میلیونها انسان در سرتاسر جهان به سندروم خستگی مزمن رنج میبرند، به گونهای که زندگی روزمره آنان تحت تأثیر قرار گرفته و اختلال یافته است.
مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری در ایالات متحده (CDC) به تازگی تخمین زده است که ۳.۳ میلیون بزرگسال آمریکایی با این سندرم مبتلا هستند، یک افزایش نسبت به تحقیقات گذشته.
الیزابت اونگر، یکی از مقامات این آژانس بهداشتی، تاکید میکند که آمارهای جدید نشان میدهد سندروم خستگی مزمن دیگر به عنوان یک بیماری نادر در نظر گرفته نمیشود.
گزارش منتشره بیان میکند که این بیماری عمدتاً در زنان شایعتر از مردان است و بیشتر در افراد ۵۰ تا ۶۹ ساله مشاهده میشود، اما افراد در هر سن، جنس و گروه نژادی و قومی ممکن است تحت تأثیر آن قرار بگیرند.
سندرم خستگی مزمن، معروف به “آنسفالومیلیت میالژیک” (ME/CFS)، یک بیماری پیچیده است که با خستگی محدودکننده فعالیت مشخص میشود و علائم آن وسیعتر از خستگی ساده است.
دکتر اریک اشر، یک پزشک خانواده در بیمارستان نورثول لنوکسهیل در نیویورک، اظهار میکند: “علائم این بیماری شامل خستگی شدید پس از ورزش و فعالیت ذهنی، خواب بدون حس شادابی، مشکلات در حافظه، تغییرات وزن، استرس عاطفی شدید، سردرد و درد عضلانی است.”
با این حال، به دلیلوجه مشترک این علائم با بسیاری از سایر سندرمها، تشخیص این بیماری ممکن است دشوار باشد. به گفتهٔ سازمان پیشگیری و کنترل بیماریهای ایالات متحده، سه علامت اولیه یا “مرکزی” برای تشخیص این سندروم لازم است:
1. خستگی همراه با کاهش شدید توانایی در انجام فعالیتهایی که قبلاً معمول بودهاند، برای مدت شش ماه یا بیشتر.
2. بدتر شدن علائم پس از فعالیت ذهنی یا جسمی. بیماران اغلب این حالت را به عنوان یک “سقوط” یا “فروپاشی” توصیف میکنند که ممکن است پس از انجام فعالیتهای سادهای مانند خرید یا دوش گرفتن، به مدت روزها در بستر نشینند.
3. مشکلات خواب، از جمله عدم احساس شادابی حتی پس از یک شب کامل خواب.
علاوه بر این، بیماران باید مشکلاتی در ذهن و حافظه را نیز تجربه کنند، از جمله زمانی که علائم در هنگام ایستادن یا نشستن بدتر میشوند و باعث حالت سرگیجه یا غش در افراد میشود.
علائم سندروم خستگی مزمن
تا کنون پژوهشگران به دنبال یافتن دلیل دقیق این بیماری بودهاند، اما هنوز موفق به کشف آن نشدهاند. با این حال، آنها معتقدند که سندرم خستگی مزمن ممکن است ناشی از عواملی مانند عفونتهای ویروسی یا باکتریایی، عوامل ژنتیک، بیماریهای مزمن یا خودآگاه، و آسیبهای جسمی یا روانی باشد.
هکتور بونیلا، یک استاد بالینی در زمینه بیماریهای عفونی در دانشگاه استنفورد، اعلام کرده است که ما تجربه موارد مشابه پس از ابتلا به ویروسهایی مانند سارس، مرس و کووید-۱۹ داشتهایم.
در این شرایط، تشخیص این بیماری برای پزشکان نیز چالشبرانگیز است، زیرا هیچ آزمایش خون یا اسکن خاصی برای تشخیص آن وجود ندارد. به همین دلیل، کارشناسان معتقدند که تنها کسری از افراد مبتلا به این سندرم خستگی مزمن واقعاً تشخیص داده میشوند.
دانیل کلاو، مدیر مرکز تحقیقات درد مزمن و خستگی در دانشگاه میشیگان، بیان کرده است که هیچ دارویی برای این بیماری تایید نشده است و هیچ دستورالعمل درمانی برای آن وجود ندارد. با این حال، گزینههایی برای مدیریت یا درمان برخی از علائم این بیماری وجود دارد. به عنوان مثال، پزشکان ممکن است دارو یا سایر روشهای درمانی را برای کمک به درمان درد و مشکلات خواب تجویز کنند.
همچنین، برای کاهش خستگی پس از ورزش، استفاده از یک برنامه مدیریت فعالیتها بسیار موثر است. توازن مناسب بین فعالیت و استراحت نیز به افراد کمک میکند تا به طور موثرتر عمل کنند.
با توجه به نظرات دکتر آسچر، درمان عموماً شامل مدیریت علائم و راهکار چندگانه است؛ از جمله انجام ورزشهایی مانند یوگا و کشش، ماساژهای آرامشبخش، مصرف آب کافی، رژیم غذایی سالم و ضد التهابی (با مصرف کمترین میزان غذاهای فرآوریشده و بستهبندیشده)، و همچنین تراپی های رفتاری و فیزیکی.
وی تأکید میکند که هدف از این فعالیتها، کاهش استرس و اضطراب و ارتقای وضعیت “ذهنآگاهی” است. او اظهار میکند: “در مواردی که روشهای درمانی مذکور کارایی نداشته باشند، از داروها نیز استفاده میشود. اگرچه برخی از بیماران ممکن است علاقهای به مصرف داروهای ضدافسردگی نداشته باشند، اما تجربه نشان داده است که این داروها میتوانند بهبود علائم را فراهم کنند و به افراد کمک کنند تا زندگی راضیتری داشته باشند.”
نظرات کاربران