مجله سیمدخت
0

بررسی فیلم “مرده‌ها درد نمی‌کشند”(The Dead Don’t Hurt)

بررسی فیلم "مرده‌ها درد نمی‌کشند"(The Dead Don't Hurt)
بازدید 48

The Dead Don’t Hurt

فیلم “مرده‌ها در نمی‌کشند”، یک وسترن بازنگرانه به کارگردانی و بازی ویگو مورتنسن است که قهرمانی متفاوت از قهرمانان وسترن‌های کلاسیک را در دنیای خود به تصویر می‌کشد. با نقد این فیلم همراه سیمدخت باشید.

سینمای وسترن یک ژانر تکرارنشدنی است که از ابتدای پیدایش سینما وجود داشته و با گذر از موانع و مشکلات متعدد، جایگاه خود را در میان دیگر ژانرها حفظ کرده است. این ژانر که یکی از کهن‌ترین ژانرهای سینمایی محسوب می‌شود، در اوایل قرن بیستم ظهور کرد و در دوران فیلم‌های صامت به خوبی رشد یافت. با آغاز سینمای ناطق، وسترن به محبوبیت فراوانی دست یافت و توانست سال‌ها در سینماها حضوری پررنگ داشته باشد. در سال‌های ابتدایی، فیلم‌های وسترن به صورت کلاسیک و سنتی ساخته می‌شدند، اما پس از مدتی از محبوبیت افتادند.

با افول وسترن کلاسیک، ضدوسترن‌ها به تدریج ظهور کردند تا شاید بتوانند دوباره تماشاگران را به سینما جذب کنند. انواع مختلفی از ضدوسترن‌ها از جمله وسترن اسپاگتی، وسترن اسیدی، وسترن‌های تجدیدنظرطلبانه و وسترن‌های شهری شکل گرفتند. این فیلم‌ها با تغییر برخی قواعد وسترن‌های کلاسیک و ابداع پارامترهای جدید، به قهرمان‌ها و جهان‌های جدیدی پرداخته و مضامین تازه‌ای را جست‌وجو کردند. نئووسترن‌ها با تطابق با شرایط اجتماعی و سیاسی روزگار ما، با انعطاف‌پذیری خود توانستند همچنان تماشاگران را جذب کنند و دوام بیاورند.

در ادامه داستان فیلم لو می‌رود

بررسی فیلم "مرده‌ها درد نمی‌کشند"(The Dead Don't Hurt)

فیلم “The Dead Don’t Hurt” یک وسترن بازنگرانه است که در غرب وحشی روایت می‌شود. وسترن‌های کلاسیک دارای ویژگی‌های منحصر به فردی هستند که اگر در یک وسترن خلاف این ویژگی‌ها عمل شود، آن فیلم به دسته وسترن‌های تجدیدنظرطلبانه تعلق می‌گیرد. “مرده‌ها درد نمی‌کشند” نیز از همین نوع است، زیرا قواعد وسترن‌های کلاسیک را دگرگون کرده و به دنبال ارائه ویژگی‌های جدیدی است. در دنیای وسترن‌های سنتی، قهرمان همواره مردی قدرتمند، هفت‌تیرکش، خیر مطلق، جنگنده و نجات‌دهنده است.

اما در “The Dead Don’t Hurt”، وضعیت کاملاً متفاوت است و ما چنین قهرمانی را نمی‌بینیم. در فیلم “مرده‌ها درد نمی‌کشند”، قهرمان داستان یک زن به نام ویوین است. او شخصیت اصلی در دنیای خشن و ناعادلانه این وسترن است. رویدادهای آشفته فیلم حول زندگی او می‌چرخند و برخلاف وسترن‌های سنتی، کلاسیک و حتی اسپاگتی، مردان در اینجا نقش مثبتی ندارند. در دنیای “The Dead Don’t Hurt”، فقط مردان هستند که مهره‌ها را می‌چینند و کنترل همه چیز را در دست دارند. در این میان، به جز ویوین هیچ زن دیگری وجود ندارد و او به تنهایی در یک جهان مردسالارانه و تاریک مبارزه می‌کند. ویوین شخصیتی آزاد، حساس و رها است که از مردان خیر چندانی ندیده است.

