قفل فلش رمزگاریشده حاوی ۷هزار بیتکوین، سرانجام پس از ۱۲ سال، امکان شکستن آن را دارد – البته با شرط اجازه دادن صاحب به این اقدام.
در ساعت ۹:۳۰ صبح چهارشنبه در اوایل مهر ماه، فردی که خود را با نام “تام اسمیت” معرفی کرد، پیامی به ظاهر بیمعنی به اندی گرینبرگ، خبرنگار وبسایت وایرد، ارسال کرد: “پرسوجو ولتاژ تکرار“. این سه کلمه، شاید نمایانگر انجام یک عملیات پیچیده و احتمالاً ارزشمند بودند. اما چه اتفاقی افتاده بود؟
چند روز قبل، گرینبرگ این سه کلمه را به طور کاملاً اتفاقی ایجاد کرده بود و از آن به عنوان عبارت عبور برای یک مدل خاص از فلش حاوی رمزگذاری به نام “IronKey S200” استفاده کرده بود. سپس این فلش را به همراه تیمش به نام Unciphered به یک آزمایشگاه استارتاپ در سیاتل فرستاد تا آن را رمزگشایی کنند، در حالی که این فلش هزاران کیلومتر دورتر در مکانی ناشناخته ذخیره شده بود.
روز سهشنبه، فلش یواسبی گرینبرگ وارد آزمایشگاه آنسایفرد شد و تنها چند ساعت پس از رسیدن به آزمایشگاه، گرینبرگ از دیدن رمز عبور سه کلمهای خود حیرتزده شد. اسمیت اعلام کرد که با استفاده از یک رایانه قدرتمند، پس از بررسی ۲۰۰ تریلیون رمز مختلف، موفق به باز کردن قفل فلش شده بودند.
ادعای اسمیت به لاف و گزافهگویی قلم زدن نمیپذیرد. او و تیمش نزدیک به ۸ ماه را صرف توسعهی قابلیتهایی برای شکستن این مدل خاص و ده ساله از IronKey ها کردهاند. اما هدف نهایی آنها چیست؟ تیم آنسایفرد اعتقاد دارد که IronKey، محفوظترین فلش حاوی کلیدهای ۷۰۰۲ بیتکوین، که در یک صندوق در بانک سوئیسی با فاصلهای ۸۰۰۰ کیلومتری نگهداری میشود، نیز در برابر این تکنیک جدید حفاظت کردند. ارزش بیتکوینهای مذکور، در زمان نگارش این مقاله، بیش از ۳۰۵ میلیون دلار یا ۱۵۲۰۰ میلیارد تومان بود.
سالهاست که هکرهای گروه آنسایفرد و بسیاری از متخصصان رمزنگاری، داستان استفان توماس را دنبال کرده و با اقدامات مختلف، تلاش برای دستیابی به IronKey او ادامه دارد. توماس، کارآفرین سوئیسی که در سانفرانسیسکو ساکن است، این فلش حاوی ارزشمند از سال ۲۰۱۱ به وی تعلق دارد، اما رمز عبور برای دسترسی به این گنج بزرگ را بهنظر میرسد فراموش کرده است. وی در مصاحبههای پیشین خود اعلام کرده است که پیشتر ۸ بار حدس نادرست زده و در حال حاضر تنها کافی است دوبار دیگر رمز را اشتباه وارد کند تا IronKey تمام کلیدهای ذخیرهشده را پاک کرده و بیتکوینها برای همیشه از دسترس خارج شوند.
گروه آنسایفرد پس از ماهها تحقیق و تلاش، حالا به اعتقاد دستیافتهاند که میتوانند با استفاده از تکنیک مخفی خود، قفل شده IronKey توماس را باز کنند. اسمیت، که ترجیح میدهد نام واقعیاش فاش نشود، در این زمینه اظهار کرد: «تا زمانی که نتوانسته بودیم رمز عبور یک IronKey را به راحتی و با مستندات بشکنیم، تردید داشتیم تا تماس با توماس را بگیریم؛ اما اکنون با کامل اطمینان از توانایی خود هستیم».
زمانی که انگیزه برای شکستن IronKey به نظر میرسد، مسئلهای جدید به وجود میآید؛ چرا که به نظر میرسد توماس همکاری با آنها را ترجیح نمیدهد. پس از نمایش قدرتمند شکستن رمز فلش یواسبی برای گرینبرگ، واسطهای با توانایی تضمین کردن مهارتهای آنها در باز کردن IronKey، با توماس تماس گرفت. توماس به این موضوع علاقه نشان نداد و مکالمه حتی قبل از شروع مذاکرات درباره دستمزد با آنسایفرد به پایان رسید.
واسطه اظهار داشت که توماس یک سال پیش با دو تیم دیگر توافق کرده بود. او برای جلوگیری از رقابت دو تیم با یکدیگر، بخشی از ارزش بیتکوینها را به هر یک از آنها پیشنهاد داده بود و اگر هر یک از آنها توانستند قفل IronKey را باز کنند، جایزه به هر دو تیم خواهد رسید. توماس هنوز به این توافق پایبند است و میخواهد قبل از ورود تیم دیگر، به دو تیم فعلی فرصت بیشتری بدهد تا روی مشکل کار کنند، حتی اگر هیچ یک از آنها پیشرفتی مشابه آنچه آنسایفرد به دست آورده است از خود نشان ندهند.
ارزش بیتکوینهای توماس به بیش از ۳۰۵ میلیون دلار رسیده است.
توماس، آنسایفرد را در موقعیتی عجیب و دشوار قرار داده است. ابزار جدید این گروه به نظر میرسد یکی از ارزشمندترین ابزارهای دنیای ارزهای دیجیتال باشد، اما بدون هدف مشخص برای شکستن، به چه کاری میآید؟ نیک فدوروف مدیر عملیات آنسایفرد اظهار داشت: «ما قفل IronKey را شکستیم، اما حالا باید قفل توماس را بشکنیم و این بخش دشوارترین قسمت کار است».
توماس از ادامه مصاحبه یا اظهارنظر بیشتر خودداری کرد و تنها از طریق ایمیل با وایرد تایید کرد که پیشنهاد آنسایفرد برای باز کردن قفل فلش خود را رد کرده است. او اظهار کرد: «من قبلاً با مجموعهای از کارشناسان مختلف در این مورد کار کردهام، بنابراین دیگر نمیتوانم با شخص جدیدی مذاکره کنم. این امکان وجود دارد که تیم فعلی تصمیم بگیرد با آنسایفرد قرارداد ببندد. باید منتظر بماند و دید».
یک گنج عظیم، اما مهر و موم شده
توماس، این مقدار بیتکوین را از کجا به دست آورده بود؟ او در مصاحبههای قبلی اظهار کرده بود که این ۷۰۰۲ بیتکوین را از باقیمانده مبلغی که برای ساخت ویدیویی با عنوان “بیتکوین چیست؟” و انتشار آن در یوتیوب در سال ۲۰۱۱ خریده بود. این مربوط به زمانی است که هر بیتکوین ارزش کمتر از یک دلار داشت. بعداً در همان سال، او به وایرد گفت که به طور ناخواسته هر دو نسخه پشتیبان کیف پولی که هزاران بیتکوین را در خود جای داده بود، پاک کرده و حتی تکه کاغذی که رمز سومین نسخه ذخیره شده در IronKey بود را نیز گم کرده است. در آن زمان ارزش بیتکوینهای او به حدود ۱۴۰ هزار دلار رسیده بود. او در آن زمان در مصاحبهای گفت: «یک هفته تلاش کردم تا رمز را پیدا کنم، اما نشد. خیلی دردناک بود».
در طول ۱۲ سال پس از آن، ارزش بیتکوینهای غیرقابل دسترس روی IronKey توماس در برخی مواقع به نزدیک نیم میلیارد دلار نیز رسیده است. در ژانویهی ۲۰۲۱ (اسفند ماه ۱۳۹۹) و زمانی که بیتکوین در حال رسیدن به بالاترین قیمت تاریخ خود بود، توماس در مصاحبه با نیویورک تایمز اضطرابی را توصیف کرد که گنج دور از دسترسش در طول این سالها برایش ایجاد کرده بود. او گفت: «من فقط در رختخواب دراز میکشیدم و به آن فکر میکردم. بعد با یک استراتژی جدید به سراغ کامپیوتر میرفتم، اما کار نمیکرد و مثل همیشه دوباره ناامید میشدم».
تقریباً در همان زمان در سال ۲۰۲۱، گروه آنسایفرد تیمی از رمزنگاران و هکرهای کلاه سفید را با هدف بازگرداندن چنین سرمایههای هنگفت و مسدود شدهای تاسیس کردند تا کورسوی امیدی در دل بسیاری از دارندگان بدشانس رمزارزها همچون توماس که مدتها است از دارایی خود محروم شدهاند روشن شود. در زمان راهاندازی آنسایفرد، شرکت ردیابی ارزهای دیجیتال Chainalysis مجموع ارزش این کیف پولهای فراموش شده در سراسر بلاکچین را ۱۴۰ میلیارد دلار تخمین زد.
آنسایفرد اظهار میکند که از آن زمان با موفقیت به مشتریان بسیاری کمک کرده است تا کیفپولهای قفلشده به ارزش میلیونها دلار را باز کنند. این کار اغلب از طریق کشف آسیبپذیریهایی در رمزنگاری یا نقصهای نرمافزاری کیفپولها انجام شده است. اما ارزش هیچکدام از پروژههای این گروه به گنجینهی توماس حتی نزدیک هم نمیشود.
آنسایفرد اوایل سال ۲۰۲۳ شروع به جستجوی راههای بالقوه برای باز کردن IronKey توماس کرد. اسمیت میگوید که تیم آنها به سرعت شروع به بررسی کردند و متوجه شدند که سازندهی IronKey که در سال ۲۰۱۱ به شرکت سختافزار ذخیرهسازی iMation فروخته شده است، فرصتهای بالقوهای برای آنها ایجاد کرده است. شرکت کینگستون که هماکنون مالک IronKey است، به درخواست وایرد برای اظهار نظر پاسخ نداد.
حتی یک IronKey با یک دهه قدمت نیز هدف فوقالعاده دلهرهآوری برای هکرها است. این نوع فلش یواسبی که بودجهی لازم برای توسعهی آن تا حدودی توسط وزارت امنیت داخلی ایالات متحده تامین شده دارای گواهی FIPS-140-2 سطح ۳ است؛ بدان معنا که در برابر دستکاری مقاوم است و رمزگذاری آن به اندازهی کافی برای استفاده توسط سازمانهای نظامی و اطلاعاتی با هدف ذخیرهسازی اطلاعات طبقهبندی شده ایمن است.
بنیانگذاران آنسایفرد که پس از یافتن چندین نقص امنیتی در سیستم IronKey جسارت خود را باز یافته بودند، تصمیم گرفتند پروژهی شکستن قفل این ابزار را به صورت جدی آغاز کنند. فدوروف به در آن زمان به تیم گفت: «اگر تنها یک اورست برای فتح وجود داشته باشد، همین است». بنیانگذاران این شرکت در نهایت گروهی متشکل از حدود ۱۰ کارمند و مشاور بیرونی را که برخی سابقهی کار در آژانس امنیت ملی آمریکا یا سایر آژانسهای دولتی داشتند گرد هم آوردند و نام پروژه را اورست گذاشتند.
صندوق گنج
یکی از ابتداییترین اقدامات تیم، بر اساس زمانبندی عرضهی مدلهای گوناگون و حذف گزینههای غیرممکن، مدل دقیق IronKey که توماس از آن استفاده کرده بود، را شناسایی کرد. سپس تعدادی از آن مدل را که میتوانستند در فروشگاههای آنلاین پیدا کنند را خریداری کردند و در نهایت صدها نمونه از آن را در آزمایشگاه خود جمع آوری کردند.
آنسایفرد برای مهندسی معکوس دقیق دستگاه، یک نمونه از آن را زیر دستگاه سیتی اسکن قرار داد و سپس به جراحی پرداخت. هکرها با استفاده از یک ابزار دقیق برش لیزری، تراشهی Atmel که حاوی محفظهی امن این دستگاه و اسرار رمزنگاری آن است را خارج کردند. آنها تراشه را در اسید نیتریک شستشو دادند تا لایههای اپوکسی را که برای جلوگیری از دستکاری در اطراف آن تعبیه شدهاند از بین ببرند و به حافظهی داخلی آن دست پیدا کنند.
پس از این مراحل، با استفاده از محلول سایندهی سیلیکا و یک پد نمدی کوچک، تیم آنسایفرد شروع به صیقل دادن تراشه به صورت لایه به لایه کرد. این فرآیند به گونهای بود که هر بار تنها چند صد نانومتر ماده از سطح آن جدا میشد. پس از هر لایه، با میکروسکوپهای نوری یا الکترونی، سطح جدید آشکار شده عکس گرفته میشد. این فرآیند تا جایی تکرار شد که تیم توانست یک مدل سهبعدی کامل از پردازنده بسازد.
