سبک گوتیک در نتیجهی محدودیتهای معماری قرون وسطی به وجود آمد و شکل کلیساها و قلعهها و به نوعی تمام اروپا را تغییر داد. تا قبل از این دوره، معماری جنبهی کاربردی داشت و بعد از آن به زیبایی توجه بیشتری شد.
هنر گوتیک در دوران قرون وسطی در اروپای غربی و مرکزی پدیدار شد و از قرن ۱۲ تا اواخر قرن ۱۶ میلادی ادامه یافت. این سبک پس از معماری رومانسک به وجود آمد، که در آن کلیساها با دیوارهای ضخیم، طاقهای گرد و برجهای بزرگ ساخته میشدند. اما در سبک گوتیک تمرکز بیشتر بر ارتفاع و نورپردازی است و با وجود استفاده از سنگهای سنگینوزن، کلیساهای گوتیک با برجهای بلند و طراحیهای ظریف، بهگونهای ساخته شدهاند که انگار قوانین جاذبه را به چالش میکشند.
واژه “گوتیک” توسط نویسندگان ایتالیایی دوره رنسانس برای توصیف این سبک ابداع شد. این سبک جدید معماری قرون وسطی از نظر آنها فاقد تقارن هندسی بود و در دید آنها زشت و غیرکلاسیک به نظر میرسید. آنها حتی این سبک را به قبایل گوتها نسبت دادند، کسانی که امپراطوری روم و فرهنگ کلاسیک آن را در قرن پنجم نابود کردند. این نام تا مدتها با لحنی تحقیرآمیز به کار میرفت، تا اینکه در قرن ۱۹ میلادی بازنگری مثبتی در مورد آن صورت گرفت. محققان امروزی میدانند که سبک گوتیک هیچ ارتباطی با گوتها ندارد و در واقع به معماری زیبایی و روشنایی بخشید؛ با این حال، واژه “گوتیک” همچنان به عنوان اصطلاحی استاندارد در مطالعه تاریخ هنر باقی مانده است.
ویژگیهای سبک گوتیک شامل طاق نوکتیز، پشتبند معلق (شمشیری) و قوس جناغی (دندهدار) است که به معماران این امکان را میداد تا ساختمانهایی بلندتر و مستحکمتر بسازند.
1.طاق نوکتیز
اختراع طاقهای نوکتیز (Pointed Arch) نقش کلیدی در پیشرفتهای دیگر سبک گوتیک داشت. در سبک رومانسک، طاقهای رومی یا نیمدایرهای محدودیتهایی داشتند، به ویژه در مورد خط استرس (Stress Line) که مسیر انتقال فشار از بالای طاق را نشان میدهد. در طاقهای رومی، خط استرس افقی است و فشار به اطراف طاق منتقل میشود. به همین دلیل، دیوارهای کلیساهای رومانسک باید بسیار ضخیم و پنجرهها کوچک میبودند تا بتوانند وزن سقف را تحمل کنند. اما در طاقهای نوکتیز، خط استرس عمدتاً عمودی است و فشار را به سمت پایین و ستونهای حامل هدایت میکند. این تغییر به این معنی بود که دیگر نیازی به دیوارهای ضخیم و سنگین نبود.
2.پشتبند معلق
پشتبندهای معلق یا شمعهای شمشیری (Flying Buttresses)، نقش کلیدی در پخش و انتقال وزن دیوارهای بلند به زمین و پایههای بنا داشتند، و به این ترتیب، در تحمل وزن کلی ساختمان مؤثر بودند. اما این پشتبندها نهتنها عملکرد فنی داشتند، بلکه به زیبایی بنا نیز میافزودند. قرارگیری آنها به گونهای بود که حس حرکت و پرواز را در ذهن بیننده تداعی میکرد. طراحی این پشتبندها اغلب با حکاکیها و جزئیات زیبا همراه بود که به شکوه و عظمت ساختمان میافزود.
3.قوس جناغی
در کلیساهای اولیه با سقف قوسدار، از طاقهای نیمدایرهای رومی استفاده میشد که منجر به ایجاد طاقهای گهوارهای سنگین میگردید. این طاقها باعث اعمال فشار به دیوارهای کلیسا و به سمت بیرون میشدند. قوس جناغی (Rib Vault) با انتقال وزن سقف به ستونها، این مشکل را حل کرد و امکان ساخت دیوارهای باریکتر و بلندتر را فراهم آورد. در ادامه، به جزئیات بیشتری از این ویژگیها خواهیم پرداخت.
