به نظر میرسد که انسانها به دلیل آگاهی از قدرتهای رباتها در انجام کارهای سنگین، در کارهای خود بیش از پیش به زیر کارهای سنگین روی میآورند. در حالی که نگرانیهای زیادی در مورد آثار رباتها، هوش مصنوعی و اتوماسیون عمومی بر نیروی کار وجود دارد که مطلوب است، این فناوریها همچنین به دلیل توانایی بالای خود در افزایش بهرهوری انسانها نیز تحسین شدهاند. اما مطالعات جدید نشان میدهند که برخی از افراد وقتی میدانند همکارانشان، از جمله رباتها، کارهای سنگین را انجام میدهند، در وظایف خود دچار کمترین تلاش میشوند. این پدیده به نام “تنبلی اجتماعی” یا “سستی اجتماعی” شناخته میشود و در واقع نتیجهای از تعامل انسان با رباتها و هوش مصنوعی است.
تنبلی اجتماعی در زمانی رخ میدهد که افراد به دلیل اینکه میدانند همکارشان، به عنوان رباتها، کارهای سنگین را به بهترین شکل انجام میدهند، در انجام وظایف خود کمترین تلاش را به خرج میدهند. به عبارت دیگر، این به معنای این است که وقتی انسان میفهمد که یک ربات قادر است کارها را بدون اشتباه انجام دهد، انگیزه کمتری برای انجام وظایف خود از خود نشان میدهد. یک مطالعه اخیر نشان داده است که این پدیده در محیط کاری رخ میدهد.
در این تحقیق، افرادی برای بررسی نقاط ضعف در یک مدار الکتریکی به مدت ۹۰ دقیقه فراخوانده شدند. تصاویر نامفهومی از مدارها نمایش داده شد و افراد با نگهداشتن یک ابزار ماوس روی تصاویر میتوانستند جزئیات را مشاهده کنند. نیمی از افراد اطلاع داده شد که تختههای مداریشان قبلاً توسط یک ربات به نام پاندا بررسی شدهاند، و این اطلاعات ممکن بود تاثیراتی در انگیزه و تلاش آنها داشته باشد.
در ابتدا به نظر میرسید که تفاوتی بین دو گروه وجود ندارد، چرا که هر دو گروه مدت زمان مشابهای را برای یافتن اشتباهات روی مدار الکتریکی صرف کرده بودند. با این حال، با دقت در نرخ خطاهای شرکتکنندگان، محققان متوجه شدند که افرادی که با ربات پاندا همکاری داشتند، کمترین خطاها را پیدا کردهاند. واقعیت این است که این پدیده میتواند به عنوان “نگاه کردن اما ندیدن” توصیف شود؛ جایی که فرد به وابستگی به یک چیزی عادت کرده و کار کمتری انجام میدهد، به این مورد، ربات پاندا.
همچنین از شرکتکنندگان خواسته شد که عملکرد خود را ارزیابی کنند. آنها باور داشتند که به دقت زیادی اشتباهات روی مدار را کشف کردهاند، تقریباً مشابه گروهی که هیچ اطلاعاتی از بررسی پاندا نداشتند، اما ناخودآگاه تصور کردند که پاندا قطعاً هیچ اشتباهی نداشته است.
به طور دیگر، آنها فکر میکردند چون ربات پاندا وظیفه عیبیابی را انجام داده است، مسئولیت پیدا کرده و تمام اشتباهات مدار را شناسایی و برطرف کرده است، بنابراین خود را ملزم به یافتن اشتباهات نداشتند.
دکتر لیندا اُنناس، نویسنده این مطالعه، اظهار داشت:
دنبال کردن محلی که یک فرد به آن نگاه میکند به نظر میرسد کاری دشوار و پیچیده باشد؛ این مشکل دارد که ما بفهمیم آیا اطلاعات بصری به اندازه کافی در ذهن فرد پردازش میشوند یا خیر.
پس از پایان این مطالعه، نگرانیهای زیادی در مورد این پدیده به وجود آمد که آیا در محیطهای کاری دیگر نیز این نوع از بیانگیزگی و کاهش انگیزه در انسانها به دلیل حضور رباتها وجود دارد یا خیر. چنین کاهش فعالیتهای انسانی ممکن است منجر به مشکلات ایمنی در محیط کار شود، به ویژه در شیفتهای کاری طولانی، جایی که وظایف به صورت روزمره و بدون نظارت یا بازخورد مستمر انجام میشوند. در این شرایط، احتمال کاهش انگیزه و انرژی انسانها برای انجام وظایف به شدت افزایش مییابد.
در همه حوزههای تولید، به ویژه در زمینههای مرتبط با ایمنی که بررسی دوباره کارها به طور معمولی اجرا میشود، اگر دقت و مسئولیتپذیری انسانها به دلیل حضور رباتها کاهش یابد، ممکن است عواقب خطرناکی را به دنبال داشته باشد. این مسئله نیازمند افزایش نظارتها و اجرای سیاستهای سختگیرانهتر است.
لازم به ذکر است که در این متن به گروه کنترلی که اصلاً اطلاعاتی از بررسی پاندا نداشتند اشاره نشده است، اما به نظر میرسد که کمفعالیتی که در گروهی که با پاندا همکاری کردند اتفاق افتاده بود، قاطعانه مشخص بوده است.
نظرات کاربران