چهارمین فصل از سریال «کارآگاه حقیقی» تاکنون با عنوان «کارآگاه حقیقی: سرزمین شب» در HBO پخش شده است. این فصل با طرح قتل و معماهای جدید، مختصری از خلق وجواندن طرفداران سریال را به همراه داشته است. این بار، نیک پیزولاتو نویسندگی یا کارگردانی را برعهده ندارد، اما نام او هنوز به عنوان سازنده در تیتراژ اشاره شده است. همچنین، این اولین بار است که یکی از فصلهای «کارآگاه حقیقی» از عنوان فرعی بهره میبرد، به نام «سرزمین شب».
فصل چهارم «کارآگاه حقیقی»
«کارآگاه حقیقی» به عنوان یک سریال معمایی تحسینشده از HBO شناخته میشود. هر فصل با استفاده از بازیگران برجسته و داستانهای پیچیده خود، توانسته است مخاطبان را به خود جلب کند. این سریال به عنوان یک مجموعهی آنتولوژی عمل میکند، به این معنی که هر فصل یک داستان کاملاً مستقل دارد. «کارآگاه حقیقی» به دلیل عناصر معمایی، نئونوآر، و گوتیک شناخته میشود و به مسائلی از جمله اگزیستانسیالیسم، نهیلیسم، اخلاقیات، و مبارزهی خیر و شر میپردازد.
این سریال به خاطر داستانهای تیره و تلخ، شخصیتهای چندلایه و پیچیده، و سبک بصری خاص خود شناخته میشود. با وجود نوسانات کیفیت در طول سالها، هنوز هم به عنوان یکی از محبوبترین درامهای جنایی و روانشناختی شناخته میشود.
فصل چهارم به طور ویژه به آلاسکا میپردازد؛ جایی که زوج کارآگاه باید راز ناپدید شدن هشت دانشمند را حل کنند. این درام معمایی-جنایی نقش اصلی آن را به بازیگر برجسته، جودی فاستر، سپرده است. این نقش، اولین حضور تلویزیونی مهم فاستر پس از پنج دهه بازیگری حرفهای او است. همچنین، بازیگر خوشآتی کالی ریس نیز در نقش مقابل فاستر حضور دارد.
“سرزمین شب” قبل از انتشار، باعث بروز سروصدا شد که عمدتاً به دلیل غیبت طولانی مدت سریال و همچنین موفقیت فصلهای گذشته بود. اعتصابات در هالیوود نیز تأثیر آن را بر فرآیند تولید سریال گذاشته و باعث تأخیر سه ماهه در انتشار آن شده است که صبر بیپایان طرفداران را به چالش کشید. با حذف تحریمهای کارکنان هالیوود، “کارآگاه حقیقی” سرانجام منتشر شد و با نمرههای بسیار خوب در وبسایت “راتن تومیتوز” به راه خود ادامه داد.
برای کسانی که به تازگی با این سریال آشنا شدهاند و میخواهند بدانند از کجا باید شروع کنند تا فصل چهارم “کارآگاه حقیقی” را ببینند، پاسخ ساده است. برای تماشای این فصل، نیازی به دیدن هیچ قسمت قبلی از “کارآگاه حقیقی” نیست. این سریال در اصل یک آنتولوژی است و هر فصل بازیگران متفاوت و داستان جدید دارد، بنابراین برای شروع به تماشا، دیدن فصلهای قبلی الزامی نیست. با این حال، تماشای قسمتهای گذشته همچنان میتواند جذابیت خاص خود را داشته باشد و بدون شک برای طرفداران وفادار این سریال، نقاط مختلف و پنهان در اطراف داستان فصل چهارم وجود دارد که توجه آنها را به خود جلب خواهد کرد.
«کارآگاه حقیقی» چیست؟
همانگونه که از نام سریال نیز پیداست، «کارآگاه حقیقی» یک درام پلیسی و معمایی است که از سال ۲۰۱۴ میلادی در HBO به پخش درآمد. تا قبل از انتشار «سرزمین شب»، سه فصل از این سریال پخش شده بود که هر کدام به محیط خود و داستان جدیدی از کارآگاهان مختلف میپرداختند.
