در حالی که دست انسان ابزاری باورنکردنی با قابلیتهای فراوان دارد، میتواند نقش مهمی در انتقال بیماریها ایفا کند و به تهدیدی مرگبار تبدیل شود. در سال ۱۹۰۹، پزشک رابرت اکلس اظهار داشت: «هیچ کاری در زندگی به اندازه بیتوجهی به وضعیت دستانمان برای دیگران خطرناک نیست.» او در نوشتار هفت صفحهای با عنوان «دستهای کثیف»، منتشر شده در مجله Dietetic and Hygienic Gazette نیویورک، انگشتان کثیف را عامل مرگبارترین جنایتهای عصر خواند. اکلس، پزشکی از بروکلین، با شواهد فراوانی از پژوهشهای حوزه باکتریشناسی، نشان داد که کثیفی میتواند دستها را به ظرف آزمایشگاهی مملؤ از پاتوژنها تبدیل کند. او بیان کرد: «تا زمانی که عادت به تمیز کردن مناسب دستها رواج پیدا نکند، رفع این بدبختی امکانپذیر نخواهد بود.»
اصلیترین هدف خشم اکلس، آشپزی به نام مری مالون، معروف به مری حصبه، بود که در حال گذراندن حکم انزوای اجباری در نورث برادر آیلند، نیویورک بود. بهطوریکه مجلهی Smithsonian نوشت، مالون در سال ۱۹۰۷ بعد از آن که مشخص شد از سال ۱۹۰۰ منبع شیوع تب حصبه در هفت خانواده بوده است، بهعنوان تهدیدی برای سلامت عمومی دستگیر شد. شواهد همهگیرشناسی نشان داد که او غذای مشتریان خود را با دستهای نشسته آماده میکرد. با وجود این اتهامات، مالون این موضوع را تکذیب کرد. او بهداشت ضعیف دستهای خود را اقرار کرد، اما نتوانست فهمید که چگونه میتوانست دیگران را آلوده کند. تب حصبه دارای علائم زیادی مانند تب شدید طولانی مدت، سردرد و ناراحتی است، اما مالون هیچکدام از این علائم را نشان نمیداد.
تب حصبه توسط باکتری سالمونلا تیفی ایجاد میشود که در دهه ۱۸۹۰ به کمک آزمایشهای تشخیصی قابل شناسایی بود. اگر این تب درمان نشود، در ۳۰ درصد موارد میتواند مرگبار باشد و پیش از ظهور آنتیبیوتیکها، در آمریکا هزاران نفر به دلیل این بیماری جان خود را از دست میدادند. تنها انسانها توسط این پاتوژن آلوده میشوند و معمولاً از طریق غذا و آب آلوده به مدفوع یا ادرار حاوی سالمونلا به دیگران منتقل میشود.
با توجه به تحلیلهای آزمایشگاهی که نشان داد مدفوع مالون حاوی سالمونلا بود، میتوان نتیجه گرفت که او احتمالاً ازطریق دستهای آلوده، بیماری را منتقل کرده است و او خود در رفتوآمدهای بین توالت و آشپزخانه از صابون استفاده نمیکرد.
حتی پس از آزادی در سال ۱۹۱۰، مالون باور نداشت که ممکن است بیماری را بدون علائم منتقل کند. او به آشپزی ادامه داد و همچنان عادت شستن دستها را رعایت نکرد. پس از اینکه بیشتر افراد به دلیل غذاهای آلوده او بیمار شدند و جان خود را از دست دادند، مجبور به دوباره دستگیری شد و با تعیین حکم انزوا برای او، مالون بقیه عمر خود را در انزوا گذراند.
داستان مالون یادگیریهای بسیاری را دربرمیگیرد، از جمله خطر کثیفی دستها. اما حتی امروزه، خطرات بیماریها اغلب شامل پاتوژنها و راههای انتقالی است که قادر به تشخیص آنها نیستیم.
در یک کارگاه آموزشی در سال ۲۰۱۷، مت فریمن ویروسشناس به این موضوع پرداخت. او برای یک گروه از فیلمسازان سخنرانی میکرد و موضوع متناسبی برای فیلمهای هالیوودی بود: ویروسهای مرگباری که به تازگی در انسانها ظاهر شدهاند.
وقتی مت به پایان سخنرانی خود رسید، یکی از فیلمسازان از او پرسید که در حال حاضر چقدر باید نگران این پاتوژنها باشیم. مت به سرعت پاسخ داد: «درحال حاضر فوریترین تهدید ما شیوع نوروویروس از طریق ظرف خوراکی کنار حمام است.» حق با مت بود. در مکانی که برگزاری جلسه توسط یکی از سازمانهای علمی برتر ایالات متحده انجام شده بود، در مسیر رفت و آمد به توالت، ظرفی از خوراکیها روی یک میز کوچک قرار داشت.
دستهای ما در انتقال غیرمستقیم عوامل بیماریزا بین افراد از طریق اجسام و سطوح آلوده نقش مهمی دارند.
نوروویروس مانند سالمونلا تیفی نوعی پاتوژن روده است که معمولاً از طریق غذا، آب و سطوح آلوده منتشر میشود. این ویروس یکی از علل اصلی گاستروانتریت (یا آنفلوانزای معده) است و بسیار مسری است. یکی از دلایل اصلی مسری بودن آن این است که مقدار کمی از آن میتواند موجب عفونت شود. فرد آلوده میتواند میلیاردها ذره ریز نوروویروس را در مدفوع و استفراغ خود دفع کند و فقط ۱۸ ذره کافی است تا فرد دیگری را آلوده کند. نوروویروس بسیار قابل انتقال است، زیرا میتواند به وسیله دستها به همهجا منتقل شود.
در سال ۲۰۱۰، تیم فوتبال دختران اورگن در یک تورنمنت خارج از ایالتی در اتاقهای مشترک هتل حضور داشتند و چندین نفر از اعضای تیم دچار گاستروانتریت شدند. اولین دختری که بیمار شد (به عنوان بیمار صفر شناخته میشود) از حمامی استفاده کرده بود که در آن کیسهای از خوراکیها وجود داشت. او به کیسه یا محتویات آن دست نزد، اما سطوح آنها را با استفراغ، اسهال و شستوشوی توالت آلوده کرد که همه میتوانند نوروویروسها را وارد هوا کنند و زمینهساز انتشار آن شوند. بیمار صفر صبح روز بعد به خانه رفت، اما همتیمیهایش خوراکیهای درون کیسه را خوردند. در عرض ۴۸ ساعت، هفت بازیکن و همراهانشان بیمار شدند.
ناخوشی اغلب نشانه مفیدی از عفونت است که به بیماران و اطرافیان آنها میگوید از وی فاصله بگیرند. اما مانند سالمونلا تیفی، عفونتهای ناشی از نوروویروس هم میتوانند بدون اینکه علامتی داشته باشند، مسری باشند. افراد بیمار ممکن است قبل از اینکه احساس ناخوشی کنند یا چند هفته پس از احساس بهبودی، ویروس را در مدفوع خود دفع کنند. بنابراین، شستن دستها یکی از سادهترین و موثرترین راهها برای پیشگیری از انتقال بیماری است. قرار دادن خوراکیها دور از سرویس بهداشتی یکی دیگر از روشهای مؤثر است.
میکروبها و دستهای ما
بیشتر میکروبها درون بدن انسان ساکنان پایدار اما بیضرری هستند، و میکروبهای روی دست نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
بسیاری از میکروبهای روی نوک انگشتان ما فواید مهمی برای سلامتی دارند. به عنوان مثال، یکی از عملکردهای کلیدی میکروبیوم پوست، که عمدتاً از باکتریها تشکیل شده است، مقاومت دربرابر اسید است. این میکروبها با تنظیم اسیدیته پوست، به حفظ سد نفوذناپذیر قوی کمک میکنند که مانع از دست رفتن آب و الکترولیت از بدن میشود، و این امر لازمه زندگی موجودات خشکیزیای مانند ما انسانها است. سد پوستی ما همچنین با جلوگیری از نفوذ مواد خارجی مانند پاتوژنها، مواد آلرژیزا و مواد شیمیایی به بدن، از بیماریهای عفونی و آلرژی جلوگیری میکند.
افراد بزرگسال ممکن است تا ۸۰۰ بار در روز صورت خود را لمس کنند.
اگرچه بسیاری از میکروبهایی که با پوست در تماس قرار میگیرند یا روی آن زندگی میکنند، در حالت معمول نمیتوانند موجب عفونت شوند، هر نقصی در پوست مانند بریدگی، خراش، سوختگی یا گازگرفتگی میتواند نقطه ورود پاتوژن مهاجم مانند ویروس ابولا یا ویروس زیکا باشد که بهترتیب از طریق خون آلوده پستاندار آلوده یا بزاق آلوده پشه منتقل میشوند.
اما موارد مذکور رایجترین راههای مشارکت دستهای ما در انتشار بیماری نیستند. در عوض، دستهای ما در انتقال غیرمستقیم پاتوژنها بین افراد از طریق اجسام و سطوح آلوده مهم هستند. این اشیای خطرناک که فومایت نامیده میشوند، همهجا هستند: تلفن، شیرآلات، دستگیره در، دکمههای آسانسور، حوله، ظروف، غذا و موارد دیگر. ما این اشیاء و میکروبهای روی آنها را همیشه لمس میکنیم.
کودکان در جریان بازی در فضای باز میتوانند بیش از ۶۰۰ بار در ساعت اشیاء و سطوح را لمس کنند. در همین حین، آنها ممکن است دهان خود یا دیگران را حدود ۲۰ بار در ساعت لمس کنند. بزرگسالان هم این کار را زیاد انجام میدهند. صرف نظر از سن و جنس، ممکن است تا ۸۰۰ بار در روز صورت خود را لمس کنیم. در بیشتر موارد، بهطور ناخودآگاه به صورت خود دست میزنیم، بنابراین اگر فکر میکنید استثنا هستید، شاید به آن خاطر باشد که به یاد نمیآورید صورت خود را لمس کردهاید.
تماس دست با دهان، بینی و چشمان (معروف به منطقه T) پرخطرترین نوع لمس صورت محسوب میشود. علت آن است که غشاهای مخاطی که این ساختارها را پوشاندهاند، میتوانند بهعنوان محیط مناسبی برای بیماریزایی میکروبها عمل کنند.
مشاهده شده است که افراد در مکانهای عمومی در حدود هشت بار در ساعت منطقه T صورت خود را لمس میکنند و این تعداد در کودکان دوبرابر میشود. در مطبهای پزشکی، برخی از کارکنان به همین اندازه صورت خود را لمس میکنند، گرچه پزشکان معمولاً کمتر این کار را انجام میدهند.
تماس دست با فومایتها و غشاهای مخاطی میتواند ترکیب خطرناکی باشد. افراد آلوده به پاتوژنها میتوانند آنها را در بزاق، مخاط، خون، ادرار و مدفوع و همچنین در ترشحات تنفسی به شکل قطرات و ذرات معلق در هوا دفع کنند. این پاتوژنها میتوانند به روشهای مختلف از عطسه انفجاری گرفته تا لمس اتفاقی به فومایتها منتقل شوند. پاتوژنها میتوانند برای مدت زمان مختلفی از چند ساعت گرفته و در برخی از مواد تا چندین ماه بسته به نوع پاتوژن، نوع فومایت و شرایط محیطی باقی بمانند.
در طول شیوع کووید-۱۹، وقتی که اولین توصیههای مقامات بهداشتی شامل شستن دستها، تمیز کردن سطوح و اجتناب از دست زدن به صورت ارائه شد، بسیاری از افراد به این مسئله آگاه شدند.
احتمال انتقال برخی از پاتوژنها از طریق فومایتها و تماس دستبهدست بیشتر است. این مورد برای برخی از پاتوژنهای دستگاه گوارش مانند سالمونلا تیفی، نوروویروس و پولیوویروس (ویروس عامل فلج اطفال) که معمولاً مسیر انتقال مدفوعی-دهانی را دنبال میکنند، صدق میکند. باکتریهای دیگری مانند ویبریو کلرا (باکتری عامل وبا) و اشریشیا کلی (باکتریای که بسته به نوع سویه میتواند موجب عفونتهای مختلفی شود) بیشتر از طریق آلودگی غذا و آب به مدفوع آلوده منتشر میشوند.
انتقال بهوسیلهی فومایتها برای پاتوژنهای تنفسی مانند راینوویروس که علت اصلی سرماخوردگی است نیز نگرانکننده بهنظر میرسد. مطالعهای نشان داد حدود ۱۴ درصد از راینوویروسهای روی انگشتان دست فرد از طریق دستگیره در یا شیر آب و نیمی از آن از طریق تماس دستبهدست به فرد دیگر منتقل میشود.
مطالعه دیگری نشان داد پس از یک شب اقامت در هتل، بزرگسالان مبتلا به سرماخوردگی ناشی از راینوویروس، حدود ۳۵ درصد از ۱۵۰ موارد آزمایششده مانند خودکار، کلید برق، کنترل از راه دور و تلفنها را آلوده کردند. در یک سوم کارآزماییها، افراد مورد مطالعه تا ۱۸ ساعت پس از آلوده کردن این سطوح، ویروس را بهطور غیرمستقیم به نوک انگشتان افراد دیگر منتقل کردند.
بحث درباره نقش دستها در انتقال بیماریها قبل از مالون وجود داشت. زمانی که در سال ۱۸۴۷، ایگناتس زملوایس، یک پزشک مجارستانی، مداخلاتی را ابداع کرد که او را به لقب «پدر بهداشت دست» رساند، علم پزشکی در حال رشد و توسعه بود. جراحان به تازگی شروع به استفاده از بیهوشی عمومی هنگام انجام جراحیها بر روی بیماران کرده بودند که این امکان را فراهم میکرد که بیماران بدون احساس درد تحت جراحی قرار گیرند.
استفاده از بیهوشی برای اولین بار در سال ۱۸۴۵ برای زایمان انجام شد. در آن زمان، مرگ مادران در زمان زایمان بسیار شایع بود. به طور کلی، برای هر ۱۰۰۰ نوزاد متولد شده در قرن نوزدهم، ۱۰ مادر جان خود را از دست میدادند.
یکی از دلایل اصلی این مرگومیر مادران، سپتیسم مرتبط با زایمان بود که به آن تب نفاسی یا تب پس از زایمان نیز میگفتند و بعداً مشخص شد که باکتری استرپتوکوک پیوژنز مسئول آن بود.
تب نفاسی بین سالهای ۱۸۴۱ تا ۱۸۴۷ عامل ۱۶ درصد از مرگومیر مادران در بیمارستانها در وین بود، جایی که زملوایس فعالیت میکرد. او تحقیقات خود را درباره نرخ مرگومیر در این دو بخش انجام داد و متوجه شد که نرخ مرگومیر در این دو بخش پس از سال ۱۸۴۱ متفاوت شده است. در یک بخش فقط ماماها فعالیت میکردند، در حالی که در بخش دیگر، دانشجویان پزشکی و پزشکان در زایمان مادران به کار میپرداختند و همچنین در اتاقی نزدیک به آن، کالبدشکافی انجام میشد.
پس از اینکه یکی از کارکنان بیمارستان به طور ناخواسته چاقوی جراحی را لغزاند و به بیمار مورد نظر خسارت رساند، زملوایس به این موضوع توجه کرد. او به این نتیجه رسید که آلودگی بیماران باردار با ذرات جسد میتواند منجر به ابتلا به تب نفاسی شود. بنابراین، او پروتکلهای سختی را تدوین کرد که همه کارکنان باید پس از کالبدشکافی و قبل از تماس با بیماران، دستهای خود را با آهک کلریدشده تمیز کنند؛ اما چرا از آهک کلریدشده؟ زملوایس معتقد بود که آب و صابون کافی نیستند تا عوامل بیماریزا را از روی دست پاک کنند و محلول آهک کلریدشده، قویترین محصول مورد استفاده برای تمیزی دستهای کارکنان بخش نظافت در بیمارستان بود.
نظرات کاربران