در این مطلب، قصد داریم برخی از بهترین فیلمهای عاشقانه دهه گذشته سینما را معرفی کنیم تا بتوانید در این روزها آنها را تماشا کنید. با سیمدخت همراه باشید.
فیلمهای عاشقانه همواره طرفداران زیادی داشتهاند و میتوان گفت تقریباً هر کسی که تجربه تماشای فیلم را داشته، با داستانی عاشقانه، چه اصلی و چه فرعی، مواجه شده است. سینمای رمانتیک تاثیر خود را در تمام ژانرها گذاشته و داستانهای عاشقانه در بسیاری از شاهکارهای سینمایی به چشم میخورد. حتی اگر داستان اصلی فیلم عاشقانه نباشد، معمولاً یک داستان فرعی عاشقانه در آن وجود دارد؛ از عشق انسان به انسان گرفته تا عشق به دیگر موجودات و حتی عشق به جنگ و خونریزی.
با این حال، در این مطلب قصد نداریم به عاشقانههای با تم اکشن بپردازیم، بلکه هدف ما معرفی بهترین فیلمهای عاشقانه دهه اخیر است که بهخوبی احساسات تماشاگران را درگیر کردهاند و ابعاد مختلف عشق را به تصویر کشیدهاند. این فیلمها کمک میکنند تا از دنیای مادی و زندگی روزمره فاصله بگیریم و دوباره شرارههای عشق را در دل خود حس کنیم؛ چه عشقهایی که داشتهایم، چه آنهایی که اکنون داریم و چه آنهایی که در آینده به سراغمان خواهند آمد.
در ژانر عاشقانه، معمولاً فیلمهای تراژیک به عنوان بهترینها شناخته میشوند و در این فهرست نیز چند فیلم عاشقانه-تراژیک معرفی شده است. در مجموع، مقاله برترین فیلمهای عاشقانه دهه اخیر شامل آثاری است که عشق وجه مشترک و اصلی تمامی آنها است. اگرچه شاهکارهایی مانند کازابلانکا و عشقبازی بهیادماندنی در این فهرست حضور ندارند، اما دهه اخیر نیز شاهد فیلمهایی بوده است که طرفداران سینمای رمانتیک را راضی نگه داشتهاند. ما تلاش کردهایم بهترین فیلمهای عاشقانه که از سال ۲۰۱۰ به بعد اکران شدهاند، و مورد تحسین منتقدان قرار گرفته و تماشاگران را راضی کردهاند، در این فهرست معرفی کنیم.
لازم به ذکر است که فیلمها در این فهرست به ترتیب تاریخ اکران قرار گرفتهاند و انتخاب برترینها کار آسانی نبوده است. هدف ما ارائه پیشنهاداتی برای تماشای برترینهای این ژانر به کاربران گرامی است و امیدواریم از تماشای این فیلمها، یا تماشای دوباره آنها، نهایت لذت را ببرید. در معرفی بهترین فیلمهای عاشقانه دهه اخیر، با ما همراه باشید. توجه داشته باشید که این فهرست صرفاً بر اساس سال اکران مرتب شده و ترتیب خاص دیگری ندارد.
کپی برابر اصل
(2010) Certified Copy
کارگردان: عباس کیارستمی | بازیگران: ژولیت بینوش، ویلیام شیمل
امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ | امتیاز متاکریتیک: ۸۲ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۳
عباس کیارستمی در فیلم کپی برابر اصل ، نگاه سنتی به عشق را تغییر میدهد و داستانی عاشقانه میان دو شخصیت را از نو روایت میکند. این فیلم به تصویر کشیدن تلاشهای گاه مذبوحانه و نومیدانه دو عاشق را که در دل آرزوی نجات ازدواجشان را دارند، به نمایش میگذارد. جالب اینجاست که کیارستمی در بسیاری از مواقع تلاش میکند تا رابطه عاشقانه میان دو شخصیت اصلی را کمرنگ کرده و همهچیز را در فضایی عادی و بیگرمای عشق نشان دهد.
در این فیلم، بیشتر شاهد جر و بحثهای میان عاشقان هستیم تا ابرازهای عاشقانه. فشارهای بیرونی و نابسامانی درونی این دو شخصیت، آنها را در مسیری قرار داده است که آنها بهمانند غریبهها با یکدیگر رفتار میکنند و تلاش میکنند رابطه عاشقانه خود را از نو بسازند، شاید به احساسی که روزگاری در تمام لحظاتشان داشتند و اکنون زیر غبار زمان و نتیجه بیرحمانه عادت مدفون شده است، دست یابند. این فیلم شاید در نگاه اول درام سادهای به نظر برسد که سؤالات سادهای را مطرح کرده و پاسخهای معمولی به آنها میدهد، اما عشق به تصویر کشیده شده در آن، تعریفی پیچیده و یکی از واقعیترین تعاریف این واژه است. قاببندی صحنهها، همانند اکثر آثار کیارستمی، فوقالعاده است و باز هم شاهد گفتوگوهای طولانی شخصیتها هستیم؛ بهعلاوه، ماشین یکی از علاقهمندیهای این کارگردان فقید سینمای ایران در آغاز گفتوگوها بوده است.
ژولیت بینوش و ویلیام شیمل بازیهای بهیادماندنی در این فیلم دارند و نمیتوان از نقشآفرینی کوتاه و فوقالعاده ژان-کلود کریر، فیلمنامهنویس و بازیگر فرانسوی و از دوستان نزدیک لوئیس بونوئل افسانهای، غافل شد. ژولیت بینوش برای بازی در فیلم «کپی برابر اصل» جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره فیلم کن ۲۰۱۰ را دریافت کرد. عباس کیارستمی نیز در بخش کارگردانی همان جشنواره، یکی از نامزدهای دریافت جایزه نخل طلا بود. عباس کیارستمی، کارگردان، فیلمنامهنویس، تدوینگر، عکاس، تهیهکننده و نقاش ایرانی بود.
از آثار معروف وی میتوان به سهگانه «کوکر» یا سهگانه «زلزله» اشاره کرد که شامل فیلمهای «خانه دوست کجاست؟»، «زندگی و دیگر هیچ» و «زیر درختان زیتون» است. معروفترین و شاخصترین فیلم این کارگردان خوشنام ایرانی، فیلم «طعم گیلاس» بود که در جشنواره فیلم کن ۱۹۹۷ جایزه نخل طلای آن را دریافت کرد. فیلم «کپی برابر اصل»، فروش قابل توجهی معادل بودجه ۷ میلیون یورویی خود داشت و بیشک یکی از بهترین فیلمهای عاشقانهای است که باید تماشا کنید.
ولنتاین غمگین
(2010) Blue Valentine
کارگردان: درک سیانفرنس | بازیگران: رایان گاسلینگ، میشل ویلیامز، مایک ووگل
امتیاز راتن تومیتوز: ۸۷ | امتیاز متاکریتیک: ۸۱ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۴
پیش از ساخته شدن و اکران فیلم بسیار تحسینشده «داستان ازدواج» (Marriage Story) به کارگردانی نوآ بامباک، فیلم «ولنتاین غمگین» به کارگردانی درک سیانفرنس بود که بهخوبی داستان جدایی دو عاشق را به تصویر کشید. شاید این فیلم را بتوان بهعنوان یکی از بهترین آثار دهه در این زمینه دانست، زیرا در آن، عاشقان داستان مدام در رفتوآمد هستند و بهنظر میرسد ازدواجشان دوام چندانی ندارد و پایههای احساساتشان بهشدت سست شده است. اما در دل آنها چه میگذرد؟ شخصیت دین که ترک تحصیل کرده است، در یک شرکت حملونقل در نیویورک مشغول به کار است. سیندی، شخصیت دیگر، دانشجوی پزشکی است که با خانوادهاش زندگی میکند و رابطه خوبی با پدرش ندارد؛ تنها همدم او مادربزرگش است. این دو شخصیت بهطور تصادفی طی چند هفته با یکدیگر آشنا شده و عاشق یکدیگر میشوند.