معماری گوتیک
معماری به عنوان مهمترین هنر دوران گوتیک شناخته میشود. ویژگیهای اصلی این سبک که در بالا به آنها اشاره شد، نتیجهی تلاشهای سنگتراشان قرون وسطی بود که به دنبال یافتن راهی برای ساخت ستونهایی بودند که بتوانند وزن سنگین طاقهای سقف را در ساختمانهای بزرگ تحمل کنند. این وزن اضافی باعث فروپاشی طاقهای گهوارهای میشد، بنابراین دیوارهای حائل باید بسیار ضخیم و سنگین ساخته میشدند تا مقاومت کنند و به سمت بیرون خم نشوند. اما در سال ۱۱۲۰ میلادی، سنگتراشان با خلاقیت خود موفق به حل این مشکل شدند. آنها قوس جناغی (دندهدار) را اختراع کردند که با ترکیب قوسزنی و دندههای متقاطع، وزن سقف را به طور موثرتری تحمل میکرد. این نوآوری باعث شد که وزن طاق کاهش یابد و از خمیدگی آن جلوگیری شود.
بهطور خاص، وزن طاق سقف بر روی نقاط مشخصی (جناغها یا تیغههای طاق) متمرکز میشد. این تغییر به جای نیاز به دیوارهای ضخیم و گسترده، استفاده از چند ستون عمودی جداگانه را ممکن ساخت که به عنوان پشتیبان این تیغهها عمل میکردند. این ترکیب تیغهها و ستونها، نقش دیوارهای ضخیم را در تحمل وزن بنا کاهش داد و این امکان را فراهم کرد تا دیوارها باریکتر شوند و حتی پنجرههای بزرگتری در آنها تعبیه گردد. رانش بیرونی طاقهای جناغی نیز به کمک پشتبندهای معلق مهار میشد. این پشتبندها که بر روی سطح بیرونی شبستان تکیه داشتند، فشار طاق به سمت بیرون را کنترل میکردند. این ویژگیهای معماری گوتیک به معماران این امکان را داد تا ساختمانهایی بلندتر و بزرگتر با دیوارهای باریکتر نسبت به دوران رمانسک بسازند که به نظر میرسید به سمت آسمان اوج گرفتهاند.
دورههای معماری گوتیک
معماری گوتیک را میتوان به سه مرحله اصلی تقسیم کرد: گوتیک آغازین، پیشرفته، و پسین.
1.گوتیک آغازین
مرحلهی نخست معماری گوتیک، یعنی گوتیک آغازین (Early Gothic)، از سال ۱۱۲۰ آغاز شد و تا سال ۱۲۰۰ میلادی ادامه یافت. تمامی ویژگیهای کلیدی این سبک که پیشتر به آنها اشاره شد، در قالب یک سبک منسجم ترکیب شدند و برای اولین بار در ناحیه ایل-دو-فرانس (Île-de-France) به کار گرفته شدند؛ زیرا جمعیت شهری این منطقه به اندازه کافی ثروتمند بود تا بتواند کلیساهای بزرگ گوتیک را بنا کند. کلیسای سنت دنیس یا سن-دنی در پاریس، اولین کلیسای گوتیک محسوب میشود که هنوز هم پابرجاست و قدمت آن به سال ۱۱۴۰ بازمیگردد. به زودی، ساختارهای مشابه این کلیسا برای ساخت کلیسای نوتردام و کلیسای جامع لائون (Laon Cathedral) نیز مورد استفاده قرار گرفتند. در این مرحله، ۴ سطح افقی مجزا برای طراحی داخلی کلیساها تعیین شد و ستونها و طاقهایی که برای حمایت از این طبقات به کار میرفتند، اشکال هندسی تکراری و قدرتمندی را در نمای داخلی ساختمانها خلق میکردند.
آذین توری و پنجرههای رنگارنگ بهتدریج در این دوره رایج شدند. در کلیساهای گوتیک آغازین فرانسوی، نمای شرقی ساختمان معمولاً به برآمدگیهای دیوار ختم میشد؛ اما نمای غربی بهمراتب برجستهتر بود. این بخش با پنجرههای متعدد، طاقهای نوکتیز، و دربهای بزرگ و باشکوه تزئین میشد و دو برج بزرگ را در برمیگرفت. برای بخشهای جانبی نمای بیرونی کلیسا، از چندین ردیف ستون و پشتبند معلق استفاده میشد که گاهی پیچیدگی و ابهام زیادی ایجاد میکرد. این شکل اولیهی معماری گوتیک در نهایت به کشورهایی مانند آلمان، ایتالیا، انگلستان، اسپانیا و پرتغال نیز راه یافت.
