مجله سیمدخت
0

از کلاه نمدی تا شاپو: داستانی از مد و فرهنگ در ایران

از کلاه نمدی تا شاپو: داستانی از مد و فرهنگ در ایران
بازدید 34

کلاه مردانه ایرانی دارای سابقه‌ای طولانی است و علاوه بر اینکه همانند سایر اقلام پوشاک وظیفه‌ی محافظت از سر در برابر گرما و سرما را بر عهده داشته، به عنوان نمادی از هویت، جایگاه اجتماعی، مذهب، قومیت و حتی شغل افراد نیز شناخته می‌شده است.

اولین نشانه‌های استفاده از کلاه در ایران را می‌توان در سر پادشاه لولوبیان در سنگ‌نگاره آنوبانی نی مشاهده کرد که قدمت آن به حدود ۴۳۰۰ تا ۴۸۰۰ سال پیش می‌رسد. لولوبیان یکی از چهار قوم زاگرس‌نشین بودند که پیش از ورود آریایی‌ها به ایران، در غرب ایران امروزی ساکن بودند.

اهمیت کلاه در پوشش ایرانیان برای سال‌ها حفظ شد و با وجود تغییرات سیاسی و اجتماعی، مردان ایرانی در کمتر زمانی و مکانی بدون پوشش سر دیده می‌شدند. کلاه به عنوان نماد برتری در پوشش، جایگاه ویژه‌ای داشت و علاوه بر تاج پادشاهان، کلاه مهم‌ترین نماد برای نشان دادن جایگاه افراد بود. حافظ نیز در اشعار خود کلاه‌داری و آیین سروری را با یکدیگر مرتبط می‌سازد: «نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست/ کلاه داری و آیین سروری داند.»

آخرین حضور کلاه به عنوان جزء جدایی‌ناپذیر پوشش ایرانیان را می‌توان در دوران حکومت پهلوی مشاهده کرد. در این دوران، با تغییر لباس‌های سنتی ایرانی به سبک غربی، ابتدا کلاه پهلوی و سپس کلاه شاپو جایگزین کلاه‌های سنتی شدند. در سال‌های بعد و به تبع تغییرات جهانی در مد و لباس مردانه، کلاه از سر مردان برداشته شد.

در این مطلب، به بررسی انواع کلاه‌های مردانه ایرانی که در گذشته استفاده می‌شد و اکنون کمتر مورد توجه قرار می‌گیرند، پرداخته‌ایم.

کلاه پهلوی

از کلاه نمدی تا شاپو: داستانی از مد و فرهنگ در ایران

پرتره رنگی شده رضاشاه با کلاه پهلوی

در تاریخ ششم دی‌ماه ۱۳۰۷، قانون متحدالشکل کردن البسه اتباع ایران در مجلس شورای ملی به تصویب رسید. بر اساس ماده اول این قانون، آمده بود: «کلیه اتباع ذکور ایران که بر حسب مشاغل دولتی دارای لباس مخصوص نیستند، در داخل کشور موظف هستند که به لباس متحدالشکل بپوشند و تمامی کارکنان دولت، اعم از قضائی و اداری، موظف هستند هنگام انجام وظایف دولتی، لباس مخصوص قضائی یا اداری بپوشند و در غیر این صورت باید از لباس متحدالشکل استفاده کنند.»

در ماده دوم این قانون، روحانیون و طلاب علوم دینی از این الزام مستثنی شدند. یک سال بعد، استفاده از لباس‌های سنتی نظیر شال، عبا و کلاه نمدی ممنوع شد و مردان موظف شدند که کت و شلوار به همراه کلاه پهلوی بپوشند.

کلاه پهلوی، کلاهی ساده و پارچه‌ای با یک نقاب کوتاه در جلو بود. شش سال بعد و پیش از اجباری شدن کشف حجاب زنان، مجلس شورای ملی قانون جدیدی را تصویب کرد که بر اساس آن کلاه شاپو و کفش چرمی جایگزین کلاه پهلوی و کفش‌های سنتی شد.

با اشغال ایران و تبعید رضاشاه، اجرای قانون کشف حجاب متوقف شد و پوشش سنتی زنان، به ویژه چادر و پوشش سر، مجدداً رواج یافت. با این حال، لباس سنتی مردان دیگر مانند گذشته احیا نشد و کت و شلوار همچنان به عنوان لباس رسمی و اداری مردان باقی ماند. کلاه شاپو که تا سال‌ها پس از آن مورد استفاده قرار می‌گرفت، به تدریج از پوشش روزمره مردان حذف شد.

کلاه شاپو

از کلاه نمدی تا شاپو: داستانی از مد و فرهنگ در ایران

داش فرمون قیصر، معروف ترین کلاه مخملی سینمای ایران

کلاه شاپو، که از سال ۱۳۰۶ برای مردان اجباری شد و الزام به استفاده از آن در سال ۱۳۰۷ در مجلس تصویب گردید، در حقیقت از سال ۱۲۹۶ در برخی از شهرهای بزرگ و ادارات مورد استفاده قرار می‌گرفت. با این حال، استفاده از آن در ابتدا که هنوز اجباری نشده بود، با مخالفت‌ها و اعتراض‌هایی همراه بود. به‌طور خاص، برخی از دولتمردان مانند محسن صدر، معاون وزارت دادگستری وقت، به دلیل معمم بودن خود با این کلاه مخالفت کردند و آن را مغایر با فرهنگ ایرانی و اسلامی می‌دانستند.

کلاه شاپو در واقع نام فرانسوی کلاهی است که در خارج از ایران به کلاه فدورا معروف است. این کلاه در دهه ۱۳۳۰ میلادی در میان مردان محبوب شد و بعدها نسخه‌های مشکی و مخملی آن به نمادی از تیپ جاهلی و لوطی‌ها تبدیل شد، به طوری که به این نوع کلاه‌ها «کلاه مخملی‌ها» نیز گفته می‌شد.

کلاه نمدی

از کلاه نمدی تا شاپو: داستانی از مد و فرهنگ در ایران

مردی در حال نمدمالی برای ساخت کلاه نمدی

کلاه نمدی را می‌توان قدیمی‌ترین و رایج‌ترین کلاه مردانه ایرانی دانست. برخی تاریخچه این کلاه را به سنگ‌نگاره آنوبانی‌نی نسبت می‌دهند و رد آن را می‌توان در سنگ‌نگاره‌های تخت جمشید نیز مشاهده کرد.

کلاه نمدی از پشم گوسفند ساخته می‌شود و به روش نمدمالی تولید می‌گردد. نمدمالی فرایندی است که در آن الیاف پشم با استفاده از آب، گرما و فشار به هم فشرده می‌شود و در نتیجه، یک بافت یکپارچه و محکم به دست می‌آید. پس از تهیه نمد، آن را در قالب کلاه قرار می‌دهند و سپس زیر آفتاب یا در گرمخانه خشک می‌کنند.

کلاه نمدی به دلیل ضخامت و تراکم بالای خود، عایق مناسبی در برابر سرما و گرما است. این کلاه، که رایج‌ترین کلاه مردانه ایرانی به شمار می‌رود، در مناطق مختلف طرح‌ها و رنگ‌های متفاوتی به خود گرفته و با نام‌های محلی شناخته می‌شود.

کلاه خسروی و شوکله بختیاری

از کلاه نمدی تا شاپو: داستانی از مد و فرهنگ در ایران

مردی از عشایر بختیاری با کلاه خسروی به سر

کلاه یکی از نمادهای مهم هویت ایلی بختیاری‌ها به شمار می‌رود. در ابتدا، کلاهی که خان‌های ایل به سر می‌گذاشتند سفید بود، در حالی که کلاه مردان دیگر ایل سیاه رنگ بود. اما پس از اجرای سیاست اسکان عشایر توسط رضاشاه و ممنوعیت لباس‌های سنتی بختیاری، تمامی کلاه‌ها یکدست سیاه شدند. به تدریج دو نوع کلاه متداول شد: یکی «کلاه خسروی» و دیگری «شوکله» یا شب‌کلاه. کلاه خسروی سیاه و استوانه‌ای شکل بود، در حالی که شب‌کلاه معمولاً از نمد ساخته می‌شد و به رنگ‌های قهوه‌ای روشن یا تیره و به شکل نیم‌کره بود.

کلاه خسروی ارتفاعی بین ۱۰ تا ۱۲ سانتیمتر و ضخامت ۴ تا ۶ میلی‌متر داشت و معمولاً خانم‌ها و سالخوردگان ایل آن را به سر می‌گذاشتند. همچنین، کلاه‌های دو طایفه بزرگ هفت لنگ و چهار لنگ بختیاری با هم تفاوت داشتند؛ هفت لنگ‌ها کلاه نمدی سیاه رنگ و چهار لنگ‌ها بیشتر کلاه نمدی به رنگ شتری، معروف به کلاه دزفولی، می‌پوشیدند. گفته می‌شود طرح کلاه خسروی از کلاه پادشاهان ساسانی الهام گرفته شده و به همین دلیل نام‌گذاری شده است.

شوکله یا شب‌کلاه به کلاه‌های نرم و انعطاف‌پذیری گفته می‌شود که معمولاً مردان جوان، چوپانان و افراد فقیر بختیاری به سر می‌گذاشتند. این کلاه، برخلاف کلاه خسروی که خشک و سفت بود، انعطاف‌پذیر بود و چون چوپانان هنگام شب با همین کلاه می‌خوابیدند، به شب‌کلاه یا شوکله معروف شد. این کلاه علاوه بر پوشش سر، برای مقاصد دیگری نیز استفاده می‌شد، از جمله به عنوان جام آب، پیمانه یا کیل گندم و جو، یا حتی محل نگهداری نامه، سند و پول.

در گذشته، کلاه بختیاری نشان‌دهنده سلسله‌مراتب اجتماعی افراد بود، اما امروزه هر فرد طبق توان مالی خود، کلاه و لباس دلخواهش را تهیه می‌کند.

تیلپاق ترکمن

از کلاه نمدی تا شاپو: داستانی از مد و فرهنگ در ایران

جوانان ترکمن با تیلپاق های گوناگون

ترکمن‌ها دو نوع کلاه به نام‌های بوروک و تیلپاق (تلپک) دارند. بوروک که در برخی مناطق به نام‌های تاخیا یا تایخا نیز شناخته می‌شود، شبیه به عرقچین است و بر روی آن تزئینات و سوزن‌دوزی‌های متنوعی وجود دارد. نمونه ساده‌تر این کلاه توسط پسربچه‌ها استفاده می‌شد، در حالی که نمونه‌های تزئین‌شده آن به سر دختران و زنان می‌رفت.

اما کلاه شناخته‌شده‌تری که مردان ترکمن به سر می‌گذارند، تیلپاق است. تیلپاق کلاهی پشمی و حجیم است که معمولاً از پوست گوسفند تهیه می‌شود و علاوه بر مناطق ترکمن‌نشین ایران و کشور ترکمنستان، در سایر کشورهای آسیای مرکزی و شمال افغانستان نیز رایج است.

ترکمن‌ها در ایران معمولاً از رنگ سفید تیلپاق استفاده می‌کنند. این کلاه که از پوست گوسفند ساخته می‌شود، پشم‌هایی مجعد یا صاف و بلند دارد و با توجه به شکل ساخت، رنگ و اندازه پشم‌ها، انواع مختلفی از آن وجود دارد که با نام‌هایی مانند دوومه تلپک، بوخار تلپک و شیپیرما تلپک شناخته می‌شود. نوع دیگری از این کلاه که از پوست بره سیاه و پرپشم دوخته می‌شود، به شکل نیم‌دایره است و معمولاً توسط مردان مسن استفاده می‌شود.

اساس ساخت تیلپاق از چرم نرم است که از بیرون با پوست گوسفند پوشیده شده است. دباغی، آماده‌سازی و دوخت پوست گوسفند یک فرایند پیچیده است که چند هفته به طول می‌انجامد تا تیلپاق تکمیل شود. دشواری در دوخت تیلپاق، قیمت بالای آن و تغییرات اجتماعی و فرهنگی موجب شده تا استفاده از این کلاه در حال کاهش باشد.

تاریخچه استفاده از تیلپاق مشخص نیست. لیف گومیلیف، قوم‌شناس برجسته روسی، بر این باور بود که این کلاه از زمان پارت‌ها و پادشاهی اشکانیان که در شمال شرق ایران امروزی زندگی می‌کردند، رواج داشته و حتی مهرداد اول، پادشاه معروف اشکانی، نیز این کلاه را به سر می‌گذاشته است.

یکی از روایات رایج میان ساکنان ترکمنستان می‌گوید که در زمان پیامبر اسلام (ص)، دو نفر از صحابه برای تبلیغ به منطقه خوارزم فرستاده شدند. پیامبر به آن‌ها تکه‌ای پوست داد تا در شنزارهای سوزان خوارزم از آن استفاده کنند. زمانی که این دو به خوارزم رسیدند و تکه پوست را هدیه‌ای ارزشمند از طرف پیامبر می‌دانستند، راضی نشدند آن را زیر پای خود قرار دهند و آن را به جای پا روی سر خود گذاشتند. این رویداد به گفته‌ی این روایت، آغاز استفاده از تیلپاق در منطقه خوارزم بود. با این حال، هیچ‌کدام از این تاریخچه‌ها به‌طور کامل مستند نیستند و نمی‌توان به آن‌ها اعتماد کرد.