سیندی پس از مدتی متوجه میشود که باردار است و این فرزند از دین نیست. به همین دلیل، آنها تصمیم به ازدواج میگیرند. آغاز زندگی مشترک آنها که چندان جذاب به نظر نمیرسد، جرقهای برای شروع مشکلات مداوم در رابطهشان میشود. فیلمهای «ولنتاین غمگین» و «داستان ازدواج» شباهتهای زیادی دارند؛ هر دو داستان درباره زوجهایی هستند که به انتهای خط رسیدهاند، زوجهایی که صمیمانه یکدیگر را دوست دارند. هر دو فیلم از تکنیک فلشبک برای نمایش لحظات شاد و غمگین زندگی زوجین استفاده میکنند. عنصر تراژدی در لایههای هر دو فیلم تنیده شده و تماشاگران در هر دو فیلم تنها آرزو میکنند که این عاشقان درمانده به وصال دوبارهای برسند، هرچند مشکلات زیادی وجود دارد و داستان بهگونهای روایت میشود که امیدی به سازگاری طرفین وجود ندارد.
تفاوت اصلی دو فیلم در این است که شخصیتهای «داستان ازدواج» از صمیم قلب به یکدیگر عشق میورزند، در حالی که در «ولنتاین غمگین» نمیتوان بهطور قطع از این موضوع سخن گفت. شخصیتهای این فیلم گاه چنان به یکدیگر رفتار میکنند که گویی تنها گذشته تراژیک هر کدام، آنها را بههم متصل کرده است. برخلاف «داستان ازدواج»، در «ولنتاین غمگین»، درک سیانفرنس نشان میدهد که چگونه دو عاشق میتوانند مسیرهای جداگانهای را دنبال کنند و چیزهای متفاوتی بخواهند که دیگری فاقد آن است. یکی ممکن است خواستههای خود را بیان کند و دیگری حتی شهامت بیان حقیقت را نداشته باشد. «ولنتاین غمگین» زندگی عاشقانی را به تصویر میکشد که در وجودی پر از فلاکت، نارضایتی و تأسف گیر کردهاند و بهنظر میرسد راه فراری برای آنها وجود ندارد.
درک سیانفرنس، کارگردان، فیلمبردار و فیلمنامهنویس آمریکایی، همچنین با فیلم «The Place Beyond the Pines» (مکانی آن سوی کاجها) شناخته میشود که تماشای آن نیز پیشنهاد میشود. در «ولنتاین غمگین»، رایان گاسلینگ، میشل ویلیامز و مایک ووگل به ایفای نقش پرداختهاند. میشل ویلیامز با بازی برجستهاش نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر زن شد و رایان گاسلینگ نیز در این عاشقانه دردناک درخشید. این فیلم با بودجه یک میلیون دلاری، فروش ۱۵ میلیون دلاری در گیشه داشت. اگر به دنبال بهترین فیلمهای رمانتیک هستید، «ولنتاین غمگین» را در فهرست تماشای خود قرار دهید.
نیمهشب در پاریس
(2011) Midnight in Paris
کارگردان: وودی آلن | بازیگران: اوون ویلسون، ریچل مکآدامز، ماریون کوتیار، کتی بیتس، لئا سیدو و آدریان برادی
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ | امتیاز متاکریتیک: ۸۱ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۷
کارنامه وودی آلن شاید دستخوش نوسانات زیادی از نظر نقدها و فروش گیشه باشد، اما او همواره توانسته است آثاری هنری خلق کند که در زمان خود توجه تماشاگران را جلب کند. کیفیت فیلمهای او معمولاً در سطح بالایی است و یافتن فیلمی از او که زیر سطح خوب باشد، بهسختی امکانپذیر است. مهمتر از همه، لذت ذاتی تماشای آثار اوست. وودی آلن سبک خاص خود را دارد که در فیلم «نیمهشب در پاریس» نیز به خوبی حفظ شده است. این فیلم که در سال ۲۰۱۱ ساخته شده، ما را به دوران جذاب و دلنشین قرن نوزدهم و بیستم فرانسه میبرد و با هنرمندانی برجسته، فضایی زیبا و دلانگیز را به تصویر میکشد.
این فیلم به ما هنرمندانی را معرفی میکند که هر یک نقش بسزایی در شکلگیری هنر امروز داشتهاند. «نیمهشب در پاریس»، یک عاشقانه فانتزی، داستان جیل پندر، فیلمنامهنویسی را دنبال میکند که باید با اهداف و نگرشهای متفاوت نامزدش کنار بیاید. پندر، که توسط اوون ویلسون با بازی فوقالعادهاش به تصویر کشیده شده، هر شب به گذشته سفر میکند و با هنرمندانی بزرگ از جمله سالوادور دالی، پابلو پیکاسو، فیتزجرالد و همینگوی ملاقات میکند. فیلم بهطور کلی بنمایهای از نوستالژی و مدرنیسم را دنبال میکند و بهقدری خوب ساخته شده که وودی آلن را برای نامزدی در سه بخش بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین طراحی صحنه اسکار معرفی کرد، هرچند او تنها موفق به دریافت جایزه بهترین فیلمنامه شد. آلن در این فیلم نگاهی عاشقانه به شهر پاریس دارد و تجلی عشق را در شخصیت فراموشنشدنی آدریانا به خوبی نشان میدهد.
انسان همیشه از زمان حال نارضایتی دارد و گذشته را با ستایش یاد میکند. نگاهی که وودی آلن به این موضوع دارد، هم انتقادی و هم تأییدی است. آلن، کمدین، بازیگر، کارگردان، نویسنده و موسیقیدان آمریکایی، یکی از افسانههای سینمای هالیوود است. او نوزده بار نامزد اسکار شده و چهار بار برنده آن، شامل جایزه بهترین کارگردانی برای فیلم کمدی و رمانتیک «آنی هال» و سه جایزه بهترین فیلمنامه غیراقتباسی، شده است. اکثر آثار او دارای عناصر عاشقانه هستند و او فیلمهای بسیار خوبی ساخته که ذکر همه آنها امکانپذیر نیست. در «نیمهشب در پاریس»، بازیگرانی چون اوون ویلسون، ریچل مکآدامز، ماریون کوتیار، کتی بیتس، لئا سیدو و آدریان برادی به ایفای نقش پرداختهاند. این فیلم با بودجه ۱۷ میلیون دلاری، فروش ۱۵۴ میلیون دلاری در گیشه داشته و یکی از پرفروشترین آثار وودی آلن در طول تقریباً ۷۰ سال فعالیتش به شمار میرود. «نیمهشب در پاریس» از جمله فیلمهای برجسته عاشقانه فهرست است.
عشق
(2012) Amour
کارگردان: میشائل هانکه | بازیگران: ژان لویی ترنتینیان، امانوئل ریوا
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ | امتیاز متاکریتیک: ۹۴ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۹
فیلم «عشق» داستان دو زن و مرد، یک زوج پیر و محترم را روایت میکند که سالها با یکدیگر زندگی کردهاند و شغل و هنرشان آموزش پیانو است. این زوج عاشق، که عمری را در کنار یکدیگر گذراندهاند، پس از تماشای کنسرت یکی از شاگردان زن خود، به خانه برمیگردند و متوجه میشوند که قفل در شکسته شده است. این نخستین نشانه ورود مهمان ناخواستهای به زندگیشان است؛ مرگ، که حتی عشق هم نمیتواند از آن فرار کند. روز بعد، زن دچار سکته میشود و مدتی بعد، سکته دومی نیز تجربه میکند. وضعیت او به تدریج بدتر میشود و هر لحظه به مرگ نزدیکتر میشود. در این لحظات سخت و تلخ، پیرمردی که در لحظه به لحظه زندگیاش را در کنار این زن سپری کرده و شاهد نابودی تمام آنچه که هرگز حتی تصورش را هم نمیکرد، بوده است. او نیز مانند همه انسانها، روزها را با سختی میگذراند. عشق برای هر فرد معنای خاص خود را دارد و تجلی آن به اشکال مختلفی بروز میکند؛ گاهی با خوشی همراه است و گاهی پایانی دردناک دارد. میشائل هانکه در فیلمهای خود نشان داده است که جهان را جای مناسبی نمیداند و از نظر او، تنهایی اولین و آخرین همدم انسان است. این نگاه در فیلم «عشق» نیز به وضوح وجود دارد و تماشاگر مانند سایر آثار هانکه، با یک روایت ساده و سرراست روبرو نیست و باید خود را در جایگاه شخصیتها قرار دهد و برداشت شخصی خود را داشته باشد. این فیلم عاشقانهای واقعی است و در آن، حتی عشق نیز عمر دارد و تنها وجود پایدار، تنهایی انسان است.
فیلم «عشق» در جشنواره کن سال ۲۰۱۲ برنده نخل طلای بهترین فیلم شد. استفاده هانکه از دو بازیگر برجسته سینما، ژان-لوئی ترنتینیان و امانوئل ریوا، برای طرفداران سینمای اروپا بسیار نوستالژیک و یادآور خاطرات بود. میشائل هانکه با این فیلم موفق به دریافت گلدن گلوب نیز شد و در هشتاد و پنجمین مراسم اسکار، در بخشهای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اصلی زن، بهترین فیلمنامه اورجینال و بهترین فیلم خارجیزبان نامزد دریافت جایزه شد که در نهایت، جایزه بهترین فیلم خارجیزبان را از آن خود کرد. این کارگردان اتریشی تاکنون دو بار نخل طلای کن را دریافت کرده است؛ بار اول در سال ۲۰۰۹ با فیلم «روبان سفید» (The White Ribbon). از دیگر فیلمهای معروف هانکه میتوان به «بازیهای مسخره» (Funny Games) و بازسازی آن، «پنهان» (Hidden) و «پایان خوش» (Happy End) اشاره کرد. فیلم آخر را میتوان دنباله معنوی «عشق» دانست و همچنین یکی از نامزدهای نخل طلای هفتادمین جشنواره فیلم کن بود. «عشق» از جمله بهترین فیلمهای عاشقانه فهرست سیمدخت است.
قلمرو طلوع ماه
(2012) Moonrise Kingdom
کارگردان: وس اندرسون | بازیگران: بروس ویلیس، ادوارد نورتون، فرانسیس مکدورمند، بیل مری، تیلدا سوئینتن
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ | امتیاز متاکریتیک: ۸۴ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۸
با تماشای فیلم «قلمرو طلوع ماه»، بهخوبی میتوان به استعداد ذاتی و هنر ناب وس اندرسون پی برد. این گفته به هیچوجه به این معنا نیست که فیلمهای دیگر این کارگردان برجسته و صاحبسبک، فیلمهای معمولی هستند. «قلمرو طلوع ماه» داستانی درباره دنیای کودکان و عشقهای کودکانه آنها است که از زاویه دید خود کودکان روایت میشود. در هر لحظه از این فیلم، تغییرات و ابعاد مختلف عشق از دوران کودکی تا بزرگسالی به وضوح نمایان است. وس اندرسون در این فیلم بار دیگر هنر خود را به نمایش گذاشته و جهان زیبای کودکانه را با نگاهی منحصر به فرد به تصویر کشیده است.
وس اندرسون در فیلم «قلمرو طلوع ماه» شخصیتهای عجیب و در عین حال دوستداشتنی خلق کرده و زیبایی و گرمی رنگبندی قابهایش بهطور چشمگیری مشهود است. گاهی تماشاچی با نقاشیهای زیبا بهجای قاببندیهای سینمایی روبرو میشود. موسیقی متن فیلم نیز بسیار زیبا و عاشقانه است و به یاد موسیقی عاشقانه فرانسوی میاندازد. بالغشدن و عاشقشدن کودکان داستان، یکی از بهترین لحظات فیلم است و بازیگران خردسال بهخوبی نقشهای خود را ایفا کردهاند. معصومیت عاشقانه این فیلم در کمتر فیلمی یافت میشود و اگر به دنبال چشیدن دوباره شیرینی یک احساس رمانتیک ساده و خالص هستید، تماشای این فیلم را پیشنهاد میکنیم. داستان فیلم در سال ۱۹۶۵ در نیوانگلند اتفاق میافتد.
در این سال، دختری و پسری که عاشق یکدیگر هستند، تصمیم به فرار از محل زندگیشان میگیرند. این فرار موجب میشود تا اهالی منطقه در جستوجوی آنها به هر جا بروند و در این مسیر، حوادث مختلفی را تجربه کنند. این فیلم در سال ۲۰۱۳ نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی شد. پیش از این، اندرسون برای آثارش شامل «هتل بزرگ بوداپست» (The Grand Budapest Hotel)، «خانواده اشرافی تننبام» (The Royal Tenenbaums)، «آقای فاکس شگفتانگیز» (Fantastic Mr. Fox)، «قلمرو طلوع ماه» (Moonrise Kingdom) و «جزیره سگها» (Isle of Dogs) نامزد دریافت هفت جایزه اسکار شده بود، اما هنوز موفق به دریافت این جایزه نشده است. در فیلم «قلمرو طلوع ماه»، علاوه بر بازیگران خردسال، بازیگران معروفی چون بروس ویلیس، ادوارد نورتون، فرانسیس مکدورمند، بیل موری و تیلدا سوئینتن نیز به ایفای نقش پرداختهاند. این فیلم با بودجه ۱۶ میلیون دلاری، فروش ۶۸ میلیون دلاری در گیشه داشته و میتوان آن را یکی از بهترین فیلمهای عاشقانه دانست.
فروپاشی حلقه شکسته
(2012) The Broken Circle Breakdown
کارگردان: فلیکس فان گروئنینگن | بازیگران: فیرلی باتنس، یوهان هلدنبرگ، نل کاتریس، گرت فن رمپلبرگ
امتیاز راتن تومیتوز: ۸۲ | امتیاز متاکریتیک: ۷۰ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۸
درام عاشقانه «فروپاشی حلقه شکسته»، به کارگردانی و نویسندگی فلیکس فان گروئنینگن و محصول مشترک بلژیک و هلند، اثری است که میتوان آن را ترکیبی از فیلمهای «داستان ازدواج» و «ولنتاین غمگین» دانست. این فیلم از یک نقطه به بعد دیگر آرام نمیگیرد و بهطور مداوم ضربات سنگینی به تماشاگر وارد میکند. عشق دیوانهوار دو شخصیت اصلی داستان در نهایت با عواقب تلخی مواجه میشود. دو شخصیت دوستداشتنی فیلم در میان این پیچیدگیها و تنشها، داستانی را روایت میکنند که تا انتها بهشدت تاثیرگذار است.
الیز و دیدیر در نگاه اول به یکدیگر دل میبازند؛ الیز صاحب یک مغازه خالکوبی است و دیدیر نوازنده بانجو در یک گروه موسیقی بلوگرس. هر دو به موسیقی و فرهنگ آمریکایی عشق میورزند و این اشتراکات، عشق دلنشینی میان آنها ایجاد میکند. اما هنگامی که یک تراژدی غیرمنتظره خانواده آنها و دختر کوچکشان را به بحران میبرد، همه چیزهایی که آنها به آنها وابسته بودند و عاشقش بودند، تحت فشار قرار میگیرد.
شخصیتپردازی قوی، بازیهای بینظیر و ساده و دلنشین تمامی اعضای تیم بازیگری، دیالوگهای تاثیرگذار (مثل دیالوگهای الیز در پشت صحنه آخرین اجرای گروه بلوگرس، خطاب بهخدای خود) و کارگردانی فوقالعاده، باعث شدهاند که فیلم «فروپاشی حلقه شکسته» به یکی از بهترین فیلمهای عاشقانه شیرین و تلخ دهه اخیر تبدیل شود. تمامی قطعات بلوگرس این فیلم توسط بیورک اریکسون تنظیم شده و هر چیزی که در فیلم دیدید و شنیدید، واقعی و اصیل است. مطمئناً عاشقان موسیقی پس از تماشای این فیلم به دنبال دریافت آلبوم موسیقی بینظیر آن خواهند رفت، که قطعه فراموشنشدنی و کاور شده «If I Needed You» از بهترینهای این آلبوم است.
فیلم «فروپاشی حلقه شکسته» برنده جایزه اصلی جوایز سزار (César Awards) شد و در بیست و ششمین جوایز فیلم اروپا (European Film Awards) در بخشهای بهترین فیلم اروپا، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمبرداری، بهترین بازیگر مرد و بهترین بازیگر زن نامزد دریافت جایزه شد که فیرلی باتنس موفق به کسب جایزه بهترین بازیگر زن شد. این فیلم همچنین نامزد دریافت جایزه اسکار در بخش بهترین فیلم خارجیزبان بود. بازیگران برجستهای چون فیرلی باتنس، یوهان هلدنبرگ، نل کاتریس و گرت فن رمپلبرگ در این شاهکار فان گروئنینگن به ایفای نقش پرداختند و فروش جهانی فیلم به ۵ میلیون دلار رسید. در این فهرست، فیلم «فروپاشی حلقه شکسته» شایسته رتبه دوم است. اگر هنوز این فیلم را ندیدهاید، آن را در صدر فهرست تماشای خود قرار دهید.
دفترچه امیدبخش
(2012) Silver Linings Playbook
کارگردان: دیوید اُ. راسل | بازیگران: بردلی کوپر، جنیفر لارنس، رابرت دنیرو، جکی ویور
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ | امتیاز متاکریتیک: ۸۱ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۷
پیش از اینکه بردلی کوپر با نقش جکسون مین در فیلم «ستارهای متولد شده است» (A Star Is Born) دل تماشاچیان و طرفدارانش را ببرد، با بازی در فیلم «دفترچه امیدبخش» (Silver Linings Playbook) بهخوبی نقش شخصیت دوستداشتنی پَت را ایفا کرده بود. در این فیلم، او نقش معلم سابقی را بازی میکند که با مشکلات ناشی از همسر سابقش درگیر است و از سوی دیگر، با دوگانگی شخصیتی نیز مواجه است. داستان فیلم حول محور پَت، یک بیمار روحی که بهتازگی از بیمارستان مرخص شده، میچرخد و زندگی او را در کنار والدینش نشان میدهد.
او در زندگیاش با شخصیت تیفانی آشنا میشود که پیشنهاد میکند در یک مسابقه رقص با او شرکت کند و در عوض، به پت کمک کند تا مشکلاتش با همسر سابقش را حل کند. این دو طی تمرینها به یکدیگر نزدیکتر میشوند و رابطه آنها، محور اصلی داستان فیلم را تشکیل میدهد. دیوید اُ. راسل در این درام احساسی که میتوان آن را در دسته کمدیهای سیاه نیز قرار داد، بهترین بازی را از بازیگران خود گرفته و شیمی میان دو شخصیت اصلی فیلم یکی از نقاط قوت آن است. شخصیتپردازی در فیلم بهخوبی انجام شده و فیلم در طول داستان، ریتم خود را که از ابتدا برقرار کرده، حفظ میکند. رابطه عاشقانه در فیلم بهخوبی به تصویر کشیده شده است.
رابطه میان پَت و تیفانی بهطور تدریجی و طبیعی شکل میگیرد، اما بهقدری مستحکم است که به نظر نمیرسد شکستنی باشد. فیلم «دفترچه امیدبخش» نامزد دریافت هشت جایزه اسکار شد، از جمله چهار جایزه برای بخشهای بازیگری که منجر به اولین اسکار جنیفر لارنس و همچنین بردن گلدن گلوب در همان سال برای او گردید. بازیگران فیلم شامل بردلی کوپر، جنیفر لارنس، رابرت دنیرو و جکی ویور بودند که همه نامزد دریافت جایزه اسکار شدند. دیوید رونی، منتقد هالیوود ریپورتر، اشاره کرده بود که شیمی بین کوپر و لارنس باعث دلنشینی فیلم شده است و این نکته کاملاً درست بود. فیلم «دفترچه امیدبخش» همچنین در چهار بخش مراسم گلدن گلوب و سه بخش مراسم معتبر بفتا نامزد دریافت جوایز شد.
دیوید اُ. راسل، نویسنده و کارگردان آمریکایی، که سه بار نامزد اسکار شده است، با فیلمهای «مبارز» (The Fighter) و «حقهبازی آمریکایی» (American Hustle) در بخش بهترین کارگردانی نامزد دریافت جایزه شد و برای نوشتن فیلمنامه «دفترچه امیدبخش» نیز در بخش بهترین فیلمنامه اقتباسی نامزد بود. این فیلم که یکی از بهترین فیلمهای عاشقانه بهشمار میرود، با بودجه ۲۱ میلیون دلار، موفق به کسب فروش ۲۳۶ میلیون دلار در گیشه شد.
