وداع با دنیای درخشان بازیگری که با خود شهرت، ثروت و رفاه به ارمغان میآورد، برای هر کسی آسان نیست. ورود به این عرصه، معاملهای است که به طور خودخواسته یا تصادفی با جهان میکنی، و اگر از آن لذت ببری، ترک آن به سادگی امکانپذیر نخواهد بود. این موضوع به ویژه برای بازیگرانی که به قله موفقیت رسیدهاند، دشوارتر است. بنابراین، وقتی یک بازیگر مشهور چنین تصمیمی میگیرد، مردم به شدت شگفتزده میشوند؛ هم از این که دیگر بازیگر محبوبشان را نخواهند دید، و هم از اینکه کسی بخواهد از شهرت و ثروت بالقوه خود چشم بپوشد.
اما هالیوود و دنیای بازیگری به شاهدان این تصمیمات بودهاند، از دوران کلاسیک هالیوود مانند گریس کلی و کری گرانت تا مکالی کالکین و کامرون دیاز، که هر یک به دلایل خاص خود از بازیگری کنارهگیری کردهاند. برخی به خاطر یک ازدواج سلطنتی، برخی به دلیل حادثهای دلخراش، و برخی دیگر به خاطر دستیابی به اهداف و دغدغههای مهمتر، یا صرفاً به دلیل از دست دادن علاقه به بازیگری. در نهایت، چیزی که مشخص است این است که دنیای نمایش و سرگرمی برای همه مناسب نیست. این پانزده بازیگر مشهور در اوج موفقیت از دنیای بازیگری کنار کشیدند.
۱۵. ریک مورنایس
ریک مورنایس، کمدین معروف آمریکایی، در اواخر دهه ۱۹۹۰ تصمیم به بازنشستگی از دنیای بازیگری گرفت. پس از درگذشت همسرش، آن بلسکی، مسئولیت مراقبت از فرزندان خردسالش بر عهده او بود. مورنایس با حضور در فیلمهایی همچون «شکارچیان روح» (Ghostbusters) و «فروشگاه کوچک ترسناک» (Little Shop of Horrors) در دهههای هشتاد و نود میلادی به شهرت رسید. او در سال ۱۹۹۱ بازیگری را ترک کرد و به مدت بیست و پنج سال از عرصه پرده سینما دور ماند و تنها به صداپیشگی در فیلمهای انیمیشنی پرداخت.
مورنایس بعد از مرگ نابهنگام همسرش مجبور به ترک هالیوود شد
دلیل اصلی تصمیم مورنایس برای ترک بازیگری تمرکز بر خانواده بود. پس از درگذشت همسرش بر اثر سرطان، او با دو فرزند کوچک مواجه بود که نیاز به مراقبت و توجه داشتند. مورنایس به این نتیجه رسید که به دلیل تعهدات سنگین سینمای هالیوود نمیتواند به اندازه کافی وقت برای نگهداری از فرزندانش بگذارد. به همین دلیل تصمیم گرفت بازیگری را کنار بگذارد تا وقت بیشتری برای خانوادهاش داشته باشد. او در مصاحبهای در سال ۲۰۰۵ اظهار کرد: «من زمانم را به پدر بودن اختصاص دادم. وقتی تنها والد یک یا دو بچه باشید، مسئولیتها آنقدر زیاد میشود که نمیتوانید به کار دیگری برسید. فقط باید روی آنها تمرکز کنید.»
۱۴. اونجیلین لیلی
آنجلینا لیلی، که به خاطر نقش کیت در سریال «گمشدگان» (Lost) شناخته میشود، با بازی در این سریال به شهرت رسید. شخصیت کیت یکی از مهمترین و جذابترین نقشهای این سریال محبوب بود. پس از دریافت تحسینها و توجهها برای بازی در این نقش، لیلی به دنیای سینما وارد شد و با فیلمهایی مانند «هابیت» (Hobbit) و «فولاد ناب» (Real Steel) شناخته شد. این بازیگر کانادایی، پس از موفقیت در نقش هوپ ون داین در فیلمهای «مرد مورچهای» (Ant-Man)، در ژوئن ۲۰۲۴ اعلام کرد که از دنیای بازیگری کنارهگیری میکند تا به فعالیتهای بشردوستانه بپردازد و وقت بیشتری را با خانوادهاش بگذراند.
او دلایل متعددی برای این تصمیم داشت که بیشتر به مسائل شخصی و زندگی خارج از هالیوود مربوط میشد. لیلی پیش از این نیز، پس از پایان سریال «گمشدگان»، در سال ۲۰۱۰ اعلام کرده بود که از بازیگری خسته شده و قصد دارد روی جنبههای دیگر زندگیاش تمرکز کند. او بهویژه به نویسندگی علاقه داشت و تصمیم گرفت وقت بیشتری را به نوشتن و امور خانوادگی اختصاص دهد. لیلی همچنین به فشارها و استرسهای ناشی از شهرت و حضور در هالیوود اشاره کرده بود و ترجیح داد سبک زندگی سادهتر و دور از توجه عمومی را انتخاب کند.
خداحافظی با دنیای سینمایی مارول و تمرکز بر زندگی شخصی
لیلی در مصاحبهای اظهار کرده بود که به خاطر شهرت فراوان و نقشی که در سریال «گمشدگان» داشت، احساس میکرد زندگی عادی و آزادی شخصیاش بهطور کامل از بین رفته است. با این حال، او بهطور کامل از سینما کنارهگیری نکرد و پس از مدتی به پروژههایی مانند فیلمهای مارول بازگشت. اما فاصلهای که از هالیوود گرفت، نشاندهنده تلاش او برای برقراری تعادل بین زندگی شخصی و حرفهای بود. پس از بازی در نقش هوپ ون داین، او دوباره اعلام کرد که از دنیای بازیگری کنارهگیری میکند و فیلم «مرد مورچهای و زنبورک: شیدایی کوانتومی» (Ant-Man and the Wasp: Quantumania) آخرین نقش او در سینما (در حال حاضر) بود.
لیلی با انتشار پیامی در شبکههای اجتماعی این خبر را به این شکل اعلام کرد: «من امروز که به رؤیایم رسیدهام، بسیار خوشحال و خشنودم و از خدا بابت تمام موهبتهایی که نصیبم شده است، سپاسگزارم. کنار گذاشتن چیزهایی مانند شهرت و ثروت که برای همه گزینههای آشکاری هستند، شاید ترسناک به نظر برسد، اما اگر مسیر صحیح را دنبال کنی، شادی و رضایت جایگزین این ترس خواهند شد. ممکن است روزی دوباره به هالیوود برگردم، اما در حال حاضر، در این نقطه ایستادهام و این همان جایی است که به آن تعلق دارم.»
۱۳. گریس کلی
گریس کلی، بازیگر برجسته آمریکایی و یکی از ستارگان طلایی هالیوود در دهه ۱۹۵۰، به خاطر حضور در فیلمهای کلاسیک آلفرد هیچکاک مانند «پنجره عقبی» (Rear Window)، «ام را به نشانه مرگ بگیر» (Dial M for Murder) و «گرفتن یک دزد» (To Catch a Thief) شناخته میشود. با تنها هفت سال فعالیت در سینما، او تأثیر زیادی بر هالیوود گذاشت، بخشی از آن به خاطر زیبایی منحصربهفردش بود. کلی در کنار برخی از بزرگترین بازیگران مرد دوران کلاسیک سینما مانند کلارک گیبل، فرانک سیناترا، جیمز استوارت و کری گرانت در برابر دوربین رفت و به یکی از برجستهترین بازیگران قرن بیستم تبدیل شد. شهرت و زیبایی او توجه جهانیان، از جمله یک شاهزاده، را جلب کرد. اما در بیست و شش سالگی و در اوج شهرت، او تصمیم به کنارهگیری از بازیگری گرفت و این اقدام او طرفدارانش را به شدت شگفتزده کرد.
وقتی ازدواج سلطنتی به هالیوود ارجحیت پیدا میکند
گریس کلی در سال ۱۹۵۶ با پرنس رینیر سوم ازدواج کرد و به دنیای سینما وداع گفت. او تصمیم گرفت تا به وظایف خود به عنوان پرنسس موناکو، زندگی سلطنتی و فعالیتهای خیریه بپردازد. گفته میشود که این تصمیم تا حد زیادی به درخواست شاهزاده رینیر بوده، زیرا او نمیخواست همسرش حرفه بازیگری را دنبال کند. گریس کلی، که به خاطر بازی در فیلمهای مشهور مانند «پنجره عقبی» و «موگامبو» شناخته میشود، در دوران حرفهای خود جوایز مهمی از جمله اسکار بهترین بازیگر زن و چهار جایزه گلدن گلوب را کسب کرده بود. اما پس از ازدواج با شاهزاده رینیر، تمام تمرکزش را بر روی زندگی خانوادگی و مسئولیتهای سلطنتی گذاشت. اگرچه در این دوران نیز پیشنهاداتی برای بازیگری دریافت کرد، اما هرگز به حرفه بازیگری بازنگشت. آخرین نقش او بر پرده سینما در فیلم کمدی رمانتیک موزیکال «قشر مرفه» (High Society) بود، که در همان سال ۱۹۵۶ اکران شد و موفقیت بزرگی در گیشه به دست آورد.
۱۲. ماری-کیت و اشلی اولسن
معدود بازیگران کودکی مانند مری کیت و اشلی اولسن وجود دارند که با بازی در یک سریال بلند به سرعت به سوپراستارهای جهانی تبدیل شدند. این دو خواهر دوقلو نقش میشل تنر را در سریال محبوب «فول هاوس» (Full House) از شبکه ایبیسی ایفا میکردند. آنها در سال ۱۹۸۷، زمانی که تنها شش ماهه بودند، برای این نقش انتخاب شدند و تا سال ۱۹۹۵ در چشم تماشاگران آمریکایی در تلویزیون بزرگ شدند. در طول دهه ۱۹۹۰، مری کیت و اشلی در فیلمهایی مانند «پای هر دو گیر است» (It Takes Two) و چندین مجموعه تلویزیونی دیگر نیز حضور داشتند. آنها همچنین در موزیک ویدیوهای متعددی ظاهر شدند و توانستند طرفداران جوان زیادی از سراسر دنیا جذب کنند. در سال ۱۹۹۸، این دو با دنبالهای از سریال «فول هاوس» به نام «تو آو ا کایند» (Two of a Kind) به تلویزیون بازگشتند.
خسته از بازیگری، علاقهمند به دنیای مد
با شروع قرن بیست و یکم، دوقلوهای اولسن و حضورشان در فرش قرمزها به وضوح در همه جا دیده میشد. آنها بیشتر به عنوان چهرههای تلویزیونی شناخته میشدند تا سینمایی، اما از آنجایی که از سنین بسیار پایین وارد صنعت سرگرمی شده بودند، از دوران کودکی تا بزرگسالی در کانون توجه بودند. با این حال، با گذر زمان و فشارهای صنعت بازیگری و توجه بیش از حد رسانهها، خسته شدند و به دنبال حفظ حریم خصوصی خود بودند. اشلی در یکی از مصاحبههایش اعلام کرد که بازیگری هرگز علاقه واقعی او نبوده و تنها به دلیل حرفه خانوادگی وارد این عرصه شده است. پس از کنارهگیری از بازیگری، مری کیت و اشلی تصمیم گرفتند وارد دنیای مد شوند و بر برند مد خود، The Row، تمرکز کنند. آنها به سرعت در این صنعت موفق شدند و امروز به عنوان طراحان مد معتبر شناخته میشوند. این دو خواهر بعد از ترک دنیای بازیگری، به ندرت در مصاحبهها حاضر شدند و تلاش کردند تا زندگی شخصی خود را دور از نگاه عموم نگه دارند.
۱۱. ایان سومرهالدر
یکی دیگر از بازیگران مشهور این فهرست، ایان سامرهالدر است که با سریال «گمشدگان» به شهرت رسید. نام او نخستین بار در سال ۲۰۰۴ با نقش بون کارلایل، یکی از بازماندگان سقوط هواپیمای داستان «گمشدگان»، بر سر زبانها افتاد و تا پایان سه فصل اول این سریال، یکی از شخصیتهای محبوب آن بود. با این حال، او بهترین نقش حرفهای خود را زمانی که در سال ۲۰۰۹ به سریال درام نوجوانان ماوراءالطبیعه «خاطرات خونآشام» (The Vampire Diaries) پیوست، به دست آورد و به یکی از محبوبترین خونآشامهای تاریخ صنعت سرگرمی تبدیل شد. او برای بازی در این نقش جوایز متعددی از جمله جوایز منتخب نوجوانان و مردمی را کسب کرد.
تمرکز بر فعالیتهای بشردوستانه و محیط زیستی
پس از پایان سریال «خاطرات خونآشام» در سال ۲۰۱۷، ایان سامرهالدر در سال ۲۰۱۹ در سریال ترسناک علمی-تخیلی نتفلیکس «جنگهای وی» (V Wars) که یک فصل از آن پخش شد، بازی کرد. اما چند سال بعد اعلام کرد که قصد دارد از فعالیتهای سینمایی خود بکاهد و بیشتر به زندگی در مزرعه، خانوادهاش و فعالیتهای خیریه بپردازد. با این حال، گفته میشود که او همچنان در دنیای سرگرمی فعال است و به طور کامل سینما و تلویزیون را ترک نکرده است، اما توجه ویژهای به فعالیتهای بشردوستانه و محیط زیستی دارد.
