در این آخر هفته به دنیای فیلمهای جادهای سفر میکنیم؛ از اثر آوانگارد و جریانساز دنیس هاپر گرفته تا تریلر کوتاه و میخکوبکننده استیون اسپیلبرگ و یکی از متعارفترین آثار دیوید لینچ.
سفر یکی از لذتبخشترین و سازندهترین تجربههای زندگی است؛ اما به دلایل مختلف، ممکن است نتوانیم به اندازهای که میخواهیم سفر کنیم. هرچند هیچ چیز نمیتواند جای بیرون زدن از جریان روزمره و رفتن به مقصدی تازه را بگیرد، تماشای فیلمهای جادهای به ما این امکان را میدهد که به شکلی انتزاعی از چارچوب تجربههای روزانه خود فراتر برویم.
در سفر، هدف فقط رسیدن به مقصد نیست؛ بلکه خود مسیر هم اهمیت زیادی دارد! بنابراین، فارغ از مقاصد شخصیمان، بیایید از مسیری که تماشای این سه فیلم جادهای برایمان میسازد، لذت ببریم. این سه اثر عبارتند از: «ایزی رایدر» (Easy Rider) به کارگردانی دنیس هاپر، «دوئل» (Duel) به کارگردانی استیون اسپیلبرگ، و «داستان استریت» (The Straight Story) به کارگردانی دیوید لینچ.
فیلم Easy Rider
فیلم ایزی رایدر
کارگردان: دنیس هاپر
بازیگران: پیتر فوندا، دنیس هاپر، جک نیکلسون
سال اکران: ۱۹۶۹
خلاصهی داستان: دو موتور سوار از لس آنجلس به سمت نیواورلئان راهی میشوند و در مسیر خود از دشتها و بیابانها عبور میکنند. در میانه راه، با پادفرهنگی آشنا میشوند که پیش از این از وجود آن بیخبر بودند.
اولین تجربه کارگردانی دنیس هاپر در فیلمهای بلند داستانی، یکی از مهمترین آثار در شکلگیری جنبش «هالیوود نو» به شمار میرود. این فیلم جادهای ارزانقیمت که در انتهای دهه ۶۰ ساخته شد، نقش اساسی در تغییر سینمای آمریکا از نظم زیباشناختی مستحکم و نظام تولیدی هالیوود کلاسیک به ساختارشکنیهای روایی، نوآوریهای فرمی، رویکرد مولفمحور و بدبینی پستمدرن دهه ۱۹۷۰ داشت.
ایزی رایدر به شدت تحت تاثیر موج نو سینمای فرانسه قرار دارد. این تأثیر در فیلمنامه ضدپیرنگ و ساختارگریز فیلم، رویکرد بصری آزاد و آشوبناک هاپر و همچنین در عناصر سبکی مانند الگوی ترنزیشنها مشهود است. این ویژگیها در کنار هم، به ویژه در پایان فیلم، تجربهای سینمایی جنونآمیز خلق میکنند که هنوز هم شگفتانگیز است.
اگرچه برخی سکانسهای فیلم به یک سفر سایکدلیک غیرمنتظره شباهت دارد، باقی فیلم تمام ویژگیهای یک فیلم جادهای ایدهآل را ارائه میدهد. تصاویری از رهایی خیالانگیز و سفر شخصیتهایی که به طور مداوم در حال حرکتاند و از موتورسواری لذت میبرند، به گونهای که گویی هیچ چیز مهمتر از این وجود ندارد. این تصاویر با ساندترک جذاب و دلانگیز فیلم همراه است. و اگر اینها کافی نباشد، ایزی رایدر جک نیکلسون را در یکی از بهترین نقشهایش نیز به نمایش میگذارد!
فیلم Duel
فیلم دوئل
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
بازیگران: دنیس ویور، کری لافتین، جکلین اسکات
سال اکران: ۱۹۷۱
خلاصهی داستان:مردی که سفرهای کاری زیادی انجام میدهد، توسط رانندهای بدخلق و خشن در یک تریلی بزرگ تعقیب و تهدید میشود.
در این سری مقالهها، معمولاً به معرفی فیلمهای تلویزیونی نمیپردازیم، اما وقتی سازنده فیلم تلویزیونی استیون اسپیلبرگ باشد، تعجبی ندارد که بخواهیم استثنا قائل شویم! «دوئل» که به جز ساخته گمشده اسپیلبرگ از سال ۱۹۶۴، نخستین فیلم بلند داستانی این کارگردان محسوب میشود، نه تنها یک فیلم تلویزیونی معمولی است، بلکه یکی از نمونههای برجسته ژانر تریلر در تاریخ سینما به شمار میآید.
در حالی که فیلمهای جادهای اغلب رانندگی شخصیتها در بزرگراههای خارج از شهر را نمادی از رهایی از فشارهای زندگی شهری میدانند، استیون اسپیلبرگ همین موقعیت را به یک وضعیت دراماتیک و تنشزای بینظیر تبدیل میکند. ابزار فیلمساز بزرگ آمریکایی برای انتقال این احساس، بیان سینمایی خالص و تکیه کامل بر زبان تصاویر و صداها است. با این تدابیر، فیلم موفق میشود از یک کامیون به ظاهر بیجان، یکی از بهترین آنتاگونیستهای تاریخ سینمای اکشن بسازد. برخی از سینمادوستان حتی «دوئل» را بهترین فیلم در کارنامه پربار استیون اسپیلبرگ میدانند و نمیتوان به این نظر خرده گرفت!
فیلم The Straight Story
فیلم داستان استریت
کارگردان: دیوید لینچ
بازیگران: ریچارد فارنزورث، سیسی اسپیسک، هری دین استنتن
سال اکران: ۱۹۹۹
خلاصهی داستان: الوین استریت، مردی ۷۳ ساله، متوجه میشود که برادرش، که مدتهاست با او قطع ارتباط کرده، به شدت بیمار است. از آنجا که او اجازه رانندگی ندارد، تصمیم میگیرد با استفاده از یک ماشین چمنزنی، سفری طولانی را آغاز کند.
«داستان استریت» در کارنامه دیوید لینچ به عنوان یک استثنا به نظر میرسد! این کارگردان سورئالیست آمریکایی، پس از پایان موقت کارش با دنیای «توئین پیکس» (Twin Peaks) و خلق شاهکاری جنونآمیز مانند «بزرگراه گمشده» (Lost Highway) در انتهای دهه نود، به سراغ سادهترین و «سرراستترین» داستانها رفت.
«داستان استریت» بیشتر از آنکه یک پروژه شخصی برای دیوید لینچ باشد، دغدغه همکار قدیمیاش، مری سویینی، بوده است. سویینی که کمتر از یک دهه بعد برای مدتی کوتاه با لینچ ازدواج کرد، فیلمنامهای را بر اساس داستان الوین استریت که در روزنامه خوانده بود، نوشت. هنگامی که متن نهایی به دست لینچ رسید، او بیدرنگ کارگردانی آن را پذیرفت.
«داستان استریت» یکی از آن آثار نادر و احساسبرانگیز است که به نظر میرسد به چشمهای فرابشری از پاکی و خلوص متصل است و پس از تماشای آن، بیننده بیشتر حس انسان بودن میکند. این فیلم، مانند هر فیلم جادهای ممتاز دیگر، یک ستایشنامه برای خروج از انفعال تحمیلی و سپردن خود به یک سفر پاکبازانه و رهاییبخش است. برای الوین استریت در فیلم لینچ، این رهایی به معنای رسیدن به صلح با گذشته است و برای هر یک از ما، میتواند معنای متفاوتی داشته باشد. اما فیلمهای جادهای به ما یادآوری میکنند که مسیر سفر مهمتر از مقصد است.
نظرات کاربران