آکیرا توریاما یکی از برجستهترین مانگاکاهای تاریخ بود. آثارش، از جمله “دراگون بال”، نه تنها در ژاپن بلکه در سراسر جهان محبوبیت فراوانی داشتند. او در یک مارس ۲۰۲۴ درگذشت و عامل مرگش هماتوم سابدورال بود.
استودیوی برد و شرکت کپسول توکیو مرگ او را تأیید کرده و اعلام کردهاند که در زمان فوتش، توریاما در حال کار بر روی چند پروژه بود. آثار او مثل “دکتر اسلامپ” و “سند لند” نیز جزوی از میراث او هستند که تاثیرات آن بر نسلهای مختلف خالقان مانگا و انیمه قابل ملاحظه است.
اما شاید بهترین و شناختهشدهترین اثر او “دراگون بال” باشد که داستان پسری به نام گوکو را دنبال میکند که به دنبال هفت گوی جادویی میگردد. این اژدهاها هر کدام یکی از آرزوهای او را برآورده میکنند. “دراگون بال” از زمان شروع در دهه ۸۰، به یکی از محبوبترین و پرفروشترین مانگاها تبدیل شده و اقتباسهای فراوانی در قالب انیمه، فیلم و بازی ویدیویی داشته است.
در یک مصاحبه با روزنامه آساهی شیمبون، آکیرا توریاما، مانگاکا معروف ژاپنی، اظهار کرده بود که برایش تنها اهمیت این داشته که آثارش خوانندگانش را سرگرم کنند. او افزوده بود که برخلاف بسیاری از همتایانش، به انتقال پیامهای اخلاقی در آثارش توجه ندارد و هدف اصلی از مانگاهایش فقط و فقط سرگرم کردن است.
آکیرا توریاما در ۵ آوریل ۱۹۵۵ در شهر کیوسو، ژاپن متولد شد. او تحصیلات خود را در یک دبیرستان فنی و مهندسی در استان آیچی به پایان رساند و سپس به عنوان طراح برای یک شرکت تبلیغاتی در ناگویا فعالیت کرد.
پس از گذشت چند سال، در سن ۲۳ سالگی، آکیرا توریاما تصمیم گرفت که کار خود را در حوزهی تبلیغات رها کند و به فعالیت در زمینه مانگا بپردازد. اولین اثر مانگای او، یک داستان اکشن و ماجرایی با عنوان “جزیرهی شگفتی” بود که در سال ۱۹۷۸ منتشر شد.
او با انتشار مجموعه مانگای “دکتر اسلامپ” از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۴ به شهرت دست یافت. این مانگا علمی-تخیلی دربارهی یک دختر اندروید بود که به دلیل شخصیت کودکانه و قدرتهای فراانسانیاش شناخته میشد. این اثر در ادامه به صورت انیمه نیز پخش شد.
در کتاب “تاریخچهی مانگای مدرن” که در سال ۲۰۲۳ منتشر شده است، متیو پینون و لورنت لِفِبور نویسندگان آن، تاکید کردهاند که مفاهیم عجیبغریب و کاریکاتورسازیهای توریاما باعث ایجاد هیجان و سرگرمی در جامعهی ژاپن شدند.
در سال ۱۹۸۲، آکیرا توریاما با یکی از هنرمندان سابق مانگا به نام مستعار ناچی میکامی ازدواج کرد. هرچند گزارش رسمی دربارهی وراثت او موجود نیست، اما به گزارش رسانههای محلی، همسرش هنوز زنده است و آنها چند فرزند دارند.
“دراگون بال” که در سال ۱۹۸۴ منتشر شد، بلافاصله مورد استقبال بزرگی قرار گرفت و به یکی از پرفروشترین مانگاهای تمام دوران تبدیل شد. به گزارش استودیوی انیمیشن توئی انیمیشن که انیمههای مبتنی بر مانگاها را تولید میکند، این مانگا بیش از ۲۶۰ میلیون نسخه در سراسر جهان به فروش رسید.
“دراگون بال” در Weekly Shonen Jump ژاپن منتشر شد تا سال ۱۹۹۵. طبق “تاریخچهی مانگای مدرن”، یک سال پس از اتمام این سری، مجله یک میلیون از شش میلیون خوانندهاش را از دست داد. داستان “دراگون بال” در انیمه “دراگون بال زد” (Dragon Ball Z) و بازیهای ویدیویی ادامه یافت. همچنین، توریاما شخصیتهای مجموعه بازیهای “دراگون کوئست” (Dragon Quest) را طراحی کرد.
اگرچه توریاما فعالیت فراوانی در زمینه مانگا داشت، اما به طور مشخص علاقهی زیادی به خواندن مانگا نداشت، حتی به آثار خودش. در مصاحبه با کتابخانهٔ عمومی شهر کیوسو در سال ۲۰۱۸، او گفت: “همیشه برام سخت بوده که مانگا بخونم، حتی کارهای خودم رو هم.”
توریاما زندگیشخصی خصوصی داشت و در طول عمرش به مصاحبههای محدودی پرداخت. در گفتگویی با خواننده و بازیگر ژاپنی، شوکو ناکاگاوا، او اظهار کرد که حتی با خانوادهاش آثارش را به اشتراک نمیگذارد.
وی گفت: “هیچکدام از اعضای خانوادهام هنوز “دراگون بال” را ندیدهاند. خودم هم یک منزوی هستم.” این واژه به معنای “منزوی” است.
اما داستانهای او سالها پس از انتشار هنوز هم در میان طرفداران محبوبیت دارند.
پس از اتمام کار بر روی “دراگون بال”، توریاما به سراغ مانگاهای تکجلدی رفت. از جمله این آثار میتوان به “کووا!”، “کاجیکا” و “جیکو، پاسدار کهکشانی” اشاره کرد. “سند لند”، که در سال ۲۰۰۰ منتشر شد، در سال ۲۰۲۳ به صورت یک فیلم سینمایی تبدیل شد. نسخه انیمه این اثر در بهار ۲۰۲۴ در دیزنی پلاس، به همراه یک بازی ویدیویی، منتشر خواهد شد.
دراگون بال دربارهی چیست؟
“دراگون بال” داستان ماجراجوییهای یک پسر میموننمای بشاش به نام سان گوکو (Son Goku) است. این داستان در ابتدا از رمان چینی “سفر به باختر” الهام گرفته بود، که شخصیت سان گوکو بر پایهی سان ووکانگ (Sun Wukong) ساخته شده بود، که یک انسان میموننما در افسانههای چین و کتاب “سفر به باختر” است. بسرعت، این مانگا به یکی از محبوبترین انیمههای تاریخ تبدیل شد و از سال ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۷ ادامه یافت.
داستان دربارهی گوکو و تعداد زیادی از دوستان و دشمنانش است که به دنبال گویهای اژدهای جادویی هستند. این گویها، اگر در کنار هم جمع شوند، میتوانند هر آرزویی را برآورده کنند، اما به محض اینکه یک نفر گویها را جمع کند، همهی آنها پراکنده میشوند و باید دوباره آنها را جمع کرد. در کنار این ماجراها، گوکو در حال تمرین برای شرکت در تورنمنت “قویترین زیر آسمان” یا “تنکایچی بودوکای” است، که بهصورت مداوم برگزار میشود.
یکسوم ابتدایی این سری عموماً به شش قسمت داستانی تقسیم میشود:
- امپراتور پیلاف
- ۲۱مین تورنمنت جهانی هنرهای رزمی
- ارتش ربان سرخ
- ۲۲مین تورنمنت جهانی هنرهای رزمی
- پیکولو، پادشاه شیاطین
- ۲۳مین تورنمنت جهانی هنرهای رزمی
در کنار این قوسهای اصلی، چندین قسمت داستانی فرعی دیگر نیز وجود دارد که همهی آنها به همراه انیمهی سریالی اصلی، مجموعهی “دراگون بال زد” را تشکیل میدهند که شامل ۱۵۳ اپیزود است. پس از شکست دادن این تهدیدهای بزرگ در دنیا، گوکو در سومین تلاش خود در تورنمنت پیروز میشود و ازدواج میکند.
در این قسمت از داستان، دوستان و دشمنان گوکو – بههمراه خود گوکو که به عشق به مبارزه و ماجراجویی پی میبرد – معرفی و توسعه پیدا میکنند. بسیاری از کلیشههای داستانی مجموعه همچون تبدیل شدن دشمنان به متحدان، رویارویی با شرورهایی که نسبت به قبل بهطور قابلتوجهی قدرتمندتر شدهاند و تمرین کردن و قدرتمندتر شدن برای شکست دادنشان برای اولین بار در اینجا معرفی شدند، ولی مدتی طول کشید تا به عناصر تکرارشونده در مجموعه تبدیل شوند.
در سال ۱۹۸۹، نام انیمه از “دراگون بال” به “دراگون بال زد” تغییر کرد، در حالیکه مانگا همچنان با نام “دراگون بال” ادامه یافت (منجمله ترجمههای آتی غیر از ترجمهی انگلیسی). دلیل این اتفاق این بود که شورانر انیمه و تعدادی از اعضای تیم انیمیشن عوض شده بودند (و نویسنده فکر کرد که داستان بهزودی تمام میشود، برای همین حرف Z در عنوان انتخاب شد).
در این قسمت از داستان معلوم میشود که گوکو صرفاً یک پسربچهی فوقالعاده قدرتمند و دُمدار نیست، بلکه یکی از آخرین گونههای یک نژاد بیگانه به نام سایان است (سایانها تا حد زیادی شبیه به سوپرمن هستند).
حال گوکو و دوستانش، در کنار دشمنان سابق، باید با هر ماجراجویی جدید با شرورهایی قدرتمندتر بجنگند. در هر قسمت هم تمرکز روی شرورها بهعنوان هستهی اصلی داستان بیشتر میشود. گوکو و مهارتهای رزمی خودش و دوستانش (مثل پرواز کردن، پرتاب کردن انفجارهای کی (Ki) و هر از گاهی هم ذهن خواندن) در میدان نبرد بخشی بزرگ از داستان هستند، ولی داستان دربارهی گوهان، پسر گوکو و رویارویی او با این چالشها نیز هست.
“دراگون بال زد” حدوداً ۷ سال در حال پخش بود و تقریباً ۳۰۰ اپیزود داشت، ولی میتوان داستان آن را بر پایهی چهار شرور اصلیاش، به چهار قسمت تقسیم کرد:
- وجیتا (Vegeta)
- فریزا (Freeza) (فریزا (Frieza) در دوبلهی انگلیسی)
- سل (Cell)
- ماجین بو (Majin Boo) که با نام Majin Buu یا Djinn-Boo نیز شناخته میشود
با پایان موفقیتآمیز مانگای “دراگون بال” و انیمهی “دراگون بال زد” پس از ارائه ۵۱۹ چپتر مانگا و ۴۴۴ اپیزود انیمه به همراه دو فیلم تلویزیونی ویژه، داستان به پایان رسید. در این پایان، گوهان نیز ازدواج کرده و دخترش پن (Pan) در تورنمنت “قویترین زیر آسمان” شرکت میکند، در حالی که گوکو سفری به عنوان معلم جدیدش اوب (Oob) آغاز میکند.
پس از موفقیت چشمگیر “دراگون بال”، تصمیم به ساخت انیمهای به نام “دراگون بال جیتی” بهعنوان دنبالهای مختصص این سری گرفته شد. ایدهها و طراحیهای اولیه از طرف توریاما نیز مطرح شد. اما “دراگون بال جیتی” به اندازهٔ پیشینیانش موفق نبود و پس از ارائه ۶۴ اپیزود، با وجود طولانی شدن بیش از حد مورد انتظار، لغو شد.
پس از اتمام “جیتی”، دورهی “دراگون بال” اصلی با ۵۰۸ اپیزود و ۳ فیلم تلویزیونی ویژه و تعداد زیادی فیلم عادی به پایان رسید. اما از آن زمان تا به امروز، وضعیت “جیتی” در خط روایی رسمی (Canon) سری مورد بحث قرار گرفته است. طرفداران نمیتوانند با اطمینان ادعا کنند که آیا این سری به حساب میآید یا نه و توریاما هم به این موضوع اشارهای نکرده است.
بعد از انتشار محتوای جدیدی که توریاما از سال ۲۰۱۳ به بعد نوشت و منتشر کرد، “جیتی” به عنوان یک بخش موازی از داستان در نظر گرفته شد. این به این دلیل است که اولین فیلم “نبرد خدایان” در سال ۲۰۱۳ منتشر شد که بهعنوان قسمتی از روایت رسمی در نظر گرفته میشود. پس از آن، فیلم “رستاخیز اف” منتشر شد که دنبالهای مستقیم برای “نبرد خدایان” است و سپس “دراگون بال سوپر” که به عنوان ادامه داستان در قالب مانگا و انیمه منتشر شد و به عنوان قسمتی از روایت رسمی در نظر گرفته میشود.
“دراگون بال” به زبانهای مختلف دوبله شده و “دراگون بال زد” هم باعث گسترش بازار تولید زیرنویسهای هواداری و فروش آنها در قالب VHS در دههی ۹۰ شد. اولین دوبله انگلیسی این اثر توسط استودیوی هارمونی گولد در سال ۱۹۸۹ انجام شد. این استودیو ابتدا پنج اپیزود اول و نسخهای ترکیبی از فیلمهای اول و سوم را دوبله کرد. سپس در سال ۱۹۹۵، فانیمیشن با شروع دوبله سیزده اپیزود اول با استفاده از اسکریپت هارمونی گولد، محبوبیت بیشتری کسب کرد. این دوبله نیز موفقیت بزرگی نداشت، اما در سال ۱۹۹۶، فانیمیشن مستقیماً به دوبلهی “دراگون بال زد” روی آورد که باعث جلب توجه بیشتری شد و برنامه برای پخش دوبله بهتری زمانبندی شد.
داستان دوبله و محبوبیت “دراگون بال”در کشورهای انگلیسیزبان با کشورهای دیگر، بهویژه اروپا و آمریکای لاتین، تفاوتهای زیادی دارد. در این کشورها، “دراگون بال” بسیار زودتر از کشورهای انگلیسیزبان محبوبیت یافت. در ابتدا، “دراگون بال” به عنوان یک انیمه جذاب در آمریکا موفقیت چشمگیری نداشت، اما تا سال ۱۹۸۹، با پرستش گوکو کودک در مناطق مورد اشاره، موفق به جذب توجه مخاطبان شد. با عرضهی “دراگون بال زد”، محبوبیت این سری به طرز چشمگیری افزایش یافت و وقتی که این انیمه در ایالات متحده موفق به جلب توجه شد، “دراگون بال” به یک غول فرهنگی در اروپا و آمریکای لاتین تبدیل شد.
تأثیر «دراگون بال» بر فرهنگ ژاپن و جهان به شدت قابل توجه است. این اثر به یکی از محبوبترین آثار سرگرمی در تاریخ ژاپن تبدیل شده و تأثیرات آن به شدت قابل انکار است، که نه تنها بر فرهنگ عمومی ژاپن بلکه بر جهان تأثیر میگذارد. این انیمه نه تنها در ژاپن بلکه در سراسر جهان محبوبیت زیادی پیدا کرده و به اشتراک گذاشته شده است. بسیاری از اروپاییها و آمریکاییها با این اثر آشنا هستند و بسیاری از آن را تماشا کردهاند، به ویژه کسانی که در دههی ۹۰ میلادی بزرگ شدهاند. این انیمه هنوز هم در بسیاری از کشورها پخش میشود و محصولات مرتبط با آن، مانند اسباببازیها و فیگورهای اکشن، همچنان در بازارها موجود هستند.
تأثیر «دراگون بال» بر مانگاهای شونن بسیار قابل توجه است و بیرقیب. این انیمه نه تنها از کلیشهها و عناصر داستانی مرتبط با این سبک بهره برده است بلکه به یکی از جوانب اصلی این ژانر، یعنی مبارزه، تبدیل شده است. این انیمه نسبت به آثار مشابه دسترسی و درک آسانتری دارد و ارتباط بیشتری با مخاطبان برقرار میکند. بسیاری از افراد خارج از ژاپن از طریق «دراگون بال» با دنیای انیمه آشنا شده و بهطور کلی با انیمههای شونن آشنا شدهاند. این اثر هنوز تأثیر خود را بر روی انیمهها و مانگاهای مختلفی که از عناصر آن الهام گرفتهاند، دارد. اگر به دنبال تأثیر «دراگون بال» در انیمهها و مانگاها هستید، میتوانید به مثالهایی همچون «ناروتو»، «وان پیس» و «بلیچ» نگاه کنید که تأثیر آن را بهوضوح نشان میدهند.
فلسفه و معنای دراگون بال
در ابتدا، «دراگون بال» و تمامی اشتقاقات آن به نظر ماجراجوییهای سبک و کودکانه میآیند، اما واقعیت این است که همه آنها از محتوای فلسفی عمیقی الهام گرفتهاند.
بسیاری از طرفداران این مجموعه میدانند که آکیرا توریاما، هنگام خلق این اثر، الهام خود را از یک کتاب کلاسیک چینی به نام «سفر به باختر» گرفته بود که پانصد سال قبل نوشته شده است. شباهتهای سطحی بین دو اثر به راحتی قابل تشخیص هستند، اما پس از بررسی عمیق، زمینههای فلسفی و معنایی گستردهای برای هر دو مشخص میشود.
در هر دو داستان، یک گروه چهار نفره از ماجراجویان را دنبال میکنیم که در تلاش برای یافتن اشیاء جادویی قدرتمند به سفر میپردازند. در هر دو داستان، یکی از این ماجراجویان یک موجود مشابه میمون است و از یک عصای جادویی استفاده میکند.
و در ماجراهای دیگر، یک خوک با شخصیت انسانی و شگفتانگیز، از جهانی متفاوت بازگو میشود.
بحث شما درباره تشابهها و تفاوتهای بین “دراگون بال” و “سفر به باختر” بسیار جالب است. واقعاً، مردم گاهی اوقات نهایتاً فقط سطحیت شباهتهای دو اثر را میفهمند. اما وقتی به تحلیل عمیقتر میپردازید، میبینید که هر کدام از این داستانها دارای پیامها و ارزشهای منحصربهفردی هستند که از زاویههای مختلف بودایی الهام گرفتهاند.
تمرکز بر اپیزودهایی که درباره امپراتور پیلاف در “دراگون بال” است، نشان میدهد که حتی در داستانهای خیالی و سرگرمکننده، ارزشهای فرهنگی و معنوی میتوانند نقش مهمی داشته باشند. نحوهی که شخصیتها با مواقع مختلف و تصمیمگیریهایشان مواجه میشوند، یک آموزه بودایی را به تصویر میکشد: توجه به خیرخواهی و پیشرفت جمعی.
از طرفی، “سفر به باختر” با تمرکز بر ماجراجوییهای گروهی از شخصیتهای مختلف، به نحوهای غیرمستقیم از ارزشهای بودایی سخن میگوید. هرچند که مسیر فیزیکی آنها به دنبال یافتن اشیاء جادویی است، اما ارزش واقعی در سفر روحی آنها قابل مشاهده است، که به تدریج از نادانی به آگاهی میرسد.
استفاده از مثال اپیزود دوم در “دراگون بال” برای بیان مفهوم و تأکید بر رشد شخصیتی و خیرخواهی در مقابل خودخواهی بسیار موزون است. این نشان میدهد که حتی در زمینههایی که به نظر میرسد دور از واقعیت و خیالی هستند، هنوز میتوان از آنها برای انتقال پیامهای مهم به جامعه استفاده کرد.
در اینجا، گوکو به لاکپشت پیشنهاد میدهد که او را تا لب آب ببرد و به دریا بیندازد. اگرچه او حاضر است برای کمک به لاکپشت، سفر خود را متوقف کند، بولما میگوید که میخواهد بلافاصله به پویش خود برای پیدا کردن گویهای اژدها برگردد. او میافزاید: “ما در مسیر ماجراجویی هستیم. وقت نداریم تا یک لاکپشت به ساحل برگردانده شود. حالا برویم؟”
با این حال، حس خیرخواهی و همدلی گوکو باعث میشود بهطریقی غیرمنتظره، نزدیکترین و مستقیمترین راه را به گوی اژدهای بعدی پیدا کنند.
در این موقعیت، استاد روشی وارد صحنه میشود، یک پیرمرد عزلتنشین و بسیار بسیار منحرف! او به گوکو بابت برگرداندن لاکپشت به دریا تشکر میکند و به عنوان پاداش، ابر نیمبوس پرندهی خود را به گوکو اهدا میکند.
همچنین، او صاحب یک گوی اژدها است و حاضر میشود تا آن را به بولما بدهد، اما در عوض او میخواهد بولما لباسش را بالا بکشد تا بتواند روی تن بولما زیر چه چیزی است. او با دیدن منظرهای از خونریزی و جنگجویی، احساس ناخوشایندی میکند.
بله، دوستان، “دراگون بال” انیمهای بسیار جذاب است!
اگر از جنبههای اخلاقی این تبادل درباره تحویل دادن یک شیء جادویی بگذریم، یک حقیقت روشن است: بولما و گوکو موفق میشوند تا یک گوی اژدها پیدا کنند، زیرا گوکو حاضر است تا منافع شخصی خود را بهطور موقت کنار بگذارد تا به یک موجود دیگر کمک کند.
هر چه انیمه را بیشتر تماشا کنید، یک نکته دیگر نیز به چشم میآید که به مسئلهی مطرح شده مربوط است: اینکه گوکو زمان زیادی را صرف همراه کردن دوستان بیفایدهی دوران کودکیاش میکند، در حالیکه تمام کارهای سخت را خودش انجام میدهد. (مثال آشکار آن، کریلین است). اگر هدف او از این عمل مهربانی نباشد، آنگاه ماهیت آن چیست، من نمیدانم.
این ایده که با رفتار اخلاقیتر، بهتر و سریعتر پیشرفت میکنید، مستقیماً از “سفر به باختر” الهام گرفته شده است. در این رمان، هروقت ماجراجویان از خود بیمهری نشان میدهند، پیشرفتشان با تاخیر مواجه میشود و فقط با مهربانی و درک متقابل موانع برطرف میشوند.
برای مثال، میمون در “سفر به باختر” هروقت با هیولایی مواجه میشود، با آن به جنگ میپردازد، اما بعداً متوجه میشود که آن هیولا قرار بود به او کمک کند. همچنین، خوک و سندی در ابتدا دشمن هستند، اما با گذر زمان متحد میشوند. این مسئله، رویکرد غیرمنتظرهای است که اپیزودهای اولیه “دراگون بال” به مسئلهی خشونت دارند.
با گذر زمان، “دراگون بال” به یک مجموعهی اکشنمحور تبدیل شده است که صحنههای خشونتآمیز و پرزوری دارد، اما اپیزودهای اولیه “دراگون بال” بهطور غیرمنتظرهای از خشونت خالی هستند.
انیمه نیز همچون “سفر به باختر”، مفهوم پرهیز از خشونت را دنبال میکند که در آیین بودایی سر و کار دارد. البته، در انیمه، خشونت به صورت ذاتی اشتباه نیست، بلکه مشکلساز است. در بسیاری از موارد، خشونت مانع از رشد روحی و فهم عمیق میشود، در حالیکه ترحم و مهربانی افزایش سرعت رشد معنوی را تسهیل میکنند.
این ایده که “خشونت موانعی برای پیشرفت است” بیشتر از هر جای دیگری در تعامل شخصیتها با پادشاه گاومیش مشهود است.
وقتی اعضای گروه برای اولین بار با پادشاه گاومیش روبرو میشوند، گوکو تصمیم میگیرد تا او را متوقف کند تا بتوانند به کوهستان آتش بروند و یکی از گویهای اژدها را به دست آورند. اما پادشاه گاومیش بسیار قوی و سرسخت است و حتی اثر ضربات گوکو را بهزحمت حس میکند.