سامرهالدر در سال ۲۰۱۰ بنیاد ایان سامرهالدر (Ian Somerhalder Foundation) را تأسیس کرد که به حفاظت از محیط زیست و حمایت از حیوانات اختصاص دارد. او به طور مداوم در زمینه مسائل محیط زیستی و تغییرات آب و هوایی فعالیت میکند و همچنین با همسرش نیکی رید، که بازیگر و طراح مد است، در پروژههای مختلفی همکاری میکند. با اینکه سامرهالدر دیگر مانند گذشته در پروژههای بزرگ تلویزیونی یا سینمایی حضور ندارد، اما همچنان به عنوان یکی از چهرههای شناختهشده هالیوود در فعالیتهای اجتماعی و محیط زیستی مشارکت میکند. او در یکی از مصاحبههایش گفته است: «من واقعاً از زندگیام به عنوان یک بازیگر لذت بردم و عاشق بازی در فیلمها بودم، اما حالا پس از صرف زمان زیاد در این حرفه، دیگر خسته شدهام.»
۱۰. بریجیت فوندا
بریجیت فوندا، بازیگر آمریکایی که در دهههای ۱۹۹۰ و اوایل ۲۰۰۰ به شهرت رسید، از خانوادهای هنرمند و بازیگر میآید. او نوه هنری فوندا، دختر پیتر فوندا و برادرزاده جین فوندا است. بریجیت با ترکیب استعداد بازیگری، چهره جذاب و میراث خانوادگی خود موفق شد جایگاه قابل توجهی در سینمای هالیوود پیدا کند. او در ژانرهای مختلف از درام و اکشن تا کمدی و مهیج به ایفای نقش پرداخت. بازی او در نقش گریس همیلتون، روزنامهنگار، در قسمت سوم فیلم «پدرخوانده» تحسین زیادی را برانگیخت. در دهه ۱۹۹۰، بریجیت با بازی در فیلمهایی مانند «جکی براون» (Jackie Brown) محصول ۱۹۹۷، «نقطه بیبازگشت» (Point of No Return) محصول ۱۹۹۳، «زن سفید مجرد» (Single White Female) محصول ۱۹۹۲ و «میتواند برای تو هم اتفاق بیفتد» (It Could Happen to You) محصول ۱۹۹۴، ثابت کرد که میتواند از سایه استعداد خانوادگیاش فراتر رود.
تصادف و زندگی خانوادگی دلیل خداحافظی با بازیگری
بریجیت فوندا در سال ۲۰۰۲، پس از ازدواج با دنی الفمن، آهنگساز مشهور و تجربه یک حادثه رانندگی که باعث جراحت کمرش شد، تصمیم به فاصلهگیری از دنیای بازیگری گرفت. او از آن زمان به زندگی خانوادگی و تربیت فرزندانش پرداخت و دیگر در فیلمها و پروژههای سینمایی حضور نداشت. همچنین، او از رسانهها دوری گزید و به ندرت در مصاحبهها و رویدادهای عمومی دیده میشود. تصمیم او برای کنار گذاشتن بازیگری عمدتاً به خاطر جراحت جسمی و اولویت دادن به زندگی شخصیاش پس از ازدواج بود. آخرین حضور او در فیلم تلویزیونی «ملکه برفی» بود. در آوریل ۲۰۲۳، وقتی یک عکاس از فوندا پرسید که آیا قصد بازگشت به هالیوود و دنیای سرگرمی را دارد، او با قاطعیت پاسخ داد: «نه. فکر نمیکنم. زندگی به عنوان یک شهروند عادی خیلی راحتتر است.»
۹. کامرون دیاز
کامرون دیاز کار خود را در شانزده سالگی با مدلینگ آغاز کرد و به عنوان مدل در تبلیغات و مجلات مختلف به چشم آمد. او اولین بار در سال ۱۹۹۴ و در سن بیست و یک سالگی با بازی در فیلم کمدی «ماسک» (The Mask) در کنار جیم کری به شهرت جهانی رسید. موفقیت این فیلم به او فرصت داد تا در پروژههای بزرگتری شرکت کند. دیاز سپس در دهههای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ با حضور در فیلمهای کمدی عاشقانه مانند «عروسی بهترین دوستم» (My Best Friend’s Wedding) در کنار جولیا رابرتس، استعداد خود را در این ژانر اثبات کرد. فیلم «جان مالکوویچ بودن» (Being John Malkovich) در سال ۱۹۹۹ نیز یکی از نقاط عطف کارنامه بازیگری اوست.
دیاز که به خاطر رویکرد بیپروایش به کمدی تحسین شده بود، به یکی از بازیگران زن بانفوذ هالیوود تبدیل شد. در سال ۲۰۰۰، او به مجموعه کمدی اکشن «فرشتگان چارلی» (Charlie’s Angels) پیوست و به یکی از پردرآمدترین و محبوبترین بازیگران زن هالیوود تبدیل شد. حضور او در تریلر علمی-تخیلی تحسینشده «آسمان وانیلی» (Vanilla Sky) در کنار تام کروز، همکاری با مارتین اسکورسیزی در فیلم «دار و دستههای نیویورکی» (Gangs of New York) در سال ۲۰۰۲ و صداپیشگی شخصیت فیونا در انیمیشن موفق «شرک» و دنبالههای آن، از دیگر آثار برجسته کارنامه اوست. دیاز با جذابیت، استعداد کمدی و نقشهای متنوع خود، جایگاه ویژهای در قلب مخاطبانش پیدا کرد.
در دهه ۲۰۱۰، دیاز به بازی در نقشهای کمدی ادامه داد و در فیلمهایی مانند کمدی اکشن «شوالیه و شب» (Knight and Day) در کنار تام کروز، «وقتی باردار هستی، باید منتظر چی باشی؟» (What to Expect When You’re Expecting) محصول ۲۰۱۲ و «زن دیگر» (The Other Woman) محصول ۲۰۱۴ حضور پیدا کرد. دیاز در سال ۲۰۱۴ پس از بازی در فیلم «انی» (Annie) از دنیای سینما کنارهگیری کرد. او دلیل اصلی این تصمیم را نیاز به استراحت و تمرکز بر زندگی شخصیاش بیان کرد و در مصاحبههای مختلف اشاره کرده که بازیگری و زندگی در هالیوود، همراه با سفرهای مداوم، برای او خستهکننده شده بود و نیاز داشت تا از این محیط پر استرس فاصله بگیرد و وقت بیشتری را در خانه با خانوادهاش بگذراند.
فشار کار و نیاز به زندگی خانوادگی، دلیل خداحافظی موقت با هالیوود
دیاز در سال ۲۰۱۸ در مصاحبهای اعلام کرد که تمام وقت خود را به دیگران اختصاص داده بود و دیگر نمیخواست که تمام زندگیاش به کار محدود شود. او اشاره کرد که بازیگری باعث شده بود فرصت کمتری برای خود و زندگی شخصیاش داشته باشد. دیاز در سال ۲۰۱۵ با بنجی مدن، موزیسین و عضو گروه Good Charlotte، ازدواج کرد و از آن زمان بیشتر به زندگی مشترک و تربیت فرزندشان پرداخته است. او همچنین به نویسندگی و فعالیتهای تجاری مختلف روی آورده و در زمینههای مرتبط با سلامت و زیبایی فعال است. چندین کتاب موفق از جمله کتابهایی درباره سلامت و سبک زندگی منتشر کرده است. دیاز در سال ۲۰۲۰ در مصاحبهای دیگر تأکید کرد که از تصمیم به کنارهگیری از بازیگری پشیمان نیست و از زمانی که به خود و خانوادهاش اختصاص داده بسیار راضی است.
