بدون شک تا به امروز شما با افرادی آشنا شدهاید که به نظر میرسد در طی یک شب راهی صد ساله را پیمودهاند؛ دوستانی که در مدت زمان کوتاهی از وضعیت مالی معمولی به ثروت و رفاهی بینظیر دست یافتهاند و روز به روز دارند سرمایه خود را افزایش میدهند. بدون شک اولین سؤالی که به ذهن شما و خودتان میرسد این است که “چگونه این افراد این کار را انجام دادهاند؟”. چگونه امکان دارد که فردی که تا چند وقت پیش در وضعیت مالی عادی قرار داشته است، به این سطح از درآمد و رفاه دست یابد؟
بدون توجه به پاسخی که شنیده میشود، به احتمال زیاد شما این تحول چشمگیر در وضعیت مالی فرد ثروتمند را (در بهترین حالت) به شانس خوب او نسبت میدهید. البته تا حدی درست است؛ زیرا در جامعهای که در آن زندگی میکنیم، تعداد زیادی از افراد بدون هیچ تلاش و تنها به دلایلی غیرمنطقی به ثروت فراوان میرسند. این تعداد بیشتر از آن است که همگی به این نتیجه برسیم که هیچ راه صحیحی برای کسب ثروت وجود ندارد و برای رسیدن به ثروت، باید شانس یا رابطه داشت.
اما حقیقت این است که در یک جامعه عادلانه و استاندارد، روشهای قانونی برای رسیدن به ثروت وجود دارد! در این مقاله با استفاده از یادداشتی از دیوید او (David O) که به تازگی در وبسایت مدیوم منتشر شده است، برخی از این روشها را مرور خواهیم کرد. نکته کلی این مقاله این است که ثروتمند شدن همیشه به شانس مرتبط نیست و اغلب میتواند دلایل منطقیتری داشته باشد (با این وجود تأکید میشود که در یک جامعه سالم!).
یکی از عواملی که در کسب ثروت تأثیر قابل توجهای دارد و بسیاری از افراد به آن توجه نمیکنند، “محیط” است. محیط کاری و افرادی که با آنها در ارتباط هستید، به شدت نوع و مقدار درآمدی را که به دست خواهید آورد، تعیین میکنند. برخی از افراد به سرعت ثروتمند میشوند زیرا در محیطی فعالیت میکنند که میلیونها دلار پول به راحتی در آن جریان دارد. البته این تنها یکی از عوامل است و عوامل دیگری نیز در این مسئله دخیل هستند. در ادامه، چهار عاملی را بررسی خواهید کرد که میتوانند دیدگاه اقتصادی شما را تغییر دهند و به شما در کسب ثروت کمک کنند.
همنشین بزرگان باشید
یکی از دوستان ما با تجربه به من میگفت که اگر یک جوان حدوداً بیست یا سی ساله را در کسب و کار خود بسیار موفق ببینید، نگاهی به دوستان و همنشینان او بیندازید. افراد موفق معمولاً با “همنشینان بزرگان” همراهند. البته بدون شک این افراد نیز دوستان عادی دیگری دارند که با آنها وقت میگذرانند؛ اما در مواقع مهم و حساس، به حرف افرادی گوش میدهند که از آنها پیشتر در راه موفقیت قرار دارند و تجربههای بیشتری دارند.
شاید به خودتان فکر کنید که همنشینی با بزرگان یعنی چه؟ و اصلاً کسانی که به عنوان بزرگان اشاره میشود، دقیقاً چه کسانی هستند؟
هر جایی و در هر شرایطی که باشید، همیشه افرادی وجود دارند که از شما چند قدم جلوتر قرار دارند. چیزی که برای شما مانند رویا به نظر میرسد، برای آنها تجربه معمولی است و آنچه که شما در مورد آن فکر میکنید، آنها آن را سالها پیش پشت سر گذاشتهاند. همنشینی با این افراد در بدترین حالت، حداقل چهار نتیجه مثبت را به همراه دارد:
- شکستن تابوهای ذهنی
این اقدام باعث میشود که سرمایهای که به نظر شما بزرگ و دستنیافتنی است، در نگاه شما به شکل کوچکتری ظاهر شود. این خود یک عامل مهم است که به هیچ وجه نباید آن را نادیده بگیرید.
- آشنایی با منابع و روشهای کارآمد
همنشینی با این افراد به شما کمک میکند تا با منابع و روشهایی که آنها برای کسب ثروت استفاده کردهاند، آشنا شوید.
- دیدگاه جامعتر به زندگی
علاوه بر منابع و روشها، یک نکته ارزشمند دیگر نیز وجود دارد که با همنشینی با افراد ثروتمند آن را درک خواهید کرد و آن، دیدگاه آنها نسبت به زندگی است. این نکته حتی مهمتر از مورد قبلی است؛ زیرا رسیدن به این دیدگاه سالها زمان و تجربههای فراوانی را میطلبد. آشنایی با اینکه یک فرد ثروتمند چگونه به دنیا نگاه میکند و چه نظری نسبت به زندگی و جهان هستی دارد، به شما در تغییر نگرش سنتی و دستیابی به ثروت بسیار کمک خواهد کرد.
- توسعه ارتباطات
به دلیل همنشینی با افراد ثروتمند، شما میتوانید از ارتباطاتی که آنها در طول سالها برقرار کردهاند، بهرهبرداری کنید. بدون شک، افراد ثروتمند هم از اصل “همنشینی با بزرگان” استفاده میکنند و دوستان و آشنایانی با جایگاه بالاتر از خود دارند. به این ترتیب، شاهد تغییر در نوع ارتباطات
شما خواهید بود و وارد سطحی جدید خواهید شد. در غیر این صورت، باید تمام این اطلاعات را به تنهایی بدست آورید و تمام این مسیر را به تنهایی و با آزمون و خطا طی کنید.
به همین دلیل میگوییم با استفاده از تجربه ثروتمندان دیگر، میتوانید به سرعت به قله موفقیت برسید.
معاملاتی معدود با سود کلان داشته باشید
بهطور کلی، دو مدل تجاری برای کسب سود و فروش وجود دارد. مدل اول، شامل فروش تعداد زیادی کالا یا خدمات با درصد سود کم است، در حالی که مدل دوم، تمرکز بر فروش تعداد محدودی کالا با درصد سود بالا است.
این امر به نوع کسبوکار شما و شغلی که در آن مشغول هستید، مرتبط است. همواره، برخی از بازارها سود بیشتری نسبت به دیگر بازارها دارند و به طور معمول “پول درشت” در آنها جابهجا میشود. به عنوان مثال، “بازار مسکن” یکی از این بازارهاست که یک معامله در آن میتواند به اندازه فروش صدها محصول یا خدمت سودمند باشد.
اگر هدف شما ثروتمندشدن است، بدیهی است که فعالیت در این نوع کسبوکارها به نفع شماست. با این حال، نباید نقش مهارت و تخصص را نادیده بگیرید. هر کسی در یک زمینه خاص تخصص و تجربه دارد و ورود شما به یک حوزه که مهارت مورد نیاز را ندارید، ممکن است به ضرر شما باشد. اگر در ابتدای مسیر خود هستید و در حال برنامهریزی برای آینده شغلی خود، میتوانید این فاکتور را در نظر بگیرید و زمان و انرژی خود را صرف کسب مهارتهای مورد نیاز در یک زمینهی که سود بیشتری دارد، کنید.
اما این معنی را ندارد که نمیتوانید از مدل اول نیز برای رسیدن به ثروت استفاده کنید. تفاوت آنها فقط در این است که در مدل اول، شما باید تعداد بیشتری کالا را به فروش برسانید یا تعداد بیشتری معامله انجام دهید. فرض کنید هر فروش شما به شما یک دلار سود میدهد. برای رسیدن به سود یک میلیون دلار، شما باید یک میلیون واحد از محصول خود را به فروش برسانید. بنابراین، روی محصول یا خدماتی تمرکز کنید که تقاضای بالا و خریداری مکرر دارند.
مسیر هموارتر را انتخاب کنید
یکی از نکاتی که رِی دالیو، میلیاردر و سرمایهگذار مشهور آمریکایی به آن اشاره کرده است، این است که هر کارآفرین باید درباره آن فکر کند. او درباره راهی که برای رسیدن به ثروت به کار برده، صحبت میکند. در واقع، در جامعهی ثروتمندان، کسانی که شیوهای منحصربهفرد یا نوآورانه را انتخاب کردهاند، بسیار کم هستند. ما اغلب تصور میکنیم که ثروتمند شدن و موفقیت، نتیجهی راهاندازی یک کسبوکار جدید و نوآورانه است که به طور ناگهانی موفقیت بزرگی داشته و صاحبانش را به میلیاردرها تبدیل میکند. اما حقیقت این است که همهی ثروتمندان مثل جف بزوس، بیل گیتس و ایلان ماسک نیستند. راه رسیدن به ثروت، صرفاً طی کردن یک مسیر مشابه با این افراد نیست.
در واقع، تعداد زیادی ثروتمند وجود دارند که روشهای معمول و کمخطر را برای رسیدن به موفقیت انتخاب میکنند. انتخاب روشهای خاص و منحصربهفرد، به معنای پذیرفتن یک ریسک بزرگ است. این ریسک ممکن است جواب دهد و این افراد را در مدت زمان کوتاهی به میلیاردرها تبدیل کند، اما هیچ تضمینی برای موفقیت در این روشها وجود ندارد و ممکن است در نهایت با شکست مواجه شوند. در عوض، راههای معمول و آسانتری برای کسب ثروت وجود دارد که با اطمینان بیشتری قابل پیشبینی هستند.
بسیاری از افراد اشتباه میکنند که در کسب و کاری مهارت پیدا میکنند که در طولانیمدت سودآوری چندانی ندارد. با وجود تجربههای ناموفقی که دیگران در این زمینه داشتهاند، آنها همچنان به دلایل مختلف این اشتباه را تکرار میکنند. یکی از این دلایل این است که آنها فکر میکنند قادرند هر کاری را انجام دهند و بهترین هستند. اما اگر به طور منطقی فکر کنیم، چرا باید توانایی داشته باشیم کاری را که تعداد زیادی از افراد در آن شکست خوردهاند، با موفقیت انجام دهیم؟
این سؤال به هیچ وجه یک تکذیب نیست. یعنی ما نمیگوییم که شما نمیتوانید چنین کاری را انجام دهید؛ بلکه هدفمان این است که واقعاً در مورد پاسخ آن فکر کنید. آیا توانایی خاصی در شما وجود دارد که شما را به یک فرد پیشرو و نوآور تبدیل کند؟ یا آیا این احساس فقط به دلیل رقابت فشرده در جامعهی امروزی و بیشتر از همه از طریق شبکههای اجتماعی در شما بهوجود آمده است؟ اگر پاسخ شما به سؤال اول مثبت است، به شما تبریک میگوییم؛ اما اگر احساس میکنید پاسخ مثبت را باید به سؤال دوم بدهید، پیشنهاد میکنیم تصمیمگیری را بر اساس منطق و دلایل موضوعی انجام دهید.
باید به یاد داشت که پیشگامان راه را برای دیگران هموارتر میکنند؛ اما افرادی که به سرعت ثروتمند میشوند، مسیری را طی میکنند که قبلاً هموار شده است. سعی برای اختراع مجدد چرخ زمان بسیاری را میطلبد.
بنابراین، افرادی که به سرعت ثروتمند میشوند، در کاری مهارت پیدا میکنند که در گذشته تعداد زیادی را به ثروت رسانده است؛ نه تنها یک یا دو نفر، بلکه صدها و هزاران نفر.
شبیه به یک میلیاردر برنامهریزی کنید
در پایان این مقاله، میخواهیم به چند روش بررسی شده بپردازیم که میتوانند شما را به لقب “میلیاردر” برسانند. واقعیت را بخواهید، میلیاردرها همان مسیری را طی میکنند که افراد ثروتمند معمولی قبل از آن رفتهاند؛ با این تفاوت که باید فشارهای بیشتری را تحمل کنید.
به نظر من، یکی از راههای احتمالی برای رسیدن به میلیاردری، راهاندازی یک استارتاپ موفق با بودجه کمتر است. اولین قدم برای راهاندازی یک استارتاپ موفق، داشتن ایدهای نوآورانه و کارآمد است.
مرحله بعدی، جذب سرمایهگذار است. یافتن سرمایهگذار برای بسیاری از کارآفرینان چالشی است، اما ارتباط با افراد ثروتمند و بزرگ میتواند به شما کمک کند. اگر دوستان و همکارانی با ثروت دارید، یافتن سرمایهگذار از طریق آنها آسانتر خواهد بود.
بعد از این مراحل، باید استارتاپ خود را معرفی کرده و شهرتی برای آن بوجود آورید. این مرحله بسیار مهم است، زیرا شهرت به شما کمک میکند سرمایه بیشتری جذب کنید. با داشتن شهرت، شما نیازی به اثبات خود در برابر سرمایهگذاران ندارید، بلکه سرمایهگذاران به دنبال شما خواهند بود و با اشتیاق رشد و توسعه استارتاپتان را پیگیری میکنند.
مهم است که کسبوکارتان به مرحلهای برسد که بتواند هزینههای خود را مدیریت کند. بهعبارت دیگر، استارتاپ شما باید بهصورت مستقل و بدون وابستگی به شخص یا عامل بیرونی به کار خود ادامه دهد. این مرحله به عنوان “مقیاسپذیری” شناخته میشود.
البته، این بدان معنا نیست که دیگر به هیچ وجه به سرمایه سرمایهگذاران نیاز ندارید. در نهایت، برای گسترش کسبوکارتان به سرمایه بیشتر نیاز خواهید داشت؛ اما مهم این است که سرمایه براساس موفقیتی که قبلاً داشتهاید، به شما میرسد و نیازی نیست به دنبال سرمایهگذار بگردید. این همه به دلیل اطمینان سرمایهگذاران از آینده موفقیت استارتاپ شماست.
معمولاً آخرین اقدام میلیاردرها، عرضه عمومی سهام است. انتخاب زمان مناسب برای عرضه عمومی سهام بسیار مهم است. شما باید سهام خود را در زمانی عرضه کنید که به موفقیت لازم رسیده باشید و دارای داستانی برای گفتن باشید. مشکل بسیاری از شرکتها این است که قبل از بهدست آوردن سودآوری، عرضه عمومی سهام را انجام میدهند؛ در حالی که زمانبندی درست عامل اصلی موفقیت در عرضه عمومی سهام است.
اگر زمان مناسبی را برای عرضه عمومی سهام انتخاب نکنید، ممکن است با شکست مواجه شوید؛ و اگر زمانبندی درست را رعایت کنید، احتمالاً به یکی از میلیاردرهای آینده تبدیل خواهید شد. بنابراین هر زمان که احساس کردید استارتاپتان به موفقیت لازم دست
یافته است، میتوانید سهام آن را در بازارهایی مانند بورس عرضه کنید تا سرمایه بیشتری جذب کنید.
جمعبندی
شاید پس از خواندن این مقاله، تنها چیزی که به ذهنتان میرسد این است که “چقدر خوب است”. ما میدانیم که گفتن این حرفها آسان است، اما عملیسازی آنها در عمل چالشبرانگیز است. علاوه بر این، مدیریت یک کسبوکار در شرایط فعلی کشورمان که با تحریمهای بینالمللی، فساد داخلی و سیاستهای ناپایدار اقتصادی روبروست، کار را دوچندان سخت میکند. با این حال، ناامیدی راهحلی برای حل مشکل نیست.
تمام روشهایی که ذکر شدهاند، در شرایط استاندارد میتوانند شما را به فردی ثروتمند تبدیل کنند یا حداقل دیدگاه جدیدی به شما ارائه دهند تا به اموری فکر کنید که پیشتر به آنها فکر نمیکردید. البته باید توجه داشت که تمام راههای کسب ثروت در این چهار مورد خلاصه نمیشود و بدون شک راههای دیگری نیز وجود دارند که در این مقاله به آنها اشاره نشده است.
با این حال، اگر بخواهیم نکات اصلی این مقاله را درباره ثروتمندشدن بهطور خلاصه بررسی کنیم، به این نتیجه میرسیم:
- بهرهبرداری از تجربه و دانش افراد ثروتمند دیگر و ایجاد روابط موثر با آنها.
- بهبود محیط کار و زندگی شخصی.
- پیروی از الگوهای ثابت و موثر برای رسیدن به ثروت.
- کسب مهارتهای مورد نیاز در کسبوکارهای سودآور.
- تلاش برای تبدیل ایدههای ابتدایی به استارتاپهای موفق.
نظرات کاربران