گوتیک آغازین در انگلستان ویژگیهای خاص خود را داشت. کلیسای جامع سالزبری (Salisbury Cathedral) یکی از اولین نمونههای این سبک در انگلستان محسوب میشود. بهجز برج و منار آن که در دورههای بعدی گوتیک ساخته شد، این کلیسا کاملاً به سبک گوتیک آغازین انگلیسی بنا شده است. اولین نمونهی کامل این سبک را میتوان در شبستان و محل سرایندگان کلیسای جامع لینکلن (Lincoln Cathedral) مشاهده کرد. کلیساهای گوتیک انگلیسی دارای دیوارهای سنگینتر و ضخیمتری نسبت به نمونههای فرانسوی بودند که از لحاظ ضخامت، تفاوت چندانی با دیوارهای عریض رمانسک نداشتند. برجستهکاریهای تکراری در حاشیهی طاقها، پنجرههای بلند نوکتیز، و توجه کمتر به ارتفاع، از دیگر ویژگیهای بارز سبک گوتیک ابتدایی در انگلستان بود.
2.گوتیک پیشرفته
در مرحلهی دوم تکامل معماری گوتیک، یعنی گوتیک پیشرفته (High Gothic)، این سبک به دو زیرمجموعهی ریونانت (Rayonnant) و گوتیک تزئینیافته یا مزین (Decorated Gothic) تقسیم شد و دکوراسیونهای هندسی پیچیده در آن بیشتر مورد توجه قرار گرفت. در دورهی ریونانت در گوتیک فرانسوی، تغییرات مهمی در معماری گوتیک به وقوع پیوست. پیش از سال ۱۲۵۰ میلادی، تمرکز معماران این سبک عمدتاً بر روی توزیع متوازن قطعات سنگ و حل مشکلات فنی مرتبط با ارتفاع بلند ساختمانها، بهویژه در فرانسه، بود. اما پس از این تاریخ، توجه آنها بیشتر به جلوههای بصری و دکوراسیون معطوف شد، که شامل افزودن برجستگیهای کوچک به پشتبندها، گچبریها و بهویژه تزئینات پنجرهها میشد.
یکی از شاخصترین دستاوردهای سبک ریونانت، پنجرهی گل رز است که این پنجرهی مدور را اغلب برای زیباسازی نمای غربی کلیساها به کار میبردند. استفاده از پنجرههای بزرگتر و باریکتر شدن ستونهای عمودی از دیگر ویژگیهای این سبک محسوب میشود. همچنین در این دوره، تمایل بیشتری به استفاده از رنگهای ملایمتر در پنجرههای شیشهای رنگی وجود داشت تا نور بیشتری به داخل کلیسا بتابد و طرحها و نقشها بهتر دیده شوند. از نمونههای برجستهی سبک ریونانت میتوان به کلیسای شارتر (Chartres Cathedral)، شبستان کلیسای آمیان (Amiens Cathedral)، رنس (Reims) و بووه (Beauvais) اشاره کرد.
سبک گوتیک تزئینیافته که در گوتیک انگلیسی رواج داشت، به استفاده از آذینهای سنگی پرجزئیات برای پنجرهها شناخته میشد. در این دوره، پنجرههای عریض و بلند جایگزین پنجرههای باریک و بلند نوکتیز دوران پیشین شدند. این پنجرهها به وسیلهی آذینها به ۲ تا ۸ بخش اصلی تقسیم میشدند و هر بخش به صورت جداگانه به قسمتهای کوچکتری تقسیم میگردید. ابتدا این آذینها و میلهها بر اساس طرحهای گلهای سه و چهار گلبرگی، طاقها و شکل دایرهای پنجره قرار میگرفتند و الگویی مشبک را تشکیل میدادند. اما بعدها، طراحیها به سمت منحنیهایی شبیه به حرف S گرایش پیدا کرد که حالتی شبیه به شعلهی آتش را تداعی میکرد. بخشهایی از خانقاه کلیسای وستمینستر و همچنین شبستان و نمای غربی یورک مینستر (York Minster) در انگلستان به این سبک ساخته شدهاند.