«کارآگاه حقیقی» از بهترین سریالهای قرن ۲۱ محسوب میشود که به بیرون از مرزهای معمول مجموعههای تلویزیونی عمل کرده و با جنایتهایی که در مقابل شخصیتهای اصلی قرار میگیرند، از رویههای استاندارد تلویزیون خارج و به طرز وحشتناک و پیچیدهتری پیش میرود. این سریال داستانهای انسانی را به تصویر میکشد که علاوه بر مواجهه با مشکلات و دغدغههای درونی خود، با هر جرمی مجبور به بررسی اصول اخلاقی و فلسفی خود نیز میشوند.
اگرچه چهار فصل «کارآگاه حقیقی» از نظر روایی و داستانی به هم مرتبط نیستند، اما همگی در لحن تیره و تار داستان به یکدیگر ارتباط دارند و بیننده را به چالش میکشانند. این تشابهها در شیوهی روایی غیرخطی در فصل اول و دوم به چشم میخورد.
از ویژگیهای مهم «کارآگاه حقیقی»، به ویژه فصل اول آن که باعث جلب توجه بسیاری از بینندگان شد، علاوه بر داستانهای شگفتانگیزش، نحوهی ساخت سریال است. در زمانی که شاهد حضور بازیگران مشهور در سریالها شدهایم، این اتفاق در سال ۲۰۱۴ میلادی نادر بود که با حضور متیو مککانهی و وودی هارلسون توجه بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کرد. علاوه بر این، نیک پیزولاتو تنها نویسنده فصل اول بود که به تنهایی هر یک از اپیزودها را نوشت، در حالی که امروزه سریالهایی که حداقل توسط چند نفر در کارگردانی فیلمنامهاش شرکت کنند، کمتر دیده میشود.
همچنین، جوجی فوکوناگا نیز تنها کارگردان فصل اول بود، در حالی که در دورانی که استفاده از چندین کارگردان برای هر قسمت از سریال معمول میشد، این ویژگی نادر بود. به همین دلیل اگر به زوایای «کارآگاه حقیقی» نگاه کنیم، به ویژه فصل اول، متوجه میشویم که این سریال بیشتر به یک فیلم شباهت دارد تا مجموعههای معمول تلویزیونی که بر اساس فرمولهای ثابت ساخته میشوند. این عوامل در کنار هم منجر به ساخت یک اثر پرتنش با اکشنهای بینقص، فیلمبرداری بیعیب و اجراهای تأثیرگذاری شد که به خوبی با بینندگان ارتباط برقرار کرد.
در فصلهای قبلی سریال «کارآگاه حقیقی» چه اتفاقی افتاد؟
فصل اول این سریال در سال ۲۰۱۴ میلادی آغاز شد و با حضور متیو مککانهی و وودی هارلسون در نقش دو کارآگاه به نامهای راست کول و مارتی هارت به پخش رسید. داستان این فصل در لوئیزیانا، سال ۱۹۹۵ میلادی رخ میدهد. ماجرا از جایی شروع میشود که کول و هارت جسد یک زن را در یک مزرعهی نیشکر کشف میکنند که به شکل نامعمولی به خود آمده و شاخههای گوزن بر سر او گذاشتهاند. داستان از این نقطه به سه زمان مختلف پیش میرود: اولین خط زمان در سال ۱۹۹۵ میلادی است، جایی که این دو نفر اولین بار با جسد روبرو میشوند؛
دومین خط زمان در سال ۲۰۰۲ میلادی قرار دارد که رابطهی ناامیدکننده این دو کارآگاه را در مواجهه با یک پروندهی دیگر ارائه میدهد؛ و در نهایت، ده سال بعد، در سال ۲۰۱۲ میلادی، ما شاهد آن هستیم که آنها به بررسی قسمتهای پایانی فصل اول میپردازند تا راز و رمز داستان را حل کنند. این فصل در داستان جنایی خود به مسائلی چون مردانگی، مذهب و دیدگاههای فلسفی پرداخته و به ویژه شخصیت کول که به یک نقطهای از پوچی میرسد و ایدههایش مدام در مقابل محافظهکاری هارت قرار میگیرند، تمرکز دارد.
فصل دوم سریال “کارآگاه حقیقی”، که در سال ۲۰۱۵ میلادی به روی آنتن رفت، داستان خود را به کالیفرنیا انتقال داد و با حضور چندتایی از بازیگران مطرح در بین عوامل خود ادامه یافت. شروع این فصل با ناپدید شدن یک مدیر ردهبالا آغاز میشود، که همچنان شریک جرم خود به نام فرانک سیمون (وینس وان) را رها میکند تا به تنهایی در زمینهی سرمایهگذاریهای تجاری خود فعالیت کند.
اما مدتی بعد، جسد این مدیر با چشمانی که با اسید آسیب دیدهاند، کشف میشود. اکنون، سه کارآگاه باید با همکاری یکدیگر به حل راز این قتل و فساد پشت پرده آن بپردازند: پلیس بزرگراه پل دوودرو (تیلور کیچ)، پلیس شهری ری ولکرو (کالین فارل) و کلانتر بازپرس آنی بزریدس (ریچل مک آدامز)، هر کدام با مسائل شخصی خود مواجه هستند.
اگر چه اگر تعداد زیادی از کاراکترها را به همراه هم دنبال کردن دشوار به نظر میآید، این فصل به طور کلی از فصل اول پیچیدهتر در نظر گرفته میشود و این امر از جمله ایرادات اصلی آن محسوب میشود. پیزولاتو که در فصل اول نویسندگی عالی را به عهده داشت، برای فصل دوم باز هم با اسکات لسر همکاری کرد تا داستان را ادامه دهد. همچنین، در مقابل، به دلیل اختلافات با سایر اعضای پروژه، فوکوناگا که در ابتدا قرار بود کارگردانی فصل دوم را بر عهده دارد، از این پروژه کنارهگیری کرد و سیستم معمول “قسمت جدید، کارگردان جدید” که در بسیاری از سریالها معمولاً بهکار میرود، برای این فصل اجرا شد.
از آنجا که همیشه میگویند “تا تنور گرم است باید خمیر را چسباند”، مدیران HBO به سازندگان سریال فشار آوردند تا فصل بعدی را به سرعت تولید کنند. این تعجیلات باعث شد که فصل دوم تنها در یک سال بعد عرضه شود؛ اما این شتاب در ساخت قسمت بعدی به فصل دوم ضربهٔ مهلکی وارد کند، به طوری که فیلمنامهاش نسبت به قسمت آغازین به طور کامل ناسلیقه به نظر میرسد و ایدهٔ جذاب فساد مدیران دولتی در هزارتوی چندین خط داستانی مختلف گم میشود.
بعد از چهار سال انتظار بیخبری از فصل بعدی سریال “کارآگاه حقیقی”، سرانجام در سال ۲۰۱۹ میلادی، فصل سوم با حضور ماهرشالا علی به روی پرده آمد. در این فصل، علی نقش اصلی داستان را بازی کرد و به ویژه شخصیت کارآگاه وین هیس را به تصویر کشید. مانند فصل اول، داستان فصل سوم نیز در سه دوره زمانی مختلف، به ترتیب ۱۹۸۰، ۱۹۹۰ و ۲۰۱۵ میلادی، جریان دارد. داستان مربوط به ناپدید شدن دو کودک در سال ۱۹۸۰ است و غمگینی و عجیبی از این حادثه، هیس را در سالها آزار میدهد.
پس از یک فصل ناامیدکننده، فصل سوم به عنوان بازگشتی شکوهمندانه برای سریال “کارآگاه حقیقی” شناخته میشود. این بار، روایت تمرکز خود را بر یک شخصیت قرار داده و به ماهرشالا علی فرصتی عالی برای برجسته شدن داده است. او با اجرای بهیادماندنی، دورههای گوناگون زندگی کارآگاه را به تصویر میکشد؛ از جوانی که هنوز با خاطرات جنگ ویتنام مبارزه میکند، تا پیرمردی که با زوال عقل دست و پنجه نرم میکند. پیزولاتو باز هم کل داستان این فصل را نوشته و به همراه هنرمندانی همچون دیوید میلچ و گراهام گوردی، موفق به ایجاد یک اثر جذاب شدهاند. داستان فصل سوم، مانند گذشته، بر تباهی و فساد گستردهای که در زیر پوست شهر رخ میدهد تمرکز دارد.
