“امسال دیگه متفاوته! میخوام انقلابی کنم!” این جمله رو قطعا این روزا از اطرافیانتون شنیدید چندین بار. شاید خودتون هم اینو گفتید. اصلا نیازی به خجالت نیست. اکثر ما در یه جایی این حرفو زدیم. این قدر عمل به اهداف سال جدید سخته که حتی اینکه نیت و تصمیم برای تغییر داشته باشید، خودش یه پله بزرگه.
سریع میگذره زمان، یک سال دیگه از دست رفت. اگر شما یکی از اون افراد قهرمانی هستید که تونستید همه اهدافتون رو تو سال جدید به دست بیارید، خیلی خوبه! اما اگر هم مثل بقیهی ما هستید، هر سال برنامه میریزید ولی به فروردین نرسیده همهی اون برنامه رو از دست میدید، این مقاله مخصوص شماست. با ما همراه باشید.
چرا در رسیدن به اهداف سال جدید شکست میخوریم؟
از اولین لحظه، برای اینکه احساس عذاب وجدان شما را کاهش دهیم و شاید کمی توجیه کنیم، باید بگوییم که شما تنها نیستید! عدم پایبندی به اهدافی که در سال جدید تعیین کردهاید، یک پدیده رایج در سطح جهان است. بر اساس یک مطالعه انجام شده توسط دانشگاه اسکرانتون، ۲۳ درصد از افراد تنها یک هفته پس از تعیین اهداف جدید، از آنها دست کشیده و آن را کنار میگذارند. به طرف دیگر، فقط ۱۶ درصد از افراد موفق به رسیدن به اهداف سال جدید میشوند و عملیاتیشان را پیگیری میکنند. احتمال اینکه هر کدام از ما جزو این ۱۶ درصد باشیم، نادیده گرفتنی نیست. عدم دستیافتن به این اهداف، دلایل متعددی دارد. ممکن است در سال جدید، شرایط برای شما خوب نبوده و با چالشهایی همچون بیماری یا مشکلات خانوادگی روبهرو شدهاید. اگر عوامل محیطی باعث عدم تمرکز شما شدهاند، اعتراف شما قابل قبول است، اما اگر با مشکلات قابل حلی روبرو نبودهاید، احتمالاً در مسیر تعیین اهداف به گمراهی افتادهاید.
اثر روانشناختی شروع دوباره
همانطور که گفته شد، این پدیده به وسعت جهانی اتفاق میافتد. جالب است بدانید که اهداف سال جدید، نمونه بارزی از یک پدیده روانشناختی هستند که به عنوان اثر شروع دوباره شناخته میشوند. همه ما تمایل داریم سالی بهتر، زیباتر، پرفروشتر و موفقتر داشته باشیم. برای رسیدن به این اهداف، نیازمند یک شروع دوباره هستیم. مثلاً شنبه ممکن است به عنوان نمونهای از این شروع دوباره تلقی شود. بسیاری اوقات تصمیماتمان را به شنبه ملغی میکنیم. آغاز فصل جدید و شروع هفته، حس تازگی و نوآوری به ما میدهد. همانطور که فصلها تغییر میکنند، ما نیز باید تغییر کنیم. اما مشکل اصلی اینجاست که بسیاری از ما به این اهداف نمیرسیم و دلایل زیادی میتواند پشت این موضوع باشد.
دلایل شکست اهداف سال جدید
احتمالاً اینکه در طول یک سال به اهداف سال جدید نرسیده باشیم، با یکمی توجیه و خوشبینی قابل چشمپوشی است. اما اگر هر سال به اهدافمان نرسیده باشیم، این نشان دهنده وجود یک مسئله است که باید به سرعت آن را شناسایی کنیم؛ اگر این کار را انجام ندهیم، نه تنها انگیزهمان را از دست میدهیم بلکه ممکن است اعتماد به نفسمان نیز کاهش یابد، به طوری که ترجیح میدهیم اصلاً هدفگذاری نکنیم تا با شکست مواجه نشویم. در ادامه، دلایل شایع شکست در دستیابی به اهداف سال جدید را بهصورت کلی مورد بررسی قرار میدهیم:
بیش از حد خوشبین هستید
متاسفانه، فقط به خوشبینی رویاپردازی، به تنهایی منجر به تغییرات قابل توجه نمیشود. حتی ممکن است خوشبینی باعث شود که در آسمانهای بادی بپریدید و انتظارات غیر واقعی داشته باشید، مانند تصور کردن اینکه در یک سال به فضا سفر کنید یا روی پشت فیل بنشینید. سطح انتظارات خود را واقعبینانه قرار دهید، بهویژه در این دوران اقتصادی نامطمئن. بسیاری از اهداف جدید بر مبنای بهبود اقتصادی و سلامتی میباشند. به عنوان مثال، تلاش برای کاهش 50 کیلو وزن، یادگیری زبان جدید، یا ارتقای وضعیت شغلی. این اهداف همگی قابل دستیابی هستند، شرط اینکه تلاش و کوشش لازم را به کار گیرید. برای تغییر عادات، باید آمادگی داشته باشید تا ناراحت شوید، از روال روزمره خود خارج شوید، و در مسیر تغییرات دشواری را تحمل کنید. هیچ کس طولانیمدت نمیخواهد با مشکلات مواجه شود یا دچار ناراحتی شود، اما برای رسیدن به تغییرات باید این را آغاز کنید. بنابراین، بهتر است به اهداف خود با اندازهگیری و واقعگرایی نگاه کنید. بهعنوان مثال، به جای تصور کاهش 50 کیلو وزن در یک سال، میتوانید اهداف کوچکتری مانند “در طول یک سال رژیم سالمی را پیگیری میکنم، هفتهای سه بار به باشگاه میروم و 10 کیلو وزن اضافی را از بدنم کم میکنم” را قرار دهید. در واقع، درد ناتغییر، باید بیشتر از درد تغییر باشد تا ما واقعاً به تغییر بپردازیم.