فیلم با صحنه‌ای از عبور یک سرباز قرون وسطایی از میان جنگل آغاز می‌شود. ویوین در بستر مرگ است و گویی رویای این شوالیه را می‌بیند. او می‌میرد و اولسن او را در یک مراسم خاکسپاری دو نفره، با یک شال قرمز رنگ دفن می‌کند. مراسمی که در آن نه کشیشی حضور دارد و نه تابوتی. فیلم با این خاکسپاری پرمعنا، بدون هیچ تأخیری درام خود را آغاز می‌کند. این صحنه با ریتم درونی زیادی همراه است و نشان می‌دهد که گذشته این خانواده پر از اتفاقات تلخ و ناگوار بوده است. پس از نمایش سکانس‌های ابتدایی، “The Dead Don’t Hurt” وارد فلش‌بک می‌شود و با روایت غیرخطی خود، ما را به زندگی ویوین می‌برد.

بررسی فیلم "مرده‌ها درد نمی‌کشند"(The Dead Don't Hurt)

فیلم با نمایش صحنه‌های مرگ و خاکسپاری ویوین در ابتدای داستان، فرصتی برای طرح معمای خود ایجاد می‌کند. کارگردان هدف خود و فیلم را در این مسیر قرار می‌دهد تا به مخاطب نشان دهد چرا قهرمان داستان می‌میرد و در سکوت و سردی به خاک سپرده می‌شود. هدف او از این فلش‌بک‌ها چیزی جز بررسی زندگی ویوین و ارائه پاسخی به مخاطب نیست. در ابتدا، او همه را مطمئن می‌کند که قهرمان مرده است؛ قهرمانی که به نظر می‌رسد سرگذشتی تلخ داشته و با دنیایی سرد مبارزه می‌کرده است. در این شرایط، تماشاگر کنجکاو می‌شود و برای یافتن پاسخ پرسش‌های خود وارد جهانی تیره می‌شود.

در دل این فلش‌بک‌ها به دوران کودکی ویوین می‌رویم، زمانی که او خانواده‌ای داشت. ویوین به مادرش می‌گوید که می‌خواهد شبیه ژاندارک باشد و مانند مردان بجنگد. فیلمساز در این فیلم تلاش می‌کند تا شخصیتی زنانه خلق کند که با زنان وسترن‌های کلاسیک متفاوت است. ویوین آزادانه بیرون می‌رود، کتاب می‌خواند و خیال‌پردازی می‌کند. در وسترن‌های کلاسیک، زنان معمولاً تحت ظلم هستند و منتظر می‌مانند تا قهرمان قصه از راه برسد و نجاتشان دهد. ویوین در The Dead Don’t Hurt نیز مانند زنان یک وسترن کلاسیک مورد ظلم قرار گرفته است؛ مردان در دنیای او بی‌تفاوت هستند و زنان را نادیده می‌گیرند.

پدر ویوین در کودکی او، خانواده‌اش را رها می‌کند و برای کار به منطقه‌ای دور می‌رود و هرگز باز نمی‌گردد. سال‌ها بعد، نامزد ویوین نیز مانند پدرش رفتار می‌کند و هنگام شام خاطرات تلخی را برای ویوین تداعی می‌کند. مدتی بعد، اولسن وارد زندگی ویوین می‌شود. در ابتدا، مخاطب فکر می‌کند که اولسن مانند فرشته نجاتی قرار است به زندگی ویوین روشنایی ببخشد و از او حمایت کند. اما پس از مدتی، اولسن نیز مانند دیگر مردان زندگی ویوین ناسازگار می‌شود. او داوطلبانه به جنگ می‌رود و ویوین دوباره در این دنیای خشن تنها می‌ماند.

بررسی فیلم "مرده‌ها درد نمی‌کشند"(The Dead Don't Hurt)

اولسن برای سال‌ها در جنگ می‌ماند و ویوین مورد تعرض قرار می‌گیرد. پس از این حادثه، او تصمیم می‌گیرد خانه را ترک کند و منتظر بازگشت شریک زندگی‌اش نماند. در یکی از صحنه‌های فیلم، ویوین از اولسن درباره همسر و زندگی گذشته‌اش می‌پرسد. اولسن توضیح می‌دهد که او نیز به جنگ رفته بود و وقتی بازگشت، همسرش دیگر حضور نداشت. این وقایع نشان می‌دهند که همسر قبلی اولسن نیز قربانی تعرض و بی‌عدالتی شده است. گویی سرنوشت زنان چنین است که رها شده و مورد ظلم قرار گیرند. اما در اینجا فیلمساز ویژگی‌های وسترن بازنگرانه را به تصویر می‌کشد. ویوین برخلاف همسر اولسن، تصمیم به فرار نمی‌گیرد و ترجیح می‌دهد بماند و مبارزه کند.

او با صورتی زخمی به محل کارش می‌رود و فرزندی که از این تعرض به دنیا آمده را نیز بزرگ می‌کند. ویوین، هرچند مانند زنان سنتی وسترن قربانی تعرض مردان می‌شود، اما برخلاف آنها منتظر نمی‌ماند تا کسی برای نجاتش بیاید. ویوین می‌جنگد، کار می‌کند، به صورت جفریس زخم می‌زند، اما هرگز تسلیم نمی‌شود. فیلم با کنشگری ویوین تصویری جذاب از یک وسترن بازنگرانه ارائه می‌دهد و به قهرمان داستان ویژگی‌های یک زن مدرن را می‌بخشد. او از نشان دادن پسرش به دیگران هراسی ندارد و اهمیتی نمی‌دهد که مردم درباره او چه فکر می‌کنند.

اما شاید جذابترین و قابل بحث‌ترین سکانس فیلم، پلان‌هایی باشد که اولسن بازمی‌گردد و متوجه تعرض جفریس به ویوین می‌شود. اولسن تمام گناهان خود را می‌پذیرد و اقرار می‌کند که ای کاش هرگز به جنگ نرفته بود. او با یک شخصیت‌پردازی بازنگرانه فرزند ویوین را می‌پذیرد و در این میان تنها خودش را سرزنش می‌کند. اولسن سوار بر است به دریاچه می‌رود، نشان‌اش را داخل آب می‌اندازد و خود نیز غسل می‌کند. غسل اولسن نشان از پذیرفتن گناهان‌اش است. او می‌خواهد از شر پلیدی‌هایی که خود بوجودش آورده است، رهایی یابد. و درنهایت اولسن شبیه قهرمانان وسترن‌های اسپاگتی سرگشته و بدون داشتن هدفی مشخص همراه با فرزند ویوین شهر را ترک می‌کند. فیلم  The Dead Don’t Hurt، وسترنی با محوریت زندگی یک زن است. اثری که همچون فیلم جانی گیتار (Johnny Guitar) خلاف وسترن‌های اولیه عمل می‌کند.

بررسی فیلم "مرده‌ها درد نمی‌کشند"(The Dead Don't Hurt)

با این حال، فیلم “مرده‌ها درد نمی‌کشند” اثری متوسط و نه‌چندان قوی در دنیای وسترن‌ها محسوب می‌شود. موقعیت‌های دراماتیک فیلم به‌طور عمقی و قابل‌توجهی پرداخت نشده‌اند. به عنوان مثال، با اینکه ویوین قهرمان فیلم است، مخاطب به‌خوبی او را نمی‌شناسد و از ویژگی‌های روانی او آگاهی ندارد. در واقع، این فیلم که بر شخصیت‌ها تمرکز دارد، نیازمند مصالح قوی‌تری برای پرداخت قهرمان خود است. “The Dead Don’t Hurt” از لحاظ رعایت قواعد ژانر نسبتا موفق عمل می‌کند، اما در سبک روایت به دلیل عدم پرداخت مناسب به داستان و قهرمانش ضعیف عمل می‌کند. همچنین، این فیلم نمی‌تواند چیزی قابل‌توجه به ژانر ضد وسترن اضافه کند و نتوانسته دنیای جدیدی خلق کند.

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *