مجله سیمدخت
0

سواری در تاریکی: نقد فیلم فراری

سواری در تاریکی: نقد فیلم فراری
بازدید 106

مایکل مان، همانطور که از جهان مردانه‌اش می‌شناسیم، در مقابل مردانی ایستاده که گاهاً حتی توجیهی برای اعمالشان ندارند. اما جذابیت مردانه‌ی آن‌ها به اندازه‌ای است که کارگردان آمریکایی، مایکل مان، توانسته است کنار آن‌ها ایستاده و دنیای خود را خلق کند. این دنیا پر از کدهای اخلاقی، خصوصیات منحصر به فرد و قوانین خودش است. از فیلم اول به نام “سارق” با بازی جیمز کان تا شاهکارهایی چون “مخمصه” با بازی آل پاچینو و رابرت دنیرو، و حتی “دشمنان مردم” با حضور جانی دپ و کریستین بیل، همواره فیلم‌های این کارگردان بزرگ آمریکایی حول زندگی مردانی اینچنین ساخته شده‌اند.

مایکل مان در همه این آثار، شخصیت‌هایی ایجاد کرده است که در جهان ویژه‌ای خود زندگی می‌کنند و به زندگی مردمان عادی توجهی ندارند. حالا وی به زندگی مردی در دنیای واقعی می‌پردازد که همه چیز در آن عجیب و غریب است؛ مردی که انزوئی بزرگ است، موسس و مالک کمپانی اتومبیل‌سازی فراری، که شیوه‌ی زندگی عجیبش با دیگر مردان مایکل مان تشابه دارد. بررسی جزئیات زندگی این شخصیت در فیلم “فراری” (Ferrari) باز می‌شود.

هشدار: در نقد فیلم «فراری» خطر لو رفتن داستان وجود دارد

مایکل مان به عنوان یک استاد در ساختن شخصیت‌های سرد و بی‌روح، اما با کاریزما و همدلی‌برانگیز، شناخته می‌شود. با نگاهی به کارنامه‌اش، می‌توان فهمید که او این شخصیت‌های سرد را نه تنها از طریق نمایش رفتار آن‌ها به تصویر می‌کشد، بلکه سرمایه درون این شخصیت‌ها به ویژه در قالب سینما و سبک کارگردانی او بروز می‌کند. در فیلم “فراری”، دوربین به طور مداوم فلزات سرد را نشان می‌دهد؛ از نمایش بدنه‌ی سرد اتومبیل‌ها گرفته تا نمایش برخورد قدرتمند رانندگان حرفه‌ای با این ماشین‌های به ظاهر رام نشدنی یا تاکید بر کیفیت کلاه ایمنی آن‌ها و موارد مشابه.

در واقع، مایکل مان با انتخاب این قاب‌ها، در حال همسان‌سازی شخصیت‌اصلی خود با این فلزات به ظاهر سرد و بی‌روح است. این کار همان تکنیکی است که با نمایش مداوم رقص اسلحه‌ها در “دشمنان مردم” یا با در قاب گرفتن سلاح و بدنه‌ی اتومبیل در تیتراژ باشکوه “نفوذی”، اجرا می‌شود یا حتی در “میامی وایس” نیز تکرار می‌شود. این ایجاد هماهنگی توسط مایکل مان در فیلم “فراری” به اوج خود رسیده است.

سواری در تاریکی: نقد فیلم فراری

مایکل مان در ساخت قهرمان درام خود، به دو زمینه اصلی زندگی او به خصوص توجه ویژه‌ای کرده است؛ زندگی خانوادگی و شخصی این مرد از یک سو و کمپانی مفخم اتوموبیل‌رانی‌اش با سابقه طولانی از سوی دیگر. داستان در سال ۱۹۵۷ رخ می‌دهد، و کمپانی فراری در حال مواجهه با مشکلات گوناگون است.

این مشکلات همزمان با مشکلات زندگی خصوصی این مرد رخ می‌دهند. اما زیرکی مایکل مان از آنجاست که این دو زمینه به نظر متفاوت از زندگی قهرمان داستان را به آرامی به هم نزدیک می‌کند، تا در نهایت به یک نقطه مشترک برسد: تعیین تقدیر وارث اصلی تاج و تخت انزو فراری. در واقع، مایکل مان و تیمش توانسته‌اند از تداخل این دو زمینه کاملاً متفاوت از زندگی قهرمان، نتیجه‌ای را به دست آورند که همراه با رستگاری مرد داستان می‌آید.

اما «فراری» دارای یک عنصر تازه‌ای است؛ توجه به زنانی که معمولاً در سینمای مایکل مان جای کمی داشتند. در فیلم‌های او، زنان عموماً معشوقه‌ها یا همسرانی هستند که باید زندگی خود را در خدمت مردان بسازند و سازند. مایکل مان حتی در فیلم‌هایش به سرنوشت این زنان اهمیتی نمی‌دهد و به تمرکز بر پایان داستان مرد می‌پردازد. اما در «فراری»، سه شخصیت زن مهم حضور دارند که تاثیر حضورشان در کنار یکدیگر کمتر از قهرمان مرد داستان نیست: لورا همسر انزو فراری، لینا معشوق او و در نهایت، مادرش. این سه شخصیت در طول درام، بخشی از بار داستان را به لحاظ عاطفی و دراماتیک به دوش می‌کشند.