حافظهی دستگاه به صورت فیزیکی با سیمکشیهای آن ادغام شده بود و تیم آنسایفرد به راهیابی به آن برای کلید گشایش قفل دستگاه اعتقاد داشت. آنها با وصل کردن سیمهایی به اتصالات ورودی و خروجی دستگاه، به عملی شدن شنود کلیهی سیگنالهای ورودی و خروجی پرداختند.
هدف بعدی تیم، مهندسانی بود که قبلاً روی دو پروژه کار کرده بودند: تراشهی Atmel و یک میکروکنترلر دیگر که در دههی ۱۹۹۰ توسعه داده شده و در ساختار IronKey مورد استفاده قرار گرفته بود. اعضای تیم آنسایفرد اطلاعات این مهندسان را به دست آوردند و از آنها درباره جزئیات سختافزاری این قطعات سوالاتی پرسیدند.
فدوروف میگوید: «این پروژه دست کمی از گنجیابی نداشت. ما نقشهای ژنده و رنگ و رو رفته را گام بهگام دنبال میکردیم و تنها میدانستیم که صندوقچهی طلا در آنسوی یک رنگین کمان است. اما خود رنگینکمان را کجا پیدا کنیم؟ نمیدانیم!»
در ماه ژوئیهی امسال، زمانی که تیم در یک خانهی اجارهای Airbnb در سانفرانسیسکو گرد هم آمده بود، عملیات به اوج خود رسید. همگی دور یک میز پوشیده از تجهیزات آزمایشگاهی به ارزش میلیونها دلار ایستاده بودند که یکی از اعضای تیم برای اولین بار محتوای یک IronKey رمزگشایی شده را برای سایرین خواند. فدوروف با حیرت پرسید چه شده است؟ اریک میچاد، مدیر آنسایفرد با غرور پاسخ داد: «ما به اورست صعود کردیم».
آنسایفرد هنوز جزئیاتی از روند تحقیقات و تکنیکهای مورد استفاده برای شکستن قفل IronKey و توقف شمارشگر آن، که تعداد حدسها را به ۱۰ تا محدود میکند، منتشر نکرده است. آنها اظهار میکنند که آسیبپذیریهای کشف شده هنوز به طور بالقوه خطرناکتر از آن هستند که بتوان آنها را علنی کرد، زیرا مدلهای IronKey که آنها هک کردهاند، بسیار قدیمی هستند و نمیتوان آنها را با یک بهروزرسانی نرمافزاری دوباره به امنیت بازگرداند. فدوروف در این مورد میگوید: «اگر این اطلاعات به نحوی فاش شود، پیامدهای امنیت ملی بسیار بزرگتری نسبت به کیف پولهای ارز دیجیتال خواهد داشت».
هیچکس نمیداند که چگونه آنسایفرد موفق به شکستن قفل IronKey شده است.
این تیم یادآوری میکند که روش نهایی آنها دیگر از هیچ کدام از تاکتیکهای تهاجمی و مخربی که در تحقیقات اولیهی خود از آنها استفاده کردند، مستلزم نیست. آنها تصریح میکنند که تاکنون بیش از هزار بار IronKey های مربوط به سال ۲۰۱۱ و پیش از آن را بدون وارد آوردن هیچ گونه آسیبی به آنها هک کردهاند. هکرهای آنسایفرد حتی به منظور اثبات توانایی خود، سه IronKey مختلف را برای خبرنگار وبسایت وایرد رمزگشایی کردند.
قراردادهای بیثمر
تاکمل این متن:
تیم آنسایفرد، علیرغم موفقیت خیرهکنندهاش، هنوز نتوانسته است توماس را متقاعد کند که به آنها اجازه دهد IronKey او را رمزگشایی کنند. اعضای این گروه اظهار میکنند که اطلاعاتی از طریق واسطهای که از طرف آنها با توماس تماس گرفته شده است نشان میدهد، توماس پیشتر برای باز کردن قفل فلش یواسبی خود با یک فرد و یک شرکت که هر دو در دنیای امنیت و سختافزار فعال هستند، تماس برقرار کرده است: شرکت تحقیقات امنیت سایبری ناکسو و یک محقق مستقل امنیت سایبری به نام کریس تارنوفسکی.
ناکسو در این خصوص اظهارنظر خودداری کرده است؛ اما کریس تارنوفسکی، متخصص معروف در زمینهی مهندسی معکوس چیپ تایید کرد که در ماه مه (اردیبهشت و خرداد) سال گذشته با توماس ملاقات و احوالپرسی داشته است. توماس در آن جلسه مبلغی برای همکاری مشخص نکرد و تنها به او قول داده بود که اگر بتواند با موفقیت قفل IronKey او را باز کند، پاداشی سخاوتمندانه دریافت خواهد کرد.
تارنوفسکی میگوید که از آن زمان کار بسیار کمی روی این پروژه انجام داده است و در واقع منتظر بوده تا توماس شروع به پرداخت ماهانه به او برای تحقیقات اولیه کند. تارنوفسکی میگوید: «من خواستم که او مقداری پول به عنوان پیشپرداخت بپردازد، چرا که این پروژه قطعا زمانبر بود و من هم نگران بازپرداخت وام مسکن و قبضهایم بودم؛ اما بعد از اولین تماس، دیگر خبری از او نشد. عجیب است».
آنسایفرد با وجود موفقیت خیرهکنندهاش، هنوز نتوانسته توماس را متقاعد به همکاری کند. تیم آنسایفرد در مورد ناکسو و اینکه آیا این پیشرفتش بیشتر از تارنوفسکی بوده است یا خیر، تردید دارند. آنها معتقدند که تنها تعداد اندکی از هکرهای سختافزاری قادر به اجرای مهندسی معکوس لازم برای شکستن IronKey هستند و به نظر میرسد هیچکدامشان با ناکسو همکاری نمیکنند. فدوروف در مورد پیشنهاد توماس بر این که تیمشان میتواند با ناکسو یا هر گروه دیگری که روی پروژه کار میکنند قرارداد فرعی ببندد، میگوید: «این احتمال را رد نمیکنم. اما وقتی آنسایفرد میتواند به تنهایی IronKey را باز کند، دیگر چنین شراکتی منطقی نیست».
به نظر میرسد توماس برای شکستن قفل صندوق گنج ۳۰۵ میلیون دلاری خود، هیچ عجلهای ندارد. او هنوز هیچ یک از پیشرفتهای رخ داده در مسیر رسیدن به ثروتش را فاش نکرده است و تنها تابستان امسال در مصاحبه با پادکست Thinking Crypto گفت: “وقتی با آن حجم از پول سر و کار دارید، همه چیز بسیار طولانی و فرساینده میشود. شخصی که با او کار میکنید مهم است و قراردادی که با او میبندید باید بینقص باشد؛ چرا که اگر مشکلی در قرارداد وجود داشته باشد، صدها میلیون دلار در یک چشم بر هم زدن از دست میرود.”
آنسایفرد قصد دارد برای تسریع روند عقد قرارداد با توماس، نامهای سرگشاده خطاب به او منتشر کند. آنها ویدئویی نیز آماده کردهاند تا با انتشار آن توماس را کمی تحت فشار بگذارند و او را متقاعد به همکاری کنند. فدورف میگوید که ممکن است توماس اهمیت زیادی به پول ندهد. نیویورک تایمز پیشتر در یکی از مقالات خود در سال ۲۰۲۱، در مورد بیت کوینهای قفل شدهی توماس نوشت که او به لطف سرمایهگذاریهایش در دیگر بازارهای رمزارز، به ثروتی بسیار بیشتر از آنچه که بداند میخواهد با آن چه کار کند، دست یافته است.
فدورف میگوید نمیتوان بدون بررسی IronKey توماس فهمید چه چیزی در آن ذخیره شده است. حتی ممکن است کلیدهای ۷۰۰۲ بیت کوین او در جای دیگری باشند یا اطلاعات مربوط به آن کاملاً از بین رفته باشند. البته آنسایفرد هنوز امیدوار است. حتی اگر توماس هم با آنها کار نکند، تیم همچنان آماده است تا به کار خود ادامه دهد. به هر حال، کیفپولهای قفلشدهی دیگری هم در دنیا وجود دارد که این گروه میتواند آنها را باز کند.
تصمیمگیری دربارهی این که چگونه قفل این درایو یواسبی خاص باز شود، کاملاً به عهدهی مالک آن است. فدوروف اظهار میکند: “این فرایند فوقالعاده خستهکننده است. وقتی با افراد سر و کار دارید، همیشه خودشان تبدیل به پیچیدهترین بخش کار شما میشوند. کدها تغییر نمیکنند، مگر اینکه شما به آنها دستور دهید؛ اما انسانها واقعاً موجوداتی غیرقابل پیشبینی هستند.“
نظرات کاربران