در طول این مبارزه، همه دخیلان در یک دور چرخه بیحاصل و بیهدف از خشونت گیر میافتند که هیچکدام از آنها را به هدف مشخصی نمیرساند. اما با گذشت زمان، گوکو و پادشاه گاومیش شروع به درک نیازهای یکدیگر میکنند. این ارتباط باعث میشود که اعضای تیم به هدف خود نزدیکتر شوند. در نهایت، گوکو یکی از گویهای اژدها را به پادشاه گاومیش نشان میدهد و به او میگوید: “ما گویهای اژدها را جمعآوری میکنیم و فکر میکنیم شما هم یکی مانند آن را دارید.” پادشاه گاومیش در پاسخ میگوید: “بله، معمولاً یکی از اینها را در قلعهام دارم. آن را به شما میدهم، دوست کوچک من.”
این ترحم و درک متقابل، جایگزین خشونت میشود و باعث میشود که اعضای تیم بهجای آنکه در یک دور چرخه بیهدف از خشونت گیر کنند، به هدفشان نزدیکتر شوند. این رویکرد واکنش مناسبی به تهدیدهاست، اما وقتی با تهدیدی روبرو میشوید که با عقل و منطق سر و کار ندارد، چه باید کرد؟ طبق گفتههای پل آر. فلایشمن، پرهیز از خشونت باید با انتقال به مواجهه واقعی و بیآزار تهدیدها همراه باشد. اجازه دادن به کسی که بدون هیچ عواقبی به دیگران آسیب وارد کند، اصلاً به پرهیز از خشونت معروف نیست.
در واقعیت، وقوع افراد بیگناه و بیدفاع در برابر خشونت، که شما مجبورید برای دفاع از آنها به مواجههبهمثل روی بیاورید، رویکرد ایدهآلی نیست. با این حال، این رویکرد، در مقایسه با فرار از مواجهه با واقعیت، بهتر است. در پایان، وقتی گوکو به یک گوریل بزرگ تبدیل میشود و به تهدیدی مخوف تبدیل میشود، این اقدام او تهدیدی بزرگ برای گروه به وجود میآورد.
بنابراین، به عنوان مثال، در ماجراجویی یامچا، پوار و اولانگ به دنبال نجات بولما از دست گرفتن فریزا میروند و همچنین جلوی گوکو را میگیرند تا از انجام کاری که بعدها پشیمانی میکند، بازداری کنند. این نشان میدهد که استفاده متعادل از خشونت میتواند از وقوع خشونت بیشتر در آینده جلوگیری کند، حداقل در این حالت هیچ کس جان خود را از دست نمیدهد.
این طرح درک برجستهای از مفهوم خشونت را در آثار دیگر توریاما نشان میدهد. به عنوان مثال، در “دراگون بال زد”، گوکو به فریزا میگوید: “من امید جهان هستم. من جوابی برای همه موجودات زنده هستم که با آه و فریاد، به دنبال صلح هستند. من مدافع بیگناهان هستم. من نور در تاریکی هستم. من حقیقت هستم. و تو قصد داری مرا به کابوسی تبدیل کنی.” در مقابل شخصیتهای شرور مجموعه که خشونت را برای هدفهای شخصی خود استفاده میکنند، گوکو تنها برای حفظ صلح اقدام به خشونت میکند.
در اینجا باید توجه کرد که این دیالوگ توسط مترجمان دوبله انگلیسی تنظیم شده است، اما از آنجا که این نقل قول به نمایش میگذارد، میتوان آن را معتبر در نظر گرفت.
از دیدگاه فلسفی، یکی از جنبههای جالب “دراگون بال”، رویکرد به مفهوم “خالی بودن” است. این ایده بیان میکند که هیچ چیز به طور ذاتی وجود دارد. از ابتدا، این مفهوم در نگاه به گویهای اژدها به تصویر کشیده میشود، که به عنوان انبارهای انرژی برای برآورده کردن آرزوها شناخته میشوند. با این حال، قهرمانان داستان به آنها به عنوان معجزههایی مینگرند و آنها را تحسین میکنند.
نگرش آنها نسبت به گویهای اژدها مشابه با حس زائران نسبت به طومارهای مقدس در “سفر به باختر” است. وقتی دستیاران بودایی طومارهای خالی را به آنها میدهند، آنها عصبانی میشوند، اما در واقع، این خالی بودن نشانهای از واقعیت نهایی است.
اتفاق مشابهی در “دراگون بال” رخ میدهد، به عنوان مثال، آرزوی اولانگ در مورد لباس زیر. با اینکه اولانگ توانست آرزوی پیلاف را خنثی کند، اما این نشان میدهد که حتی اژدها هم نمیتوانند زندگی را به شکل معناداری تغییر دهند، به طوری که تمام اتفاقات ممکن است بهشکل مسخرهای برگردانده شوند.
البته، این بیان این معنا را ندارد که سفر مذکور هیچ تأثیری نداشته است. در واقع، حقیقت دقیقاً برعکس است. هم در انیمه و هم در رمان، فاش شدن حقیقتی که پویش شخصیتها ذاتاً توخالی بودند، نقشی کاتالیستی در رشد شخصیتها – فراتر از آنچه که انتظار داشتند – داشته است.
در فصلهای پایانی “سفر به باختر”، زائران به اعضای عالیرتبهی بهشت بودا تبدیل میشوند، در حالی که قهرمانان “دراگون بال” به درک واقعی از مشکلات ریز و درشت خود میرسند، مشکلاتی که در حدی که تصور میکردند، وحشتناک یا دائمی نبودند.
بولما و یامچا ابتدا نقشه ریخته بودند تا از گویهای اژدها برای پیدا کردن دوستپسر و رفع اضطراب اجتماعی خود در مقابل زنان استفاده کنند، اما وقتی اولانگ آرزوی پیلاف را خراب میکند، آنها متوجه میشوند که راهحل مشکلشان در واقع توسط خودشان بوده است: شخص خودشان. در همان لحظه، آنها متفق میشوند که با یکدیگر رویایی جدید را آغاز کنند. بولما موفق میشود به نیاز خود برای بینقصی غلبه کند و یامچا نیز ترس خود را از زنان کنار میگذارد و با آنها روبرو میشود.
هرچند اولانگ در آغاز داستان به گروگانگیری دختران جوان برای پرکردن حرمسرای خود میپردازد، اما در این مسیر، آموزههای بودایی را نیز به دست میآورد؛ یعنی آموزش ماهرانه به جای موعظهگویی خشک. وقتی پیشنهاد مسافرت به شهر برای یامچا و بولما پیش میآید، او با آگاهی از نیازمندیهای مخاطبان خود موافقت میکند.
استفاده از لاکپشتها و لباسهای زیر برای انتقال پیامی مذهبی به نظری عجیب میآید، اما این نیز جزو راههای آموزش ماهرانه به شمار میرود. بوداییها بر مفهوم “آموزش ماهرانه” تأکید دارند که بر اساس ظرفیت و درک مخاطب، آموزش داده شود. این مفهوم با ارائه داستانهای جذاب میتواند بهترین پند را ارائه دهد، همانطور که “دراگون بال” و “سفر به باختر” این کار را انجام میدهند.
راهنمای تماشای انیمههای دراگون بال
مجموعه “دراگون بال” نه تنها به سوپر سایانها و شرورانی که حتی خاکسترشان نیز باید از وجود ساقط شود تا واقعاً بمیرند، محدود نیست. هر مجموعهای که به اندازهی “دراگون بال” قدمت داشته باشد، چند فاز را پشت سر گذاشته است. اگرچه مانگای اصلی فقط با نام “دراگون بال” شناخته میشود، اما توئی انیمیشن تصمیم گرفت اقتباسهای انیمهای را به دستهبندی بکشد.
علاوه بر این، انیمه به صورت “دراگون بال جیتی” (Dragon Ball GT) نیز گسترش یافت. سالها میگذشت که “دراگون بال” بدون دخالت توریاما در حال تولید محتوا بود. در یک دوره، بازیهای ویدیویی “دراگون بال” جایگزین انیمههای سریالی را به عنوان “محتوای اصلی” گرفتند، اما “دراگون بال سوپر” (Dragon Ball Super) و فیلم جدید “سوپر هیرو” اطمینان دادهاند که انیمه “دراگون بال” به زودی از یاد مردگان نمیرود. به طور کلی، پیگیری “دراگون بال” ممکن است کار سختی باشد، اما برای طرفداران پرشور، این تجربه ممکن است بسیار رضایتبخش باشد.
۱. «Dragon Ball» احتمالاً بهترین انیمهی مجموعه است (۱۹۸۶ تا ۱۹۸۹)
«سان گوکو»، جنگجویی با دم میمون، همراه با یک گروه از شخصیتهای عجیب، برای جستجوی گویهای اژدها به ماجراجویی میپردازد. این گویها قادرند آرزوهای هر کسی که آنها را بدست آورد، برآورده کنند.
«دراگون بال»، نخستین اقتباس انیمه از مجموعه، بهترین اقتباس از داستان را ارائه میدهد. این انیمه، قوسهای داستانی را بهتر از «دراگون بال زد» به تصویر میکشد و از فضاپرکنی کمتری رنج میبرد. در واقع، محتوای فضاپرکن آن به داستان اصلی عمق میبخشد و آن را گسترش میدهد.
میتوان تغییر «دراگون بال» به «دراگون بال زد» را مقایسه کرد با تورنمنت «قویترین زیر آسمان»، که بیشتر اعضای تیم در آن مشارکت داشتند و از هر لحظه بهینه استفاده شده است. این نقطه شروع مناسبی برای ورود به دنیای «دراگون بال» است.
قوسهای داستانی «دراگون بال» و اپیزودهای مربوط به هرکدام
قوس داستانی امپراتور پیلاف:
- قسمت 1 تا 13: ماجراهای «سان گوکو» و دوستانش در مواجهه با امپراتور پیلاف و گروهش، که دنبال گویهای اژدها هستند.
ساگای تورنمنت:
- قسمت 14 تا 28: شرکت «سان گوکو» و دوستانش در تورنمنت قویترین زیر آسمان و مواجهه با رقبا و تهدیدهای جدید.
ساگای ارتش ربان سرخ:
- قسمت 29 تا 45: ماجراهای جدید «سان گوکو» با ارتش قرمز ربان و جستجوی شگفتیها و گویهای اژدها.
ساگای ژنرال آبی:
- قسمت 46 تا 57: رویارویی با ژنرال آبی و اعضای دیگر ارتش ربان سرخ.
ساگای فرمانده سرخ:
- قسمت 58 تا 67: ماجراهای جدید در مواجهه با فرمانده سرخ و تلاش برای دستیابی به اهداف.
ساگای بابا پیشگو:
- قسمت 68 تا 83: جستجوی گویهای اژدها و رویارویی با چالشهای مختلف به رهبری بابا پیشگو.
ساگای تیِن شینهان:
- قسمت 84 تا 101: مواجهه با تیِن شینهان و دیگر رقبا در مسابقات جدید و پیشرفت در راه به دست آوردن گویهای اژدها.
ساگای پادشاه پیکولو:
- قسمت 102 تا 122: رویارویی با پادشاه پیکولو و تلاش برای متوقف کردن نقشههای او.
ساگای پیکولو جونیور:
- قسمت 123 تا 153: ادامه ماجراها و مواجهه با پیکولو جونیور، فرزند پیکولو اصلی، در نبردهای پایانی.
۲. فیلمهای «Dragon Ball» چند دهه است که در دست تولید بودهاند (۱۹۸۶ تا ۱۹۹۶)
“دراگون بال” همواره به اندازهی اهمیت مانگا و انیمه خود، به سراغ تولید فیلم نرفته است. اما اخیراً، طرفداران انیمه “دراگون بال” مجبور به انتظار انتشار فیلمهای جدید بودند تا بتوانند صدای صداپیشهی مورد علاقهی خود برای شخصیت گوکو را بشنوند. فیلمهای “دراگون بال”، که از حدود ۴۰ سال پیش در دست تولید قرار داشتند، شامل فیلم اول به نام “دراگون بال: نفرین یاقوتهای سرخ” بود. این فیلم و همچنین سه فیلم بعدی که بعدها ساخته شدند، نسخههای مختلفی از داستان اصلی “دراگون بال” را بازنویسی کردند.
“نفرین یاقوتهای سرخ”، داستان ساگای امپراتور پیلاف را بازگو میکند. “شاهدخت خوابیده در قلعهی شیطان” به تمرین گوکو و کریلین تحت نظر استاد روشی متمرکز است. “ماجراجویی عرفانی” داستان متفاوتی از ساگای تین شینهان را پیشنهاد میدهد. “مسیر رسیدن به قدرت”، آخرین فیلم “دراگون بال”، داستان ساگای “ارتش ربان سرخ” را بازنویسی میکند. تماشای این چهار فیلم میتواند راهی عالی برای بازنگری و خلاصهسازی چهار قسمت اولیهی “دراگون بال” باشد، اما هرکدام از این فیلمها در حدی از متن انیمهی سریالی اصلی متفاوت هستند که بتوانند توجه و علاقهی کسانی را که قبلاً انیمه را تماشا کردهاند، به خود جلب کنند.
چهار فیلم دراگون بال:
- نفرین یاقوتهای سرخ” (1986) – مدت زمان: ۵۱ دقیقه
- شاهدخت خوابیده در قلعه” (1987) – مدت زمان: ۴۵ دقیقه
- ماجراجویی عرفانی” (1988) – مدت زمان: ۴۶ دقیقه
- مسیر رسیدن به قدرت” (1996) – مدت زمان: ۸۰ دقیقه
۳. «Dragon Ball Z» روحی تازه به کالبد مجموعه دمید (۱۹۸۹ تا ۱۹۹۶)
خلاصهای از داستان “دراگون بال زد”، انیمهای که بهطور مستقیم ادامهی “دراگون بال” است، روایت میکند. گروهی از جنگجویان به رهبری گوکو، جنگجویی قدرتمند به نام گوکو، و با کمک اجسامی قدرتمند به نام گویهای اژدها، از سیارهی زمین در برابر دشمنان فرازمینی محافظت میکنند. این انیمه، پس از “دراگون بال” آغاز میشود و به طور مستقیم از داستان قبلی ادامه مییابد. با وجود شخصیتهای قدرتمند و صحنههای مبارزهای استادانه، “دراگون بال زد” بهطور خاص به دلیل اقتباس موفق از مبارزات در مانگا و پویانمایی، و همچنین آغاز با سطح بالای تولید و تلاش، توانست محبوبیت بالایی کسب کند. این انیمه، با تنها پنج خط داستانی اصلی و یک قوس فضایی، به چندین ساگای کوتاهتر تقسیم شده و به عنوان یکی از طولانیترین و محبوبترین انیمههای “دراگون بال” شناخته میشود.
قوسهای داستانی «دراگون بال زد» و اپیزودهای مربوط به هرکدام
- ساگای ردیتز (Raditz) – قسمتهای ۱ تا ۶
- ساگای وجیتا (Vegeta) – قسمتهای ۷ تا ۳۵
- ساگای نامک (Namek) – قسمتهای ۳۶ تا ۶۷
- ساگای کاپیتان گینیو (Captain Ginyu) – قسمتهای ۶۸ تا ۷۴
- ساگای فریزا (Frieza) – قسمتهای ۷۵ تا ۱۰۷
- ساگای گارلیک جونیور (Garlic Jr.) – قسمتهای ۱۰۸ تا ۱۱۷
- ساگای ترانکس (Trunks) – قسمتهای ۱۱۸ تا ۱۲۵
- ساگای اندرویدز (Androids) – قسمتهای ۱۲۶ تا ۱۳۹
- ساگای سل معیوب (Imperfect Cell) – قسمتهای ۱۴۰ تا ۱۵۲
- ساگای سل بینقص (Perfect Cell) – قسمتهای ۱۵۳ تا ۱۶۵
- ساگای بازیهای سل (Cell Games) – قسمتهای ۱۶۶ تا ۱۹۴
- ساگای جهان دیگر (Other World) – قسمتهای ۱۹۵ تا ۱۹۹
- ساگای سایامان بزرگ (Great Saiyaman) – قسمتهای ۲۰۰ تا ۲۰۹
- ساگای تورنمنت جهانی (World Tournament) – قسمتهای ۲۱۰ تا ۲۱۹
- ساگای بابیدی (Babidi) – قسمتهای ۲۲۰ تا ۲۳۱
- ساگای ماجین بو (Majin Buu) – قسمتهای ۲۳۲ تا ۲۵۳
- ساگای فیوژن (Fusion) – قسمتهای ۲۵۴ تا ۲۷۵
- ساگای کید بو (Kid Buu) – قسمتهای ۲۷۶ تا ۲۸۷
- ساگای جهان در صلح (Peaceful World) – قسمتهای ۲۸۸ تا ۲۹۱
۴. فیلمهای «Dragon Ball Z» داستانهایی منحصربفرد تعریف میکنند که در خط زمانی انیمهی «Dragon Ball Z» واقع شدهاند (۱۹۸۹ تا ۲۰۱۵)
در زمان پخش «دراگون بال زد»، سریال «دراگون بال» در اوج محبوبیت خود قرار داشت. این دوران باعث شد که ۱۵ فیلم ساخته شود، که در مقایسه با فیلمهای قبلی «دراگون بال»، دارای داستانهای منحصربفرد بودند. این فیلمها برخلاف سریال اصلی، داستانهای جدیدی را به تصویر میکشیدند که بهشکلی شلخته و بیتمرکز به تاریخچه داستان اصلی پیوسته بودند. همچنین، با معرفی شخصیتهای محبوبی مانند برولی و کولر، این فیلمها جذابیت بیشتری برای طرفداران به خود اختصاص دادند.
با گفتن اینها، با انتشار دو فیلم نهایی «دراگون بال زد»، یکی از فصلهای جدید «دراگون بال» بازگشته بود. «نبرد خدایان» و «رستاخیز اف» دوباره گوکو و دوستانش را با تهدیدهای جدید و قدیمی روبرو کردند. این دو فیلم، به جای ایجاد دنبالهی خشک و خالی برای «دراگون بال زد»، تغییرات اساسی را به دنبال داشتند. «دراگون بال سوپر» سپس این دو فیلم را به عنوان انیمه اقتباس کرد و با فدا کردن آرت و انیمیشن، داستان را گسترش داد.
پانزده فیلم دراگون بال زد:
- ناحیهی مرگ (Dead Zone) (۱۹۸۹) – مدت: ۴۱ دقیقه
- قویترین در دنیا (The World’s Strongest) (۱۹۹۰) – مدت: ۶۰ دقیقه
- درخت قدرت (The Tree of Might) (۱۹۹۰) – مدت: ۶۱ دقیقه
- ارباب حلزون (Lord Slug) (۱۹۹۱) – مدت: ۵۲ دقیقه
- انتقام کولر (Cooler’s Revenge) (۱۹۹۱) – مدت: ۴۷ دقیقه
- بازگشت کولر (The Return of Cooler) (۱۹۹۲) – مدت: ۴۶ دقیقه
- سوپر اندروید ۱۳! (Super Android 13!) (۱۹۹۲) – مدت: ۴۶ دقیقه
- برولی – سوپر سایان افسانهای (Broly – The Legendary Super Saiyan) (۱۹۹۳) – مدت: ۷۲ دقیقه
- بوجک رها شده از بند (Bojack Unbound) (۱۹۹۳) – مدت: ۵۱ دقیقه
- برولی – بازگشت دوباره (Broly – Second Coming) (۱۹۹۴) – مدت: ۵۳ دقیقه
- بیو-برولی (Bio-Broly) (۱۹۹۴) – مدت: ۴۷ دقیقه
- تولد دوبارهی فیوژن (Fusion Reborn) (۱۹۹۴) – مدت: ۴۷ دقیقه
- خشم اژدها (Wrath of the Dragon) (۱۹۹۵) – مدت: ۵۱ دقیقه
- نبرد خدایان (Battle of the Gods) (۲۰۱۳) – مدت: ۸۵ دقیقه (۱۰۵ دقیقه نسخهی بسطیافته)
- رستاخیز اف (Resurrection F) (۲۰۱۵) – مدت: ۹۳ دقیقه (۱۰۵ دقیقه، نسخهی ویژه)
۵. «Dragon Ball GT» ریشه در محتوای کاملاً جدید داشت (۱۹۹۶ تا ۱۹۹۷)
پس از اینکه گویهای اژدهای ستارهی سیاه دوباره گوکو را به کودک تبدیل میکنند، او مجبور میشود تا به دنبال همان خود قدیمیاش بگردد. این راهپیمایی، تحت عنوان “دراگون بال جیتی” شناخته میشود. این دنباله، که محبوبیت مجموعه را ادامه میدهد، از مانگای اصلی اقتباس نشده و به عنوان یک انتقال مستقیم از قوس داستانی “ماجین بو” عمل میکند. هرچند “دراگون بال جیتی” نه به عنوان بخش رسمی از داستان اصلی شناخته میشود، اما در پیوستگی با انیمه اصلی قرار دارد.
آخرین اپیزود “دراگون بال زد” با نشان دادن “پیشنمایش اپیزود بعد” به طور مستقیم به نخستین اپیزود “دراگون بال جیتی” متصل میشود، همچون گذار از “دراگون بال” به “دراگون بال زد”. این دوره انیمه، هرچند در ابتدا نسبتاً نامحبوب بود، اما در سالهای اخیر اعتباری کسب کرده است. “دراگون بال جیتی” به عنوان یک انیمه با طراحیهای کلیشهای و پر از صحنههای مبارزهی فراوان شناخته میشود، که این موجب شده است که برخی طرفداران نسبت به آن احساسات منفی داشته باشند.
اما “دراگون بال جیتی: میراث یک قهرمان”، به عنوان یک فیلم تلویزیونی، یک داستان احساسی و ظرافتمند را نشان میدهد که در آن گوکو نقش یک قهرمان را بازی میکند. این فیلم، که برخلاف سایر قسمتها به شدت توصیه میشود، تجربهای جدید و جذاب را به طرفداران “دراگون بال” ارائه میدهد.
قوسهای داستانی «دراگون بال جیتی» و اپیزودهای مربوط به هرکدام
- ساگای بلک استار دراگون بال (Black Star Dragon Ball) – قسمتهای ۱ تا ۱۶
- ساگای بیبی (Baby) – قسمتهای ۱۷ تا ۴۰
- ساگای سوپر ۱۷ (Super 17) – قسمتهای ۴۱ تا ۴۷
- ساگای اژدهای سایه (Shadow Dragon) – قسمتهای ۴۸ تا ۶۴
- میراث یک قهرمان (A Hero’s Legacy) – فیلم تلویزیونی
۶. «Dragon Ball Z Kai» تدوین دوبارهی دراگون بال زد با وفاداری به مانگای اصلی است (۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱)
بمناسبت گرامیداشت بیستمین سالگرد “دراگون بال زد”، توئی تصمیم گرفته است که بازتدوین این انیمه را آغاز کند به نحوی که به مانگای آکیرا توریاما با وفاداری بیشتری احترام بگذارد. “دراگون بال زد کای” (Dragon Ball Z Kai) نسخهای بازتدوین شده از این انیمه است که شامل تغییراتی مثل کاهش تعداد قسمتها، بازسازی صحنهها، اضافه کردن موسیقی جدید از کنجی یاماموتو و دوبلهی جدید و با کیفیت تر از صداپیشگان معروف میباشد. این تلاشها در جهت کوتاهسازی و بهبود داستان، ممکن است تاثیرات مختلفی داشته باشد، اما در کل، “دراگون بال زد کای” گزینهای مناسب برای کسانی است که علاقهمندند به این انیمه روی بیاورند اما وقت کافی برای تمام قسمتهای آن ندارند.
به هر حال، باید توجه داشت که برخی از طرفداران احتمالاً از دست دادن بخشی از جذابیتهای اصلی “دراگون بال زد” ناشی از بازتوانی این انیمه را احساس میکنند، اما “کای” با ارائهی یک تفسیر جدید و متناسب از قسمتهای اصلی، به خوبی میتواند برخی از زیباییهای داستانی این سری را بازتعریف کند. به ویژه قسمت فریزا که با نگاهی دوباره به آن در “کای” بهتر میتواند تحمل شود. قسمت سایان ممکن است هنوز به اندازهی فریزا جذاب نباشد، اما موسیقی جدید بهتری با داستان ارتباط دارد و پایانی که “کای” برای این قسمت فراهم میآورد، قابل قبول است.
قوسهای داستانی «دراگون بال زد کای» و اپیزودهای مربوط به هرکدام
- ساگای ردیتز – اپیزودهای ۱ تا ۳
- ساگای وجیتا – اپیزودهای ۴ تا ۱۶
- ساگای کاپیتان گینیو – اپیزودهای ۳۲ تا ۳۵
- ساگای فریزا – اپیزودهای ۳۶ تا ۵۴
- ساگای ترانکس – اپیزودهای ۵۵ تا ۵۸
- ساگای اندرویدز – اپیزودهای ۵۹ تا ۶۷
- ساگای سل معیوب – اپیزودهای ۶۸ تا ۷۵
- ساگای سل بینقص – اپیزودهای ۷۶ تا ۸۲
- ساگای بازیهای سل – اپیزودهای ۸۳ تا ۹۸
۷. انیمهی «Dragon Ball Z Kai: The Final Chapters» بیشازحد محتوای زائد داشت
ور کلی، دنبالهی “دراگون بال کای: فصلهای نهایی” به نظر میرسد که نتوانسته است به اندازهی انتظارات راضی کننده باشد. اگرچه “کای” از نظر انتقادی مطلوب بود و برخی از بخشهای فضاپرکنندهاش به راحتی قابل حذف بود، اما حداقل یک روند واضح داشت و کمتر به کلیشهها روی نمیآورد. اما با اخراج کنجی یاماموتو، موسیقی “فصلهای نهایی” به شدت از جایگاه عادی خارج شده است.
این دنباله به اندازهی زیادی محتوای اضافی دارد که توجیهش دشوار است. حضور مستمر ماجین بو همچنان یک مشکل بزرگ به نظر میرسد و نسخهی ژاپنی از نظر کلی حاوی اجراهای صداپیشگی ناپسندی است. با این حال، دوبلهی انگلیسی همچنان کیفیت خود را حفظ کرده و تجربهی تماشای آن بهتر از نسخهی ژاپنی میباشد. بنابراین، اگر تمایل دارید این دو دنباله را تماشا کنید، توصیه میشود از دوبلهی انگلیسی استفاده کنید تا تجربهی بهتری داشته باشید.
قوسهای داستانی «دراگون بال زد کای: فصلهای نهایی» و اپیزودهای مربوط به هرکدام
- ساگای سایامان بزرگ – قسمتهای ۹۹ تا ۱۰۵
- ساگای تورنمنت جهانی – قسمتهای ۱۰۶ تا ۱۱۴
- ساگای بابیدی – قسمتهای ۱۱۵ تا ۱۲۲
- ساگای ماجین بو – قسمتهای ۱۲۳ تا ۱۴۰
- ساگای فیوژن – قسمتهای ۱۴۱ تا ۱۵۵
- ساگای کید بو – قسمتهای ۱۵۶ تا ۱۶۵
- ساگای جهان در صلح – قسمتهای ۱۶۶ تا ۱۶۷
۸. انیمهی «Dragon Ball Super» بهخودی خود سریال جالبی است (۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸)
شش ماه قبل، پس از شکست ماجین بو و با بازگشت صلح به زمین، سان گوکو و دوستانش در آرامش و آرامش زندگی میکردند. اما…
داستان مانگا و انیمه “دراگون بال سوپر”، آخرین اثری است که توریاما در آن دخیل بوده و همزمان با انتشار مانگا، یک انیمه نیز ایجاد شد. این دو نسخه از داستان یکسانی را بیان میکنند، اما به شیوههای مختلفی.
مانگا و انیمه “دراگون بال سوپر”، هر کدام داستانی متفاوت از همان رویدادها را روایت میکنند. توریاما برخی از ایدهها و داستانها را برای هر دو نسخه فراهم کرده است ولی هر کدام از تیمهای مانگا و انیمه، آنها را به شکل خودشان ادامه دادهاند. این باعث میشود محتوای دو نسخه در برخی جوانب مشابه و در برخی دیگر متفاوت باشد.
مانگا با نام “تورنمنت قدرت”، یک دوره داستانی دارد که در آن به رقابتهای قدرتمندانه میپردازد. اما انیمه به شکلی ناگهانی و غیرمنتظره با اتمام تورنمنت قدرت، بسرعت پایان مییابد و باعث نارضایتی برخی از طرفداران میشود که به مانگا متوجه شده و سراغ آن رفتهاند. اگرچه فیلمهایی همچون “دراگون بال سوپر: برولی” و “دراگون بال سوپر: سوپر هیرو” منتشر شدهاند، اما داستان مانگا از زمان اتمام تورنمنت قدرت، سه دوره داستانی را به پایان رسانده است.
در کل، “دراگون بال سوپر” هر چند با مشکلات برنامهریزی و پخش مواجه شده، اما هنوز هم مجموعهای جذاب است. آغاز قوی این انیمه با قسمتهای مربوط به ترانکس “آینده”، درخشان بوده و با ابتدای تورنمنت قدرت، به نظر میرسید که “دراگون بال سوپر” در وضعیت مناسبی قرار دارد. هر چند داستان و شخصیتهای آن گاهی به بنبست میخورند، اما همواره قسمتهایی وجود دارند که به هواداران یادآوری میکنند که چرا “دراگون بال” و شخصیتهایشان را دوست دارند.
قوسهای داستانی «دراگون بال سوپر» و اپیزودهای مربوط به هرکدام
- ساگای بیروس، خدای نابودی (God of Destruction Beerus) – قسمتهای ۱ تا ۱۶
- ساگای فریزای طلایی (Golden Frieza) – قسمتهای ۱۷ تا ۲۷
- ساگای جهان ۶ (Universe 6) – قسمتهای ۲۸ تا ۴۱
- ساگای کپی-وجیتا (Copy-Vegeta) – قسمتهای ۴۲ تا ۴۶
- ساگای ترانکس «آینده» (“Future” Trunks) – قسمتهای ۴۷ تا ۷۶
- ساگای بقای جهان (Universe Survival) – قسمتهای ۷۷ تا ۱۳۱
۹. فیلمهای «Dragon Ball Super» جزو بهترینهای مجموعه هستند (۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲)
سازندگان «دراگون بال» به طرفداران متعهد به این سری نیز توجه کردند و تصمیم گرفتند تا مانگای «دراگون بال سوپر» را نخوانند. این سری به شکل دو فیلم ادامه یافت: «برولی» و «سوپر هیرو». هر دو این فیلمها بعد از وقایع «تورنمنت قدرت» روی پرده میروند و با استقبال بسیار خوبی از طرف طرفداران مواجه شدند. آنچه جالب است این است که «سوپر هیرو»، علیرغم داشتن قسمتهای داستانی که فقط در مانگا وجود دارد، به آن ارجاعی نمیدهد.
علاوه بر این، سازندگان این دو فیلم انواع مختلفی از سبکهای بصری و هنری را آزمایش کردند. تا به امروز، سبک بصری «برولی»، که توسط نائوهیرو شینتانی ایجاد شده است، به عنوان یکی از محبوبترینها در میان هواداران شناخته شده است. با این حال، انیمیشن و مدلهای سهبعدی استفاده شده در «سوپر هیرو» همچنان موضوع بحث بین هواداران است. بسیاری از آنها امیدوارند که این سبک بصری فقط یکبار به کار گرفته شده و برای فیلمهای آینده تغییر کند.
۱۰. «Super Dragon Ball Heroes» از راه اپیزودهایی کوتاه تعریف میشود (۲۰۱۸ تا حال)
احتمالاً “دراگون بال” به سرانجام رسیده باشد، اما “سوپر دراگون بال هیروز” از سال ۲۰۱۸ به بعد، نور انیمههای این مجموعه را روشن نگه داشته است. این سری، جدیدترین عضو در خانوادهی “دراگون بال” است و اگرچه اپیزودهای آن بسیار کوتاه هستند، حدود ۶ دقیقه، اما از لحاظ محتوا به شکل متفاوتی عمل میکنند و به دلیل هدف تبلیغاتیشان، داستانهایی را نشان میدهند.
با این وجود، “سوپر دراگون بال هیروز” گاهی موفق میشود در لحظاتی نادر انیمیشنی باکیفیت ارائه دهد و داستان آن به گونهای جذاب و دیوانهوار است که برای بینندهها لذتبخش است. این انیمه بسیار گزاف و بیقاعده است و هرگاه میخواهد، هر کاری که میخواهد انجام میدهد. این ویژگی میتواند برای یک مجموعهی مانند “دراگون بال” نقطهی قوتی باشد.
قوسهای داستانی «سوپر دراگون بال هیروز» و اپیزودهای مربوط به هرکدام
ساگای سیارهی زندانگاه (Prison Planet) – اپیزود ۱ تا ۶
ساگای درگیری جهانی (Universal Conflict) – اپیزود ۷ تا ۱۹
ساگای مچیکابورگا، پادشاه تاریک (Dark King Mechikaburga) – اپیزود ۲۰
ساگای آفرینش جهان (Universe Creation) – اپیزود ۲۱ تا ۳۲
ساگای جنگ جدید فضا-زمان (New Space-Time War) – اپیزود ۳۳ تا ۴۰
ساگای کای بزرگ زمان (Supreme Kai of Time) – اپیزود ۴۱ تا ۵۰
ساگای اهریمن متجاوز (Demon Invader) – اپیزود ۵۲ به بعد
بازیهای دراگون بال
تعداد بازیهایی که از مانگا و انیمهی «دراگون بال» أکیرا توریاما ساخته شده، بسیار بسیار زیاد است، برای همین پرداختن به تکتکشان از حوصلهی این مطلب خارج است. متاسفانه اینطور هم نیست که همهی این بازیها ارزش بازی کردن داشته باشند؛ خیلیهایشان بازیهای متوسطی هستند که بهزحمت میتوان وجودشان را به رسمیت شناخت.
در سال ۱۹۸۶ ایپاک (Epoch) بازی «دراگون بال: دراگون دایهیکیو» (Dragon Ball: Dragon Daihikyō) را برای سوپر کاست ویژن (Super Cassette Vision) منتشر کرد و بدین ترتیب اولین ورود «دراگون بال» به صنعت بازی رقم خورد. این بازی شوتمآپ – بله، درست خواندید: شوتمآپ (Shoot’em up) – مثل بیشتر بازیهای اولیهی «دراگون بال» هیچگاه خارج از ژاپن منتشر نشد. حدوداً یک دهه طول کشید تا تب گوکو به جهان غرب هم سرایت کند، ولی این روزها بهسختی میتوان در فهرست بازیهای مبارزهای یا نقشآفرینی ژاپنی، نام «دراگون بال» را ندید.
در ادامه، تعدادی از بهترین بازیهای «دراگون بال» از بدترین به بهترین معرفی شدهاند.
۲۴. دراگون بال زد: نبرد زد (Dragon Ball Z: Battle Of Z)
- پلتفرم: پلیاستیشن ۳، ویتا، ایکسباکس ۳۶۰
- سال انتشار: ۲۰۱۴
- سازنده: Artdink
- سبک: اکشن نقشآفرینی، مبارزهای
وقتی «نبرد زد» در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، استقبال گرمی از آن نشد. در واقع، این بازی یکی از پایینترین امتیازها را بین بازیهای جدیدتر «دراگون بال» دارد و بهخاطر داستان دمدستی و سیستم مبارزهی بیشازحد سادهسازی شده مورد انتقاد قرار گرفته است.