با وجود گذشت ده سال از دوری او از دنیای نمایش، دیاز همچنان به عنوان یک چهره شناختهشده و تأثیرگذار در صنعت سرگرمی و فعالیتهای تجاری مطرح است. به نظر میرسد که او بازیگری را برای همیشه کنار نگذاشته است، زیرا در سال ۲۰۲۵ با کمدی اکشنی به نام «بازگشت به مبارزه» (Back in Action) محصول نتفلیکس در کنار جیمی فاکس به سینما بازخواهد گشت. همچنین، در مارس ۲۰۲۴، خبری منتشر شد مبنی بر اینکه دیاز در حال فیلمبرداری فیلمی در ژانر کمدی سیاه به نام «نتیجه» (Outcome) به کارگردانی جونا هیل برای اپل تیوی پلاس است، با کیانو ریوز که در این فیلم نقش مقابل او را بازی میکند.
۸. کری گرانت
کری گرانت، یکی از برجستهترین و جذابترین چهرههای عصر طلایی هالیوود، به خاطر شخصیت متین، نگاه نافذ و لهجه خاصش، بیش از چهار دهه به عنوان یکی از بازیگران محبوب و شناختهشده این صنعت باقی ماند. او در خانوادهای کارگری و در شرایط فقر به دنیا آمد. فقدان مادر و الکلی بودن پدرش باعث شد که در دوران نوجوانی به دنیای تئاتر و نمایش جذب شود. گرانت در اوایل دهه ۱۹۳۰ به هالیوود آمد و با نام جدید «کری گرانت» به شهرت رسید. به سرعت با بهرهمندی از تواناییهای بازیگری و جذابیتهای شخصیاش، به یکی از بازیگران معتبر و سودآور هالیوود تبدیل شد و در انواع ژانرهای فیلم موفق عمل کرد.
در طول دوران حرفهای خود، گرانت در فیلمهای کلاسیکی چون «داستان فیلادلفیا» (The Philadelphia Story) محصول ۱۹۴۰، که برای آن نامزد جایزه اسکار شد، و «منشی همهکاره من» (His Girl Friday) محصول ۱۹۴۰، که یکی از بهترین فیلمهای کمدی-درام آن زمان محسوب میشود، درخشان ظاهر شد. او همچنین رابطه نزدیکی با آلفرد هیچکاک داشت و در چهار فیلم با او همکاری کرد؛ از جمله در فیلم «بدنام» (Notorious) محصول ۱۹۴۶، که در آن در کنار اینگرید برگمان بازی کرد، و فیلم مشهور دیگر هیچکاک، «شمال از شمال غربی» (North by Northwest) محصول ۱۹۵۹، که به خاطر بازی و جذابیتهای خاص گرانت شناخته شده است.
کنارهگیری از بازیگری به دلیل سالخوردگی و نیاز به تمرکز بر خانواده
کری گرانت به خاطر نقشآفرینیهای برجستهاش در فیلمهای کمدی و درام، مورد تحسین قرار گرفت و جوایز متعدد کسب کرد. او به خاطر سبک منحصر به فرد بازیگری و توانایی در ترکیب کمدی و درام شناخته میشد و جذابیت فیزیکیاش و شیمی خوبی که با همکارانش داشت، مورد ستایش قرار گرفت. گرانت در کنار برخی از بزرگترین ستارگان زن دوران کلاسیک هالیوود، از جمله کاترین هپبورن، ریتا هیورث و اینگرید برگمن، به بازی پرداخت.
با این حال، اوایل دهه ۱۹۶۰، نگرانیهایی درباره چهره سالخوردهاش در سینما داشت. در سال ۱۹۶۳، هنگام همکاری با ادری هیپبورن در فیلم «معما» (Charade)، نگران بود که در کنار زیبایی جوان هیپبورن، بسیار پیر به نظر برسد. با این حال، فیلم «معما» به موفقیت تجاری بزرگی دست یافت و نظر منتقدان را نیز جلب کرد.
پس از «معما»، گرانت در دو فیلم دیگر از جمله «راه برو، فرار نکن» (Walk, Don’t Run) به ایفای نقش پرداخت و در سال ۱۹۶۶، بعد از تولد دخترش جنیفر، تصمیم گرفت پس از سی و چهار سال فعالیت در هالیوود و حضور در هفتاد و دو فیلم بلند، از دنیای بازیگری کنارهگیری کند و به زندگی شخصیاش بپردازد. او به خاطر خستگی از فشارهای شغلی و زندگی عمومی، خواهان زندگی آرامتری بود. گرانت که با مشکلات شخصی و فشارهای ناشی از حرفهاش دست و پنجه نرم کرده بود، پس از کنارهگیری از هالیوود به فعالیتهای تجاری و مشاوره در امور مالی و سرمایهگذاری پرداخت و در این زمینه نیز موفق بود. او همچنین بر زندگی خانوادگی و فعالیتهای بشردوستانه تمرکز کرد. کری گرانت در سال ۱۹۸۶ در سن هشتاد و دو سالگی درگذشت و درباره کنارهگیریاش از بازیگری گفته بود: «میتوانستم به بازیگری ادامه دهم و نقش پدربزرگ یا آدم بدجنس را بازی کنم، اما چیزهای مهمتری را در زندگی کشف کردم.»
۷. فیبی کیتس
فیبی کیتس، بازیگر و مدل آمریکایی، در دهه ۱۹۸۰ به شهرت رسید. او در تاریخ شانزدهم ژوئیه ۱۹۶۳ در نیویورک متولد شد و به دلیل ظاهر جذاب، استعداد بازیگری و نقشآفرینی در فیلمهای پرفروش آن زمان شناخته میشود. کیتس فعالیت خود را در نوجوانی با مدلینگ آغاز کرد و به سرعت در مجلات مد معروف شد. موفقیتهای او در مدلینگ، راهی را برای ورودش به سینما فراهم کرد و اولین تجربه سینمایی او در فیلم درام عاشقانه «بهشت» (Paradise) محصول ۱۹۸۲ بود. نقش او در این فیلم، بهویژه با توجه به ظاهر جوان و معصومش، توجه زیادی را جلب کرد.
فیبی کیتس با بازی در فیلم کمدی دبیرستانی «اوقات خوش در ریجمونت های» (Fast Times at Ridgemont High) به شهرت رسید. او با ایفای نقش لیندا برت در این کلاسیک محبوب، به سرعت در قلبهای نوجوانان جا باز کرد. این فیلم به عنوان یکی از مهمترین کمدیهای نوجوانانه دهه ۱۹۸۰ شناخته میشود و به کیتس کمک کرد تا به یکی از ستارگان جوان آن دوران تبدیل شود و پیشنهادات زیادی دریافت کند. بازیگران دیگری که در این فیلم حضور داشتند و امروز مشهورند، شامل شان پن، جنیفر جیسون لی و جاج راینهولد هستند.