این نکته مهم به نظر می‌رسد که به نظر می‌آید سازندگان داستان وظایف مختلفی را برای هر یک از این شخصیت‌ها تعریف کرده‌اند؛ از مادر که یادآور اندوه باستانی است و پسرش با وجود تمام موفقیت‌هایش باور ندارد، تا معشوقه که در ابتدا شبیه به زنان معمولی سینمای مایکل مان است، اما به تدریج یاد می‌گیرد که مردش را به بازگشت تشویق کند، و همسر مرد که عملاً در کار و شغل همسرش شریک است و بدون اجازه‌ی او چیزی پیش نمی‌رود.

در این نقطه، دو خط ظاهراً موازی از داستان و دو جنبه‌ی مختلف از زندگی قهرمان درام به آرامی به هم نزدیک می‌شوند و در نهایت به یکدیگر برخورد کرده و راهی برای رستگاری در برابر او می‌گذارند. از یک سو، همسر بی‌تابانه مرد که خواهان حل کردن جنبه‌های تاریک زندگی او است، از سوی دیگر معشوق که پسری از او دارد و می‌خواهد جایگاه پسرش در خانواده‌ی ویران شده‌اش روشن شود، و از سوی دیگر، مادری که نیش و کنایه می‌زند و با صبر سنگین دردهای مرد را تسکین می‌دهد.

این همه نگاه و زاویه نگاه در نهایت به انتخاب وارثی برای تاج و تخت انزو فراری منجر می‌شود، که تکلیف او را هم در شغلش و هم در خانواده‌ی آسیب‌دیده‌اش مشخص می‌کند، تا او برسد به تصمیم نهایی. نکته جالب این است که این تصمیم نهایی در یک چرخش آشکار و خارج از انتظار در سینمای مایکل مان توسط همسر مرد گرفته می‌شود، نه به دلیل خودپسندی‌های معمولاً مردانه.

سواری در تاریکی: نقد فیلم فراری

با نگاه به این نکته، نقد فیلم “فراری” را به اتمام می‌رسانیم که آدام درایور بهترین بازیگری از تمام کارنامه‌اش را ارائه داده است. با حضور قاطع او، یک راست جایی در کنار شخصیت‌های ماندگار مردانه‌ی مایکل مان به وجود آمده است. اما بهترین بازی در فیلم بدون شک از آن پنه‌لوپه کروز بوده است.

او در نقش زن انزو فراری، که هم غم از دست دادن فرزند و هم بی‌وفایی مردش را تحمل می‌کند، و در عین حال در دنیای مردانه‌ی اطرافش مانند یک رییس مقتدر ظاهر می‌شود، بی‌نظیر است. برای نمایش درخشش او، توانسته است در اوج نمایش قدرت‌های زنانه، کاریزمای شخصیتش را نیز به خوبی به تصویر بکشد. فقط کافی است به سکانس ماقبل پایانی فیلم نگاه کنید؛ همان جایی که تصمیم نهایی را برای مرد قصه‌اش می‌گیرد و در نهایت راه‌حلی پیش پای او می‌گذارد. این نیز یک خرق عادت دیگر در فیلم “فراری” از سوی جناب مایکل مان است.

شناسنامه فیلم «فراری» (Ferrari)

نام فیلم: «فراری» (Ferrari)
کارگردان: مایکل مان
نویسنده: تروی کندی مارتین بر اساس کتاب «انزو فراری: مرد، اتوموبیل‌ها، مسابقات، ماشین» نوشته براک یتس
بازیگران: آدام درایور، پنه‌لوپه کروز، شیلین وودلی، گابریل لئون
تولید کننده: آمریکا، سال 2023
امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۷۱٪
امتیاز نویسنده: پنج از پنج

خلاصه داستان: در تابستان ۱۹۵۷، انزو فراری با مشکلات مختلفی روبه‌رو می‌شود. کمپانی اتوموبیل‌سازی او، که به عنوان اعتباری برای کشور ایتالیا شناخته می‌شود، هم در مسابقات اتوموبیل‌سواری و هم در بخش فروش به چالش کشیده می‌شود. همین موقعیت هنگامی رخ می‌دهد که یکی از راننده‌های او در یک تست رانندگی جان باخته و انزو مجبور به جایگزینی می‌شود. در زمینه زندگی شخصی، روابط انزو با همسرش به دلیل بی‌وفایی او ناسالم شده و به نظر می‌رسد که همسر فقط به خاطر شرکت در کارخانه به روال زندگی با او ادامه می‌دهد. تا اینکه…

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *