مجله سیمدخت
0

رئالیسم در 5 جلد: گنجینه‌ای از بهترین آثار ادبی

رئالیسم در 5 جلد: گنجینه‌ای از بهترین آثار ادبی
بازدید 77

دو قرن پیش، علاقه‌مندان به کتاب و مطالعه، که از نویسندگان رمانتیک، احساسات‌پردازی افراطی و توصیف‌های زیاد در آثار آنها خسته شده بودند، به تدریج به سمت نوشته‌های نویسندگان کمتر شناخته شده روی آوردند که دنیا را از دیدگاهی متفاوت نشان می‌دادند. داستان‌های آنها – کتاب‌های بهترین نمایندگان رئالیسم در تاریخ – تأثیر گرفته از جوامعی بود که شخصیت‌هایشان از آن الهام گرفته بودند و تصویری واقعی از زندگی روزمره و پیچیدگی‌های آن را ارائه می‌کردند. قهرمانان داستان‌هایشان از طبقات متوسط و پایین‌تر جامعه بودند زیرا اعتقاد داشتند داستان باید همانند زندگی روایت شود.

نویسندگانی که رمان‌هایشان کم‌کم با استقبال خوانندگان مواجه شد، سعی کردند اتفاقات و وقایع را بدون اغراق و توصیفات رمانتیک، به صورت واقع‌گرایانه بیان کنند. این گروه، که در مقابل بزرگان ادبیات رمانتیسم مخالفت کرده و کنار آنها ایستاده بودند، با نام “رئالیست‌ها” شناخته می‌شدند. بالزاک، بزرگترین نماینده این جریان ادبی، معتقد بود که تمامی عناصر مورد استفاده در ادبیات رمانتیک کهنه و منسوخ شده‌اند. به همین دلیل، نویسنده باید به عنوان یک تاریخ‌نگار از عادات و اخلاق مردم و جامعه‌اش باشد. در ادامه، بهترین کتاب‌های رئالیسم که تاریخ ادبیات را تغییر دادند، معرفی می‌شوند.

قواعد مهم رئالیسم

قبل از اینکه به معرفی بهترین کتاب‌های رئالیست‌های جهان بپردازیم، قواعد قصه‌ی واقع‌گرا را مرور می‌کنیم:

  • ارائه‌ی تصویری نزدیک، قابل درک و پر از جزئیات از واقعیت.
  • واقعی، پیچیده و هدف‌دار بودن شخصیت‌ها.
  • اهمیت بیشتر شخصیت‌ها در مقایسه با پیرنگ.

۱- باباگوریو

رئالیسم در 5 جلد: گنجینه‌ای از بهترین آثار ادبی

ویکتور هوگو، یکی از برجسته‌ترین نویسندگان جهان، درباره بالزاک اظهار داشت: “موسیو بالزاک بزرگ‌ترین از بزرگان بود و تا ابد درخشان‌ترین ستاره در میان ستارگان خواهد بود.” او با وجود ظاهر نامعقول، بی‌نزاکت و مغرور به نظر می‌رسید و اغلب مورد استهزا قرار می‌گرفت، اما موفق شد نظر مخاطبان را به خود جلب کند. مردم هرچند به یکدیگر هشیاری می‌دادند که از حرف‌های او بی‌توجهی کنند و با او معامله نکنند، اما نمی‌توانستند انکار کنند که او با نوشته‌هایش قدرت جادوگری داشت.

بالزاک دوران کودکی دشواری را تجربه کرد و تقریباً همیشه تنها بود، اما دلیل اصلی این تنهایی، فقر نبود. او دانش‌آموز خوب و موفقی نبود و تنها چیزی که در مدرسه او را سرگرم می‌کرد، کتابخوانی بود. او دارای حافظه‌ی فوق‌العاده‌ای بود. بعد از فارغ‌التحصیلی، زمان خود را در دفاتر وکالت سپری کرد، اما دلش به نویسندگی کشیده بود، یک تصمیم که تا آن زمان مخفی نگه داشته بود. او نوشتن را شروع کرد و به یکی از نامدارترین نویسندگان دوره تبدیل شد و رمان معروف “باباگوریو” را در سن ۳۵ سالگی نوشت.

“باباگوریو” را می‌توان به عنوان نمونه‌ای از “شاه‌لیر” در طبقه‌ی فرودست تصور کرد. این اثر تراژیک داستان زندگی جوانی را روایت می‌کند که از روستا به پاریس می‌رود و در پانسیونی که همه انواع افراد در آن زندگی می‌کنند، قرار می‌گیرد.

ماجرای “باباگوریو” در چهار سال پس از شکست ناپلئون در نبرد واترلو و با بازگشت بوربون‌ها آغاز می‌شود و مواجهات بین بورژوازی و حکومت دانایان (آریستوکرات‌ها) را به خوبی به تصویر می‌کشد. در آن زمان، طبقات اجتماعی در فرانسه به یکدیگر نزدیک می‌شدند و تهدید فقر به تدریج افزایش می‌یافت. بیش از سه‌چهارم ساکنان پاریس درآمدی کمتر از ۵۰۰ – ۶۰۰ فرانک در سال داشتند. در این شرایط، افراد به طبقات اجتماعی بالاتر وارد می‌شدند بدون این‌که دارای پیشینه‌ای اشرافی باشند.

در یک قسمت از رمان “باباگوریو”، یکی از بهترین نویسندگان رئالیست‌ها، با ترجمه‌ی مهدی سحابی، این اظهارات را می‌خوانیم:

دانشجوی عزیزم، شرافت نیمه‌پنهانی نداریم: شرافت یا وجود دارد یا ندارد. گفته می‌شود باید از گناهانمان پشیمانی کنیم. این هم یک نظام اخلاقی زیبا دیگر است، که بر اساس آن می‌توانی با یک اظهار نیمه‌پنهانی شادی حساب یک جرم را تسویه کنی.

۲- یادداشت‌های پیک‌ویک

رئالیسم در 5 جلد: گنجینه‌ای از بهترین آثار ادبی

چارلز دیکنز، یکی از معروف‌ترین نویسندگان تاریخ بود که رمان‌هایی مثل “داستان دوشهر”، “سرود کریسمس”، “آرزوهای بزرگ” و “دیوید کاپرفیلد” را نوشت و ویرایش کرد. او تجربه‌ی ویراستاری، روزنامه‌نگاری، تصویرگری و تفسیر را نیز داشت. دیکنز استعداد هنرپیشگی داشت و علاقه زیادی به اجرای نمایش داشت. او یکی از بزرگان ادبیات جهان و بزرگترین نویسنده انگلیس بعد از شکسپیر بود.

دیکنز در سال ۱۸۱۲ در خانواده‌ای از طبقه‌ی متوسط متولد شد که فاصله‌ای چندانی تا تهیدستی نداشت. پدربزرگ و مادربزرگشان در ملکی گران‌قیمت زندگی می‌کردند و چند نفر از اقویایشان به عنوان کارمندانی دون‌پایه استخدام شده بودند. پدرش نیز به کمک یکی از این اقوام در یک اداره دولتی مشغول به کار بود، اما مالیات‌های بدهکاری او باعث شد حساسیت دیکنز به اختلاف طبقاتی بیشتر شود. او احساس می‌کرد که هیچ‌کس به اندازه‌ی او درد و رنج فقر را درک نمی‌کند.

دیکنز به خاطر بدهی‌های مالی پدرش در دوازده سالگی مجبور به کار در کارخانه‌ی واکس‌سازی شد. این دوران زخمگیر برای او بود و تأثیر مستمری بر زندگی و آثار او گذاشت. شخصیت‌های رمان‌هایش برخی ویژگی‌های از شخصیت او داشتند. برای مثال، الیور تویست در “الیور تویست” در یتیم‌خانه زندگی می‌کند و دارای سواد مناسبی نیست، اما نه به اندازه‌ای که به عنوان یک کودک زندگی در خیابان‌ها را داشته باشد.

اعتماد به نفس دیکنز مانند بسیاری از نویسندگان برجسته دیگر بود، اما تفاوت او این بود که به توانایی‌هایش کاملاً اعتماد داشت. او استعداد بی‌نظیری در نوشتن داشت و در دنیای روزنامه‌نگاری نیز به عنوان یکی از بهترین سردبیران شناخته شده بود. شرایط زندگی همیشه به نفع او بوده و از بیست و پنج سالگی به بعد همواره به پول کافی دسترسی داشته و تبدیل به یک شخصیت ملی شده است. “یادداشت‌های پیک‌ویک” به شهرت او آغاز کرد و به یکی از بهترین رئالیست‌های جهان تبدیل شد.

هیچ نویسنده‌ای نتوانست با اولین رمان‌اش غوغا برانگیزد. داستان نوشتن این رمان نیز جالب بود؛ یک ناشر به نام رابرت سیمور، یک هنرمند معروف، تصویرهایی از ورزشکاران را سفارش داده بود و دیکنز، که در آن زمان ۲۴ ساله بود و شهرتی نداشت، برای نوشتن متن این تصاویر اعلام آمادگی کرد. وی به دستور کاری مشخص نوشت و در حین کار هر آن چه که به ذهنش می‌رسید، ثبت می‌کرد. حتی مرگ ناگهانی رابرت سیمور هم نتوانست فرآیند نوشتن او را متوقف کند.

در یک قسمت از “یادداشت‌های پیک‌ویک” که توسط پرویز همتیان بروجنی ترجمه شده و توسط نشر چشمه منتشر شده، می‌خوانیم:

او فانوسش را زمین گذاشت، کتش را درآورد و پس از آن‌که به درون گور ناتمام رفت، به مدا یک ساعت یا چیزی همین حدود با علاقه‌ی تمام در آن کار کرد.

۳- سرخ و سیاه

رئالیسم در 5 جلد: گنجینه‌ای از بهترین آثار ادبی

ماری آنری بیل، معروف به استاندال، نویسنده‌ای معروف از جنس رئالیسم (واقع‌گرا) است که با رمان‌هایی مانند “سرخ‌و‌سیاه” و “صومعه پارم” شناخته می‌شود. او به دلیل تحلیل روان‌شناختی شخصیت‌های داستان‌های خود شناخته شده است. استاندال تلاش کرده است تا طول عمرش به رمز و رازهای قلب انسان‌ها پی ببرد. او به دنبال کشف احساسات خودش در فراز و نشیب ماجراهای عاشقانه بوده و این را به شیوه‌ای خونسردانه و واقع‌بینانه به تصویر کشیده است. اگر استاندال امروز زنده بود، مطمئناً در محافل ادبی نیویورک حضور می‌یافت و با عزمی خشمگین به دنبال موفقیت‌هایش می‌گشت، زیرا هنوز نتوانسته بود کتاب‌های پرفروشی بنویسد.

استاندال در سال ۱۷۸۳ در گرنوبل متولد شد، زمانی که انقلاب فرانسه آغاز شده بود و زندگی‌اش هم‌زمان با سلطنت مشروطه، کودتای نظامی و امپراتوری ناپلئون بود. وی در ارتش خدمت کرده و در جنگ مسکو شرکت داشته است. پدرش وکیل بود و در جامعه متوسط مرفه بزرگ شد. استاندال از مردی متوسط بود که به دنبال ثروت و پول بود، اما همانند بسیاری از بورژواهای قرن نوزدهم، در این زمینه موفق نبود.

استاندال شهرت خود را به دست آثاری که از ۴۰ سالگی‌اش شروع کرد، بدست آورده است. او یکی از نویسندگان برجسته‌ای بود و دارای استعداد زیادی در ریاضیات بود. وی در آزمون مدرسه‌ی تازه‌تاسیس پلی‌تکنیک پاریس شرکت کرده بود، اما به دلیل عدم اطمینان از آینده مهندسی، در آن شرکت نکرد.