از دیگر فیلمهای معروف فیبی کیتس میتوان به «گرملینها» (Gremlins) محصول ۱۹۸۴ اشاره کرد؛ یک کمدی ترسناک که بعداً به یک مجموعه تبدیل شد. بازی کیتس به عنوان دوستدختر شخصیت اصلی و شیمی او با زک کالیگان، محبوبیت بیشتری برای او به ارمغان آورد و جایگاهش را در هالیوود تثبیت کرد. «مدرسه خصوصی» (Private School) محصول ۱۹۸۳، «چراغهای روشن، شهر بزرگ» (Bright Lights, Big City) محصول ۱۹۸۸ و «فرد مرده را رها کنید» (Drop Dead Fred) محصول ۱۹۹۱ از جمله آثار شناختهشده کیتس هستند. آخرین فیلم او در سال ۱۹۹۴، «پرنسس کارابو»، نقش شاهزادهخانم تقلبی بریتانیایی را به تصویر کشید.
دوری از شهرت و تمرکز بر زندگی خانوادگی
فیبی کیتس در اوایل دهه ۱۹۹۰ تصمیم به کنارهگیری از بازیگری گرفت. دلیل اصلی این تصمیم تمرکز بیشتر بر زندگی خانوادگیاش بود. او در سال ۱۹۸۹ با کوین کلاین، بازیگر برنده اسکار، ازدواج کرد و پس از این ازدواج، به دلیل اولویت دادن به خانواده و فرزندانش، تصمیم گرفت از دنیای بازیگری فاصله بگیرد. از آن زمان، کیتس بهندرت در مصاحبهها یا رویدادهای عمومی حاضر شده و در طول سالها تنها در چند پروژه کوچک ظاهر شده است. بازگشت کوتاه او به سینما در سال ۲۰۰۱ با فیلم «مهمانی سالگرد» (The Anniversary Party)، که توسط دوستانش جنیفر جیسون لی و آلن کامینگ کارگردانی شده بود، تنها یک استثنا بود و او بهطور کلی به تصمیم خود برای ترک بازیگری پایبند ماند.
کیتس بهطور رسمی دلایل خاصی برای کنارهگیری از بازیگری بیان نکرده است، اما واضح است که او همیشه خانواده و زندگی خصوصی را در اولویت قرار داده است. برخلاف بسیاری از بازیگران، او علاقهای به زندگی در انظار عمومی یا بازگشت به شهرت نداشت و از دوری از هالیوود لذت میبرد. پس از ترک بازیگری، کیتس به فعالیتهای دیگر و امور خارج از صنعت سرگرمی پرداخته و در زمینههای مختلفی نظیر مدیریت و مشاوره فعالیت کرده است. او در سال ۲۰۰۵ بوتیک لوکس Blue Treet را در نیویورک افتتاح کرد و همچنان آن را اداره میکند. با وجود کمکاری او در پروژههای جدید، کارنامه حرفهای و تأثیرات او در صنعت سینما همچنان مورد تحسین قرار میگیرد.
۶. مگان مارکل
مگان مارکل، با نام کامل ریچل مگان مارکل، در چهارم اوت ۱۹۸۱ در لسآنجلس، کالیفرنیا متولد شد. او دختر دوریا رادلان و توماس مارکل است و در دانشگاه نورثوسترن در رشتههای تئاتر و روابط بینالملل تحصیل کرد. اگرچه مارکل به خاطر بازیگری در تلویزیون و سینما شناخته شده است، اما عمده شهرت او به دلیل ازدواجش با پرنس هری، دوک ساسکس، و فعالیتهای عمومیاش در خانواده سلطنتی بریتانیا است. او حرفه بازیگری خود را با نقشهای کوچک در سریالهای تلویزیونی و فیلمهای مستقل آغاز کرد.
پیش از اینکه به عنوان دوشس ساسکس شناخته شود، مارکل بازیگری پرتلاش بود که در تلاش بود تا در هالیوود به موفقیت برسد. او پیش از دستیابی به موفقیت بزرگ، در مجموعههایی نظیر «۹۰۲۱۰» و «فرینج» (Fringe) نقشآفرینی کرده بود. در سال ۲۰۱۱، او برای ایفای نقش راشل زین، وکیل حقوقی، در سریال درام حقوقی «کتشلواریها» (Suits) انتخاب شد. بازی در هفت فصل این سریال باعث شد که نام مگان مارکل به عنوان یک بازیگر مطرح شود.
ازدواج سلطنتی و تمرکز بر فعالیتهای بشردوستانه
مگان مارکل، مانند گریس کلی، پس از ازدواج با پرنس هری، دوک ساسکس، در سال ۲۰۱۸، از حرفه بازیگری کنارهگیری کرد. این زوج که اکنون دارای دو فرزند هستند، پس از ازدواج با تغییرات زیادی در زندگی شخصی و حرفهای خود مواجه شدند. به دلیل تعهدات سلطنتی و وظایف خیریه، مگان تصمیم گرفت از فعالیتهای بازیگری فاصله بگیرد. فشارهای رسانهای و انتظارات ناشی از عضویت در خانواده سلطنتی نیز بر این تصمیم تأثیرگذار بود. اما در سال ۲۰۲۰، مگان و هری با اعلام کنارهگیری از وظایف سلطنتی جنجال بزرگی به پا کردند.
آنها تصمیم گرفتند در کالیفرنیای جنوبی، زادگاه مگان، زندگی کنند و به جای وابستگی به امتیازات سلطنتی، تمرکز خود را بر مسائل اجتماعی و خیریه معطوف کنند. آنها پروژههایی مانند بنیاد خیریه «آرچول» را راهاندازی کردند که به حمایت از حقوق زنان، تغییرات اقلیمی و جوامع آسیبپذیر میپردازد. مگان به دلیل فعالیتهایش در این حوزهها همواره هم با تحسین و هم با انتقاداتی روبرو بوده است؛ برخی او را برای تلاشهای خیریهاش ستایش میکنند، در حالی که دیگران او را به دلیل تصمیماتش مورد انتقاد قرار میدهند.
با این وجود، مگان همچنان به عنوان چهرهای برجسته و تأثیرگذار در حوزههای اجتماعی فعالیت میکند. در حالی که آینده او در بازیگری نامشخص است، او و هری در مستند «هری و مگان» از نتفلیکس ظاهر شدند و در آوریل ۲۰۲۳ با آژانس استعدادیابی WME قرارداد امضا کردند. آینده نشان خواهد داد که آیا مگان به دنیای بازیگری بازخواهد گشت یا مسیر حرفهای جدیدی را دنبال خواهد کرد.