3.گوتیک پسین
در سال ۱۲۸۰ میلادی، سبک ریونانت در فرانسه به تحولاتی رسید و به سبک جدیدی به نام گوتیک شعلهسان (Flamboyant Gothic) تبدیل شد. این سبک که حتی از دوران پیشین نیز پرآذینتر بود، تا حدود سال ۱۵۰۰ میلادی ادامه یافت. در انگلستان، سبک گوتیک عمودی یا قائم (Perpendicular style) به توسعه و رواج خود ادامه داد و از سال ۱۳۷۵ تا ۱۵۰۰ میلادی در معماری این کشور مورد استفاده قرار گرفت. در گوتیک شعلهسان، فضای دیوارها به حداقل رسیده و عمدتاً به حمایت از وزن ستونها اختصاص یافت تا فضای بیشتری برای پنجرهها و تزئینات فراهم شود. استفاده گسترده از برجستگیهای کوچک روی پشتبند و جزئیات دیگری مانند تیغههای فرعی در طاقها، الگویی ستارهای شکل را به نمایش میگذاشت و به پیچیدگی و زیبایی آن میافزود.
در دوران گوتیک پسین، توجه بیشتری به ساختمانهای سکولار و غیرمذهبی معطوف شد، به طوری که خصوصیات گوتیک شعلهسان در بسیاری از ساختمانهای شهرداری و خانههای مسکونی نیز مشاهده میشود. در این دوره، تعداد کلیساهایی که کاملاً به سبک گوتیک شعلهسان ساخته شده بودند، محدود بود. نمونههای بارز این سبک شامل کلیسای روآن (Rouen Cathedral) در فرانسه با برج باتر (Butter Tower) و برج شمالی کلیسای شارتر میباشند. گوتیک شعلهسان با تزئینات و پیچیدگیهای زیاد خود، به تدریج راه را برای ظهور الگوهای رنسانس فرانسه در قرن ۱۶ هموار کرد که به احیای شیوههای کلاسیک پرداخته و به تغییرات جدید معماری پرداخت.
مشخصات سبک گوتیک عمودی
یکی از ویژگیهای برجسته سبک گوتیک عمودی در انگلیس، استفادهی فراوان از خطوط عمودی در آذین پنجرهها و افزایش اندازهی پنجرهها بود. در این سبک، به جای استفاده از سطوح متعدد در داخل کلیسا، از یک فضای واحد و عمودی بهره گرفته میشد. همچنین، طاقهای نوکتیز رایج در معماری گوتیک به تدریج با طاقهای بادبزنی جایگزین شدند. در طاقهای بادبزنی، تیغههای طاق انحنای یکنواختی دارند و در فواصل منظم از یکدیگر قرار گرفتهاند، به طوری که به شکل بادبزن به نظر میرسند. از نمونههای برجسته سبک گوتیک عمودی میتوان به کلیسای جامع گلاستر (Gloucester Cathedral) و کلیسای کالج کینگ (King’s College Chapel) در دانشگاه کمبریج اشاره کرد.
سبک گوتیک در مجسمهسازی
مجسمهسازی در سبک گوتیک ارتباط نزدیکی با معماری این دوره داشت و عمدتاً برای تزئین نمای بیرونی کلیساها و دیگر بناهای مذهبی به کار میرفت. در مراحل ابتدایی گوتیک، مجسمهها اغلب شامل تندیسهای سنگی از قدیسان بودند که به زیباسازی سردر کلیساها در فرانسه و دیگر کشورها کمک میکردند. این مجسمهها با حفظ شکوه و منزلت سبکهای قبلی، در قرنهای ۱۲ و ۱۳ میلادی به تدریج به حالتی طبیعیتر تبدیل شدند و هر کدام با ویژگیهای خاص صورت، لباس و ژستهای طبیعی خود ظاهر شدند. پیکرتراشیهای دکور کلیسای رنس نمونهای خوب از این روند هستند. همچنین، در این دوره توجه بیشتری به اشکال طبیعی مانند گیاهان معطوف شد و طراحیهای دقیق و واقعگرایانه برگهای درختان که بر روی سرستونهای کلیساها حکاکی شده بودند، نشاندهندهی این تغییر است.
مجسمههای یادبود در دورهی گوتیک پیشرفته و پسین به طور فزایندهای مورد استفاده قرار گرفتند و معمولاً در طاقچههای مخصوص به خودشان قرار میگرفتند. در قرن ۱۴ میلادی، تندیسهای گوتیک با جزئیات بیشتری آراسته شدند و زیبایی آنها که به نظر مصنوعی میرسید، در نقاشی، مجسمهسازی و تذهیب کتابها در سراسر اروپا شناخته شد و به نام سبک گوتیک بینالمللی شهرت پیدا کرد. در همین دوره، گرایش مخالف به نام رئالیسم نیز به وجود آمد و در تندیسهای مقبرههای فرانسوی و آثار هنرمندانی مانند کلاوس اسلاتر (Claus Sluter) مشاهده شد. در ایتالیا، پیکرتراشی گوتیک در قرنهای ۱۴ و ۱۵ به سبک رنسانس که تکنیکیتر بود، تکامل یافت، در حالی که در اروپای شمالی کمی بیشتر دوام آورد.
سبک گوتیک در نقاشی
نقاشی گوتیک نیز همانند مجسمهسازی، دستخوش تحولاتی شد که نقاشیهای ساده و رسمی را به آثار طبیعیتر و پویاتر تبدیل کرد. در قرن ۱۴ میلادی، تابلوهای نقاشی بزرگتری رایج شدند که اغلب برای تزئین قابهای پشت محراب به کار میرفتند. این نقاشیها معمولاً صحنههایی از انجیل عهد جدید، به ویژه مصائب مسیح و مریم مقدس، را به تصویر میکشیدند. در این آثار، توجه زیادی به ظریفکاری، دقت بالا، خطوط منحنی و تزئینات مجلل میشد و معمولاً از رنگ طلایی به عنوان پسزمینه استفاده میکردند. نقاشان در این دوره تلاشهای بسیاری برای ایجاد ژرفانمایی در آثارشان انجام دادند که این تلاشها در نهایت به مهارت کامل در این زمینه در دورهی رنسانس ایتالیا منجر شد.
در دوره گوتیک پسین، یعنی قرنهای ۱۴ و ۱۵ میلادی، موضوعات غیرمذهبی مانند صحنههای شکار و رویدادهای تاریخی نیز در نقاشیها رواج یافتند. مصورسازی نسخههای خطی که در دورهی گوتیک بسیار رایج بود، در قرن ۱۴ در فرانسه به اوج خود رسید و شامل موضوعات مذهبی و غیرمذهبی میشد. یکی از مشهورترین و برجستهترین نمونههای گوتیک بینالمللی، تصویرسازی تقویم کتاب مصور «ساعات خوش دوک دوبری» (Très Riches Heures du duc de Berry) اثر برادران لمبورگ (Limbourg brothers) است. در نیمهی دوم قرن ۱۵، مصورسازی نسخههای خطی به تدریج جای خود را به تصاویر چاپی داد. تابلوها و نقاشیهای دیواری نیز طی قرن ۱۴ و ۱۵ به تدریج به سبک رنسانس در ایتالیا نزدیک شدند، اما بسیاری از ویژگیهای گوتیک تا اوایل قرن ۱۶ در آلمان، فلاندر و دیگر مناطق اروپای شمالی همچنان پابرجا ماندند.
نمونههایی برجسته از کلیساهای سبک گوتیک
در کشورهای اروپایی، میتوان ساختمانهای زیادی را یافت که بین قرون ۱۲ تا ۱۶ میلادی به سبک گوتیک ساخته شدهاند. در ادامه با ۹ مورد از بهترین آنها آشنا میشوید.
1.کلیسای سن-دنی، فرانسه
کلیسای سن-دنی به عنوان اولین کلیسای ساخته شده به سبک گوتیک شناخته میشود و مقبرهی اکثر پادشاهان فرانسه (به جز ۳ نفر از آنها) در این مکان قرار دارد. ابوت سوژه (Abbot Suger)، که از سبک تیره و زمخت رمانسک دورهی خود ناراضی بود، در سال ۱۱۳۷ فرمان بازسازی کلیسای سن-دنی را صادر کرد. هدف او این بود که کلیسای جدید با هارمونی، تناسب هندسی و نور فراوان، رو به سوی آسمان داشته باشد. پس از قرنها زندگی تحت سایهی تأثیرات روم و تلاش برای تقلید از شاهکارهای امپراطوری روم، اروپای غربی سرانجام به سبکی جدید و شگفتانگیز دست یافت.
2.کلیسای شارتر، فرانسه
کلیسای شارتر که در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است، از قرن ۱۳ میلادی تاکنون تقریباً بدون تغییر باقی مانده است. این کلیسا به خوبی حفظ و نگهداری شده و تقریباً تمامی پنجرههای رنگی آن همچنان سالم هستند. قدیمیترین بخشهای این بنا شامل سردابه و دروازهی غربی است که از کلیسای رمانسکی باقی ماندهاند. بیشتر قسمتهای کلیسای رمانسکی در آتشسوزی سال ۱۱۹۴ نابود شد و کلیسای کنونی بر روی خرابههای آن بنا گردید.
3.سانتا ماریا دل فیوره، ایتالیا
سانتا ماریا دل فیوره، که بیشتر با نام دومو (Duomo) شناخته میشود، در شهر فلورانس ایتالیا قرار دارد. ساخت این کلیسا در سال ۱۲۹۶ میلادی به سبک گوتیک آغاز شد و در سال ۱۴۳۶ به پایان رسید. شهرت اصلی این بنا به خاطر گنبد شگفتانگیز رنسانس آن است که توسط فیلیپو برونلسکی (Filippo Brunelleschi) طراحی شده است. نمای رنگارنگی که امروز مشاهده میکنید، در سال ۱۸۸۷ به سبک نئوگوتیک اضافه شده است.
4.وستمینستر ابی، انگلستان
وستمینستر ابی به دستور «هنری سوم» در سال ۱۲۴۵ میلادی ساخته شد و به عنوان محل دفن او در نظر گرفته شد. این کلیسای گوتیک که در لندن واقع شده است، امروزه محل تاجگذاری پادشاهان انگلیس و برگزاری مراسم عروسی خاندان سلطنتی است. مراسم ازدواج شاهزاده ویلیام و کیت میدلتون نیز در همین مکان برگزار شد.
5.کلیسای جامع آمیان، فرانسه
کلیسای جامع آمیان (Amiens Cathedral)، که در قرن ۱۳ میلادی ساخته شده، یکی از برجستهترین نمونههای معماری گوتیک است. این بنا با ارتفاع داخلی حدود ۴۲ متر، به عنوان بلندترین کلیسای گوتیک در فرانسه شناخته میشود.
6.کلیسای جامع رنس، فرانسه
کلیسای جامع رنس (Notre-Dame de Reims) در قرن ۱۳ میلادی در فرانسه ساخته شد و جایگزین کلیسایی قدیمیتر گردید که قدمتش به سال ۴۰۰ میلادی بازمیگشت. این کلیسا محل برگزاری مراسم تاجگذاری پادشاهان فرانسه بود.
7.کلیسای جامع کنتربری، انگلستان
کلیسای جامع کنتربری (Canterbury Cathedral) شاید از طریق مجموعه داستانهای «حکایتهای کنتربری» نوشته جفری چاوسر به گوشتان خورده باشد. این کلیسا همان جایی است که توماس بکت، اسقف اعظم کنتربری، در آن به قتل رسید. اگرچه بخشهای کوچکی از کلیسای قدیمی به سبک رمانسک باقی مانده، اما در برابر معماری گوتیک باشکوهی که پس از بازسازی به وجود آمد، چندان به چشم نمیآیند.
8.کلیسای جامع میلان، ایتالیا
کلیسای جامع میلان، به عنوان بزرگترین کلیسای ایتالیا شناخته میشود و ساخت آن نزدیک به ۶۰۰ سال به طول انجامید! برخلاف اکثر کلیساهای گوتیک که دارای دو برج در جلوی ساختمان هستند، نمای کلیسای جامع میلان از نیمرخ متفاوت است و دارای برجستگیهای کوچک متعددی بر روی پشتبند خود است.
9.کلیسای نوتردام، فرانسه
هیچ فهرستی از بهترین کلیساهای گوتیک بدون اشاره به کلیسای نوتردام در پاریس کامل نخواهد بود. این کلیسا یکی از نخستین بناهایی بود که از پشتبند معلق استفاده کرد تا بتواند وزن سنگین ساختمان را تحمل کند.
اگر می خواهید دربارهی سبک معماری رومانسک بیشتر بدانید با ما همراه باشید.
نظرات کاربران