پیش از نیمهشب
(2013) Before Midnight
کارگردان: ریچارد لینکلیتر | بازیگران: ایتن هاک و ژولی دلپی
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۸ | امتیاز متاکریتیک: ۹۴ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۹
سهگانه درام و عاشقانه ریچارد لینکلیتر با فیلم «پیش از نیمهشب» که در سال ۲۰۱۳ به نمایش درآمد، به پایان رسید. اگرچه دو فیلم ابتدایی این سهگانه، یعنی «پیش از طلوع» (Before Sunrise) و «پیش از غروب» (Before Sunset)، در دهه اخیر به عنوان آثار عاشقانه برجسته شناخته میشوند و میتوانستند در این فهرست قرار گیرند، اما این سه فیلم در فواصل زمانی ۹ ساله و به ترتیب در سالهای ۱۹۹۵، ۲۰۰۴ و ۲۰۱۳ ساخته شدند و به نمایش درآمدند. برای درک کامل داستان، تماشای دو قسمت نخست این سهگانه پیش از مشاهده «پیش از نیمهشب» توصیه میشود. در قسمت سوم، داستان جسی و سلین در یونان دنبال میشود و ماجراهای آنها ادامه مییابد.
آغاز داستان سهگانه محبوب ریچارد لینکلیتر از قطاری به سمت پاریس شروع میشود. در قسمت سوم، نزدیک به بیست سال پس از آنکه جسی و سلین برای نخستین بار در قطار یکدیگر را ملاقات کردند، به سراغشان میرویم. اکنون شاهد عشقی هستیم که تحت تأثیر سالهای طولانی زندگی مشترک، کمی غبارآلود شده است. لینکلیتر بهخوبی تجربه یک رابطه طولانیمدت را به تصویر میکشد؛ عشقی که دیگر همان اشتیاق و تازگی اولیه را ندارد، اما جسی و سلین با وجود گذر زمان، همچنان عشق را در دلهایشان زنده نگه داشتهاند. آنها حالا یکدیگر را بهخوبی میشناسند و به احساسات هم اعتماد دارند، بدون اینکه نیاز به انجام کارهای عجیب و دیوانهوار برای ابراز عشق داشته باشند. در دو فیلم اول این سهگانه، داستان عمدتاً از طریق گفتگوهای هوشمندانه و گاه فلسفی بین جسی و سلین پیش میرفت، اما در قسمت سوم، بهنمایش واقعی و صادقانه عشق بدون هر گونه درام و غم عمیق پرداخته شده است.
در قسمت سوم، ایتن هاک و ژولی دلپی دوباره در نقشهای اصلی ظاهر شدند. ریچارد لینکلیتر، کارگردان، بازیگر و فیلمنامهنویس آمریکایی، بهخاطر نگارش فیلمنامه «پیش از غروب» با همکاری کیم کریزان، ایتن هاک و ژولی دلپی، نامزد دریافت جایزه اسکار شد. یکی دیگر از فیلمهای معروف او، «پسرانگی» (Boyhood) است که بهطور مداوم در طول دوازده سال با فیلمبرداری از یک پسر از کودکی تا بزرگسالی ساخته شد؛ فیلمبرداری این پروژه در تابستان ۲۰۰۲ آغاز و در اکتبر ۲۰۱۳ به پایان رسید. فیلم عاشقانه «پیش از نیمهشب» با بودجه ۳ میلیون دلاری موفق به کسب ۲۱ میلیون دلار فروش در گیشه شد.
او
(2013) Her
کارگردان: اسپایک جونز | بازیگران: واکین فینیکس، امی آدامز، رونی مارا، اولیویا وایلد، اسکارلت جوهانسون
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۵ | امتیاز متاکریتیک: ۹۰ | امتیاز آی ام دی بی: ۸
عشق بهاشکال مختلف به سراغ آدمها میآید و همیشه راهی برای عاشق شدن وجود دارد. فیلم «او» بهخوبی این مفهوم را به تصویر میکشد و به ویژه برای کسانی که خجالتی و درونگرا هستند، هدیهای است. این فیلم کمدی، درام، رمانتیک و علمی-تخیلی، به نویسندگی و کارگردانی اسپایک جونز، داستان تئودور توامبلی، مردی درونگرا و منزوی را روایت میکند که با یک سیستمعامل هوشمند رایانهای که صدای زنانه و شخصیت خاص خود را دارد، رابطه عاطفی برقرار میکند. برای توصیف شخصیت تئودور توامبلی، میتوان به بخشی از رمان «فرانکنشتاین» اثر مری شلی اشاره کرد؛ در نامه دوم کاپیتان رابرت والتون به خواهرش آمده است: «من کمبودی دارم که هنوز نتوانستهام بهطور کامل برطرف کنم و نبود آن در حال حاضر برایم بسیار دشوار است. من دوستی میطلبم…»
مارگارت. وقتی از شوق موفقیت میسوزم، هیچکس نیست که در شادی من شریک شود؛ و وقتی نومیدی بر من چیره میشود، کسی نیست که دلداریم دهد و مرا محکمتر کند… خواهر عزیزم، شاید فکر کنی آدمی رمانتیک هستم، اما در واقع به دوستی عمیقاً نیاز دارم. کسی نیست که آرام و در عین حال شجاع باشد، ذهنی فرهیخته و گسترده داشته باشد و ذوق و سلیقهاش با من همخوانی داشته باشد تا نقشههایم را تأیید یا تصحیح کند.» تئودور نیز چنین فردی است و به دلیل ترسهای درونی و مشکلاتش، وارد رابطهای با سامانتای بیجسم میشود. در این فیلم، بازیگران مطرحی چون واکین فینیکس، امی آدامز، رونی مارا، اولیویا وایلد و اسکارلت جوهانسون (صداپیشه سامانتا) به ایفای نقش پرداختهاند. اسپایک جونز در این فیلم عاشقانهای شیرین و در عین حال عاطفی، به بررسی تنهایی انسان و نیاز همیشگی به موجودی مکمل میپردازد. بازی برجسته واکین فینیکس تمام ویژگیهای لازم برای خلق چنین فیلمی و شخصیت دردآور آن را به تصویر کشیده است.
واکین فینیکس را میتوان یکی از برترین بازیگران مرد دهه اخیر سینما دانست که همچنان به مسیر صعودی خود ادامه میدهد. بازی او در فیلم «او» یکی از متفاوتترین و چالشبرانگیزترین نقشآفرینیهای اخیر این بازیگر محبوب و دوستداشتنی است. اگر هنوز این فیلم را ندیدهاید، روزهای خانهنشینی فرصت مناسبی برای تماشای آنچه که میتواند معنای عمیق عشق بدون پیشزمینههای ذهنی و پیشداوریها باشد، فراهم میآورد. این فیلم نامزد سه جایزه گلدن گلوب بود و همچنین در مراسم اسکار، در بخشهای بهترین فیلمنامه اورجینال، بهترین موسیقی اورجینال، بهترین فیلم و بهترین طراحی تولید نامزد دریافت جایزه شد. جالب است که داوران، بازی فینیکس را برای بخش بهترین بازیگر مرد شایسته دریافت جایزه ندانستند.
اسپایک جونز، کارگردان، تهیهکننده، فیلمنامهنویس و بازیگر آمریکایی، اولین فیلم بلند سینمایی خود را در سال ۱۹۹۹ با عنوان «جان مالکوویچ بودن» ساخت که با استقبال زیاد منتقدان مواجه شد و نامزد جایزه اسکار بهترین کارگردانی شد. جونز در سال ۱۹۹۹ با سوفیا کوپولا، فیلمنامهنویس و کارگردان آمریکایی و دختر فرانسیس فورد کوپولا، ازدواج کرد، اما این زوج در سال ۲۰۰۳ از هم جدا شدند. سوفیا کوپولا در سال جدایی، فیلم «گمشده در ترجمه» را ساخت که برنده جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اورجینال شد. بسیاری بر این باورند که فیلم «او» پاسخی به فیلم «گمشده در ترجمه» و همسر سابقش است. فیلم عاشقانه «او» با بودجه ۲۳ میلیون دلار، فروش ۴۹ میلیون دلار در گیشه داشت و بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای عاشقانه فهرست سیمدخت معرفی میشود.
گتسبی بزرگ
(2013) The Great Gatsby
کارگردان: باز لورمن | بازیگران: لئوناردو دی کاپریو، توبی مگوایر، کری مولیگان، جوئل اجرتون، الیزابت دبیکی
امتیاز راتن تومیتوز: ۴۸ | امتیاز متاکریتیک: ۵۵ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۲
آخرین اقتباس سینمایی «گتسبی بزرگ»، قطعاً بهترین اقتباس سینمایی از رمان بینظیر فرانسیس اسکات کی فیتزجرالد نیست، اما بخش تراژدی زندگی شخصیت جی گتسبی را بهخوبی بهتصویر میکشد. هستی ترحمانگيز جی گتسبی را جشنهای بزرگ و پرزرقوبرق پوشانده است و برپایی تمام این جشنهای دیوانهکننده در خانه اشرافی جی، تنها بهامید دیدار معشوقه و جانان قدیمی، دیزی است؛ گتسبی را تقریباً میتوان مردهای دانست که تنها دست او هنوز نفس میکشد؛ مردی که دستگاه تنفس به او وصل شده و این دستگاه نماد امید به بازگشت عشق گمشدهاش است. در اقتباس سینمایی «گتسبی بزرگ»، عناصر رمانتیک و تراژدی داستان بهطور مداوم در حال تغییر هستند و اوج تراژدی این عاشقانه تکنفره در جایی است که جی متوجه میشود دیزی آنطور که تصور میکرد احساسات او را درک نکرده است. داستان در تابستان سال ۱۹۲۲ در شهر نیویورک و لانگ آیلند رخ میدهد و به دوران موسیقی جَز یا عصر جَز اشاره دارد که فیتزجرالد آن را به تصویر کشیده است. لئوناردو دیکاپریو، توبی مگوایر، کری مولیگان، جوئل اجرتون و الیزابت دبیکی در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند و «گتسبی بزرگ» بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای عاشقانه شناخته میشود.
با وجود نظرات متفاوت منتقدان درباره فیلم و انتقادهایی از عدم داشتن ریتم مناسب، مخاطبان بهطور کلی از آن راضی بودند و نوه فیتزجرالد نیز گفته بود که اگر پدربزرگش زنده بود، به این فیلم افتخار میکرد. «گتسبی بزرگ» در هشتادوششمین دوره جوایز اسکار نامزد جوایز بهترین طراحی صحنه و بهترین طراحی لباس شد و هر دو جایزه را دریافت کرد. کارگردانی این فیلم را باز لورمن، کارگردان استرالیایی، بر عهده داشت که در کارنامهاش فیلمهای عاشقانه دیگری مانند «استرالیا»، «مولن روژ» و «رومئو + ژولیت» نیز دارد. او با «رومئو + ژولیت» در سال ۱۹۹۷ برنده بفتای بهترین کارگردانی شد و در آن فیلم نیز لئوناردو دیکاپریو، کلیر دینز، برایان دنهی، جان لگویزامو و پیت پاستویت به ایفای نقش پرداختند. فیلم عاشقانه «گتسبی بزرگ» با بودجه ۱۰۵ میلیون دلاری، فروش ۳۵۳ میلیون دلاری در گیشه داشت.
تنها عاشقان زنده ماندند
(2013) Only Lovers Left Alive
کارگردان: جیم جارموش | بازیگران: تام هیدلستون، تیلدا سوئینتن، میا واشیکوفسکا، جان هرت، جفری رایت
امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ | امتیاز متاکریتیک: ۷۹ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۳
در فیلم چندژانری «تنها عاشقان زنده ماندند»، جیم جارموش داستانی از خونآشامان را روایت میکند که رنگ قرمز فیلم را نه با خون بلکه با عشق به تصویر کشیدهاند. این خونآشامان برای ادامه زندگی به خون نیاز دارند، اما تشنگی واقعی آنها را چیز دیگری برطرف میکند. با معرفی شخصیتهای آدم و حوا، جارموش هدفش را نمایش اولین احساسات میان نخستینها قرار داده است. آدام، خونآشام موزیسین و گوشهگیری است که قرنها در دیترویت زندگی کرده و تأثیر زیادی بر زندگی تعداد زیادی از موزیسینها و دانشمندان تاریخی گذاشته است. او اعتقاد دارد که در دنیای مدرن فیلم «تنها عاشقان زنده ماندند»، انسانیت به فراموشی سپرده شده و شخصیتهای داستان بارها به انسانها به عنوان زامبی اشاره میکنند. اگر کسی با سلیقهای هنری و ادبی مشابه شخصیتهای فیلم جای این انسانها بود، به توصیف دقیق و جامع جارموش در مورد آنها تقدیر میکرد.
ایو (حوا) نیز یک خونآشام است که سالها در شهر طنجه مراکش زندگی کرده و خون مورد نیازش را از خونآشام دیگری به نام کریستوفر مارلو (شاید شکسپیر واقعی) تهیه میکند. او برای اطمینان از وضعیت آدام، به دیترویت سفر میکند تا به معشوقش بپیوندد. همانند دیگر آثار جارموش، موسیقی نقش محوری در این فیلم دارد و برای کسانی که به دنبال عاشقانهای سرشار از موسیقیهای اصیل و مدرن شرقی و غربی هستند، این فیلم پیشنهاد مناسبی است. ارجاعات تاریخی فراوان و ادای احترام به افرادی که تأثیر زیادی در تاریخ فرهنگ و هنر جهان داشتهاند، از دیگر ویژگیهای بارز این فیلم به شمار میروند.
دو عاشق داستان در کنار یکدیگر و با یک عاشقانهای سرد و تاریک، آخرین مأموریت خود را به پایان میرسانند. فیلم «تنها عاشقان زنده ماندند» در جشنواره کن ۲۰۱۳ نامزد دریافت نخل طلا شد و جوزف ون ویسم، آهنگساز هلندی، جایزه بهترین موسیقی متن را از همین جشنواره دریافت کرد. تام هیدلستون، تیلدا سوئینتن، میا واشیکوفسکا، جان هرت و جفری رایت از جمله بازیگران این فیلم هستند. جالب است بدانید که تام مککارتی، منتقد سایت هالیوود ریپورتر، در پایان سال ۲۰۱۹ این فیلم را در رتبه چهارم بهترین فیلمهای دهه قرار داد.
جیم جارموش، کارگردان مستقل، نمایشنامهنویس، بازیگر، تهیهکننده، تدوینگر و آهنگساز آمریکایی، آثار بهیادماندنی زیادی را خلق کرده است. از میان برترین فیلمهای او میتوان به «عجیبتر از بهشت»، «شب روی زمین»، «گوست داگ: سلوک سامورایی» و «گلهای پرپر» اشاره کرد. فیلم «عجیبتر از بهشت» در سال ۱۹۸۴ جایزه دوربین طلایی جشنواره فیلم کن (که به فیلم اول کارگردانها اهدا میشود) و جایزه یوزپلنگ طلایی جشنواره فیلم لوکارنو را دریافت کرد. فیلم عاشقانه «تنها عاشقان زنده ماندند» با بودجه ۷ میلیون دلاری ساخته شد و تقریباً به اندازه همین بودجه فروش داشت. این فیلم، که یکی از بهترین فیلمهای عاشقانه فهرست است، حتماً ارزش تماشا را دارد.