پس از مرگ پدرش، استاندال به خاطر اینکه ارث قابل توجه‌ای برایش باقی نمانده بود، تصمیم گرفت احساسات عاشقانه‌اش را بر روی کاغذ بیاورد. او کتاب “درباره‌ی عشق” را نوشت که در طی دو دهه بیست نسخه‌های متعددی از آن فروخته شد.

رمان “سرخ و سیاه” یکی از برترین آثار استاندال بود که به او شهرت جهانی داد. وی همچنین به عنوان کنسول به یکی از شهرهای ایتالیا فرستاده شد و این رمان را بعد از خواندن اخبار دادگاه جنایی ایزر نوشت.

رمان “سرخ و سیاه” داستان آنتوان برته را روایت می‌کند، که پسری از خانواده‌ای پیشه‌ور است. او به دلیل تیزهوشی به توجه کشیش می‌افتد و سپس در مدرسه‌ی علوم دینی ثبت‌نام می‌شود. اما به دلیل ضعف مزاج، او از مدرسه بیرون می‌آید و در نهایت معلم سرخانه‌ی دختر صاحبخانه می‌شود. در این اثر، استاندال به موضوعاتی مانند تاریخ، سیاست، قدرت، عشق، هوس، تحقیر و جنایت پرداخته و تصویری از طبقات اجتماعی در فرانسه‌ی قرن نوزدهم و تحولات تاریخی دوره‌ای حساس ارائه می‌دهد.

در بخشی از رمان “سرخ و سیاه”، کتابی از بهترین رئالیست‌های تاریخ، با ترجمه‌ی مهدی سحابی توسط نشر مرکز منتشر شده، می‌خوانیم:

ایرادی که من از خیابان وفاداری می‌گیرم این است که به دستور این مقام همه شاخه‌های چنارهای تناور را وحشیانه می‌زنند و آنها را کاملا کچل می‌کنند. درحالی که شاید آرزوی این درختها این باشد که به شکل چنارهای شکوهمندی درآیند که در انگلیس می‌شود دید، با کلّه‌های فروافتاده و گرد و پخت‌شان بیشتر به بوته‌های فکسنی جالیز شبیه‌اند. امّا جناب شهردار مستبدانه خواست خودش را اعمال می‌کند، و درختان عمومی شهر را سالی دوبار بیرحمانه مثله می‌کنند.

۴- آنا کارنینا

به قول مارسل پروست، نویسنده‌ی فرانسوی، انگار خدا در کمال آرامش قلم به‌دست گرفته، این رمان را نوشته و در آن به قضاوت بشر نشسته. تالستوی مردی شگفت‌انگیز بود و البته یکی از بهترین رئالیست‌های تاریخ که کتاب‌های درخشانی نوشت. خودش در بیست‌وپنج سالگی نوشت: “باید بپذیرم که موجودی استثنایی هستم.” او کودکی شادی داشت و در ناز و نعمت بزرگ شد. پدرش مردی مشهور بود. در عین این‌که آه در بساط نداشت موفق شد بعد از ازدواج با زنی پولدار ثروت از دست رفته را به دست آورد. پدر و مادرش هر وقت اراده می‌کردند می‌توانستند با فروش زمین پول کلانی به‌دست بیاورند. تولستوی هم با فروش سهم‌الارثش توانست بدهی‌هایش در قمار را تسویه کند.

در بیست‌و‌یک سالگی زندگی‌اش را بیهوده و بی‌هدف دانست. سه سال بعد قصه‌ی “کودکی” را برای مجله‌ی معتبر سوورمنیک فرستاد که در معروفیت داستایوفسکی نقش اساسی ایفا کرده بود. بعد از آن “جنگ و صلح” و … را نوشت و در جهان ادبیات نامدار شد. وقتی تالستوی در اواخر دهه‌ی چهارم عمر “آنا کارنینا” یکی از کتاب‌های بهترین رئالیست‌های جهان را نوشت به اندازه‌ی دوران نوشتن “جنگ و صلح” شاداب و سرحال نبود اما اثری ماندگار خلق کرد.

این اثر پیچیده در هشت قسمت با بیش از دوازه شخصیت اصلی، قصه‌ی زندگی “آنا کارنینا” زنی زیبا و همسر دولتمردی مقتدر که عاشق کنت ورانسکی افسری ثروتمند شده را روایت می‌کند. این زن که به‌دنبال پیدا کردن معنای زندگی است هنجارها و قوانین جامعه‌ی آن روز روسیه را زیر پا گذاشته و برای زندگی کردن در کنار معشوق، همسر و فرزندان‌اش را ترک می‌کند.

در بخشی از رمان “آنا کارنینا” که با ترجمه‌ی سروش حبیبی توسط نشر نیلوفر منتشر شده، می‌خوانیم:

در زندگی وضعی نیست که انسان نتواند به آن خو بگیرد، به ویژه هنگامی که ببیند همه اطرافیانش آن را پذیرفته اند.

۵- جنایت و مکافات

رئالیسم در 5 جلد: گنجینه‌ای از بهترین آثار ادبی

فئودور میخائیلوویچ داستایفسکی در خانه‌ای دلگیر از پدری پزشک، شکاک و سخت‌گیر که به فقرا کمک می‌کرد و مادری خانه‌دار به‌دنیا آمد. پدرش جلوی ارتباط او با بچه‌های معمولی را می‌گرفت و حتی در حیاط بیمارستان با تهیدستان که بیماران‌اش بودند صحبت نمی‌کرد. او عبوس، متعصب دینی و خسیس بود. این باعث شده بود که کودکی داستایفسکی در اندوه و افسردگی گذرد.

او از درس خواندن لذت نمی‌برد اما بی‌وقفه هر چیزی که به‌دست‌اش می‌رسید از جمله کتاب، جزوه، روزنامه و خلاصه را می‌خواند. به تدریج نوشتن را شروع کرد و حس قوی به او می‌گفت که نوشتن قرار است با زندگی‌اش عجین شود. از هفده‌‌ هجده سالگی تا شصت سالگی که به عنوان مهم‌ترین نویسنده‌ی روسیه شناخته ‌شد با رنج بدهکار بودن دست‌وپنجه نرم کرد. در سال دوم دانشگاه پدرش درگذشت.

مدت‌ها بعد همراه با یکی از هم‌دانشگاهی‌هایش اتاقی کرایه کرد و مشغول نوشتن شد. شش ماه تمام کار کرد بدون این‌که چیز زیادی بخورد تا این‌که رمان “بیچارگان” را نوشت که او را به قله‌ی شهرت رساند. بعد از مرگ برادرش میخائیل، جدا شدن از همسرش و فشار طلب‌کاران به‌خاطر بدهی‌های کلان، حمله‌های عصبی زمین‌گیرش کردند اما ازپا ننشست و حاصل نوشته‌هایش رمان “جنایت و مکافات” شد. داستایوفسکی بی‌تردید یکی از بهترین رئالیست‌های تاریخ است و نباید هیچ‌کدام از کتاب‌های او را از دست بدهید.

این رمان با الهام از ماجرایی واقعی نوشته شد. داستایفسکی قصه‌ی رادیون راسکولنیکف دانشجوی رشته‌ی حقوق که زیر فشار فقر نابود می‌شود را روایت می‌کرد. این دانشجو زیر بار قواعد تحمیلی و نادرست نمی‌رود. تا ته‌و‌توی چیزی را درنیاورد بی‌خیال نمی‌شود. اصولی دارد و برای حفظ آن‌ها آدم می‌کشد.

در بخشی از رمان “جنایت و مکافات” که با ترجمه‌ی اصغر رستگار توسط نشر نگاه منتشر شده، می‌خوانیم:

پس، برای اینکه سکوت را بشکند، لب به سخن گشود و گفت: من واقعا متاسفم که شما را در این حال می‌بینم. اگر می‌دانستم ناخوش هستید، زودتر از این خدمت می‌رسیدم. منتها گرفتاری، آقا، گرفتاری! فقط یک قلمش پرونده‌ی بسیار مهمی است که قرار است در دیوان عالی مطرح بشود.

منبع: ری را بوک

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *