با ظهور هوش مصنوعی، مفهوم عکس به شکل جدیدی تعریف شده که با دیدگاههای قبلی ما تفاوت دارد و ممکن است نیاز به بازنگری در درک گذشتهمان داشته باشیم. با معرفی قابلیتهای چشمگیر هوش مصنوعی در عکاسی توسط سری جدید گوشیهای پیکسل گوگل، این سوال بیش از پیش جدی شده است: در عصر هوش مصنوعی، تا چه حد میتوان به عکسها و تصاویر اعتماد کرد؟
در یک ساختمان قدیمی با نمای آجری، انفجاری به وقوع پیوسته است. در تقاطع شهری، یک دوچرخه دچار تصادف شده است. و در جعبه غذای بیرونبر، سوسکی پیدا شده است. ساخت هر یک از این تصاویر با استفاده از ابزار Reimagine در ویرایشگر جادویی گوشی Pixel 9 کمتر از ۱۰ ثانیه طول میکشد. این تصاویر نه تنها واضح و رنگی هستند، بلکه از کیفیت بالایی برخوردارند و هیچگونه پسزمینه مبهمی یا انگشت ششم که در نسخههای اولیه هوش مصنوعی مشاهده میشد، در آنها دیده نمیشود. این عکسها به طرز شگفتانگیزی واقعی به نظر میرسند، در حالی که همه آنها کاملاً جعلی هستند!
هر کسی که گوشی Pixel 9 گوگل، جدیدترین پرچمدار این شرکت را خریداری کند، به راحتی و با سادهترین رابط کاربری قادر خواهد بود تا تصاویر ساختگی با کیفیت بالا تولید کند. این امر به احتمال زیاد به یک استاندارد جدید تبدیل خواهد شد، به ویژه با توجه به اینکه ویژگیهای مشابه در حال حاضر در دستگاههای رقیب وجود دارد و به زودی در دیگر دستگاهها نیز عرضه خواهد شد. در حالی که عملکرد صحیح گوشیهای هوشمند معمولاً مثبت است، در اینجا، مسئله اصلی همان عملکرد صحیح است!
از آغاز عکاسی، این هنر برای فریب مخاطب نیز مورد استفاده قرار گرفته است. به عنوان مثال، عکسهای ارواح ویکتوریایی، عکس هیولای لخنس، یا سانسور در عکسهای استالین را در نظر بگیرید. با این حال، نادرست است که بگوییم عکسها هرگز به عنوان شواهد مستند و قابل اعتماد در نظر گرفته نشدهاند. هر کسی که در سال ۲۰۲۴ این مقاله را میخواند، در دورانی بزرگ شده که «عکس» به طور پیشفرض نمایانگر حقیقت به شمار میرفته است. در حالی که صحنههای ساختگی با جلوههای سینمایی، دستکاری دیجیتال و اخیراً تصاویر دیپ فیک، همگی قابلیت فریبدهندگی دارند، تا پیش از این، جعلی بودن عکسها به ندرت به عنوان یک قاعده در نظر گرفته میشد و برای تضعیف اعتماد به یک عکس، نیاز به دانش و ابزارهای تخصصی بود. به عبارت دیگر، جعلی بودن عکسها بیشتر یک استثنا و نه قاعده محسوب میشد.
برای مثال، وقتی درباره میدان تیانآنمن چین صحبت میشود، به احتمال زیاد همان عکسی را به یاد میآورید که دیگران نیز در ذهن دارند. این موضوع درباره تصاویر زندان ابوغریب یا دختری که در ناپالم گرفتار شده است نیز صادق است. این تصاویر به تعریف جنگها و انقلابها پرداخته و حقیقت آنها بهگونهای است که بدون این تصاویر نمیتوان به درستی به آنها پرداخت. نیازی به توضیح نیست که چرا این عکسها اهمیت دارند، چرا نقشی محوری ایفا میکنند و چرا به آنها چنین توجهی میشود. اعتماد ما به عکاسی آنقدر عمیق بوده که حتی زمانی که به صحت تصاویر شک داشتیم، بیشتر به این موضوع توجه میکردیم که «گاهی اوقات» ممکن است عکسها جعلی باشند.
اما اکنون وضعیت به شدت تغییر کرده است. فرض اولیه در مورد یک عکس بهطور فزایندهای به این تبدیل شده که «جعلی است»، زیرا تولید تصاویر واقعی و باورپذیر جعلی بهطور فزایندهای آسان شده است و ما هنوز برای رویارویی با چالشهای آینده آماده نیستیم!
تا به امروز، هیچکس در دنیا زندگی نکرده است که در آن عکسها نقش مرکزی در ایجاد اجماع اجتماعی نداشته باشند. برعکس، در طول زمانی که هر یک از ما زیستهایم، عکسها به اثبات بسیاری از امور پرداختهاند. به چگونگی استفاده از عکسها برای تأیید وضعیتها و تجربیات خود فکر کنید: برای مثال، هنگام ایجاد خراشیدگی روی سپر ماشین اجارهایتان، نشت سقف، دریافت یک بسته، پیدا شدن حشرهای در غذای بیرونبر، یا آتشسوزی جنگلی نزدیک منطقه مسکونیتان، چگونه وضعیت را به دوستان و آشنایان خود اطلاع میدهید؟
تا کنون، بار اثبات کردن حقیقت یک عکس عمدتاً بر عهده کسانی بوده است که ادعا میکنند عکسها واقعی نیستند. به عنوان مثال، طرفداران نظریه زمین تخت، از اجماع علمی عقب ماندهاند؛ نه به دلیل نداشتن درک از فیزیک نجومی (چند نفر از ما واقعاً فیزیک نجومی را درک میکنیم؟) بلکه به این دلیل که باید توجیهات پیچیدهای ارائه دهند که چرا برخی عکسها و ویدیوها نمیتوانند واقعی باشند. آنها مجبورند نظریههای توطئهای بزرگ را اختراع کنند تا توضیح دهند چرا عکسهای ماهوارهای به طور مداوم انحنای زمین را ثبت میکنند و یا چرا باید یک صحنه فیلمبرداری برای فرود بر ماه در سال ۱۹۶۹ ساخته شده باشد.
تا به حال، فرض بر این بود که بار اثبات همیشه بر عهده کسانی است که با وجود شواهد، حقیقت را انکار میکنند. اما در عصر هوش مصنوعی و با ابزارهای سادهای مانند پیکسل ۹، شاید لازم باشد که خود را برای اثبات واقعی بودن یک عکس آماده کنیم و به اصطلاح، فیزیک نجومی را مرور کنیم!
در کل، تصاویری که با این ابزارهای هوش مصنوعی ایجاد میشوند معمولاً آسیبزا نیستند، مانند یک درخت اضافی در پسزمینه، یک تمساح در پیتزافروشی، یا لباس عجیب یک گربه. اما این روند رو به رشد تولید تصاویر با هوش مصنوعی، به شدت نحوه برخورد ما با مفهوم عکس را تغییر میدهد و این تغییر پیامدهای زیادی به دنبال دارد. برای مثال، در دهه گذشته، تنشهای اجتماعی فراوانی در آمریکا به دلیل ویدیوهای نه چندان باکیفیت از خشونت پلیس به وجود آمده است. در مواردی که مقامات واقعیت را پنهان کردند، این ویدیوها حقیقت را فاش کردند.
اما اکنون ما وارد دورهای بیپایان از تصاویر جعلی شدهایم، دورانی که در آن تأثیر حقیقت با سیل دروغها تحتالشعاع قرار خواهد گرفت. پروندههای مشابه ابوغریب در میان انبوهی از تصاویر جعلی تولید شده توسط هوش مصنوعی دفن خواهند شد و مواردی مانند جورج فلوید نادیده گرفته خواهند شد، در حالی که شرایط اجتماعی ناعادلانه به قوت خود باقی خواهد ماند.
شما میتوانید نمونهای از آنچه که در آینده در انتظار ماست را حتی اکنون مشاهده کنید. در محاکمه «کایل ریتنهاوس»، وکیل مدافع ادعا کرد که قابلیت زوم آیفون میتواند عکسها را دستکاری کند و قاضی را متقاعد کرد که بار اثبات بر عهدهی دادستانی است تا ثابت کند که فیلم بزرگنماییشده در آیفون به کمک هوش مصنوعی تغییر نیافته است. به تازگی نیز «دونالد ترامپ» ادعای غیرواقعی مطرح کرد مبنی بر اینکه عکسی از یک تجمع پرجمعیت «کامالا هریس» توسط هوش مصنوعی تولید شده است، ادعایی که تنها به این دلیل مطرح شد که مردم توانستند آن را باور کنند.
حتی پیش از ظهور هوش مصنوعی، ما در رسانهها با احتیاط عمل میکردیم و به دقت جزئیات و منشاء هر تصویر را بررسی میکردیم تا از گمراهکننده بودن یا دستکاریهای عکاسی جلوگیری کنیم. این احتیاط به ویژه در مواجهه با رویدادهای خبری بزرگ که معمولاً با انبوهی از اطلاعات نادرست همراه است، اهمیت داشت. اما تغییراتی که در پیش رو داریم، به مسالهای بسیار بنیادیتر از مبارزه با سوءظن یا همان «سواد دیجیتال» مربوط میشود.
گوگل به خوبی از تأثیر ویژگیهای گوشیهایی مانند پیکسل ۹ بر مفهوم عکس آگاه است. مدیر محصول گروه دوربین پیکسل در مصاحبهای با Wired ابزار ویرایش را به این صورت توصیف کرده است: «این ابزار به شما کمک میکند تا لحظهای را همانطور که به یاد دارید، بازسازی کنید. لحظهای که با خاطرات شما و متن بزرگتر سازگار است، حتی اگر به یک میلیثانیه خاص وفادار نباشد.»
در این جهان جدید، عکسها دیگر تنها مکمل حافظه ناقص انسانی نیستند، بلکه به نوعی آیینه آن به حساب میآیند. و همانطور که عکسها به چیزی جز توهمات متجلی تبدیل نمیشوند، بحثهای بیفایده به نزاعهای حقوقی درباره اعتبار شاهدان و وجود مدارک تأییدکننده کاهش خواهد یافت.
این فرسایش اجماع اجتماعی پیش از ورود پیکسل ۹ آغاز شده بود و تنها به این گوشی مبتنی بر هوش مصنوعی محدود نمیشود. با این حال، قابلیتهای جدید هوش مصنوعی در پیکسل ۹ قابل توجه است؛ نه تنها به دلیل دسترسی آسان به آن، بلکه به خاطر ضعف شگفتانگیز ضمانتهای ایمنی موجود. استانداردهای پیشنهادی صنعت برای واترمارکگذاری تصاویر تولید شده با هوش مصنوعی هنوز در حال کشمکش و بررسی است و سیستم واترمارکگذاری هوش مصنوعی گوگل که به طور گسترده تبلیغ شده است، عملاً در آزمونها کاربردی نداشت.
تصاویر تغییر یافته با ابزار Reimagine تنها یک خط متادیتای قابل حذف به خود اضافه میکنند. این ضعف ذاتی متادیتا قرار بود با واترمارک غیرقابل حذف SynthID گوگل جبران شود. گوگل اعلام کرده است که خروجیهای پیکسل استودیو، که بیشتر به DALL-E شباهت دارد، با واترمارک SynthID برچسبگذاری خواهند شد؛ اما مشخص شده که قابلیتهای ابزار Reimagine ویرایشگر جادویی پیکسل، که تصاویر موجود را تغییر میدهد، بسیار نگرانکنندهتر هستند.
گوگل ادعا میکند که گوشی پیکسل ۹ به یک کارخانهی دروغسازی بیضابطه تبدیل نخواهد شد، اما تضمینهای واقعی چندانی در این باره ارائه نمیدهد. به گفتهی الکس موریکونی، مدیر ارتباطات گوگل: «ما ابزارهای هوش مصنوعی مولد خود را به گونهای طراحی کردهایم که به نیت کاربران احترام بگذارند. این بدین معناست که ممکن است محتوای تولیدی بر اساس درخواستهای کاربران، توهینآمیز باشد.»
او همچنین افزود: «با این حال، هر چیزی مجاز نیست. ما سیاستها و شرایط خدمات روشنی داریم که مشخص میکند چه نوع محتوایی مجاز است و چه چیزی ممنوع است. خط مشیهایی برای جلوگیری از سوءاستفاده نیز وجود دارد. بعضی درخواستها ممکن است این سیاستها را به چالش بکشند و ما متعهد به بهبود و اصلاح مداوم این خط مشیها هستیم.»
سیاستهای موجود همان چیزی است که انتظار میرود. به عنوان مثال، استفاده از خدمات گوگل برای تسهیل جرایم یا تحریک به خشونت مجاز نیست. برخی درخواستها با پیغام خطای عمومی «ویرایشگر جادویی نمیتواند این ویرایش را انجام دهد. لطفاً درخواست دیگری وارد کنید.» مواجه میشود. با این حال، شاهد درخواستهای نگرانکنندهای بودهایم که در برخی موارد موفق به انجام تغییرات شدهاند. در نهایت، مدیریت محتوای معمولی قادر نخواهد بود مفهوم «عکس» به عنوان نشانهای از حقیقت را از نابودی قریبالوقوع نجات دهد.
ما در دورهای زندگی کردهایم که عکسها به عنوان میانبری به واقعیت و ابزاری برای شناخت جهان اطراف ما عمل میکردند. این ابزار، راهکاری فوقالعاده مفید برای درک دنیای ما بود. اما اکنون وارد دورانی میشویم که در آن واقعیت پیچیدهتر از همیشه است. اگر پیشرفتها به همین ترتیب ادامه یابد، ممکن است روزی کتابخانهی گمشدهی اسکندریه را در یک کارت microSD کنسول نینتندو سوییچ بیابیم. با این حال، در حال حاضر، لبهی فناوری یک تلفن همراه به عنوان یک ویژگی سرگرمکننده، امکان جعل مفهوم عکس را فراهم کرده است. آیا این روند به سمت نابودی است؟
نظراتتان را در این مورد با دیگر کاربران مجله سیمدخت درمیان بگذارید.
نظرات کاربران