داستان فصل چهارم سریال «کارآگاه حقیقی» چیست؟
در فصل چهارم از مجموعه “کارآگاه حقیقی”، با دو کارآگاه به نامهای لیز دانورز (جودی فاستر) و اوانجلین ناواروو (کالی ریس) آشنا میشویم که در شهر انیس آلاسکا با دو پرونده پیچیده سروکله میزنند. این داستان با ناپدید شدن هشت مرد از یک ایستگاه تحقیقاتی در قطب شمال به نام تسالال (Tsalal) آغاز میشود. اجساد آنها مدتی بعد در یک سروشکل یخزده و آزاردهنده پیدا میشوند. این حادثه که مجرم یا مجرمین هیچ سرنخی از خود به جا نگذاشتهاند، ترس و اضطرار را در جامعهی کوچک این شهر برانگیخته است.
تنشهای بین مردم بومی محلی و سفیدهایی که شرکت معدن شهر را اداره میکنند به علت این حادثه افزایش مییابد و به سوءظنها و بیاعتمادیها منجر میشود. اما داستان تا اینجا محدود نمیشود. زمزمههایی از وجود ارواح باستانی و نیروهای ماورایی در این شهر به گوش میرسد که مرز بین واقعیت و اسطوره را غافلگیر کننده میکنند. این زمزمهها از باورها و تجربیات شخصی اوانجلین به وجود میآیند.
به نظر میرسد که لیز و اوانجلین هر کدام ارتباط شخصی خود را با این پرونده دارند. لیز با ادعایی که علیه خودش مطرح میشود، به فساد متهم شده است، و اوانجلین نیز با یک پرونده قتل سالها قبل مواجه میشود که هنوز حل نشده است. این دو کارآگاه در طول داستان با تاریکیهای گذشتهی شخصی خود روبرو میشوند که به سویی کاملاً تازه موجب تحول در داستان میشود.
پس از همه، مهمترین مضامین فصل چهارم این سریال حول موضوعاتی چون دین، خرافات، تراماهای قدیمی و روابط بین جوامع بومی گردش میکند. این فصل عناصر دلهرهآوری دارد که در سابق ندیده بودیم، و عنوان فرعی “سرزمین شب” به وضوح به این ابعاد تاریک آلاسکا اشاره دارد که در طول داستان، حس طولانی شب و نبود صبح را القا میکند.
فصل جدید از چه چیزهایی الهام میگیرد؟
ایسا لوپز، سازنده سریال، در یکی از مصاحبههای خود اعلام کرده که به طور ویژه به فیلم “موجود” (The Thing) ساختهی جان کارپنتر از سال 1982 علاقه دارد. این فیلم که داستان پژوهشگرانی در قطب جنوب را دنبال میکند که تحت تعقیب یک نیروی ماورایی نامرئی قرار میگیرند، بر اساس لوپز، به عنوان ترسناکترین فیلم علمی-تخیلی تاریخ محسوب میشود.
او اظهار داشته است: “این یک فیلم عالی است با پایانی نامشخص که من عاشقشم.” از این نکته میتوان نتیجه گرفت که فضای فصل چهارم از “کارآگاه حقیقی” به چه چیزی متمرکز است و از چه ایدههایی الهام میگیرد. حتی در یک صحنه از “سرزمین شب”، میتوانید یک نسخه از فیلم “موجود” را در یکی از قفسههای ایستگاه تحقیقاتی متروک ببینید.
علاوه بر شباهت داستانی، لوپز در برداشت از سریال تیره و تار نیک پیزولاتو به تاریکی صحنهها اکتفا نکرده، بلکه آن را به بخش مهمی از داستان تبدیل کرده است که سبب شده فصل چهارم از این سریال ترسناکتر از بخشهای دیگر باشد. داستان “سرزمین شب” در فضای یکی از زمستانهای بدون آفتاب قطب شمال جریان دارد، زمانی که نور طبیعی آفتاب بهطور مطلق پیدا نمیشود. این محیط، تم عالی برای یک مجموعه است که میخواهد توانایی خالی کردن و به طرز نامحسوسی خشونت روایت خود را تشدید کند.
سینماتوگرافر این سریال، فلوریان هافمایستر است و این انتخاب تصادفی نیست. هافمایستر پیشتر در مینیسریال “ترس” برای AMC کار کرده بود، که فضای آن بر ماجرای یک سفر دریایی در قطب شمال در قرن نوزدهم تمرکز داشت. لوپز اظهار داشته است که هافمایستر را برای برجسته کردن عنصر “تاریکی” انتخاب کرده تا تصاویر زیبایی در محیط بدون نور به دست آورد. او از تاریکی به عنوان یک عنصر مهم برای ایجاد اجرای سورئالیستی بهرهمند شده و این سبب شده تا در فصل چهارم، از سبک واقعگرایانه دور شده و به المانهای وحشت فراطبیعی اضافه کند.
با توجه به سریال، به صحنههای نمادینی برمیخورید که بر جو ترس و دلهره در این فصل تأکید دارند؛ به عنوان مثال، صحنهای ابتدایی گلهای از گوزنهای شمالی را نشان میدهد که دسته جمعی خود را از صخرهای به پایین پرت میکنند. این مقدمه کافی است تا اتمسفر حاکم بر کل سریال را به شما نشان دهد و ایدهای از آنچه باید انتظار داشته باشید را به شما بدهد. این سریال از پدیدههای عجیب و ترسناکی که گاهاً زبان از توضیح آنها قاصر است، با تشدید روی زبان، گذر نمیدهد.
البته ایسا لوپز برای ساخت “سرزمین شب” تنها به فیلم “موجود” مراجعه نکرده است. یکی از منابع الهامبخش دیگر برای فصل چهارم سریال “کارآگاه حقیقی”، فیلم “هفت” اثر دیوید فینچر است. به طور عجیب و غیرمنتظره، بر اساس اظهارات لوپز، این فیلم او را متوجه کرد که ساخت “سرزمین شب” بدون “سکوت برهها” امکانپذیر نبوده است.
بنابراین از اینجا ایدهای برای استفاده از جودی فاستر به عنوان یکی از شخصیتهای اصلی به ذهنش خطور کرد؛ زیرا همانطور که خود لوپز اشاره کرده، دیدن یک ستارهی سینما که تاکنون پایش به تلویزیون باز نشده و برای اولین بار در یک سریال بازی میکند، همیشه جذاب است. این کار البته همراه با چالشهای خودش بود که شخصیت فاستر به عنوان یک کلاریس استرلینگ دیگر در “کارآگاه حقیقی” نشان داده شود. این یکی از دلایلی بوده است که پس از بازی در “سکوت برهها”، فاستر از نقشهای کارآگاهی اجتناب کرده، اما “سرزمین شب” نشان داده است که این ریسک ارزشمند بوده است.
فیلمبرداری در شب چالشهای خاص خود را به همراه دارد. با این حال، فیلمبرداری در شبهای بیانتهای قطب شمال به نظر یک چالش غیرممکن میرسد. هافمایستر در مورد فیلمبرداری در این محیط ویژه توضیح داده که برای ایدهگرفتن، به جای تماشای فیلمهای ترسناک معروف، به سراغ منابع الهام تازهای رفته است. یکی از این منابع، سری عکسهای یک عکاس روس به نام الکساندر گرونسکی بوده که به هافمایستر کمک کرده تا چیزی نوآورانه ایجاد کند.
این سری به نام “شب بیپایان”، عکاسی شگفتانگیز گرونسکی در مناطق قطبی اتحاد جماهیر شوروی را نشان میدهد و در شهرهای معدنی انجام شده است. این تصاویر نشاندهنده وضعیت منطقه در زمستان و زمانی که ظلمات شب و روز تنها با نور مصنوعی روشن میشوند، هستند. چالش واقعی برای هافمایستر این بوده که راهی برای انتقال حس این تصاویر به فیلم پیدا کند.
لوپز و تیم او نیز به دو فیلم جنایی دیگر اشاره کردند که به شدت از هم متفاوت هستند: «مخمصه» به کارگردانی مایکل مان و «سیکاریو» اثر دنیس ویلنو. سازندهی این سریال دربارهی حالوهوای غالب در “سرزمین شب” توضیح داده است که مالیخولیا یکی از تمهایی است که بر کل جریان داستان سایه میاندازد و درنهایت، از تنهایی، از دست دادن و غم حاصل از آنها حکایت میکند. این اتفاقات بدون شک از تأثیرگذاری های دوران کرونا و سالهای همهگیری آن در جهان بر سریال نهفتهاند.
چه بازیگرانی در فصل چهارم حضور دارند؟
همانطور که ذکر کردیم، نقش اصلی در فصل چهارم به جودی فاستر محول شده است که همگی او را به خاطر بازیهای درخشانش در فیلمهای معروف “سکوت برهها” و “راننده تاکسی” میشناسند. این بازیگر به دلیل سختگیری در انتخاب پروژهها شناخته میشود و تا به حال به تلویزیون نیامده بوده است. این ممکن است یک نشانه باشد که بر کیفیت برتر فصل چهارم “کارآگاه حقیقی” تأثیر گذاشته و حتی جودی فاستر را مجبور کرده تا در این سریال بازی کند. به علاوه، آخرین پروژه که میتوانید بازی فاستر را در آن ببینید، فیلم درام ورزشی “نیاد” (Nyad) است که در نوامبر ۲۰۲۳ منتشر شد.
بوکسور حرفهای سابق که اکنون به بازیگری پرداخته، یعنی کالی ریس، در برابر فاستر به ایفای نقش میپردازد. ریس برای اولین بار در فیلم “Catch the Fair One” محصول سال ۲۰۲۱ بازی کرد و به خاطر آن نامزد دریافت جایزه “Independent Spirit” شد. او در زندگی شخصی خود به مسائل بومیان پرداخته و از ارگانهای آنان حمایت میکند؛ موضوعی که در فصل چهارم “کارآگاه حقیقی” نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
از دیگر بازیگران این سریال میتوان به فیونا شاو اشاره کرد که آخرین بار در نقش ماروا آندور در سریال “اندور” یا “جنگ ستارگان: اندور” دیده شده بودیم. نهمین دکتر هو، یعنی کریستوفر اکلستون (Christopher Eccleston) و بازیگر سریال “ددوود” به نام جان هاوکس نیز از بازیگران اصلی فصل چهارم هستند. ایزابلا استار لابلانک و فین بنت نیز گروه اصلی بازیگران این فصل را تکمیل میکنند که چهرههای جدیدی در دنیای بازیگری محسوب میشوند.
فصل چهارم سریال «کارآگاه حقیقی» چند قسمت دارد؟
برخلاف سه فصل قبلی سریال “کارآگاه حقیقی” که هرکدام دارای هشت قسمت بودند، فصل چهارم تنها شش قسمت دارد. این بار، نیک پیزولاتو برای اولین بار در نقش نویسندگی سریال حضور ندارد. تمامی شش قسمت این فصل به دست سازنده اصلی، یعنی ایسا لوپز نوشته و کارگردانی شدهاند، و بری جنکینز، ادل رومانسکی و مارک سرایاک آن را تهیهکنندگی میکنند. امیدواری بر این بود که با یکهتازی لوپز به عنوان نویسنده و کارگردان، فصل چهارم بتواند به شکوه فصل اول نزدیک شود. هرچند به نظر میرسد که منتقدین هم با این موضوع موافق باشند، اما بینندگان به دیدگاهی متفاوت نیز ممکن است پایبند باشند.
در فصلهای قبلی سریال «کارآگاه حقیقی» چه اتفاقی افتاد؟
از آغاز، فصل چهارم سریال “کارآگاه حقیقی” با بر اساس 73 رأی در وبسایت “راتن تومیتوز”، به امتیاز 92 درصد دست یافت و امتیاز “متاکریتیک” با بر پایه 29 رأی، 74 از 100 را کسب کرد. این امتیازات به عنوان بهترین امتیازات سریال از فصل اول تاکنون ثبت شدند. در ابتدا با امتیاز 93 درصد در “راتن تومیتوز” و 82 در “متاکریتیک”، فصل چهارم به عنوان بهترین فصل این سریال شناخته شد.
با این حال، آراء بینندگان به نظر میرسد کمی کاهش یافته و طرفداران به نسبت فصلهای گذشته از این فصل راضیتر نبودهاند. امتیاز 67 درصدی کاربران در “راتن تومیتوز” نشاندهنده دیدگاهی متفاوت است و میانگین بیش از 5 هزار رأی در “IMDb” به 6.6 از 10 رسیده که نشان میدهد این فصل با سقوط چشمگیری مواجه شده و حتی نسبت به بدترین فصل آن (که معمولاً فصل دوم ارزیابی میشود) کاهش قابل توجهی داشته است؛ بدترین فصل که معمولاً امتیاز 7.9 از 10 را کسب کرده بود.
بعد از پخش قسمت اول فصل چهارم، ایسا لوپز اعتراض کرد که برخی از کاربران بهطور عمدی تلاش میکنند امتیاز سریال را کاهش دهند و از طرفداران خواست تا در بهبود امتیازات سریال به او کمک کنند. این اقدام باعث افزایش امتیاز بینندگان به 74 درصد در “راتن تومیتوز” شد؛ اما این وضعیت دوام طولانی نداشته و با پخش قسمت سوم، امتیازات دوباره به 67 درصد کاهش یافت.
با وجود موفقیت «سرزمین شب» در میان منتقدان، کاهش امتیازات توسط بینندگان بر فصل چهارم نکتهای جالب است که اختلاف آن با نظرات مثبت حرفهایان را نشان میدهد. یکی از دلایل این اختلاف ممکن است سرعت آهسته و حضور بیشتر جنبههای شخصیتی در داستان باشد. این موضوع ممکن است برخی از طرفداران را که عادت به اکشنهای سریع و روایتهای ساده داشتهاند، ناخوشایند بیاورد. افرادی که انتظار داشتهاند «کارآگاه حقیقی» در فصل چهارم به ریشههای خود بازگردد و رویکرد مشابه فصل اول را داشته باشد، با شخصیتها و تمهای کاملاً جدید روبرو شدهاند.
هنوز زمان کافی از انتشار اولین اپیزود نگذشته است و نمیتوان نظر قطعی داد. اما یادآوری میشود که باید به خود داستان و تفاوتهای آن با فصلهای قبلی توجه کرد و تصمیمگیری بر اساس امتیازات یا انتقادات منتقدان کار صحیحی نیست.
اگرچه فصل چهارم به اندازه فصلهای قبلی به نظر کمتر امتیاز گرفته است، اما نقدها و امتیازات کمتر بینندگان نباید از لذت بردن از مزایای این فصل منع کند. علاوه بر بازی فوقالعادهی جودی فاستر و کالی ریس که شخصیتهای پیچیده و دارای تراما و آسیبهای روحی را بازی کردهاند، داستانی خاص و محیطی تیره و غمانگیز را به نمایش گذاشته است.
سازندگان برای فیلمبرداری از محیطهایی که نمایش زندگی در سرمای آیسلند را به اصلیت بیشتری برساند، به این کشور سفر کردهاند. این تصمیم باعث افزایش واقعیگرایی و جذابیت بصری سریال شده است. چالشهایی همچون یخ زدن مانیتورها و روشن کردن محیطها در این شرایط مشکلساز شده و به این ترتیب زمینهای برای یک تجربه تازه و چالشبرانگیز فراهم آمده است. حتی با تماشای سریال، احساس سرما به بیننده نیز منتقل میشود.
از این منظر، فصل چهارم «کارآگاه حقیقی» تاکنون توانسته است تجربهای جذاب و گاهی ترسناک را به تماشاگران ارائه دهد. این سریال به رغم مخاطبان کمترین امتیاز را برای فصل چهارم کسب کرده است، اما نباید از مزایای ویژه و نکات جذاب آن چشمپوشی کرد. افزایش تازگی در شخصیتها و داستان، نشاندهنده ارتقاء و تحولی است که ممکن است برخی افراد نخواهند پذیرفت، اما این تغییرات نیز بخشی از دینامیک طراحی داستان میباشند.
منبع: CBR
نظرات کاربران