محققان بیان میکنند که تغییرات در زمین در دورهی میوسن، از جنگلهای چشمگیر به دشتهای باز، ممکن است نقش مهمی در تکامل ارتباطات صوتی و زبان انسان مدرن ایفا کرده باشد. یک مطالعه جدید نشان میدهد که انتقال از محیط جنگلی به مراتع و دشتهای وسیع در دورهی میوسن، احتمالاً باعث شده است که زبان انسانهای باستانی از آواهای مبتنیبر حروف صدادار (مصوت) به آواهای مبتنیبر حروف بیصدادار (صامت) تغییر کند.
گروهی از محققان بریتانیایی، ویژگیهای صوتی آواهای ضبطشده از اورانگوتانها را که فرض میشود شباهتی با صداهای انسان اولیه داشته باشند، در ساوانای آفریقا مورد بررسی قرار دادهاند تا مشخص شود چگونه محیط میتواند تکامل زبان گفتاری انسانها را شکل داده باشد.
شارلوت گانون، روانشناس زبان از دانشگاه وارویک در بریتانیا، و همکارانش، تغییرات دیریناقلیمی آفریقا را بهعنوان یک “جعبه سیاه بومشناختی” از تکامل زبان گفتاری توصیف کردهاند. به این ترتیب، انسانهای صدادار وارد این جعبه سیاه شدند و میلیونها سال بعد انسانهای با توانایی گفتار از آن خارج شدند.
پژوهشها نشان میدهد که اجداد اولیهی ما احتمالاً از حروف بیصدا برای برقراری ارتباط مؤثر در محیط در حال تغییر بهرهمند شدهاند. محققان در مقالهی خود مینویسند: “شرایط اکولوژیکی نوپا و مناظر صوتی تجربهشده توسط اجداد انسان، ممکن است نسبت به تصورات رایج پیشین تأثیرات عمیقتری بر ظهور و شکلگیری زبان گفتاری داشته باشد.”
در طول ۱۷ میلیون سال گذشته، علفزارهای سرتاسر اوراسیا و آفریقا به دلیل تکتونیک قارهای، سرمایش جهانی و خشکشدگی زمین گسترش یافته است. یافتههای باستانشناسی و نتیجهگیریهای دیرینبومشناسی، چگونگی تأثیر این تغییرات بر آناتومی و رفتار انسانهای اولیه را با هم ترکیب میکند، اما کمبود بافتهای نرم در منابع فسیلی این امکان را کاهش میدهد که سیر تکاملی سیگنالهای صوتی و زبان گفتاری را بازسازی کرد.
محققان با استفاده از صداهای صامتمانند و مصوتمانند اورانگوتانها و انتقال این صداها به محیطهای باز، سناریوهای دورههای میوسن میانه و میوسن پسین (۱۶ تا ۵٫۳ میلیون سال پیش) را در واقعبینانهترین حالت ممکن بازسازی کردند. در این دورهی زمینشناسی محیط زندگی انسانها از جنگلها به چشماندازهای باز منتقل شد.
محققان صداهای ضبطشدهی ۲۰ اورانگوتان وحشی را در ترکیبهای هجامانند به کار گرفتند و سپس صداها را دوباره در یک زیستگاه ساوانای آفریقای جنوبی پخش کردند. ۴۸۷ صدای ضبطشده از اورانگوتانهای سوماترایی (Pongo abelii) و اورانگوتانهای بورنئویی (Pongo pygmaeus) شامل صداهای جیرجیر صامتمانند و غرغرکردن شبیه صداهای مصوت بود. اینجا میتوانید به این دو صدا گوش بدهید.
برای تعیین رسایی صداها و قابلیتهای شنیداری در فواصل مختلف، محققان صدای اورانگوتانها را در فواصل ۲۵ متری، تا فاصلهی ۴۰۰ متر دورتر مجدداً ضبط کردند. آنها دریافتند که صداهای مصوتمانند (اَ، ای) به اندازهی صداهای صامتمانند (د، ب) در کلمات ما رسا نیستند. صداهای مبتنیبر حروف مصوت پساز ۱۲۵ متر فاصله بسیار کمتر به گوش میرسید، درحالی که رسایی صداهای مبتنیبر حروف صامت در فاصلهی ۲۵۰ متری فقط بهطور جزئی کاهش داشت.
در فاصلهی ۴۰۰ متری، حدود ۸۰ درصد از صداهای مبتنیبر حروف صامت و کمتر از ۲۰ درصد از صداهای مبتنیبر حروف مصوت قابل شنیدن بود. به عبارت دیگر، صداهای مبتنیبر حروف صامت در فضای باز با تأثیر چشمگیرتری نسبت به صداهای مبتنیبر حروف مصوت شنیده میشدند.
محققان ذکر میکنند: “در جنگلهای انبوه، عملکرد شنیداری هر دو دسته از صداها یکسان است، اما در مراتع و فضاهای خشک و باز در فواصل میانی و بلند، انتقال بهتری برای صداهای صامتمانند فراهم میآورد.”
توضیح برخی ویژگیهای زبانهای گفتاری امروزی، ممکن است نشان دهد که در مراحل اولیه تکامل گفتار، تطابق بیشتری با درک حروف صامت نسبت به حروف مصوت وجود داشته است. پژوهشگران بیان میکنند که مهاجرت از جنگلهای انبوه به دشتهای باز ممکن است نقش مهمی در ارتباطات صوتی انسانها داشته باشد؛ زیرا حروف صامت در زبانهای امروزی غالب هستند.
به عنوان مثال، نقش صامتها به عنوان نمادهای طبیعی در زبان انکارنشدنی است. افراد آغازین یادگیری زبان جدید از حروف صامت برای دستهبندی بصری جملات و ایجاد مکثهای پردازششده استفاده میکنند.
نویسندگان مطالعه به این نتیجه میرسند که انسانهای اولیه در شرایط اکولوژیکی جدید با عنصر جدیدی مانند صدای صامت در مجموعهی آوایی خود مواجه شدند که در صورت نیاز و الزام، به خوبی شنیده و درک میشد. بنابراین، زیستبوم انسانهای باستانی ممکن است به شکل بسیار گستردهتری بر روی تکوین مکانیسمهای کلامی نوین انسان تأثیر گذاشته باشد.
یافتههای این مطالعه در مجله Scientific Reports منتشر شده است.
نظرات کاربران