بازی کردن در نقش یکی از منفورترین شخصیتهای تلویزیونی، حتی برای بازیگران باتجربه هم چالشبرانگیز است، چه برسد به یک جوان ۱۹ ساله. با این وجود، جک گلیسون با بازی در نقش جافری براثیون (یا لنیستر) در سریال محبوب «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) از شبکه HBO، ریسک بزرگی را پذیرفت که بسیاری در سن او جرئت انجامش را ندارند. گلیسون با به تصویر کشیدن شخصیت سادیستی جافری، به سرعت به عنوان بازیگری جدی شناخته شد. او از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ این نقش را ایفا کرد و با بازی بسیار قوی و متقاعدکنندهاش، خشم و نفرت بسیاری از طرفداران سریال را برانگیخت، که نشان از موفقیت چشمگیرش در این نقش داشت. زمانی که سرانجام دوران گلیسون به عنوان منفورترین شخصیت «بازی تاج و تخت» به پایانی خشونتآمیز و شایسته رسید، واکنش تند طرفداران به شخصیت او نشانگر تأثیر عمیق بازی او بود.
در سال ۲۰۱۴، گلیسون تصمیم گرفت از بازیگری کنارهگیری کند تا به تحصیلات دانشگاهی بپردازد. او در مصاحبهای با “اینترتینمنت ویکلی” پس از پایان داستان شخصیتش گفت: «از هشت سالگی مشغول بازیگری بودهام. دیگر مانند گذشته از این کار لذت نمیبرم. هرچند حالا میتوانم از طریق بازیگری امرار معاش کنم، اما تا الان همیشه برای تفریح و با دوستانم یا در تابستانها این کار را انجام میدادم. قطعاً تجربه خوبی بود، اما وقتی شغلت میشود، رابطهات با آن تغییر میکند. الان هم بازیگری را دوست دارم، اما نمیخواهم شغلم باشد.»
نفرت عمومی از شاه جافری، گلیسون را به کنارهگیری از بازیگری سوق داد
جک گلیسون در ۲۰ مه ۱۹۹۲ در دوبلین، ایرلند متولد شد. او تحصیلات خود را در رشته فلسفه و علوم سیاسی در دانشگاه دوبلین ادامه داد. گلیسون از دوران کودکی وارد دنیای بازیگری شد و در فیلمهای کوتاه و تئاترهای محلی به نقشآفرینی پرداخت. با این حال، پس از بازی در نقش جافری براثیون در سریال «بازی تاج و تخت» و مواجهه با واکنشهای شدید از سوی مخاطبان، تصمیم گرفت از بازیگری کنارهگیری کند و به زندگی آرامتری روی آورد. او تمرکز خود را بر تحصیلات و فعالیتهای فرهنگی گذاشت و به عنوان سخنران و تحلیلگر در حوزههای فلسفی و اجتماعی فعالیت میکند. گلیسون پس از شهرت گستردهای که از «بازی تاج و تخت» به دست آورد، به این نتیجه رسید که صنعت سرگرمی برای او مناسب نیست و به دنبال فعالیتهایی معنادارتر و کمهیاهوتر رفت. به نظر میرسد که او از این تغییر مسیر راضی است و طرفدارانش نیز به انتخاب او احترام گذاشتند.
پس از شش سال دوری از دنیای بازیگری، گلیسون در سال ۲۰۲۰ با نقشآفرینی در سیتکام «دختر دیوانه» (Out of Her Mind) از شبکه بیبیسی، و همچنین حضور در سریالهای «آموزش روابط جنسی» (Sex Education) و «پنج مشهور» (The Famous Five) دوباره به دنیای بازیگری بازگشت. به نظر میرسد او تنها به زمانی برای فاصله گرفتن از شهرت و فشار ناشی از نقش جافری نیاز داشت. در سال ۲۰۲۳، گلیسون در تریلر اکشن «در سرزمین قدیسها و گناهکاران» (In the Land of Saints and Sinners) با لیام نیسون همکاری کرد و قرار است در سریالهای درام جنایی «بندر امن» (Safe Harbor) و فصل دوم سریال فانتزی «مرد شنی» (The Sandman) در نقش پاک نیز حضور داشته باشد.
۴. بریژیت باردو
بریژیت باردو، بازیگر و مدل مشهور فرانسوی، به خاطر نقشهای برجستهاش در سینمای فرانسه و بینالمللی در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ به شهرت رسید. باردو در پاریس به دنیا آمد و تحصیلات ابتداییاش را بیشتر در خانه به پایان رساند. او در پانزده سالگی وارد دنیای مد شد و با استعدادش در مدلینگ و بازیگری به سرعت وارد صنعت سرگرمی گردید. باردو، که به عنوان یک نماد فرهنگی و بازیگر فرانسوی شناخته میشود، به خاطر ایفا کردن نقشهای آزادیخواهانه و فعالیتهایش در دوران انقلاب جنسی دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی، مورد تحسین قرار گرفت. او در سال ۱۹۵۶ با بازی در کمدی رمانتیک فرانسوی «و خدا زن را آفرید» (And God Created Woman) به شهرت بینالمللی رسید و با بازیهای درخشانش در فیلمهایی نظیر «حقیقت» (The Truth)، «تحقیر» (Contempt)، «زندهباد ماریا!» (Long Live Maria!) و «زنان» (The Female)، تماشاگران سینما را مجذوب خود کرد. باردو به خاطر سبک منحصر به فرد و اعتماد به نفسش، حتی در میان روشنفکران فرانسوی، به رسمیت شناخته شد و محبوبیت زیادی کسب کرد.
فشار بیش از حد شهرت و تمرکز بر خانواده و فعالیتهای اجتماعی
در سال ۱۹۷۳، پس از بازی در درام «دون ژوان، یا اگر دون ژوان زن بود» و کمدی «داستان آموزنده و شادیبخش کولینو»، باردو در سن چهل سالگی دنیای بازیگری را ترک کرد تا به طور کامل به فعالیتهای حامی حقوق حیوانات بپردازد و بنیاد بریژیت باردو را تأسیس کند. این اسطوره سینما قصد داشت با «صورتی زیبا» از دنیای سینما خداحافظی کند. در سال ۲۰۱۹، باردو در مصاحبهای با گاردین به دلایل ترک صنعت سرگرمی اشاره کرد و به زندگی بازیگران معروفی مانند مارلنه دیتریش و مریلین مونرو، که هر دو به تنهایی درگذشتند، اشاره کرد. او توضیح داد که میخواست در حالی که هنوز زنده است از بازیگری کنارهگیری کند و گفت: «من میدانم که تحت تعقیب بودن چه احساسی دارد. اکثر بازیگران بزرگ به پایانهای تراژیک رسیدند. وقتی از این شغل، از این زندگی زرق و برقدار و پر از تصاویر و پرستش خداحافظی کردم، در واقع جانم را نجات دادم. این پرستش شهرت… مرا خفه کرده بود.» باردو به دلیل فشارهای ناشی از شهرت و زندگی در کانون توجهات عمومی احساس خستگی و افسردگی کرده و به دنبال یک زندگی آرامتر و دور از رسانهها بود.
۳. جاناتان تیلور توماس
جاناتان تیلور توماس، متولد ۸ سپتامبر ۱۹۸۱ در بتلهم، پنسیلوانیا، به خاطر نقشهایش در تلویزیون و انیمیشنهای محبوب شناخته میشود. او بازیگری را در دوران کودکی آغاز کرد و اولین تجربه حرفهای خود را با حضور در سریال «خانواده بریدی» (The Bradys) در سال ۱۹۹۰ که نسخهای جدید از سریال کلاسیک *The Brady Bunch* بود، کسب کرد. به سرعت تبدیل به یکی از چهرههای محبوب کودکان و نوجوانان شد و در فیلمها و سریالهای مختلفی نقشآفرینی کرد.
تیلور توماس به خاطر بازی در نقش رندی تیلور در سریال محبوب «بهبود خانه» (Home Improvement) که از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۸ پخش میشد، به شهرت رسید. این سریال یکی از موفقترین کمدیهای خانوادگی دهه ۱۹۹۰ بود و او را به یکی از ستارگان جوان محبوب تلویزیون تبدیل کرد.
یکی از برجستهترین نقشهای او صداپیشگی سیمبا در انیمیشن معروف «شیر شاه» (The Lion King) بود. صدای او به عنوان سیمبای جوان بخش مهمی از موفقیت این فیلم، که یکی از نمادینترین انیمیشنهای دیزنی به شمار میآید، بود. همچنین، صداپیشگی در نسخه انگلیسی انیمه «پوم پوکو» (Pom Poko) از استودیو جیبلی و فیلمهایی نظیر «مرد خانه» (Man of the House)، «تام و هاک» (Tom and Huck)، «امریکای وحشی» (Wild America) و «برای کریسمس خانه خواهم بود» (I’ll Be Home for Christmas) از دیگر کارهای شاخص او در دوران بازیگری بود. با وجود توجه فراوانی که به او جلب شده بود، تیلور توماس در سال ۱۹۹۸ بهطور غیرمنتظرهای از دنیای بازیگری و سریال «بهبود خانه» کنارهگیری کرد تا به تحصیلات خود بپردازد.
تمرکز بر تحصیل و زندگی عادی
جاناتان تیلور توماس در دانشگاههای هاروارد و کلمبیا تحصیل کرد و در سال ۲۰۱۰ مدرک خود را در رشتههای فلسفه و تاریخ دریافت کرد. او تصمیم به کنارهگیری از هالیوود و زندگی در کانون توجه عمومی را به عنوان یک انتخاب شخصی گرفت. در مصاحبهای، تیلور توماس بیان کرد که اگرچه از شهرت و توجهی که بهعنوان یک بازیگر کودک به دست آورده بود خوشحال بود، اما همیشه قصد داشت به زندگی عادی بازگردد. او به تحصیلات علاقهمند بود و میخواست زندگی متعادلتری داشته باشد که فقط محدود به بازیگری نباشد. هرچند که از دنیای بازیگری کاملاً خداحافظی نکرده، پس از تمرکز بر تحصیلات، تنها به صورت محدود در پروژههای کوچک یا به عنوان مهمان در برخی سریالها ظاهر شد.
در سالهای اخیر، تیلور توماس در سریال «آخرین مرد مقاوم» (Last Man Standing) که از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ پخش میشد، بازگشت و دوباره در کنار تیم آلن، همبازی سابقش در «بهبود خانه»، قرار گرفت. همچنین، او در سریال «۸ قانون ساده» (8 Simple Rules) نیز در اوایل دهه ۲۰۰۰ حضور داشت. با وجود این حضورها، میتوان گفت که این بازیگر عمدتاً از بازیگری کنارهگیری کرده است. او در مصاحبهای با مجله People در سال ۲۰۱۳ اظهار کرد: «من از هشت سالگی به طور مداوم بازیگری میکردم. میخواستم به دانشگاه بروم، سفر کنم و کمی استراحت کنم… هرگز شهرت را جدی نگرفتم. این دوره زمان خوبی در زندگیام بود، اما من را تعریف نمیکند. به آن دوران با لبخند نگاه میکنم و به لحظات خوبی که داشتم تمرکز میکنم، نه اینکه روی جلد مجلات زیادی بودم.»
۲. گرتا گاربو
گرتا گاربو، بازیگر سوئدی-آمریکایی، یکی از بزرگترین و برجستهترین ستارگان سینمای صامت و کلاسیک هالیوود به شمار میآید که به خاطر نقشهای غمانگیز و تراژیک خود به شدت مورد تحسین قرار گرفت. او در هجدهم سپتامبر ۱۹۰۵ در استکهلم، سوئد به دنیا آمد و به عنوان یکی از اسرارآمیزترین و محبوبترین بازیگران تاریخ سینما شناخته میشود. گاربو با زیبایی منحصر به فرد، استعداد بازیگری و زندگی خصوصی مرموزش به شهرت جهانی رسید. او ابتدا به عنوان مدل فعالیت کرد و سپس وارد مدرسه بازیگری در استکهلم شد.
گاربو حرفه بازیگری خود را در سال ۱۹۲۴ با فیلم درام رمانتیک سوئدی «افسانه گوستا برلینگ» (The Saga of Gosta Berling) آغاز کرد و موفق شد توجه جهانی را به خود جلب کند. بهسرعت از سوی کمپانی امجیام به هالیوود دعوت شد و به ایالات متحده نقل مکان کرد. در هالیوود، گاربو در دهه ۱۹۲۰ با بازی در فیلمهای صامت به شهرت رسید. نخستین فیلم مهم او در آمریکا، درام عاشقانه صامت «تورنت» (Torrent) محصول ۱۹۲۶ بود. استعداد برجسته او در بازیگری و چهره خیرهکنندهاش، او را به یکی از بازیگران پرفروش آن زمان تبدیل کرد.
در دهه ۱۹۳۰، با آغاز دوران فیلمهای ناطق، گاربو توانست جایگاه خود را در هالیوود حفظ کند، در حالی که بسیاری از ستارههای دوره صامت نتوانستند به این موفقیت دست یابند. صدای او در اولین فیلم ناطقش، «آنا کریستی» (Anna Christie) محصول ۱۹۳۰، مورد تحسین قرار گرفت. گاربو همچنین با بازیهای برجسته در فیلمهایی مانند «گوشت و شیطان» (Flesh and the Devil)، «زن روابط پنهانی» (A Woman of Affairs) و «بوسه» (The Kiss) به شهرت جهانی رسید. او بهخوبی از فیلمهای صامت به فیلمهای ناطق منتقل شد و به درخشش خود در فیلمهایی نظیر «ماتا هاری» (Mata Hari)، «آنا کارنینا» (Anna Karenina) و «کمیل» (Camille) ادامه داد. پس از آنکه در سال ۱۹۳۸ به دلیل ناکامیهای تجاری لقب «سمّی در باکس آفیس» را گرفت، گاربو با فیلم کمدی «نینوچکا» (Ninotchka) در سال ۱۹۳۹ به موفقیت بازگشت و نامزد سومین جایزه اسکار شد.
