود؟ مادر متعصب و دیندار کری، سالها از او سوءاستفاده کرده و وقتی کری به خانه بازمیگردد، کاملاً به سرنوشت خود ناامید میشود. وقتی در مدرسه است، قلدران مطمئن میشوند که وضعیت همچنان ادامه دارد. در نهایت، وقتی آنها در یک مراسم رقص آخر دبیرستان، با شوخی بیرحمانه، خون خوک روی سر کری میریزند، قلب او شکسته میشود و دلش به انتقام میآید.
۱۸. راجر دیمارکو در «طلوع مردگان» (Dawn of the Dead)
- تاریخ تولید: ۱۹۷۸
- کارگردان: جرج اندرو رومرو
- بازیگران: دیوید امگ، کن فوری
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
«طلوع مردگان» رومرو توانست به زیرژانر مردگان متحرک جان تازهای ببخشد و تاریخ سینما را به شکلی بینظیر تغییر دهد. همانطور که در خود فیلم اتفاق میافتد، قهرمانان همیشه زنده نمیمانند و مرگ آنها ناگهانی نیست، بلکه اغلب به صورت یک فرآیند طولانی رخ میدهد.
در این فیلم، چهار شخصیت اصلی وجود دارند، اما دو نفر از آنها اعتباری برای حضور در فیلم ندارند.
استفن فلای بوی اندروز، که توسط دیوید امگ ایفا میشود، در پردهی سوم فیلم به مرگ میرسد، اما مرگ راجر تروپر دیمارکو، با بازی اسکات رینیجر، پیچیدهتر است. مرگ او نیمی از فیلم را پوشش میدهد و بعد از بازگشت به زندگی، مشخص میشود که او چه میخواهد. هر دوی آنها، حالا به صورت زامبی، به دنبال یک هدف مشترک هستند.
۱۷. کوین لومکس در «وکیل مدافع شیطان» (The Devil’s Advocate)
- تاریخ تولید: ۱۹۷۸
- کارگردان: تیلور هاکفورد
- بازیگران: کیانو ریوز، آل پاچینو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۳ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
در ابتدای «وکیل مدافع شیطان»، شخصیت وکیل، کوین لومکس که کیانو ریوز نقش آن را ایفا میکند، بهترین نمونه از انسانیت نیست، اما تقریباً به شکلی معمولی است؛ مانند اکثر افراد. او هنوز توسط شهوت و وسوسه تجارت متن و همچنین پول تحت تأثیر قرار نگرفته است. اما چرا او در این فیلم به مرور زمان از قهرمانی به ضدقهرمانی متحول میشود و آیا تا آخر فیلم یک ضدقهرمان باقی میماند؟
ورود جان میلتون، رئیس جدید لومکس، تمام داستان را دگرگون میکند. میلتون، لومکس را به سمت فساد و تخریب میکشاند و به زودی باعث پایان رابطه او با همسرش میشود، اگرچه احتمالاً رابطهی ناخوشایند میلتون با همسر لومکس هم در این ماجرا تأثیر چندانی نداشته است. در پایان فیلم، لومکس تلاش میکند تا میلتون را متوقف کند، اما میلتون حقیقتی را آشکار میکند؛ او فقط راهنمایی کرده بود و تمام تصمیمگیریها بر عهدهی لومکس بوده است. او از انجام اخلاقیات دور شده و هیچکس او را مجبور نکرده است. با این حال، در پایان فیلم او تصمیم درستی میگیرد و نشان میدهد که به زودی به سمت راه خوب خواهد رفت.
۱۶. راوی در «باشگاه مشتزنی» (Fight Club)
- تاریخ تولید: ۱۹۷۸
- کارگردان: دیوید فینچر
- بازیگران: ادوارد نورتون، برد پیت
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۸ از ۱۰
راوی در فیلم “باشگاه مشتزنی” دیوید فینچر و همچنین در کتاب چاک پالانیک، که اقتباس فیلم از آن است، شخصیتی بسیار جالب است، حتی خود او هم نمیتواند آن را درک کند. اینکه راوی هرگز قدیسهای معصوم نبودهاست؛ اما با این حال، او در میان گروههای حمایتی جابجا میشود و از درد و اندوه دیگران استفاده میکند، در حالی که خودش بیمار نیست و چیزی از دست ندادهاست. اما آینده او چیست؟
در پایان فیلم، راوی به طور کامل تغییر کرده است، اما در عین حال هیچ تغییری در او رخ نداده است. او در نهایت با تایلر دردن مواجه میشود، کسی که او را به سوی ساختن مواد انفجاری، ملاقاتهای زیرزمینی و روابط بیبندوبارانه سوق داده است. اما واقعیت این است که تایلر دردن همان راوی است و راوی همان تایلر دردن؛ این حقیقتی است که او ممکن است یا نداند. در انتهای فیلم، راوی خود را به عنوان یک شخصیت خشن و بیفکر تصور میکند، هرچند تاثیر تایلر دردن هر چه به انتهای فیلم نزدیکتر میشود، کمتر میشود.
۱۵. جان الردیس در «ایکس ۲: مردان متحد» (X2: Men United)
- سال تولید: ۲۰۰۳
- کارگردان: برایان سینگر
- بازیگران: هیو جکمن، پاتریک استوارت
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
در فیلم “ایکس ۲”، پریو به دنیا معرفی شد؛ دنبالهای که از فیلم اصلی بهتر بود. در اواسط فیلم، این قلدر جهشیافته ذات حقیقی خود را آشکار میکند. چگونه؟ او به مگنتو میپیوندد و طی این فرآیند چند ماشین پلیس را هم منفجر میکند. آیا کس دیگری هم به او میپیوندد؟ نه. در ابتدا، به نظر میرسد که بسیاری ممکن است به مگنتو بپیوندند، اما تنها پیوستن پریو برای مخاطبان بزرگترین شوک است. او از دانشآموزان پروفسور ایکس به همراهی با مگنتو میپیوندد. به خصوص وقتی که مثلث او با ایسمن و روگ را هم در نظر بگیرید، همه چیز بیشتر شوکهکننده میشود.
۱۴. ریچارد بی. ریدیک در «سرگذشت ریدیک» (The Chronicles of Riddick)
- سال تولید: ۲۰۰۴
- کارگردان: دیوید تویی
- بازیگران: وین دیزل، تندی نیومن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۲۹ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۳۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
ریچارد بی. ریدیکی که مخاطبان در ابتدای فیلم “سرگذشت ریدیک” ملاقات میکنند، بسیار متفاوت از آن کسی است که در انتهای فیلم، در پیتچ بلک، میبینند. او، بیش از هر چیز، یک قهرمان گمراه شده و بعد از روبرویی با چند آدم بد، شکستدادن آنها و به دست آوردن تاج و تخت، روند تبدیل قهرمان به ضدقهرمان آغاز میشود. آیا او مقصر است؟ “سرگذشت ریدیک” سعی دارد به ما نشان دهد که ریدیک یک مجرم سابقهدار نبوده. او حتی یک ضدقهرمان شرور هم نیست. او رهبری است که مورد خیانت قرار گرفته و به سرزمینی بی آب و علف تبعید شده؛ تعجبی ندارد که انقدر خشمگین شود.
۱۳. آناکین اسکایواکر در «جنگ ستارگان: قسمت سوم – انتقام سیت» (Star Wars: Episode III – Revenge of the Sith)
- سال تولید: ۲۰۰۵
- کارگردان: جرج لوکاس
- بازیگران: ایوان مکگرگور، ناتالی پورتمن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
اگر قرار باشد یک مورد از موارد تبدیل قهرمان به ضدقهرمان به عنوان ماندگارترین آنها انتخاب شود، باید آناکین اسکایواکر را انتخاب کنیم. آن چه پیش از این تنها اشاراتی به آن شده بود، در «جنگ ستارگان: قسمت سوم – انتقام سیت» به طور کامل نمایش داده میشود. البته آن طور که گفته میشود، او چند دهه بعد توانست به رستگاری برسد. چرا آناکین تبدیل میشود؟
در ترکیب سادهتر، عشق و گمراهی او را به آن وراز آن کشاند. پالپاتین دارای قابلیتهای فراوانی بود و یکی از آنها توانایی دیدن آینده بود. او میدانست که اگر آناکین را زیر بال و پر خود گرفته، میتواند هر چیزی که درون این جوان موجود است را از بین ببرد. احتمالاً قدرتمندترین توانایی او مربوط به مجبور کردن نبود، بلکه گمراه کردن و بهتدریج تغییر دادن جوان بود. نقش این جوان را کریستین هایدنسن ایفا میکند.
۱۲. هاروی دنت در «شوالیهی تاریکی»
- سال تولید: ۲۰۰۸
- کارگردان: کریستوفر نولان
- بازیگران: کریستین بیل، هیث لجر
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
بهترین فیلم ابرقهرمانی تاریخ را نمیتوان واقعا یک فیلم ابرقهرمانی نامید؛ «شوالیهی تاریکی» یک حماسهی جنایی است و اگر پای امید سیاسیای به نام هاروی دنت در میان باشد، تبدیل به یک تراژدی میشود. آیا امید زیادی برای او وجود داشت؟ برای کسی که همیشه به عنوان یک مدافع همیشگی اخلاقیات به خودش افتخار میکرد، دنت تقریباً خیلی زود در مسیر تبدیل شدن از قهرمان به ضدقهرمان قرار گرفت. همهی آنچه نیاز بود تا او بینش و کیاست خود را از دست بدهد، یک عشق از دسترفته و از بین رفتن نیمی از صورتش بود.
بهترین کاراکتر هر فیلم کریستوفر نولان که لزوماً قهرمان هم نیستند، بعد از آن، همهچیز به هم ریخت. پس چه هاروی خودش از آن آگاه بود و چه نه، از زمانی که جوکر وارد فیلم شدهبود، دنت دیگر شانسی برای یک زندگی معمولی و جنگیدن به عنوان شوالیه روشنایی گاتهام نداشت. پرترهی درخشان این شخصیت را آرون اکهارت با بازی چشمنواز خودش به خوبی ترسیم کرد و نولان و گروه سازندهی فیلم با ساختن یک چهره که از وسط به دو نیم تقسیم شدهبود، توانستند مخاطبان را به عمق وجود دنت ببرند.
۱۱. نینا سایرز در «قوی سیاه» (Black Swan)
- سال تولید: ۲۰۱۰
- کارگردان: دارن آرونوفسکی
- بازیگران: ناتالی پورتمن، ونسان کسل
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
نینا سایرز در «قوی سیاه» آسیبدیده و احساسی است. او در نیویورک سیتی که شهری با هزینههای سرسامآور است، به عنوان یک بالرین زندگی سختی را پشت سر میگذارد و این بر طرف کردن نیازهای مالی، بخش زیادی از توجه و نمرکز او را به خودش جلب میکند. اما نینا قهرمان رقصندهی همیشگی فیلمهای موزیکال که انتظارش را دارید نیست، همانطور که «قوی سیاه» فیلم رقص-محوری که انتظارش را دارید نخواهد بود. این فیلم بیش از هرچیز دربارهی یک زن سفیدپوست تنها بودن است.
آیا او به طور کامل شیطان را در آغوش کشید؟ شیطان کلمهی مناسبی نیست. نینا بیمار است و در حالی که این به آن معنا است که او کسی را به قتل نخواهد رساند، در حالی که فیلم پیش میرود مخاطبان به این باور میرسند که او توانایی گرفتن یک زندگی را دارد؛ به خصوص اگر آن زندگی متعلق به خودش باشد.
۱۰. کایوس مارتیوس کوریولانوس در «کوریولانوس» (Coriolanus)
- سال تولید: ۲۰۱۱
- کارگردان: رالف فاینس
- بازیگران: جرارد باتلر، ونسا ردگریو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۱ از ۱۰
«کوریولانوس» اثری است که توسط رالف فاینس به کارگردانی برده شده و از بازیگری قدرتمند جرارد باتلر و ونسا ردگریو برخوردار است. این فیلم نه تنها یک تلاش موفق از سوی یک بازیگر دوستداشتنی است بلکه یک اقتباس تاثیرگذار از یکی از آثار بزرگ شکسپیر نیز میباشد. فاینس با استفاده از زبان مدرن، موفق به ترجمه کلمات شکسپیر به روشی غیرمصنوعی که باعث جلب توجه مخاطبان بهتر شود، شده است.
آیا داستان به درستی اقتباس شده است؟ بله، هستهی اصلی «کوریولانوس» همچنان با وفایی به اثر اصلی شکسپیر باقی مانده است؛ یک ژنرال رومی که با شکست دادن دشمن و دفاع از مردمش به یک شخصیت برجسته تبدیل میشود. اما بعد از مدتی، مردم که متوجه میشوند او نیز همچون دیگر پادشاهان پیشین خود، دیوانه و بیوجدان است، او را از قدرت برکنار میکنند.
۹. ریون دارهولم و اریک لنشر در «مردان ایکس: کلاس اول» (X-Men: First Class)
- سال تولید: ۲۰۱۱
- کارگردان: متیو وان
- بازیگران: مایکل فاسبندر، جنیفر لارنس
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۶ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
«مردان ایکس: کلاس اول» همواره به عنوان یکی از بهترین فیلمهای این مجموعه شناخته خواهد شد، زیرا این فیلم بیشتر به توسعه شخصیتها و تغییرات آنها توجه میکند تا به صحنههای اکشن. این نکته به خصوص دربارهی شخصیتهای چارلز خاویر (نقش ایفا شده توسط جیمز مکآوی) و اریک لنشر یا مگنتو (نقش ایفا شده توسط مایکل فاسبندر) مشهود است.
آیا کس دیگری هم به او ملحق میشود؟ مگنتو به عنوان یک ضدقهرمان شناخته شده است که مخاطبان با وجود شرور بودنش، نمیتوانند دوستش نداشته باشند. «مردان ایکس: کلاس اول» به خوبی نشان میدهد که چرا اینگونه است. فیلم، ریشههای به وجود آمدن مگنتو را بررسی مینماید و با صحنههایی که به عمق و پیچیدگی این شخصیت پرداخته میشود، مخاطب را با مگنتو همدلسوز میکند. او ابتدا به عنوان یکی از متحدان چارلز خاویر شروع به کار میکند، اما در پایان فیلم، ما شاهد انتقامجویی قاطع او و تصمیماتی که به طور روشن نشان میدهد او دیگر از هیچ کسی وابسته نیست، به جز شخصیت انجل (با بازی زوئی کراویتز).
۸. اندرو دتمر در «تاریخچه» (Chronicle)
- سال تولید: ۲۰۱۱
- کارگردان: جاش ترانک
- بازیگران: دین دی هان، مایکل بی. جردن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
سال ۲۰۱۲، وقتی “تاریخچه” به تازگی اکران شده بود، به طور غیرمنتظرهای، تبدیل به یکی از فیلمهای ضعیف از نظر منتقدان شد و نتوانست در گیشه هم با موفقیت روبهرو شود. همین شکستها باعث شد که چندین نام بر سر زبانها بیافتند. “چهار شگفتانگیز” جاش ترانک هم نتوانسته بود با استقبال گرمی روبهرو شود و دوران حرفهای مکس لندیس به عنوان نویسنده دیگر به انتهای خودش نزدیک میشد، اما دو بازیگر با نامهای دین دی هان و مایکل بی.
جردن توانستند با این فیلم استعداد خودشان را به جهانیان معرفی کنند و با نقشآفرینیهایشان در این فیلم، همه را تحت تاثیر قرار دهند. این دو بازیگر توانستند کارنامهی حرفهای خود را به خوبی آغاز کنند؛ دین دی هان طی سال ۲۰۲۳ توانست در “اوپنهایمر” بدرخشد و مایکل بی. جردن توانست در این سال نخستین تجربهی کارگردانی خود را با فیلم “کرید ۳” از سر بگذراند.
چرا شخصیت اندرو دتمر تغییر میکند؟ اندرو دتمر دی هان ستارهی واقعی فیلم است. هر چه باشد شخصیت مایکل بی. جردن در اواسط فیلم میمیرد و درست در همان لحظهای که دتمر واقعا تغییر میکند. پدر او از او سوءاستفاده میکند و او را به خاطر مرگ مادرش مقصر میداند. پس دلایل اصلی تبدیل شدن دتمر از قهرمان به ضدقهرمان، فریادزدن پدرش بر سرش است در حالی که او بعد از یک تصادف که باعث مردن دوستش شده، روی تخت بیمارستان خوابیده است.
۷. توماسین در «جادوگر» (The Witch)
- سال تولید: ۲۰۱۵
- کارگردان: رابرت اگرز
- بازیگران: آنیا تیلور-جوی، رالف اینسون
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۰ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
یک فیلم کافی بود تا رابرت اگرز بتواند خودش را به عنوان یکی از بهترین کارگردانهای جدید ژانر وحشت به تمام دنیا اثبات کند و همانطور که طی سالهای بعد نشان داد، او استعدادی است که ارزش دنبال کردن دارد. “جادوگر” یک فیلم با فضاسازی درخشان کابوسوار است، در یک داستان تاریخی که همچنین اجازه داد استعداد آنیا تیلور-جوی هم شکوفا شود. جوی توماسین کیست و تصمیمش چیست؟
اگر بخواهیم دربارهی جوی توماسین صحبت کنیم، باید بگوییم او شخصیتی چندلایه است که مجبور میشود تصمیمات بسیار سختی بگیرد. او عضوی از یک خانوادهی نیوانگلندی است که به تازگی از انگلستان، به آن جا، نقل مکان کردهاند و شیطان در غالب یک بز وارد زندگی همهی آنها میشود. در آخر فیلم، توماسین تنها عضو باقیماندهی خانواده است، چرا که بز، فیلیپ سیاه، پدر او را کشته و جوی در یک عمل دفاعی مجبور شدهاست مادر خودش را هم بکشد. با این حال حتی در نماهای پایانی فیلم، بعد از این که او به محفل جادوگران میپیوندد، مخاطبان هنوز هم نمیدانند که آیا این انتخاب او بودهاست یا عملی از روی اجبار؟
۶. جان کانر در «نابودگر: جنسیس» (Terminator: Genisys)
- سال تولید: ۲۰۱۵
- کارگردان: آلن تیلور
- بازیگران: آرنولد شوارتزنگر، امیلیا کلارک
- امتیاز راتن تومیتوز: ۲۶ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۳۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۳ از ۱۰
این به نظر میرسد که جان کانر، رهبر مقاومت در برابر اسکاینت، همیشه هم کارش این نبودهاست. به نظر میٰسد “نابودگر: جنسیس” مفاهیم کلی این مجموعه فیلمها را درک کردهاست، اما نه به طور کامل. این فیلم که به عنوان یک بلاکباستر منتشر شد، نتوانست هیچ احساساتی را در مخاطبان بیدار کند.
در هر صورت، این فیلم از آنجایی که ادامهی فیلمهای به یادماندنی و درخشان ترمیناتور بود، توانست دیده شود و البته یک نکتهی خوب دربارهی فیلم وجود دارد؛ تغییر آقای کانر. آیا او ضدقهرمان اصلی فیلم است؟ جان کانر ضدقهرمان اصلی “نابودگر: جنسیس” است و روی کاغذ، این مفهوم جذاب به نظر میرسد، اما در عمل، حتی با بازی درخشان جیسون کلارک، این نظریه کار نمیکند. در انتهای روز، حتی در نگاهی که این فیلم به مجموعهای از اتفاقات میاندازد، جان یک انسان فداکار و با محبت است.
۵. کارل موردو در «دکتر استرنج» (Doctor Strange)
- سال تولید: ۲۰۱۶
- کارگردان: اسکات دریکسون
- بازیگران: بندیکت کامبربچ، چیویتل اجیوفور
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۲ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
به نظر میرسد بسیاری از فیلمهای خوب دنیای مارول در بین آثار فراوانی که تولید میشوند، گم شدهاند؛ «دکتر استرنج» یکی از آنها است و حتی قسمت دوم مجموعه فیلمهای «دکتر استرنج» با نام «دکتر استرنج در چندجهانی دیوانگی» (Doctor Strange in the Multiverse of Madness) هم توانست عملکرد بهتری نسبت به سایر فیلمهای مارول مانند «جاودانهها» (The Eternals) داشته باشد.
البته یک ایراد بزرگ به قسمت دوم این فیلم وارد است و آن این که این فیلم بسیاری از شخصیتهای قسمت نخست خود را فراموش کرده؛ به خصوص این نکته دربارهی کارل موردو صدق میکند. آیا تبدیل موردو به ضدقهرمان نتیجهای هم داشت؟ به طریقی بله. موردو در قسمت دوم مجموعه فیلمهای «دکتر استرنج» به وضوح دشمن او است، اما این موردو همان موردوی قسمت نخست نیست. قسمت دوم این مجموعه فیلمها خیلی نیازی به موردو ندارد، پس به طریقی هم نه؛ تبدیل موردو از قهرمان به ضد قهرمان، هیچ فایدهای نداشت.
۴. لایت یاگامی در «دفتر مرگ» (Death Note)
- سال تولید: ۲۰۱۷
- کارگردان: آدام وینگارد
- بازیگران: نات وولف، مارگارت کووالی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۳۶ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۴۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۴.۶ از ۱۰
«دفتر مرگ» آدام وینگارد نه توانست مخاطبان طرفدار منبع اقتباس را راضی کند و نه توانست منتقدان و مخاطبان کلی را راضی نگه دارد، اما حتی با وجود این که انتخاب بازیگران فیلم میتوانست بهتر باشد، نات وولف، در نقش لایت ترنر، در این فیلم تمام تلاش خود را میکند. او نقش کسی که به اجبار وارد مهلکهای میشود که هرگز توانایی کنترل کردن آن را به دست نیاوردهاست را به خوبی ایفا میکند و همین خودش جای تقدیر دارد.
آیا او به طور کامل شیطانی می شود؟ برای مدتی لایت و نامزدش میا یک تیم تشکیل میدهند و از دفتر جادویی استفاده میکنند تا قاتلان را به قتل برسانند، اما وقتی میا تهدید میکند که این قدرت را از لایت خواهد گرفت، لایت نام او را درون دفتر مینویسد. کاری که لایت روزی آن را آغاز کرد تا زمین را از دست مجرمهای خطرناک پاک کند، حالا او را تبدیل به یک مجرم بیاحساس و خطرناک میکند؛ او حالا دیگر فقط به فکر منفعت خودش است.
۳. انی گراهام در «موروثی» (Hereditary)
- سال تولید: ۲۰۱۸
- کارگردان: آری استر
- بازیگران: تونی کلت، گابریل بیرن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۰ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
در «موروثی» همه به هم ریختهاند و نکتهی اصلی دربارهی طلسمها همین است؛ این نکته به خصوص دربارهی انی گراهام با بازی تونی کلت صحت دارد. انی کسی است که حالا، پس از مرگ مادرش، تبدیل به بزرگ خاندان شده، اما همین عنوان ممکن است او و اعضای باقیماندهی خانوادهاش را به کشتن بدهد. چه اتفاقی برای انی میافتد؟ انی به عنوان یک مادر فیلم را آغاز میکند، در حالی که عزای مردن مادرش را از سر میگذراند. او در غم و اندوه خودش غرق شدهاست، اما در مجموع آدم خوبی به نظر میرسد.