بروکلین
(2015) Brooklyn
کارگردان: جان کرولی | بازیگران: سیرشا رونان، اموری کوئن، جیم برودبنت، جولی والترز، جسیکا پره
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ | امتیاز متاکریتیک: ۸۸ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۵
فیلم عاشقانه «بروکلین» داستانی از دلشکستگی و اندوه عمیق را به تصویر میکشد؛ دلشکستگیای که در عین درد و رنج، پر از محبت و زیبایی است و به یادآوری عشق میپردازد. برخی شاعران عشق را بهگونهای توصیف کردهاند که وقتی به ابزاری برای مقابله یا معامله تبدیل میشود، میمیرد. در «بروکلین»، گاهی با چنین موقعیتهایی مواجه میشویم، اما هرگز بهگونهای که عشق را از بین ببرد. در این فیلم، جان کرولی نشان میدهد که چگونه میتوان فاصله و نبود فیزیکی را تحمل کرد. عشق، محبت و صمیمیت فراتر از فاصله هستند و با رفتار متقابل و کمی صبر، میتوان بزرگترین خلأ دوری را پر کرد.
این درام عاشقانه ترکیبی از شگفتی، غم و زیبایی است. ایلیس لیسی، جوان مهاجر ایرلندی، به بروکلین دهه ۱۹۵۰ نقل مکان میکند. او که با امید به یک زندگی بهتر در آمریکا، کشور و آرامش خانه مادریاش را ترک کرده است، بهمحض ورود به سواحل در نیویورک، ایلیس لیسی بهطور موقت با احساس غربت دست و پنجه نرم میکند، اما این حس به سرعت با آغاز یک رابطه عاشقانه جدید از بین میرود. جان کرولی در این درام عاشقانه، داستانی غمگین و شگفتانگیز را با مضمون عشق گمشده ترکیب میکند.
فیلم «بروکلین»، که در سال ۲۰۱۵ از کشورهای کانادا، ایرلند و انگلستان تولید شده است، با استقبال گستردهای از منتقدان و تماشاچیان مواجه شد. این فیلم در سه بخش بهترین بازیگر نقش اصلی زن، بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه اقتباسی، نامزد دریافت جایزه اسکار در سال ۲۰۱۶ شد. بازیگرانی چون سیرشا رونان، اموری کوئن، جیم برودبنت، جولی والترز و جسیکا پره در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند. جان کرولی، کارگردان ایرلندی، با مهارت به نمایش فرهنگ ایرلندینشینان نیویورک پرداخته و علاوه بر «بروکلین»، فیلمهایی چون «مدار بسته» و چند قسمت از فصل دوم سریال «کارآگاه حقیقی» را نیز کارگردانی کرده است. فیلم «بروکلین» با بودجه ۱۱ میلیون دلاری، به فروش ۶۲ میلیون دلاری در گیشه دست یافت و بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای عاشقانه شناخته میشود.
به دور از مردم شوریده
(2015) Far from the Madding Crowd
کارگردان: توماس وینتربرگ | بازیگران: کری مولیگان، ماتیاس اسچوئنائرتس، مایکل شین، جونو تیمپل
امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ | امتیاز متاکریتیک: ۷۱ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۱
داستان فیلم «به دور از مردم شوریده» زندگی دختری مستقل و قوی را در انگلستان دوران ویکتوریایی به تصویر میکشد. این دختر مزرعهای بزرگ را از عموی تازه درگذشتهاش به ارث میبرد و تصمیم میگیرد بهتنهایی آن را اداره کند. در حالی که با سه خواستگار مختلف روبهرو است، او سعی میکند تعادلی میان زندگی موفق و مستقل خود بهعنوان یک کشاورز و روابط عاشقانه و نیازهای روحیاش برقرار کند. این فیلم چهارمین اقتباس سینمایی از رمان معروف توماس هاردی به همین نام است.
هاردی، نویسنده رمان و شاعر انگلیسی جنبش طبیعتگرایی، با اثر برجستهای که توماس وینتربرگ بر اساس آن فیلم ساخته، به دنیای ادبیات یک عاشقانهی بینظیر ارائه داده است. وینتربرگ نشان داد که توانایی کارگردانی فیلمهای بزرگ با بودجههای کلان را دارد و فیلمنامه این فیلم توسط دیوید نیکولز نوشته شده است. وینتربرگ در مصاحبهای درباره ساخت این فیلم ابراز خوشحالی کرد که فیلمنامه را خود ننوشته و این موضوع به او اجازه داده تا به عنوان کارگردان، آزادی عمل بیشتری داشته باشد و به جنبههای دیگر پروژه فکر کند. با این حال، اگر خودش فیلمنامه را مینوشت، ممکن بود نتیجه نهایی به مراتب بهتر از آب دربیاید.
نقدهایی به فیلم وارد شده است که بر اساس آنها، نویسنده فیلمنامه برای روایت داستان عجله کرده و به عمق ماجراها و شخصیت اصلی نپرداخته است. با این وجود، وینتربرگ توانسته فیلمی درخشان بسازد که از نظر بصری، دوره زمانی مورد نظر را به زیبایی به تصویر کشیده است. استفاده از تکنیکهای مدرن مانند کلوزآپهای نفسگیر و مدیریت دقیق بازیگران با عملکرد فوقالعادهشان، تماشای این اقتباس عاشقانه را بسیار لذتبخش کرده است.
در این فیلم عاشقانه، کری مولیگان در نقش شخصیت اصلی ظاهر میشود و بازیگران دیگر شامل ماتیاس شونارتس، مایکل شین و جونو تیمپل هستند. توماس وینتربرگ، کارگردان دانمارکی، با لارس فون تریه جنبش سینمایی دوگما ۹۵ را بنیان نهاد و فیلم “Festen” (جشن) را در سال ۱۹۹۸ بر پایه همین جنبش کارگردانی کرد که با استقبال و تحسین فراوان منتقدان همراه شد. معروفترین فیلم این کارگردان، “The Hunt” (شکار) با بازی مدس میکلسن است که نامزد دریافت نخل طلای جشنواره کن، بهترین فیلم خارجیزبان در هشتادوششمین مراسم اسکار و بهترین فیلم خارجیزبان در هفتادویکمین مراسم گلدن گلوب شد. فیلم «به دور از مردم شوریده» با بودجه ۱۲ میلیون دلار، در گیشه ۳۰ میلیون دلار فروش داشته است.
انومالیسا
(2015) Anomalisa
کارگردانان: چارلی کافمن و دوک جانسون | صداپیشگان: دیوید تیولیس، جنیفر جیسون لی
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ | امتیاز متاکریتیک: ۸۸ | امتیاز آی ام دی بی: ۷/۳
چارلز استوارت کافمن، فیلمنامهنویس، تهیهکننده و کارگردان آمریکایی، بار دیگر با همکاری دوک جانسون اثری شگفتانگیز خلق کرده است. او فیلمنامه انیمیشن استاپموشن «انومالیسا» را به تنهایی نوشته و نتیجه، یکی از عجیبترین انیمیشنهای چند سال اخیر بوده است. این فیلم با بار تراژیک خود، از بسیاری از آثار تراژیک دیگر تاثیرگذارتر است، در حالی که کمدی ملایمی نیز دارد که به تماشاگر اجازه میدهد کمی نفس بکشد. فیلم دارای عناصری از خیال و دنیای فانتزی است که به آن جذابیتی خاص بخشیده و نبود آنها میتوانست به شدت به کیفیت «انومالیسا» آسیب بزند. این اثر، کاملاً مناسب بزرگسالان است و برای کودکان توصیه نمیشود.