بازیگری که بدون دلیل هالیوود را ترک کرد
پس از بازی در بیست و هشت فیلم، گرتا گاربو در سال ۱۹۴۱، پس از بازی در فیلم «زن دوچهره» (Two-Faced Woman)، در سی و پنج سالگی از دنیای بازیگری کنارهگیری کرد و هرگز به این عرصه بازنگشت. این تصمیم در آن زمان بسیار غیرمنتظره بود. گاربو از دید عموم پنهان شد و به جمعآوری آثار هنری مشغول شد. او در دهه چهل میلادی پیشنهادهای زیادی برای پروژههای جدید دریافت کرد، اما همه آنها را رد کرد و بدون توضیح خاصی درباره دلایل بازنشستگیاش به دوستان و خانوادهاش گفت.
اگرچه دلایل دقیق کنارهگیری گاربو از بازیگری بهطور کامل مشخص نیست، اما عوامل متعددی ممکن است در این تصمیم نقش داشتهاند. گاربو همواره به زندگی خصوصیاش اهمیت میداد و از توجه عمومی و رسانهها دوری میکرد. او به عنوان «زن مرموز» شناخته میشد و از مصاحبهها و رویدادهای اجتماعی اجتناب میکرد.
زمانی که گاربو از بازیگری کنارهگیری کرد، جهان درگیر جنگ جهانی دوم بود و شرایط اجتماعی و اقتصادی دشوار شده بود، که ممکن است بر تصمیم او تأثیر گذاشته باشد. گاربو همچنین در مصاحبههای نادری اشاره کرده بود که بازیگری برایش خستهکننده و بیمعنی شده بود. او حتی گفته بود که دیگر تمایلی به ادامه این حرفه نداشت و از آن به اندازه کافی لذت برده بود. پس از کنارهگیری از هالیوود، گاربو به زندگی آرام و خصوصیای در نیویورک پرداخت و به ندرت در انظار عمومی ظاهر شد. تا زمان مرگش در سال ۱۹۹۰، او همچنان یکی از اسرارآمیزترین چهرههای هالیوود باقی ماند. چهار سال قبل از درگذشتش، در سال ۱۹۸۶، در هشتاد و چهار سالگی، به زندگینامهنویس سوئدی، سوئن برومن، گفت: «از هالیوود خسته شده بودم. کارم را دوست نداشتم. روزهایی بود که باید خودم را مجبور میکردم تا به استودیو بروم… واقعاً میخواستم زندگی دیگری داشته باشم.»
۱. مکالی کالکین
کمتر کسی است که با بازیگر کودک محبوب و بااستعداد فیلمهای معروف «تنها در خانه» (Home Alone) آشنا نباشد. مکالی کالکین، که در دوران کودکی مورد علاقه تمامی بچههای نسل هزاره بود، در بیست و ششم اوت ۱۹۸۰ در نیویورک متولد شد. او بازیگری را از سنین پایین آغاز کرد و اولین فعالیتهای حرفهایاش در تلویزیون و سینما به اواخر دهه ۱۹۸۰ بازمیگردد. کالکین با بازی در فیلمهایی مانند «عمو باک» (Uncle Buck) در کنار جان کندی و فیلم کمدی رمانتیک «صبح میبینمت» (See You in the Morning) در کنار جف بریجز و درو باریمور به شهرت رسید، اما این فیلم «تنها در خانه» در سال ۱۹۹۰ بود که او را به ستارهای جهانی تبدیل کرد. در این فیلم، او نقش کوین مککالیستر، پسری که در تعطیلات کریسمس به طور تصادفی در خانه تنها میماند و باید از آن در برابر دزدها محافظت کند، بازی کرد. کالکین برای این نقش نامزد جایزه گلدن گلوب شد و جایزه کمدی آمریکا را به خانه برد.
با این حال، مکالی کالکین هرگز نتوانست در فیلم دیگری به محبوبیت و موفقیت «تنها در خانه» دست یابد. این فیلم همچنان یکی از بهترین فیلمهای کریسمسی تمام دوران به شمار میرود و قسمت دوم آن، «تنها در خانه: گمشده در نیویورک» (Home Alone 2: Lost in New York) که در سال ۱۹۹۲ منتشر شد، نیز به همان اندازه محبوبیت یافت. دیگر آثار شناختهشده او شامل فیلمهای «دخترم» (My Girl) در سال ۱۹۹۱، «پسر خوب» (The Good Son) در سال ۱۹۹۳ و «ریچی ریچ» (Richie Rich) در سال ۱۹۹۴ هستند.
دیگر از من پولی درنمیآید!
پس از موفقیتهای چشمگیر دوران کودکی، مکالی کالکین در سال ۱۹۹۵ و در دوران نوجوانی از بازیگری کنارهگیری کرد. او در مصاحبههایش بیان کرده است که فشار ناشی از شهرت و انتظارات از او به عنوان یک بازیگر کودک بسیار زیاد بود. همچنین، اختلافات خانوادگی، به ویژه مسائل مالی با والدینش که بر سر کنترل داراییهایش به مشکل خورده بودند، تأثیر زیادی بر تصمیم او داشت. گفته میشود که او به والدینش گفته بود: «من تمام شدهام. امیدوارم پولی که میخواستید به دست بیاورید، بهدست آورده باشید، چون از من دیگر پولی درنمیآید.» کالکین توضیح داده است که میخواست دوران کودکی و نوجوانی عادی داشته باشد و از زندگی تحت نظر عمومی و هالیوود فاصله بگیرد، و اضافه کرده است: «بازیگری دیگر برای من جذابیت نداشت. این زندگی چیزی نبود که میخواستم ادامه دهم.»
پس از کنارهگیری از دنیای بازیگری، کالکین به مدرسه خصوصی در منهتن رفت تا زندگی عادیتری داشته باشد و به مدت نزدیک به یک دهه از عرصه سرگرمی دور شد تا به تحصیل و موسیقی بپردازد. در سالهای اخیر، او به تدریج به دنیای بازیگری و سرگرمی بازگشته است، اما با انتخابهای محدودتر و با سرعت کمتر. در سال ۲۰۰۳، کالکین با فیلم «پارتی مانستر» (Party Monster) به دنیای سینما بازگشت و بعداً در فیلمهایی مانند «نجاتیافته» (Saved!) و «تغییر زمین» (Changeland) بازی کرد. در سال ۲۰۲۱، او در نقش میکی در سریال «داستان ترسناک آمریکایی: ویژگی دوگانه» (American Horror Story) به تلویزیون بازگشت که با استقبال گستردهای از سوی طرفداران و منتقدان مواجه شد. مکالی کالکین بدون شک یکی از پر سر و صداترین و برجستهترین بازیگران کودک دهه ۱۹۹۰ بود.
منبع: movieweb
نظرات کاربران