با اینکه این بازی روی کنسولها حرفی برای گفتن نداشت، روی پلیاستیشن ویتا بهمراتب بهتر ظاهر شد. «نبرد زد» روی این کنسول دستی گرافیک چشمنوازی داشت و بسیار عالی اجرا میشد، ولی آنچه باعث شد نسبت به دیگر بازیهای «دراگون بال» متمایز جلوه کند، تاکید آن روی بازی تیمی و کوآپ بود. حتی در بخش تکنفره و طولانی بازی، تمرکز بیشتر روی پرورش یک تیم موازنهشده است، نه مبارزه. بازیهای «دراگون بال» بهتری برای پلیاستیشن ۳ و ایکسباکس ۳۶۰ موجود هستند، اما این حرف را دربارهی پلیاستیشن ویتا نمیتوان زد.
۲۳. دراگون بال زد: حملهی سایانها (Dragon Ball Z: Attack of the Saiyans)
- پلتفرم: Nintendo DS
- سال انتشار: ۲۰۰۹
- سازنده: Monolith Soft
- سبک: نقشآفرینی
به نظر میرسد کنسولهای دستی نینتندو دارای خصوصیتی منحصربهفرد هستند که تاثیر قابل توجهی بر ایدههای جدید و جرات سازندگان بازیها، به ویژه در مجموعه «دراگون بال»، دارد. بازی “دراگون بال زد: حملهی سایانها” یک نمونه از این تأثیر است که بر خلاقیت و ابتکار سازندگان تأکید دارد.
این بازی به طور متمرکز بر روی اکتشاف و نقشآفرینی نوبتی با تعداد محدودی از شخصیتها تمرکز دارد. با وجود اینکه بخش کمپین از مبارزات پیدرپی خالی است، اما تنها یک جزء کوچک از داستان “دراگون بال زد” را پوشش میدهد و با مبارزات سایانها به اتمام میرسد.
“حملهی سایانها” به طور خاص به دنبال متمایز شدن از سایر نقشآفرینیهای نوبتی نیست، اما به عنوان یک بازی استاندارد، احتمالاً توانسته است طرفداران مجموعه و سبک را راضی نگه دارد. این اثر اگرچه به طور کلی تقلیدی است، اما در محیط “دراگون بال” برای کنسول DS به شکل نسبتاً منحصربفردی پدیدار میشود.
۲۲. دراگون بال زد: نبرد دوکان (Dragon Ball Z: Dokkan Battle)
پلتفرم: Android, iOS
سال انتشار: ۲۰۱۵
سازنده: Akatsuki
سبک: پازل، بازی کارتی دیجیتالی
به طور مشابه بازیهای موبایل محبوب دیگر، “دراگون بال” نیز الهامبخش برای ساخت بازیهای گوشیهای همراه بوده است. دو بازی اصلی این سری، یعنی “دراگون بال زد: نبرد دوکان” و “افسانههای دراگون بال”، به مدت چند سال در دسترس بوده و داستانهای جدیدی را برای طرفداران به ارمغان آوردهاند. اگرچه احساسات منفی نسبت به بازیهای موبایل، بهویژه از نوع فریتوپلی، وجود دارد و قابل درک است، اما این دو عنوان از استانداردهای این نوع بازیها بهتر عمل کردهاند.
“دراگون بال زد: نبرد دوکان” با گیمپلی منحصربفرد خود، عنصر پازل را به بازی افزوده است و بازیکنان را وادار به استفاده از تفکر و استراتژی میکند تا موفق شوند. البته این بازی قابلیت مقایسه با بهترین بازیهای “دراگون بال” برای کنسولها را ندارد، اما در زمینه بازیهای موبایل، یک عنوان قابلاحترام است.
۲۱. دراگون بال زد: جنگجویان مافوقصوت (Dragon Ball Z: Supersonic Warriors)
بازی “دراگون بال زد: مبارزهی نهایی” یک بازی مبارزهای است که برای پلتفرم Gameboy Advance در سال ۲۰۰۴ توسط شرکتهای Arc System Works و Cavia ساخته شده است. این بازی به طور خاص برای علاقهمندان به دنیای “دراگون بال” طراحی شده است و از سبک مبارزهای برخوردار است.
بازیهای “دراگون بال” بر روی کنسول Gameboy Advance به طور غافلگیرکنندهای تعداد زیادی عنوان خوب دارند و این بازیها از تنوع زیادی برخوردارند. “جنگجویان مافوقصوت” این نیاز را به بازیهای مبارزهای “دراگون بال” بر روی این کنسول برآورده میکند. اگرچه مکانیزمهای آن کمی تا قسمتی زمخت هستند و از آزمون زمان سربلند بیرون نیامدهاند، اما کلیت بازی همچنان جذاب و دوستداشتنی است.
یکی از دلایلی که میتواند ما را به بازگشت به این بازی وادار کند، بخش داستانی آن است که سازندگان زحمت زیادی کشیدهاند تا آن را برای طرفداران لذتبخش کنند. در کنار فصلهایی که هرکدام از آنها ساگاها یا قوسهای داستانی اصلی “دراگون بال زد” را دنبال میکنند، هر شخصیت نیز سناریوی “چه میشد اگر؟” مخصوص به خود را دارد و بیشتر این سناریوها بسیار جالب هستند. گیمپلی “جنگجویان مافوقصوت” نیز به طور کلی از نقاط قوت بازی فاصله نمیگیرد و افتضاح نیست.
۲۰. دراگون بال: ریشهها (Dragon Ball: Origins)
- پلتفرم: Nintendo DS
- سال انتشار: ۲۰۰۸
- سازنده: Game Republic
- سبک: اکشن-ماجرایی
بازی “دراگون بال: ریشهها” یک نسخه جدید از دنیای “دراگون بال” است که معمولاً به نادرتر توجه میشود. برخلاف نسخه “دراگون بال زد” که بیشتر تمرکزش بر روی عناصر اکشن است، “ریشهها” به ماجراجویی و کمدی بیشتری متمایل است، به خصوص در ابتدای بازی. این بازی، به طور کلی، کمتر تمرکزی بر مبارزات دارد، اما با وجود دشمنان بسیار و چالشهای فراوان، هنوز هم از جذابیت برخوردار است.
“ریشهها” به صورت قسمتهای جداگانه ارائه شده و برای کنسول DS بهینهسازی شده است. گیمپلی آن بسیار خوب است و شامل اشارههای جذابی به آثار مانگای آکیرا توریاما نیز میشود. همچنین، داستان بازی نیز به خوبی پیش میرود و دنبالهی آن هم جذاب است. به همین دلیل، “دراگون بال: ریشهها” برای هر کسی که به دنبال یک بازی ماجراجویانه در دنیای “دراگون بال” است، انتخاب بسیار مناسبی خواهد بود.
۱۹. سوپر دراگون بال زد (Super Dragon Ball Z)
- پلتفرم: پلیاستیشن ۲
- سال انتشار: ۲۰۰۶
- توسعهدهندگان: Crafts & Meister، Arika
- سبک: مبارزهای
مدتها قبل از اینکه شرکت Arc System Works مجوز ساخت بازی بر اساس «دراگون بال» را دریافت کند، تیم سازندهی «سوپر دراگون بال زد» تصمیم گرفتند که این مجموعه افسانهای را به عنوان یک بازی مبارزهای واقعی و با ارزش اقتباس کنند، نه فقط یک بازی که در آن شخصیتها به سادگی در محیطی بیحاصل مبارزه میکردند. «سوپر دراگون بال زد» با داشتن ۱۸ شخصیت و سیستم مبارزهای که بر پایه انجام کمبوها در فاصلههای نزدیک تمرکز دارد، یک بازی مبارزهای سنتی است که مهارت در آن جایگاه ویژهای دارد.
در زمینهی مبارزه، «سوپر دراگون بال زد» نسبت به سایر بازیهای مشابه، از یک عمق بیشتری برخوردار است، اما در ارائهی محتوای تکنفره و آیتمهای بازشدنی، احتمالاً میتوانست بهتر عمل کند.
۱۸. افسانههای دراگون بال (Dragon Ball Legends)
- پلتفرم: اندروید، iOS
- سال انتشار: ۲۰۱۸
- توسعهدهنده: BNE Entertainment , Dimps
- سبک: مبارزهای، اکشن
“افسانههای دراگون بال”، همچون “نبرد دوکان”، برای سیستمعاملهای اندروید و iOS بازنویسی و بهینهسازی شده است، اما در مقایسه با “نبرد دوکان”، تجربهای نزدیکتر به بازیهای کنسولی را ارائه میدهد. این بازی با گرافیک چشمگیر خود و گیمپلی مبتنی بر ترکیبی از مکانیزمهای مبارزه و سیستم مبارزه با کارت، استانداردهای گوشی را برآورده میکند. از این نظر، با یک بازی متوازن که واحدهای آن قابلدسترس و ریتم آن سریع است و بهطور غافلگیرکنندهای استراتژیک است، روبرو هستیم.
پروژهی باندای نامکو در چند سال اخیر محتوای قابلتوجهی را جمعآوری کرده است و داستانش برای طرفداران مانگا و انیمه جذاب خواهد بود. داستان بازی دربارهی شخصیتی به نام شالوت (Shallot) است، یک سایان جدید که بخشی از حافظهاش را از دست داده است. مبارزات در بازی بر اساس درگیریهای ۳ به ۳ رقابتی انجام میشوند و با استفاده از سیستم گاچا، تعداد زیادی از شخصیتها قابل بازی هستند و قابلیت باز کردن آنها وجود دارد.
۱۷. دراگون بال زد: محدودیت انفجار (Dragon Ball Z: Burst Limit)
- پلتفرم: PlayStation 3، Xbox 360
- سال انتشار: 2008
- توسعهدهنده: Dimps
- سبک: بازی مبارزهای
“دراگون بال زد: محدودیت انفجار” یکی از بازیهایی است که بهطور ناخواسته از یادگیری طرفداران «دراگون بال زد» محو شده است. این بازی، اولین عنوان این سری برای کنسول نسل Xbox 360 بود و در زمان انتشار، توجه فراوانی را به خود جلب کرد. اما امروزه، تقریباً هیچکس به یادگاری این بازی نمیافتد.
به هر حال، عدم توجه به این بازی دلیل دقیقی دارد؛ تعداد کمی از شخصیتهای قابل بازی و پایان داستان بازی بدون هیچگونه توسعه، از جمله دلایل اصلی است. اما این وضعیت به این معنا نیست که ارزش «محدودیت انفجار» بهطور کامل از بین رفته باشد. بازی هنوز هم به چشم میخورد و به ویژه، زیرساخت گرافیکی آن که حتی برای دورهٔ 2008 بسیار توجهبرانگیز است، همچنان شگفتانگیز است. از لحاظ سیستم مبارزه، این بازی اساساً از سری بازیهای “بودوکای” الهام گرفته شده است، اما همچنان گیمپلی خوبی دارد و با ریتم تندتری نسبت به نسخههای قبلی، ارتقاء یافته است.
۱۶. دراگون بال: ماجراجویی پیشرفته (Dragon Ball: Advanced Adventure)
- پلتفرم: Game Boy Advance
- سال انتشار: 2006
- توسعهدهنده: Dimps
- سبک: اکشن، ماجراجویی
“ماجراجویی پیشرفته”، با بلندپروازیهای خود در زمان انتشار، بهطور قابل توجهی به جمع بازیهای بزنبکش (Beat’em Up) ساید اسکرولر پیوست. این بازی از نظر کیفیت و تنوع، در ردهی برترینهای این زیرسبک قرار داشت. اگرچه گیمبوی ادونس به کمبود بازی در این سبک دچار نبود، اما “ماجراجویی پیشرفته” با کیفیت خود بهراحتی توانست جایگاه خود را در میان طرفداران مجموعه و همچنین کسانی که به دنبال یافتن یک بازی برتر در این زیرسبک بودند، به دست آورد.
همچنین، “ماجراجویی پیشرفته” یک بازی مبارزهای نیز است و این امر از مبارزات با باسها در بازی بهبود یافته است. بازیکنان میتوانند به حالت بازی جداگانهای وارد شوند که در آن، شخصیتها در مقابل یکدیگر مبارزه میکنند. این حالت فرعی، تعداد زیادی شخصیت قابل انتخاب را در اختیار بازیکنان قرار میدهد. همچنین، کمپین بازی بر پایهی انیمهی “دراگون بال” اصلی تمرکز دارد که تنوع بیشتری را ارائه میدهد، زیرا بیشتر بازیهای این مجموعه به دور از محتوای “دراگون بال زد” میپیچند.
۱۵. دراگون بال: ضربهی خشمآلود ۲ (Dragon Ball: Raging Blast 2)
- پلتفرم: PlayStation 3، Xbox 360
- تاریخ انتشار: 2010
- توسعه دهنده: Spike
- ژانر: مبارزه
سری “ضربهی خشمآلود” همیشه به نظر میرسید که نسخهای سادهتر از سری محبوب “بودوکای تنکایچی” است، اما این اظهارات به هیچ وجه نمایانگر کیفیت پایین بازیهای این سری نیست. در واقع، “دراگون بال: ضربهی خشمآلود ۲” یکی از زیباترین بازیهای این سری به حساب میآید. این بازی به طور قابل توجهی شبیه به نسخهی سادهتر “بودوکای تنکایچی ۳” است، که این امر یکی از نقاط قوت بزرگ آن است، زیرا برای آغازکنندگان “بودوکای تنکایچی ۳” خیلی پیچیده است.
متفاوت از بسیاری از بازیهای مبارزهای دیگر که تعداد زیادی شخصیت دارند، این بازی حداقل یک تکنیک منحصربفرد برای هر شخصیت ارائه میدهد که آنها را بیشتر ویژه و منحصربهفرد میسازد. به جای داستان انیمه را دوباره بیان کردن، این بازی دارای “ماموریتهای کهکشانی” است که به طور واقعی به مبارزات تکی با تمرکز بر روی شخصیتهای مختلف – از گوکو تا تاربل – میپردازد. شاید این بازی نبوده باشد که بهترین لیست را داشته باشد، اما با این حال، سرگرمی خوبی را برای شما فراهم میکند.
۱۴. دراگون بال زد: جنگجویان مافوقصوت ۲ (Dragon Ball Z: Supersonic Warriors 2)
- پلتفرم: Nintendo DS
- تاریخ انتشار: 2005
- توسعه دهنده: Cavia, Arc System Works
- ژانر: مبارزهای
“جنگجویان مافوقصوت ۲”، یک بازی متناقض است که برای ارزیابی اصولی مناسب است. این بازی که یک سال پس از انتشار “جنگجویان مافوقصوت ۱” منتشر شده است، هم به نظر میرسد پیشرفت کرده است و هم به عقب رفته است. اگرچه بخش داستانی اصلی بازی بسیار جذاب بود و تمام شخصیتهای قابلبازی در پیشزمینهای مناسب حضور داشتند، این دنباله از یک سیستم داستانی انشعابی استفاده میکند که با وجود کیفیت خود، از لحاظ محتوای داستانی مقداری پسینتر از بازی قبلی است. هر چند، سناریوهایی که “چه میشد اگر؟” مطرح میشوند، اما به اندازه بازی قبلی جذاب یا متعدد نیستند.
با این وجود، “جنگجویان مافوقصوت ۲” توانسته است گیمپلی اصلی بازی را بهبود بخشد و به گونهای اجرایی کند که به عنوان یکی از بهترین بازیهای مبارزهای بر روی DS شناخته شود. مانند اکثر دنبالهها، به فهرست شخصیتهای قابلبازی شخصیتهای جدیدی اضافه شده است و همچنین شخصیتهای پشتیبانی جدیدی نیز وارد بازی شدهاند. در حالی که از لحاظ داستانی، “جنگجویان مافوقصوت ۱” تجربهای بهتری ارائه میدهد، اما با در نظر گرفتن همهی جنبهها، دنبالهی آن بازی بهتری است.
۱۳. دراگون بال: شین بودوکای – مسیری دیگر (Dragon Ball: Shin Budokai – Another Road)
- پلتفرم: PSP
- سال انتشار: 2007
- سازنده: Dimps
- سبک: بازی مبارزهای
بسیاری از مردم فرض میکنند که مجموعه بازی “بودوکای” از سری “دراگون بال” پس از عرضهی “بودوکای ۳” به پایان رسیده است، اما این ادعا کاملاً صحیح نیست. برای این مجموعه، دنبالههایی برای PSP عرضه شده که یکی از آنها با عنوان “دراگون بال: شین بودوکای – مسیری دیگر” است.
با وجود سختافزار کمتر قدرتمند PSP نسبت به PS2، این اثر بهطور کامل با نسخهی کلاسیکی برای پلیاستیشن ۲ قابل مقایسه است و حتی از بعضی جهات فرمول را بهبود میبخشد. “مسیری دیگر” سیستم “شتاب اژدها” (Dragon Rush) را که در “بودوکای ۳” وجود داشته را حذف کرده و حرکات نهایی (Ultimates) را به سرعت بیشتری اجرا میکند. بنابراین، تمایل به رونمایی سینمایی از بازی، بر روی مبارزات تأثیر منفی نداشته است. اگرچه داستان بازی از بهترین نمونهها در مجموعهی “دراگون بال” نیست، اما دو نکته قوت بزرگ در این زمینه وجود دارد: اول اینکه با برد یا شکست در هر مبارزه، تجربهی خط داستانی متفاوتی دارید و دوم اینکه داستان اصلی با موضوع مبارزهی ترانکس آینده با ماجین بو در خط زمانی خودش برای این بازی به تصویر کشیده شده است.
۱۲. دراگون بال فیوژنس (Dragon Ball Fusions)
- پلتفرم: Nintendo 3DS
- سال انتشار: 2016
- سازنده: Ganbarion
- سبک: بازی نقشآفرینی
مفهوم “فیوژن” یا روی هم گذاشتن قدرت، در مجموعهی “دراگون بال” بسیار محبوب است، بهویژه از زمان معرفی آن در قوس داستانی هیجانانگیز مانند قوس ماجین بو. با این حال، علیرغم این محبوبیت، هیچ بازی دیگری برای کنسولهای ۳DS بهاندازهی “دراگون بال فیوژنس” بر روی این مفهوم تمرکز نکرده است.
این ایده به قدری ساده است که شگفتیآور است که چرا تاکنون اجرا نشده بود: چه اتفاقی میافتاد اگر هر کسی میتوانست با هر کس دیگری در دنیای “دراگون بال” فیوژن کند؟ پاسخی که این بازی ارائه میدهد بسیار شگفتانگیز است و تمامی جوانب بازی را تحت تأثیر قرار میدهد. یک دنیای باز بزرگ برای کاوش، مبارزات نقشآفرینی هیجانانگیز و داستانهای جذاب؟ از یک بازی مبتنی بر “دراگون بال” برای کنسولهای دستی نمیتوان بیشتر انتظار داشت.
۱۱. دراگون بال زد: کاکاروت (Dragon Ball Z: Kakarot)
- پلتفرمها: پلیاستیشن ۴ و ۵، سوییچ، ایکسباکس وان، ایکسباکس سری X و S، کامپیوتر
- سال انتشار: ۲۰۲۰
- توسعهدهنده: شرکت CyberConnect2
- سبک: نقشآفرینی، اکشن، مبارزهای
این بازی در ژانویه ۲۰۲۰ به بازار عرضه شد. احتمالاً تا این تاریخ، داستان اصلی “دراگون بال زد” در بازیهای مختلفی بارها مورد استفاده قرار گرفته و به نظر میرسد که طرفداران از آن خسته شدهاند. اما “دراگون بال زد: کاکاروت” به خوبی نشان میدهد که هنوز این مجموعه قدرت و جذابیت خود را حفظ کرده است.
این بازی یک عنوان نقشآفرینی تکنفره و داستانمحور است که سیستم مبارزهی آن به طوری که شباهتهایی به مجموعهی “زینوورس” دارد، اما سادهتر است. اما نکتهی قوت “کاکاروت” در روایت داستان آن است، به طوری که بین بازیهای ویدیویی، بهترین نماینده برای داستان “دراگون بال زد” محسوب میشود. مأموریتهای فرعی بازی نیز دارای گوناگونیهای جذاب و نکات مخفی هوشمندانهای هستند که برای طرفداران ارزش زیادی دارد. البته این بازی همچنان نقدها و اشکالاتی دارد، اما به طور کلی میتوان آن را به طرفداران مجموعه توصیه کرد.
۱۰. قهرمانان سوپر دراگون بال: ماموریت جهان (Super Dragon Ball Heroes: World Mission)
- پلتفرمها: سوییچ، کامپیوتر
- سال انتشار: ۲۰۱۹
- توسعهدهنده: استودیو Dimps
- سبک: بازی کارتی دیجیتال
در ژاپن، “قهرمانان دراگون بال” (Dragon Ball Heroes) یک بازی کارتی آرکید بسیار محبوب است که در سال ۲۰۱۰ شروع به کار کرد. با وجود کلیپهای دیوانهواری گوهان و برولی که از زمان به زمان در یوتیوب منتشر میشدند، بازیکنان غربی مجبور شدند تا تا سال ۲۰۱۹ صبر کنند تا بتوانند یک نسخهٔ رسمی و کامل از این مجموعه را تجربه کنند.
“ماموریت جهان” در دنیایی جدید واقع شده است که در آن “دراگون بال” به صورت یک انیمه وجود دارد و این انیمه الهامبخش یک بازی کارتی پرطرفدار شده است. هنگامی که جهانهای واقعی و مجازی به هم تداخل مییابند، شخصیتها باید کارتهای Z-Fighter مورد علاقه خود را جمعآوری کنند تا با مجموعهای دیوانهوار از شرورها مبارزه کنند. داستان بازی از لحاظ عمق و سطح خیلی فراگیر نیست، اما گیمپلی آن تکراری است ولی با ارائه صدها کارت برای جمعآوری، جذابیت خود را دارد. به همین دلیل این بازی به سرعت توانست در میان بازیهای پرطرفدار قرار گیرد.
۹. دراگون بال زد: سوپر بوتودن ۲ (Dragon Ball Z: Super Butoden 2)
- پلتفرمها: SNES
- سال انتشار: ۱۹۹۳
- توسعهدهنده: استودیو Tose
- سبک: بازی مبارزهای
احتمالاً این روزها ممکن است کمی کمتر جذاب به نظر برسد که به سهگانهٔ “سوپر بوتودن” بازگردیم، زیرا با گذشت زمان، بازیهای جدیدی منتشر شدهاند که میتوانستند کاری را که این مجموعه انجام میدادند، بهبود بخشند. با این حال، “دراگون بال زد: سوپر بوتودن” از لحاظ تاریخی اهمیت دارد. “سوپر بوتودن ۲” اولین بازی بود که به طور کامل وفادار به انیمه بود، حداقل از نظر عرضه و اکشن که به تصویر کشیده شده بود.
همه سه عنوان در سهگانهٔ “سوپر بوتودن” بازیهای مبارزهای دوبعدی قوی هستند و شباهتهایی به بازیهای اولیهٔ “مبارزان خیابانی” دارند، اگرچه از لحاظ کیفیت ممکن است قابلیت رقابت با بازیهای این مجموعه را در دههٔ ۹۰ نداشته باشند. اگر بخواهیم یکی از این سه بازی را بهعنوان بهترین انتخاب کنیم، احتمالاً “سوپر بوتودن ۲” است، با این حال همه آنها شباهتهای زیادی به هم دارند.
۸. دراگون بال زینوورس ۲ (Dragon Ball Xenoverse 2)
- پلتفرمها: کامپیوتر، پلیاستیشن ۴، سوییچ، ایکسباکس وان
- سال انتشار: ۲۰۱۶
- توسعهدهنده: استودیو Dimps
- سبک: بازی مبارزهای
بعد از عرضه بازیهای «بودوکای تنکایچی»، بازیهای کنسولی «دراگون بال» در برخی موارد دچار رکود شدند. عنوان «Burst Limit» با سیستم مبارزهای متمایز خود، اما محدودیت در تعداد شخصیتها مواجه بود. «Ultimate Tenkaichi» از جانبی، با تبلیغاتی که حاکی از عدم نوآوری آن بود، مواجه شد. همچنین، «Battle of Z» بهعنوان یک بازی اکشن نقشآفرینی تیمی به تصویر مبارزات فردی نشست.
در این میان، «زینوورس» در سال ۲۰۱۵ به عنوان برترین از این مجموعه معرفی شد، اما دنبالهی آن در سال ۲۰۱۶ به قدری بهبود یافت که بهراحتی میتوانست به عنوان بهترین انتخاب معرفی شود. با بازی «زینوورس ۲» که بر پایهی «دراگون بال آنلاین» توسعه یافته بود، از جذابیتهای عمیقی از جمله قابلیتهای شخصیسازی و محتوای فراوان برخوردار بود، با اینحال، این بازی ممکن بود کمی از عمق مورد نیاز برای یک کمپین ۲۰ ساعته را فراهم نکرده باشد.
۷. دراگون بال زد: افسانه (Dragon Ball Z: The Legend)
- پلتفرم: پلیاستیشن ۱، سگا ساتورن
- سال انتشار: ۱۹۹۶
- توسعهدهنده: توسه (Tose)
- سبک: بازی مبارزهای
بازی “دراگون بال زد: افسانه” که در دهه 90 میلادی عرضه شد، احتمالاً تنها نسخه قابل قبول از مجموعه بازیهای “دراگون بال” برای کنسول پلیاستیشن 1 محسوب میشود. این بازی، که توسط شرکت BEC و Tose Software توسعه یافته است، تمام داستان اصلی مربوط به “دراگون بال زد” را پوشش میدهد و بیش از 30 شخصیت قابل انتخاب را در اختیار بازیکنان قرار میدهد.
گیمپلی این بازی به طور عمده بر روی مبارزات تیمی تمرکز دارد، جایی که هر دو طرف سعی دارند با تغییر شرایط به نفع خود، پیروز شوند. با اینکه “افسانه” اساساً یک بازی مبارزهای است، اما عناصری از استراتژی نیز به آن افزوده شده است؛ به عنوان مثال، در برخی مواقع ممکن است به نفع بازیکن باشد که از مبارزه فرار کرده و به جای آن به تاکتیکهای دیگری روی آورد. از لحاظ گرافیکی، این بازی دارای اسپرایتهای دوبعدی زیبا و پسزمینههای سهبعدی چشمگیر است.
۶. دراگون بال زد: ابرجنگجویان افسانهای (Dragon Ball Z: Legendary Super Warriors)
- پلتفرم: گیمبوی کالر
- سال انتشار: 2002
- سازنده: Banpresto
- سبک: مبارزهای، بازی کارتی دیجیتالی
به نظر میرسد که بازیهای “دراگون بال” در کنسولهای دستی از انسجام بیشتری نسبت به کنسولهای خانگی برخوردارند، این امر ممکن است غیرمنتظره به نظر بیاید. احتمالاً علت این موضوع، محدودیتهای سیستمهای دستی است که سازنده برای ساخت بازی باید رویکردی نامتعارف را در نظر گرفته باشد؛ مثلاً در بازی “ابرجنگجویان افسانهای”.
نتیجه نهایی این است که بازی مبارزهای قابلاحترامی خلق شده است که مکانیزمهای نوبتی را با سیستم کارتی ترکیب کرده است. بازیکنان با تعیین کارتهای حمله، پشتیبانی و دفاع، شخصیتها را تراز میگیرند، اما هر شخصیت فقط محدود به تعداد معینی از آپگریدها در هر دور بازی است. با این وجود، بازی “ابرجنگجویان افسانهای” دارای کمپین قوی و ظرفیت زیادی برای تکرار است، حتی اگر گیمپلی آن ممکن است همه را جذب نکند.
اشاره به بازی “Dragon Ball Z: Super Saiya Densetsu” نیز از اهمیت است، زیرا این بازی ایدههای مشابهی را به ایدههای “ابرجنگجویان افسانهای” اکتشاف کرده است، به خصوص برای سوپر فمیکام.
۵. دراگون بال زد: هایپر دایمنشن (Dragon Ball Z: Hyper Dimension)
- عنوان: پلتفرم SNES
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۶
- توسعهدهنده: Tose
- سبک: مبارزه
بازنویسی: “هایپر دایمنشن” به عنوان یکی از تاثیرگذارترین و مهمترین بازیهای تاریخ، جایگاه ویژهای را در دنیای بازی “دراگون بال” دارد. با وجود اینکه “سوپر بوتودن” میتواند به عنوان یکی دیگر از بازیهای مهم این سری محسوب شود، اما “هایپر دایمنشن” با تغییرات و بهبودهایی که در آن اعمال شده، بر تمامی بازیهای قبلی اثرگذار بوده و تحتتاثیر قرار گرفته است.
این بازی با شمارش ده شخصیت قابلبازی، کلیهی قوسهای داستانی اصلی را پوشش داده است. اما جذابیت و تنوع واقعی آن در سبک بازی هر شخصیت مختلف است. هر یک از این شخصیتها با دارا بودن حرکات و استراتژیهای منحصربهفرد، بازی را برای بازیکن تجربه جدیدی میکنند. سیستم مبارزهی بازی نیز با ترکیب حرکات خاص و موقعیتهای مختلف، به انعطاف بالایی دست یافته و هنوز هم پس از گذشت سالها، جذابیت خود را حفظ کرده است.
۴. دراگون بال زد: بودوکای ۳ (Dragon Ball Z: Budokai 3)
- پلتفرم: پلیاستیشن ۲ و ۳، ایکسباکس ۳۶۰
- سال انتشار: ۲۰۰۴
- توسعهدهنده: Dimps
- سبک: مبارزهای
شرکت دیمپس به صورت چشمگیری تعداد زیادی بازی مبارزهای دوبعدی برای پلیاستیشن ۲ منتشر کرده بود، اما «بودوکای ۳» به خاطر گل سرسبدش در سال ۲۰۰۴ به محبوبیت بیشتری دست یافت. این بازی به لطف مکانیزمهای مبارزه دقیق، گرافیک سلشید و داستان گستردهای که شامل کمپین ۱۱ شخصیت مختلف بود، تبدیل به یک بازی رویایی برای طرفداران مجموعه شد.
با این حال، «بودوکای ۳» در مقایسه با سایر بازیهای مبارزهای دوبعدی، به طور متوسط ارزیابی میشود. اما در مقایسه با بازیهای مبارزهای مانند “دراگون بال” و حتی دیگر انیمهها، این بازی به عنوان یک شاهکار تلقی میشود.
۳. دراگون بال زد: بودوکای تنکایچی ۳ (Dragon Ball Z: Budokai Tenkaichi 3)
- پلتفرمها: پلیاستیشن ۲، Wii
- سال انتشار: ۲۰۰۷
- توسعهدهنده: Spike
- سبک: مبارزه
در زمان برنامهریزی این فهرست، تصمیمگیری بین اختصاص مقام بالاتر به «بودوکای تنکایچی ۳» یا «بودوکای ۳» بهطور واقعی سختترین تصمیم بود. در پایان این رقابت فوقالعاده، «بودوکای تنکایچی ۳» به عنوان برنده معرفی شد، زیرا به نظر میرسید که واقعاً یکی از بهترین عناوین عاشقانه ممکن برای این مجموعه است، حتی با اینکه سیستم مبارزهی سهبعدی آن کمتر صیقل یافته است نسبت به مکانیزمهای «بودوکای ۳».
«بودوکای تنکایچی ۳» با یکی از بیشترین فهرست مبارزان در تاریخ بازیهای مبارزهای بهعنوان برترین عنوان از زمان تولید «دراگون بال» اصلی، «دراگون بال زد»، «دراگون بال جیتی» و حتی یک سری از سناریوهای «چه میشد اگر؟» به دستاورد شایستهای دست یافت. با وجود اینکه سیستم مبارزهی بازی به اندازهی دیگر عناوین پیچیده نیست و بیشتر کمبوها بین مبارزان مشابه است، «بودوکای تنکایچی ۳» با جلوههای خاص و جذاب مبارزات، بهترین جنبههای این مجموعه را بازتاب داده است.
۲. دراگون بال زد: میراث گوکو ۲ خشم بو (Dragon Ball Z: The Legacy of Goku 2 & Buu’s Fury)
- پلتفرم: گیمبوی ادونس
- سال انتشار: ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴
- توسعهدهنده: Webfoot Technologies
- سبک: اکشن نقشآفرینی
اگر قصد داریم فهرستی از بدترین بازیهای “دراگون بال” را تدوین کنیم، “میراث گوکو ۱” احتمالاً یکی از نامزدهای قوی برای حضور در آن است، بنابراین واقعاً شگفتی است که دنباله آن، “میراث گوکو ۲” به مقام بالایی در فهرست بهترین بازیهای “دراگون بال” دست یافته است. “میراث گوکو ۲” و “خشم بو”، که به ترتیب بر روی شخصیتهای ساگای سل و ماجین بو تمرکز دارند، به خوبی روح ماجراجویی محبوب ماجین را بازتاب میدهند، روحی که در اکثر اقتباسهای مجموعه دیده نمیشود.
مجموعه “میراث گوکو”، یک مجموعه اکشن نقشآفرینی با چندین شخصیت قابل بازی، ماموریتهای فرعی، حملات قابل بازشدن و تغییرشکلهای موقت است. از این لحاظ، این مجموعه به طرفداران سریال، و همچنین افرادی که به دنبال تجربههای جذاب برای کنسولهای دستی هستند، پیشنهاد میشود. “خشم بو” که به نوعی داستان “میراث گوکو ۲” را ادامه میدهد، عناصر جدیدی مثل افزایش تواناییها و تجهیزات را به بازی اضافه میکند، اما در مقایسه با “میراث گوکو ۲”، نیاز به بهبود بیشتری دارد.
۱. دراگون بال فایترز (Dragon Ball FighterZ)
- پلتفرم: پلیاستیشن ۴ و ۵، ایکسباکس وان، سوئیچ، کامپیوتر، ایکسباکس سری X و S
- سال انتشار: ۲۰۱۸
- توسعهدهنده: Arc System Works
- سبک: مبارزهای
آیا این باور برایتان عجیب است؟ “دراگون بال فایترز” بدون شک یکی از بهترین بازیهای مبتنی بر مجموعهی آکیرا توریاما است. اگر فقط به جنبهی گیمپلی نگاه کنیم، این بازی از رقیبان خود برتری مییابد. گرافیک و سبک بصری آن به اندازهای عالی است که گاهی از انیمهی “دراگون بال سوپر” جلوهی بیشتری دارد. سیستم مبارزهی این بازی نیز به طور کامل دقیق و وفادارانه از منبع اصلی آن الهام گرفته شده است.
“فایترز” به این امکان دست یافت که “دراگون بال” را وارد دنیای بازیهای رقابتی کند، کاری که هیچ بازی قبلی از این مجموعه توانایی را به خود اختصاص نداده بود. البته بخش تکنفرهی بازی کمی بیش از حد طول میکشد، بنابراین “فایترز” اصلیاً به عنوان یک بازی چندنفره برجسته است. به طور کلی، بسته به انتظارات شما از یک بازی مبتنی بر “دراگون بال”، “بودوکای تنکایچی ۳”، “میراث گوکو ۲” و “بودوکای ۳” نیز ممکن است لذتبخش باشند.
نظرات کاربران