در این شماره از مجموعه مقالات “آخر هفته چه فیلمی ببینیم؟”، ابتدا به سراغ یک انیمه جذاب می‌رویم که مرز بین خیال و واقعیت را پاک می‌کند و به مفاهیم خانواده، عشق و دوستی می‌پردازد. سپس با نوآری متفاوت از اثرهای رابرت آلمن آشنا خواهیم شد.
فیلم دیدنی برای آخر هفته
یک اثر کاراگاهی که با پایبندی محدودیت‌های ژانری دست و پنجه نرم کرده و به شکلی هجوآمیز پیش می‌رود. در انتها، یک فیلم از سینمای چین را برای تماشا انتخاب خواهیم کرد، اثری که با وجود تلخی خود، به پایانی امیدبخش می‌رسد. همراه ما در این سفر سینمایی باشید و این مقالات را از سیمدخت دنبال کنید.
انیمه “وقتی مارنی آنجا بود”
- کارگردان: هیروماسا یونه‌بایاشی
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۴
- خلاصه داستان: آنا به دلیل مشکلات جسمی و روحی‌اش، تصمیم می‌گیرد به منطقه‌ای روستایی برود تا زندگی‌اش را ادامه دهد. در گشت‌وگذاری‌هایش، به یک عمارت بزرگ می‌رسد که دختری مرموز به نام مارنی در آن ساکن است.
این انیمه یک ملودرام روانشناختی و سورئال است که بر اساس رمانی با همین عنوان و نوشته‌ی جوآن جی رابینسون ساخته شده است. در ابتدا، استودیو گیبلی باور داشت که اقتباس از این کتاب یک کار دشوار است، اما با گذشت زمان تصمیم گرفتند که به نگارش فیلمنامه بپردازند. این انیمه داستان زندگی آنا، یک دختر نوجوان با زندگی ناپایدار و ناخوشایند است.
او که به عنوان یک فرزندخوانده پذیرفته شده است، به شهری روستایی می‌رود تا بهبود بخشی از زندگی خود را پیدا کند. آنا در حین نقاشی در محوطه‌ای متروک، به عمارتی مرموز برمی‌خورد و با دیدن آن، حس می‌کند قبلاً آن را دیده است. از آنجا داستان اصلی آغاز می‌شود و آنا به دنیای عجیبی وارد می‌شود، جایی که گذشته‌اش را در آغوش می‌کشد.
آنا با تنها شدن در این عمارت، به دنیایی جذاب و سورئال وارد می‌شود و دوستی با مارنی، دختری که مرز بین خیال و واقعیت را ناپدید می‌کند، پیدا می‌کند. مارنی از ابتدا به شکلی ساده آغاز می‌شود، اما با گذر زمان به یک داستان عمیق تبدیل می‌شود. بیماری آنا او را به سمت چیزی که همیشه آرزوی دیدن‌اش را داشته است، سوق می‌دهد.
شخصیت‌های این داستان، بسیار عمیق و واقعی‌ترین شخصیت‌ها هستند و با تماشاگر ارتباط بسیار نزدیکی برقرار می‌کنند. موسیقی پایانی و تیتراژ این انیمه نیز تنها می‌تواند خودش یک داستان لذت‌بخش باشد. در نهایت، این انیمه ازپس داستان پیچیده و عمیق خود برای ارائه یک داستان درباره دوستی، عشق، خانواده، گذشته و تنهایی با موفقیت برمی‌آید. “وقتی مارنی آنجا بود” یکی از واقعی‌ترین و عمیق‌ترین انیمیشن‌های استودیو گیبلی است.
فیلم “خداحافظی طولانی”
- کارگردان: رابرت آلمن
- بازیگران: الویت گولد
- سال انتشار: ۱۹۷۳
- خلاصه داستان: کاراگاه فیلیپ به دنبال حل یک معمای قتل است که او را به مسیری پرپیچ و خم می‌کشاند.
“خداحافظی طولانی” یکی از برجسته‌ترین فیلم‌های معمایی تاریخ سینماست که بر اساس رمانی اثر ریموند چندلر ساخته شده است. این فیلم نئونوآری آمریکایی است که سال گذشته توسط کتابخانه کنگره به عنوان یکی از اثار قابل‌توجه شناخته شد. رابرت آلمن، کارگردانی است که کارهایش با قواعد ژانری و محتوای مرسوم سینما هماهنگ نیستند.
“خداحافظی طولانی” نیز همانند سایر اثار تحسین‌برانگیزش، به نوعی از ژانر نوآر خارج می‌شود و قواعد را متلاشی می‌کند. هجوی که در این فیلم به کار رفته، شخصیت‌های اصلی و جهان فیلم را در بر می‌گیرد و نتیجه آن، ایجاد یک کاراگاه غیرمعمول است که با قوانین روبرو نیست. “خداحافظی طولانی” تصویری از جامعه‌ای ارائه می‌دهد که در مسیر مدرنیته قرار دارد و خوبی‌ها و بدی‌های آن را به شکلی بی‌سانسور نشان می‌دهد.
سال‌ها طول کشید تا فیلمنامه‌ای از روی رمان “خداحافظی طولانی” نوشته شود. چندین بار امتیاز کتاب به تهیه‌کنندگان مختلف فروخته شد، اما پس از مدتی همه توافق‌ها لغو می‌شدند. در نهایت، فیلمنامه “خداحافظی طولانی” با انحراف شدید از رمان اصلی نوشته شد و زمان فیلم به چند سال بعدتر انتقال یافت.
شخصیت به داستان اصلی افزوده شدند و آن‌ها و سایر کاراکترها آزادی عمل زیادی داشتند تا روایت دراماتیک‌تری را ارائه دهند. رابرت آلمن حتی از الویت گولد برای بازی در این فیلم به‌طور مخفیانه تست سلامت روانی گرفته بود، چراکه احساس می‌کرد او از لحاظ روانی برای بازی در “خداحافظی طولانی” آمادگی لازم را ندارد. با این حال، این فیلم تجربه‌ی بی‌نظیری از یک اثر معمایی ارائه می‌دهد که با ایده‌های طنز، روایت خود را ارائه می‌دهد.
فیلم “روزهای بهتر”
- کارگردان: درک تسانگ
- بازیگران: ژو دونگیو، جکسون یی
- سال انتشار: ۲۰۱۹
- خلاصه داستان: در “روزهای بهتر”، قلدران در مدرسه به نام چن نایان را تهدید می‌کنند. او برای فرار از این وضعیت به یک ولگرد خیابانی کمک می‌خواهد.
نظرات کاربران