کلاه دوگوشی قشقایی

از کلاه نمدی تا شاپو: داستانی از مد و فرهنگ در ایران

کلاه دوگوشی و تفنگ برنو، دو نماد مردان قشقایی

کلاه دوگوشی یا برک قشقایی که از جنس کرک بز ساخته می‌شود، یکی از کلاه‌های جدید در میان انواع کلاه‌های مردانه ایرانی است. پیش از آن، کلاه مردان قشقایی مشابه کلاه‌های نمدی دوران قاجار بود که به رنگ مشکی و بدون لبه بودند.

برک، کلاهی نمدی کوتاه و سیاه‌رنگ یا مخروطی و بوقی‌شکل بود که از پوست بره تهیه می‌شد. نوع استوانه‌ای و بلند آن شبیه کلاه‌های دوران قاجار بود. پس از تصویب قانون متحدالشکل کردن لباس‌ها و ممنوعیت پوشیدن لباس‌های محلی، قشقایی‌ها مانند دیگر اقوام مجبور شدند کلاه پهلوی بپوشند. اما پس از برکناری رضاشاه، ناصرخان قشقایی کلاه نمدی سنتی قشقایی را بازسازی کرده و دو زبانه روی گوش‌ها افزود که به این کلاه، “کلاه دوگوشی” گفته می‌شود. این کلاه معمولاً از نمد خرمایی، خاکستری یا بژ تهیه می‌شود.

در مورد طراحی این کلاه داستان‌های مختلفی وجود دارد. یکی از روایات محلی می‌گوید: «محمدرضاشاه دختری از خانواده ناصرخان قشقایی را خواستگاری می‌کند، اما جواب منفی می‌گیرد. شاه عصبانی می‌شود و می‌گوید چطور جرأت می‌کنید به پادشاه جواب منفی بدهید، قشقایی‌ها هم با جسارت می‌گویند اگر تاج به پادشاهی تعلق دارد، از فردا همه ما تاج بر سر خواهیم گذاشت.» بنابراین کلاهی مشابه تاج طراحی می‌کنند و همه آن را به سر می‌گذارند.

برخی دیگر معتقدند که طراحی کلاه دوگوشی از تاج جمشید در اساطیر ایران الهام گرفته شده است. به هر حال، پس از سقوط رضاشاه در سال ۱۳۲۰ و رفع ممنوعیت پوشیدن لباس‌های سنتی، مردان قشقایی دیگر به پوشش سنتی خود بازنگشتند و تنها در مراسم‌ها و جشن‌های خاص مانند عروسی‌ها از لباس‌های سنتی خود استفاده می‌کنند.

پیچ و کلاو کردها

از کلاه نمدی تا شاپو: داستانی از مد و فرهنگ در ایران

کلاه محلی کردها در رنگ‌های سیاه و سفید و به دو شکل بلند و تخت ساخته می‌شود که زنان کرد آن را می‌بافند. این کلاه‌ها معمولاً همراه با پیچ استفاده می‌شوند. پیچ، دستمالی سیاه و سفید است که به دور کلاه می‌پیچند تا از شل شدن آن جلوگیری کنند. طول پیچ حدود سه متر است و در انتهای آن تارهای جدا شده و ریش‌ریش دیده می‌شود که می‌توان آن را بخشی از تزئینات سر و لباس مردان مناطق کردنشین به حساب آورد.

دستار که به نام‌های دشلمه، مندلی، رشتی و سروین (سربند) نیز شناخته می‌شود، برای محافظت در برابر سرما در کوهستان به دور سر بسته می‌شود. مردان کرد در مناطق مختلف ایران کلاو و دستار را به روش‌ها و طرح‌های گوناگونی تهیه و استفاده می‌کنند.

دیگر کلاه های ایرانی

کلاه مردانه ایرانی محدود به موارد ذکر شده نیست و تقریباً در هر منطقه از ایران، کلاه یا سرپوش خاص خود وجود دارد. کلاه تالشی، کلاه کرکی خراسان شمالی، کلاه بلوچی، کلاه شاهسونی و عقال عربی تنها بخشی از این مجموعه متنوع هستند که به دلیل تغییرات سبک زندگی مدرن و پیروی از روندهای مد، به فراموشی سپرده شده‌اند.

استفاده از کلاه‌های اقوام مختلف ایرانی در برنامه‌های سنتی و محلی و همچنین به‌روزرسانی طراحی آن‌ها به‌طوری که با مد روز هماهنگ شوند، می‌تواند نقش مهمی در زنده نگه داشتن این بخش از فرهنگ چند هزار ساله ایران داشته باشد.

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشتر بخوانید