آماده تغییر نیستید
نوروز، بهترین فرصت برای تحول و تغییر فراهم میآورد. کافی است که در خیابانها قدم بزنید. افراد در حال تندیس برای خرید سال نو هستند، سبزهها شروع به رشد میکنند و تمامی درختان آرام آرام شروع به جوانه زدن میکنند. این فضای پویا، حتی بهطور موقت، تحریککننده است تا شما نیز به کار بپردازید و تغییراتی در زندگیتان ایجاد کنید. اما مشکل از جایی شروع میشود که شاید درونیتان آمادهی این تغییرات نباشد و به طور مترادف، تردید داشته باشید! به عنوان مثال، شاید به خود بگویید: “همه دوستان و آشنایانم به باشگاه میروند، پس چرا من نمیروم تا به اندامم خوبی ببخشم؟” حتی بهتر است به خاطر داشته باشید که تلاشی ناقص، احتمالاً به نتایج معکوس منجر میشود. جالب است بدانید که ۱۲ درصد از اعضای جدید باشگاه، در ماه اول سال ثبتنام میکنند، اما ۹۰ درصد از آنها در همان ماه اول دیگر به باشگاه نمیآیند و رها میکنند. معمولاً فقط به این فکر میکنیم که چهطور میتوانیم وزن کمتری داشته باشیم یا چگونه میتوانیم این کار را انجام دهیم؛ درحالیکه بهطور جوگیرانه به باشگاه میرویم، ثبتنام میکنیم و در نهایت، از این تلاش دست میکشیم.
هیچ چیزی مشخص نیست
یکی از دلایل اصلی برای شکست در دستیابی به اهداف سال جدید، عدم مشخص بودن آنهاست. شما تصمیم میگیرید که “کتاب بخوانم”، “غذاهای سالم بخورم”، “پسانداز داشته باشم” و “کسب و کار خود را راه بیندازم”. این اهداف هیچ ویژگی مشخص و قابل سنجشی ندارند. برای تعیین اهداف خود، باید این سؤالات را از خود مطرح کنید:
- چقدر قصد دارم کتاب بخوانم؟
- غذای سالم برایم به چه معناست و شامل کدام مواد غذایی میشود؟
- آیا در شرایط اقتصادی فعلی میتوانم پسانداز داشته باشم؟ اگر پاسخ مثبت است، هر ماه چقدر میتوانم پسانداز کنم؟
- کسب و کاری که قصد دارم راه بیندازم، چه ویژگیهایی دارد؟ آیا این کافی است که به عنوان رئیس شروع کنم یا نیاز به مراحل دیگری نیز دارد؟
اهداف نامشخص معمولاً این ۳ ویژگی را دارند:
- انجام آنها قابل تحقق نیست زیرا روش دقیق برای رسیدن به هدف مشخص نیست.
- اندازهگیری آنها دشوار است و همه چیز به طور کلی در نظر گرفته میشود.
- هدفها مبهم هستند و ممکن است شبیه به آرزوها باشند به جای هدفهای عملی و واقعی.
هدف سال جدید مطابق با سبک زندگی شما نیست
گاهی اوقات اهدافی که برای خود تعیین میکنیم، با زندگی فعلی ما همخوانی ندارند. به عنوان مثال، فرض کنید امسال تصمیم دارم در محل کارم ترفیع بگیرم. این به نظر ممکن است یک هدف عالی باشد، اما اگر از شغلم خوشم نمیآید و هر روز با بدبختی و زجه مویه از رختخواب بلند میشوم، واقعاً هدف خوبی را انتخاب نکردهام! ممکن است فکر کنیم که با ترفیع در شغل، شرایط کاریمان بهتر میشود، اما واقعیت این است که اینگونه نیست. اگر از شغل، محیط کاری، حقوق و رئیسانمان ناراضی هستیم، باید مسئله را بازنگری کنیم و به دنبال یک شغل بهتر بگردیم.
اگر هدفتان این است که هر روز ساعت ۹ شب به رختخواب بروید و ساعت ۶ صبح بیدار شوید، این تصمیم خوبی است. اما اگر همسرتان شیفت شب کار میکند، این هدف ممکن است منطقی نباشد، زیرا احتمالاً نمیتوانید به طور منظم و پایدار همسرتان را ببینید. بنابراین، سبک زندگی ما نقش مهمی در دستیابی به اهداف سال جدید دارد و باید با دقت آن را مد نظر داشته باشیم.
سخن آخر
تمام تصمیماتی که در سال جدید میگیریم، محکوم به شکست نیستند و بسیاری از مردم حداقل به برخی از اهداف خود میرسند. اگر هر سال تصمیم میگیرید دنیا را تغییر دهید و کائنات و فلک به اشاره شما بچرخند، بهتر است که تجدید نظر کنید. اهداف سال جدید باید عملی باشند تا شانس موفقیت را به حداکثر برسانند. ما دوست داریم اهدافمان در سال ۱۴۰۳ عملی شوند. برای اینکه مطمئن شوید اهداف سال ۱۴۰۳ موجب ناامیدی شما نمیشود و منطقی هستند، کافی است آنها را از یک هدف بزرگ به اهداف کوچک تقسیم کنید و از خود بپرسید آیا این هدف مناسب من است یا خیر. مهمتر از همه اینکه با خود مهربان باشید و در صورت نرسیدن ناامید نشوید، بهترین کار این است که با رسیدن به اهداف کوچک، جشنی برگزار کنید و از مسیر رسیدن به اهداف لذت ببرید.
نظرات کاربران