هر سال بیش از یک تریلیون حشره بهعنوان منبع پروتئین با کمکربن برای دامها و انسانها پرورش داده میشود، اما این عمل ممکن است از نظر اخلاقی مشکلاتی داشته باشد. حشرات واقعاً موجوداتی عجیب و شگفتانگیز هستند. پروانهها قسمتهایی از طیف نور را مشاهده میکنند که برای چشم انسان غیرقابل رؤیت است و از این الگوهای فرابنفش برای یافتن گیاهان خوشطعم بهرهمیبرند. شبپرهها در مسیرهای صدها مایل از میدان مغناطیسی زمین برای جهتیابی و حرکت استفاده میکنند. زنبورها با لرزاندن بدن خود به همدیگر اطلاع میدهند کجا میتوانند منبع شهد را پیدا کنند.
حشرات در دنیای ما زندگی میکنند (یا ما انسانها در دنیای آنها زندگی میکنیم)، با اینحال در جهانهای حسی کاملا متفاوتی زندگی میکنند. اما وقتی که شروع به درک حواس حشرات کردیم، نگرش ما نسبت به این موجودات در حال تغییر است و پرورش حشرات بهطور چشمگیری درحال افزایش است.
براساس گزارش وایرد، برای تأمین نیازهای پروتئینی با کمکربن برای حیوانات و انسانها، شرکتها در رقابت هستند و هر سال بین ۱ تا ۱٫۲ تریلیون حشره در مزارع پرورش داده میشوند. این تغییرات نسبت به تعداد جانورانی که در این فرایند دخیل هستند، بیسابقه است و همچنین امری جدید در تاریخ نگاه ما نسبت به این موجودات است.
پرورش حشرات نه تنها یک تغییر جهت عجیب در نگرش ما نسبت به این موجودات است، بلکه ما آنها را له میکنیم، روی آنها سم میپاشیم، آنها را میخوریم و حتی آنها را خرد میکنیم تا از آنها رنگهای زیبا بسازیم. اما در عین حال، ما نگران کاهش شدید جمعیت حشرات وحشی هستیم، زیرا برای گردهافشانی محصولاتی که میخوریم، به آنها وابستهایم.
با صنعتیشدن پرورش حشرات، آنها بهعنوان یک راهحل برای بحران اقلیمی که ناشی از فعالیت انسانی است، پیشنهاد میشوند. اما قبل از اینکه به این مسیر برویم، باید چند سوال اساسی را در مورد حشرات مطرح کنیم. آیا آنها احساسات دارند؟ آیا میتوانند درد و رنج را احساس کنند؟
جاناتان برچ، فیلسوف دانشکده اقتصاد لندن، میگوید: «در نقطه شروع گفتگو در مورد رفاه حیوانات قرار داریم.» یکی از سوالات کلیدی این است که آیا حشرات حساس هستند و آیا میتوانند درد و رنج را تجربه کنند؟
در حال حاضر، خوکها، مرغها و ماهیها به عنوان موجوداتی حساس شناخته میشوند. در سال ۲۰۲۱، گزارشی نوشته شد که موجب شد دولت بریتانیا ماهیهای مرکب و اختاپوس و همچنین خرچنگها، شاهمیگو و کل حیوانات مهرهدار را به عنوان موجوداتی حساس به رسمیت بشناسد.
پژوهش در زمینه حساسیت حشرات به درد بسیار پراکنده است. با وجود بیش از یک میلیون گونه حشره شناختهشده، تنها تعداد اندکی از آنها برای مطالعه حساسیت به درد مورد توجه قرار گرفتهاند.
موضوع حساسیت حشرات به درد همچنین در مورد موجودات دیگر نیز پیچیده است. حتی در مورد انسانها، بحث در مورد اینکه آیا آنها میتوانند درد را احساس کنند، موضوعی پیچیده و دشوار است. در دهه ۱۹۸۰، نوزادان در ایالات متحده معمولاً در حالت بیهوشی یا بدون بیهوشی کامل قرار میگرفتند، زیرا اعتقاد وجود داشت که نوزادان بهطور کلی قادر به درک درد نیستند.
یکی از موارد مشهور در این زمینه مربوط به یک نوزاد نارس در مریلند است که در سال ۱۹۸۵ متولد شد. این نوزاد بدون هیچگونه بیهوشی تحت عمل جراحی قلب باز قرار گرفت. وقتی مادر این نوزاد سوالاتی در مورد احساس درد او مطرح کرد، به او گفته شد که نوزادان نارس قادر به احساس درد نیستند. این باور اشتباه به تدریج منسوخ شد، اما نشان میدهد که حتی در مورد انسانها نیز تشخیص حساسیت به درد چالش برانگیز است.
هنگامی که به تحقیق در مورد حساسیت حشرات به درد میپردازیم، تعدادی نشانه وجود دارد که پژوهشگران به دنبال آن هستند. اولین نشانه وجود گیرندههای درد است، که نورونهایی هستند که به محرکهای دردناک دنیای خارجی پاسخ میدهند. البته احساس درد توسط تحریک این گیرندهها تنها نشانهای از حساسیت به درد نیست؛ به عنوان مثال، زمانی که یک سطح داغ را لمس میکنید، بازوی شما بهطور خودکار از آن دور میشود، زیرا گیرندههای درد تکانه عصبی را به مغز ارسال میکنند تا از خطر فوری دوری کنید. اما حضور گیرندههای درد نشان میدهد که حشرات برخی از خصوصیات زندگی اولیه را دارند که به آنها توانایی تجربه درد را میدهد.
مطالعات نشان دادهاند که حشرات نقاط آسیبدیده روی بدن خود را تمیز میکنند که نشانهای دیگر از حساسیت به درد است. برخی از مورچهها حتی همخانههای خود را که دست و پا از دست میدهند را نجات میدهند، که نشاندهنده توانایی درک درد و نیاز به مراقبت و درمان است. تعیین اینکه آیا حشرات میتوانند درد را احساس کنند یا نه، یک موضوع پیچیده است و نیازمند تحقیقات بیشتری در این زمینه است.
حشراتی که به عنوان غذای دام و انسان استفاده میشوند، اکثراً شامل جیرجیرکها، سوسکها و مگسها هستند. اطلاعات ما در مورد زندگی و ویژگیهای این حشرات نسبت به زنبورها یا مورچهها کمتر است، و حتی مطالعاتی در مرحله لاروی حشرات به کمبود اطلاعات اضافه میکنند. این موضوع به دلیل این است که لارو سوسکها و مگسها قبل از بلوغ عمدتاً کشته میشوند و این مسئله موجب میشود که سوالاتی در مورد حساسیت لاروها به درد پیش بیاید. آیا لاروهای حشرات کمتر از حالت بزرگسالان قابلیت احساس درد را دارند؟ این یک پرسش حساس و پیچیدهتر در زمینه حساسیت حشرات به درد است که به یک هزاره از موارد ناشناخته در دنیای کوچک تقسیم میشود.
کریستین اندروز، استاد فلسفه در دانشگاه یورک در تورنتو، اشاره میکند که حتی موجودات دریایی غیرپستاندار و غیرماهی هم در این مورد نادیده گرفته شدهاند. این مشکل نه تنها در مورد حشرات، بلکه در مورد کرمهای نماتد (انگلهای میکروسکوپی که از فراوانترین موجودات روی زمین هستند) نیز وجود دارد.
همچنین، هنگام بحث در مورد حساسیت حشرات به درد، صنعت پرورش حشرات با سرعت در حال رشد است. از قرون گذشته، حشرات به عنوان یک منبع غذایی مورد استفاده انسانها بودند، اما این حشرات معمولاً از طبیعت جمعآوری میشدند یا در مزارع کوچک پرورش داده میشدند. در حال حاضر، استارتاپها در حال ایجاد کارخانههای بزرگی هستند که میلیونها حشره را در یک مکان نگهداری و پرورش میدهند.
یکی از این استارتاپها به نام Ynsect در حال احداث یک کارخانه در امیانز است که سالانه حدود ۲۰۰ هزار تن محصول حشره تولید میکند که به طور عمده برای غذای حیوانات و انسان مورد استفاده قرار میگیرد. کارخانههای بزرگ دیگری در هلند، ایالات متحده و دانمارک در حال فعالیت یا ساخت میباشند. برچ تاکید دارد: «اگر قصد داریم حشراتی را پرورش دهیم که ممکن است حساس باشند، باید استانداردهای رفاهی مشخصی وجود داشته باشد.»
در حال حاضر هیچ دستورالعمل رسمی در زمینه رفاهی حشرات پرورشی وجود ندارد و تعداد کمی از قوانین موجود وجود دارند که پرورشدهندگان حشرات را به رعایت استانداردهای رفاهی خاص ملزم کنند. اتحادیه اروپا، که نماینده پرورشدهندگان حشرات است، پنج دستورالعمل از قانون رفاه مهرهداران را تعیین کرده است، اما شرکتها عمدتاً خود تصمیم میگیرند که به چه میزان رفاه حشرات را تضمین کنند. باب فیشر، استاد دانشگاه ایالتی تگزاس که در زمینه رفاه حشرات فعالیت میکند، میگوید: «اگر نگرانیهای رفاهی وجود داشته باشد، باید هنگام طراحی و احداث این تاسیسات مداخله کنید.»
طراحان مزرعه باید عوامل متعددی از جمله دما، سطح رطوبت، نور، میزان ازدحام حشرات و نوع غذایی آنها را در نظر بگیرند. این موارد مهندسیای هستند که برای پرورشدهندگان حشرات بسیار اهمیت دارد، آنها میخواهند اطمینان حاصل کنند که حشرات زندهای بسیاری تا حد امکان زنده میمانند و مدیریت مزارع برای آنها اقتصادی باشد. اما همه اینها با رفاه حیوانات در ارتباطند.
در این زمینه چندین اقدام مثبت نیز صورت گرفته است. بنیانگذار استارتاپ Better Origin که در کمبریج ماساچوست فعالیت میکند، فوتیس فوتیادیس، اظهار داشته است که به نظر میرسد لارو برخی از حشرات در شرایط پرازدحام را دوست دارند. او ظروف خاصی اجاره میدهد که پرورشدهندگان میتوانند لاروهای مگس سرباز سیاه خود را در شرایط تاریک و مرطوب به تعداد ده هزار عدد در یک سینی پرورش دهند. فوتیادیس اظهار داشته است: «آنچه که ممکن است برای سایر حیوانات رفاه بالا باشد، ممکن است برای حشرات اینگونه نباشد. ما باید درک جدیدی از آنچه حشرات میخواهند به دست آوریم.»
مشکل اصلی در اینجا این است که در مورد آنچه حشرات دوست دارند و چگونه رفتار میکنند، درک بسیار محدودی داریم. به عنوان مثال، لاروهای مگس سرباز سیاه ممکن است شرایط شلوغ را ترجیح دهند، اما آیا حشرات بالغ نیز به همین شکل عمل میکنند؟ این یکی از چالشهای بزرگ در زمینه تحقیقات در حوزه رفاه حشرات است.
بعضی از مزارع پرورش حشرات مانند Better Origin، به مگسهای سرباز سیاه بالغ که از آنها برای تولید لارو استفاده میشود، غذا نمیدهند. اما تحقیقات اخیر نشان میدهد که اگر به حشرات بالغ اجازه داده شود تا تغذیه کنند، ممکن است مدت زمان زندگی بیشتری داشته باشند و تعداد بیشتری تخم بگذارند. فوتیادیس اظهار میکند: «اجازه دادن به حشرات بالغ برای تخمگذاری و سپس آنها را کشتار کرد، یک رویکرد است که در این صنعت هماهنگ با سایر صنایع حیوانی انجام میشود و این وضعیت احتمالاً فقط زمانی تغییر خواهد کرد که در بازار فرصتی برای حشراتی ایجاد شود که در شرایط رفاه بالاتری پرورش داده میشوند.»
مشکل بزرگتری که وجود دارد، نحوه کشتار حشرات است. در اتحادیه اروپا، بیشتر حیوانات باید قبل از کشتار بیهوش شوند، اما چنین مقرراتی برای حشرات وجود ندارد. حشرات میتوانند با استفاده از حرارت، بخار، جوشاندن، انجماد یا خرد کردن کشتار شوند. لاروهای استارتاپ Better Origin به صورت زنده به جوجههای پرورشی خورانده میشوند.
بجز این ایده که مرگ سریع بهتر از مرگ تدریجی است، در مورد اینکه کدام روش کشتار برای حشرات کمتر از همه دردناک است، اطلاعات کافی وجود ندارد. فیشر میگوید: «با توجه به عدم قطعیت موجود، یکی از مهمترین اقداماتی که میتوانیم انجام دهیم، تلاش برای اطمینان از این موضوع است که کشتار حشرات با سرعت و به سرعت انجام شود.»
به نظر فیشر، مسئله اصلی نیست که آیا باید حشرات را پرورش دهیم یا خیر، بلکه این است که باید رفاه حشرات را جدی بگیریم و اطمینان حاصل کنیم که صنعت نیز این موضوع را به خوبی در نظر میگیرد. او معتقد است: “استفاده از حشرات به عنوان غذای انسان و خوراک دام در حال رشد است و قرار نیست در آیندهای نزولی پیدا کند.” اندازه این صنعت به حدی بزرگ است که حتی بهبود کوچکی در استانداردهای رفاهی میتواند برای میلیاردها حیوان حساس که ممکن است وجود داشته باشند، تأثیرگذار باشد.
فیشر امیدوار است که پژوهشگران فعال در زمینه حساسیت حیوانات و صنعت پرورش حشرات، به جای اختلاف نظر، با یکدیگر همکاری کنند و به نتایجی در مورد رفاه حشرات پرورشی برسند. این به دو معنی است. اولاً این که باید در زمینه مطالعه حساسیت این حیوانات، به ویژه گونههایی که پرورش آنها رایجتر است، تحقیقات بیشتری انجام شود. لارا چیتکا میگوید: “حداقل برای این گونهها، نیاز داریم که در مورد روشهای کشتار و شرایط پرورش قابلقبول اطمینان حاصل کنیم. این پژوهشها الان ضروری هستند.”
در مورد دیگر، یعنی گسترش درک ما از این که کدام حیوانات سزاوار دلسوزی ما هستند، موضوع بسیار دشوارتر است. به راحتی میتوان به چشمهای سگ یا شامپانزه نگاه کرد و درک کرد که این حیوانات چه احساساتی دارند. اما نگاه کردن به سینی حشرات و شاهد بودن این مسئله بسیار پیچیدهتر است. با این حال، اگر میخواهیم به طرز پرخطرتر و مهربانانهتری حشرات را پرورش دهیم، این امر بهترین کاری است که با احتیاط انجام دهیم.
نظرات کاربران