انیمیشن استاپموشن «انومالیسا» داستان نویسندهای به نام مایکل استون (با صدای دیوید تیولیس) را روایت میکند که به ارائه خدمات به مشتریان سخنرانی میکند. مایکل به دلیل مشکلاتی که دارد، تمام افراد اطرافش را به صورت یکسان و با یک چهره میبیند. روزی او با زنی به نام لیزا (با صدای جنیفر جیسون لی) آشنا میشود که به معنای واقعی کلمه، منحصربهفرد است. این اثر ساخته چارلی کافمن، شاید در نگاه اول و با آن جو خاصش، متفاوت به نظر برسد، اما با اینکه فضای سرد و بیروح و رنگهای مرده فیلم «انومالیسا» به نظر نمیرسد که فیلمی عاشقانه باشد، اما عنصر عشق در این فیلم به طور چشمگیری حضور دارد و تنها محدود به شخصیت لیزا نمیشود. مایکل نیز که عشق به زندگی را از دست داده، به شکلی که برای بسیاری از مردم پیش میآید و خود از آن بیخبرند، به تصویر کشیده شده است. هدف کافمن در این فیلم یادآوری همین معضل است؛ «انومالیسا» به موضوعاتی مانند تنهایی، خیالپردازی و انتظارات ما از زندگی میپردازد و این رمانتیک تاریک، بر روی هستیگرایی و بُعد روانکاوانه زندگی بشر تمرکز دارد.
چارلی کافمن، با نامی معتبر در سینمای هالیوود، در کارنامه خود نگارش فیلمنامههای شاهکاری چون «درخشش ابدی یک ذهن پاک» را دارد و از دیگر آثار معروف او میتوان به «اقتباس»، «اعترافات یک ذهن خطرناک» و «جان مالکوویچ بودن» اشاره کرد. فیلمنامه «جان مالکوویچ بودن» برای کافمن نامزدی اسکار و جایزه بفتا را به ارمغان آورد و با «اقتباس» نیز نامزد دریافت جوایز اسکار و بفتا شد. اما «درخشش ابدی یک ذهن پاک» موفق به دریافت جوایز اسکار و بفتا در بخش بهترین فیلمنامه اورجینال شد.
«انومالیسا» نیز نامزد جایزه اسکار بهترین انیمیشن و گلدن گلوب بهترین انیمیشن بلند شد و در هفتادودومین جشنواره فیلم ونیز موفق به کسب جایزه ویژه هیئت داوران گردید. با وجود بودجه ۸ میلیون دلاری و فروش تنها ۴ میلیون دلار در گیشه، این انیمیشن استاپموشن با کمترین تبلیغات، یکی از بهترین فیلمهای عاشقانه سال ۲۰۱۵ به شمار میآید.
لاوینگ
(2016) Loving
کارگردان: جف نیکولز | بازیگران: جوئل اجرتون، روث نگا، مایکل شنون، نیک کرال، مارتون سوکاس
امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ | امتیاز متاکریتیک: ۷۹ | امتیاز آی ام دی بی: ۷
دهه اخیر را میتوان به عنوان دورهای پررونق برای فیلمهای عاشقانه به حساب آورد، بهویژه با ظهور و موفقیت آثار زیادی درباره عشقهای میاننژادی و چندنژادی. در میان این فیلمها، «لاوینگ» یکی از بهترینهاست. این فیلم احساسی و دلنشین به کارگردانی جف نیکولز، به آرامی شروع میشود و به تدریج به شعلهای پرحرارت و انفجاری تبدیل میشود. داستان واقعی فیلم درباره ریچارد و میلدرید لاوینگ (با بازی جوئل اجرتون و روث نگا) است که پس از ازدواجشان، با زندان و مشکلات زیادی روبهرو شدند و در نهایت به آرامشی که آرزویش را داشتند، دست یافتند. روث نگا، بازیگر ایرلندی-اتیوپیایی، در این فیلم که بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده، نقش…
روث نگا در نقش همسر جوئل اجرتون در فیلم «لاوینگ» به ایفای نقش پرداخته است؛ این دو در دهه ۱۹۵۰ به دلیل ازدواج با یکدیگر از ایالت ویرجینیا تبعید شدند. بازیهای هر دو بازیگر اصلی در این فیلم بسیار درخشان و بهخوبی در خدمت داستان بوده است. این عملکرد عالی باعث شد که روث نگا نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی زن شود، و حتی جوئل اجرتون نیز میتوانست برای بازی برجستهاش نامزد شود. اجرتون به عنوان بازیگری با آثار متعدد موفق، در بیشتر فیلمهایش نقشی تاثیرگذار و بهیادماندنی از خود برجای گذاشته است.
در سال ۲۰۱۶، فیلم عاشقانه دیگری به نام «Moonlight» (مهتاب) نیز ساخته شد که با تحسین فراوانی از سوی منتقدان روبهرو شد. با این حال، داستان زندگی میلدرد و ریچارد لاوینگ به دلیل پرداختن به مسائلی درباره عشق میان سیاهپوستان و سفیدپوستان و مشکلاتی که آنها با آن مواجه بودند، برای تماشا واجد اهمیت بیشتری است. در جوامعی که مسائل مطرح شده در «لاوینگ» هنوز تابو محسوب میشود، درک موضوعات پیچیدهتر در «مهتاب» به زمان و صبر بیشتری نیاز دارد.
در کنار جوئل اجرتون و روث نگا، بازیگران دیگری چون مایکل شنون، نیک کرال و مارتون سوکاس نیز در این فیلم حضور دارند. جف نیکولز، کارگردان و فیلمنامهنویس آمریکایی، با پنج فیلم بلند سینمایی در کارنامه خود، اولین فیلمش «Shotgun Stories» (داستانهای شاتگان) را ساخت که با استقبال خوبی از سوی منتقدان مواجه شد و مایکل شنون در آن نقش اصلی را ایفا کرد. نیکولز سپس درام و تریلر روانشناختی «Take Shelter» (پناه بگیر) را با بازی شنون کارگردانی کرد که نقدهای مثبتی دریافت کرد.
سومین فیلم بلند نیکولز، «Mud» (ماد) با بازی متیو مککانهی، تای شرایدن، ریس ویترسپون و سم شپارد، در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۲ نامزد نخل طلای شد. نیکولز در همان سال ۲۰۱۶، فیلم «Midnight Special» (ویژه نیمهشب) را با بازی مایکل شنون، جوئل اجرتون، کیرستن دانست، آدام درایور و سم شپارد ساخت که مانند دیگر آثارش، فیلمی باکیفیت و خوشساخت بود. فیلم عاشقانه «لاوینگ» با بودجه ۹ میلیون دلار، توانست ۱۳ میلیون دلار در گیشه فروش داشته باشد و بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای عاشقانه شناخته میشود.
نظرات کاربران