این مسئله کاملاً غیرقابل باور نیست که طرفداران، هنگامی که مجموعههای مورد علاقهشان اقداماتی را انجام میدهند که انتظار نداشتند، عصبانی میشوند. همانطور که احتمالاً میدانید، بیش از شش سال از اکران فیلم “The Last Jedi” میگذرد و بحث و جدل دربارهی این فیلم هنوز هم در شبکههای اجتماعی ادامه دارد. وقتی یک مجموعه جدید در یک سری معتبر ریسک میکند، اکثر طرفداران ممکن است تمایل داشته باشند تا با جریان آن پیش بروند، اما برخی همچنان نمیخواهند تغییر و رشد در شخصیتهای محبوبشان را ببینند. مهم است بهیاد داشته باشید که این مقاله برخی از اتفاقات مهم در داستان چند بازی را برملا میکند.
این موضوع را میتوانید یک بار دیگر در مورد واکنشهای قابل پیشبینی به عملکرد شخصیتهای ضدقهرمان در بازی “Suicide Squad: Kill the Justice League” مشاهده کنید. زمانی که بازی در یک دوره دسترسی زودهنگام یک هفتهای برای بازیکنان منتشر شد، مشخص شد که اعضای گروه انتحار بدون هیچ گونه ترتیباتی با بتمن و فلش مواجه میشوند. به طور خاص، هارلی کوئین به سر بتمن شلیک میکند و کاپیتان بومرنگ روی جسد فلش ادرار میکند.
طرفداران از این نوع بیاحترامی به شخصیتها شکایت داشتند و حتی یک پست محبوب در فضای مجازی سعی کرد این تصمیم را به عنوان یک جنگ فرهنگی تلقی کند، با قرار دادن مرگ بتمن توسط دست هارلی کوئین در کنار مرگ جوئل توسط دست ابی در بازی “Last of Us 2”.
اما این امر را نمیتوان به زیادی جدی گرفت زیرا اغلب میدانید که برخی از گیمرها به اندازه کافی حساس و نگرانند. وقتی مشاهده میکنید که برخی از آنها به دلیل اختلاف جزئیات بین بازی و تریلر در مراسم E3 عصبانی میشوند، دیگر این مسئله برای شما چندان عجیب نیست. اما انکار یا ردیابی جزئیات داستان یا لحظات مهم شخصیتها به دلیل عدم ارضای احساسات ما، یک راه جذاب برای تجربه هنر نیست.
به واقعیت اینکه برخی بازیکنان هنوز از مرگ جوئل ناراحت هستند، میتوان به عدم تفهیم اهداف داستانی و طرح آنها ارتباط داد. آیا “لست آو آس” داستانی را روایت میکند که جوئل به عنوان یک قهرمان ساده و بیپیچیده عمل میکند، حتی اگر کار سختی باشد؟ بدون شک نه. این بازی، جوئل را در بهترین حالت یک شخصیت پیچیده و در بدترین حالت، یک شخص بد نشان میدهد. او شخصیتی است که در آغاز بازی دست به شکنجه میزند، در طول داستان افراد بیگناهی را میکشد و در طی این مدت بسیاری از اقدامات خودخواهانه را انجام میدهد. شاید علاقهمند باشیم به جوئل به دلیل تنوع در شخصیتها، اما او با والتر وایت اختلاف زیادی ندارد.
منطق پشت ردیابی و کشتن جوئل توسط ابی در بازی “لست آو آس ۲” بسیار قابل قبول است. افرادی که به قتل رسیدهاند، در بسیاری از موارد ارتباط خانوادگی داشتند یا برای شخصیتهای دیگر مهم بودند و جوئل قدرتهای خارقالعادهای نداشت. بنابراین، انتقاد از او توسط یک گروه از جوانان برای انتقام، قابل فهم است. ممکن است ما از این وضعیت ناراحت شویم و به یک شخصیت موجود وابسته باشیم، اما داستانها به راحتی قابل پیشبینی نیستند و همه چیز را برای ما ارضا نمیکنند. هوش مصنوعی ممکن است این کار را انجام دهد، اما نویسندگان واقعی داستانها این کار را نمیکنند.
باید به این نکته توجه داشت که شخصیتهایی که در مورد آنها صحبت میکنیم، واقعی نیستند. جوئل واقعی نیست، بتمن واقعی نیستند، فلش واقعی نیست. بنابراین، وقتی گیمرها درباره بیاحترامی به شخصیتها صحبت میکنند، باید متوجه شویم که دقیقاً به چه کسی توهین شده است. جوئل، بتمن و فلش عملاً خانوادهای واقعی ندارند که برای آنها سوگواری کنیم. بنابراین، چرا شخصیتهای داستانی که در آن از بتمن و فلش ناراضی هستند، باید احترامی را که بتمن و فلش مستحق آن هستند، در نظر بگیرند؟
با اینکه بازی “جوخهی انتحار” به عنوان یک اثر باکیفیت شناخته میشود یا نه، لازم است اشاره شود که هیچ اشکالی ندارد که یک نویسنده کاری را انجام دهد که کاراکتر بهطور باورپذیری میخواهد آن را انجام دهد، حتی اگر آن کار بد باشد.
مرگ یک شخصیت محبوب غمانگیز است، اما این غم گواهی بر کاری است که هنرمندان پشت صحنه انجام دادهاند تا آنها را واقعی و زنده نشان دهند. این احساسات را نباید کنار گذاشت، بلکه باید آنها را در آغوش گرفت. ایجاد احساسات خوشایند یا ناخوشایند در شما یکی از موهبتهای بزرگی است که هنر میتواند به ما بدهد و اگر طاقت دیدن آسیب شخصیتهای مورد علاقهتان را نداشته باشید، لذت تجربیات تاثیرگذاری را از خود خواهید برد.
منبع: The Gamer
نظرات کاربران