انتهای «موروثی» شامل آتش گرفتن همسر انی است، در حالی که او تماشایش میکند. او بعدتر درمییابد که مادرش رهبر یک محفل پرستش شیطان بودهاست و حالا، او خودش تبدیل به شیطان شدهاست. او سر خود را از تنش جدا میکند تا بدنش بتواند آزادانه در هوا معلق بماند. در ادامه، او پسر خودش را به خانهی درختی هدایت میکند و پسرش در آنجا بدن مادرش را همراه با سایر اعضای محفل، بدون سر که در هوا معلق هستند مشاهده میکند. حالا او میزبان جدید رهبرشان است.
۲. آنتونی مککوی در «کندیمن» (Candyman)
- سال تولید: ۲۰۲۱
- کارگردان: نیا داکوستا
- بازیگران: یحیی عبدالمتین دوم، تیونا پریس
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۴ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۹ از ۱۰
نیا داکوستا توانست با ساختن ادامهای دیدنی برای فیلم اصلی درخشانی که سال ۱۹۹۲ براساس داستان کوتاهی جذاب به نام «ممنوعه» از کلایو بارکر ساخته شدهبود، تمام نگاهها را به خودش جلب نماید. به طرز خیرهکنندهای فیلم داکوستا درست به اندازهی فیلم اصلی، گیرا و هیجان انگیز است، اما منبع اصلی، یعنی داستان کوتاه، از هردوی این فیلمها بهتر است. کلید اصلی، بازسازی افسانه است، به خصوص وقتی پای دو شخصیت اصلی مخاطبپسند در میان باشد.
آیا او تبدیل به کندیمن میشود؟ بله، آنتونی مککوی یحیی عبدالمتین دوم در انتهای فیلم تبدیل به کندیمن میشود و بله دنیل ربیتیل، با بازی تونی تاد هم حضور کوتاهی در این فیلم دارد. دیدن این که یک قهرمان تبدیل به قاتلی دیوانه میگردد، همیشه شوکهکننده است، اما فیلم نیا داکوستا مخاطبان را مجبور میکند که از خودشان بپرسند؛ آیا این همهی آن چیزی است که مککوی به آن تبدیل شدهاست؟ شاید او پوستهای است برای انتقام گرفتن از کسانی که سالها نژادش را تحقیر کردهاند و مورد آزار و اذیت قرار دادهاند.
۱. بری الن در «فلش» (The Flash)
سال تولید: ۲۰۲۱
کارگردان: اندی موسکیتی
بازیگران: ازرا میلر، ساشا کایه
امتیاز راتن تومیتوز: ۶۳ از ۱۰۰
امتیاز متاکریتیک: ۵۵ از ۱۰۰
امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
«فلش» حتی پیش از اکران هم به عنوان یک بمب گیشهای به همه معرفی شدهبود. البته عضو دنیایی بودن که از قبل نابودیاش به همه نشان داده شدهاست، به میزان فروش این فیلم کمکی نکرد. خب، در انتها، فیلم مخاطبان را با تعداد زیادی سوال بیجواب رها میکند، اما خودش به تنهایی فیلم بدی نیست. اگرچه میزان رضایت طرفداران از ازرا میلر خودش نیاز به بحثی جداگانه دارد، شخصیت بری الن مسیر شخصیتی باورپذیر و کاملی را در این فیلم طی میکند؛ پس «فلش» همانطور که شاید خیلی ها باور داشته باشند، خیلی هم فیلم بدی نیست.
چه زمانی و چگونه او تغییر کرد؟ در اصل، بری تغییر نمیکند، بلکه نسخهی جوانتر او تغییر میکند، ولی حتی نسخهی جوانتر او هم به راستی تغییر نمیکند؛ بهتر است بگوییم یک آیندهی ممکن که در آن بری بارها و بارها سعی میکند گذشته را تغییر دهد تا زمانی که دنیا را به طور کامل نابود میکند، در این فیلم نمایش داده میشود.
منبع: movieweb
نظرات کاربران