داستان مهاجرت اولیه انسان به آمریکای جنوبی بحثهای زیادی را برانگیخته است پژوهشگران مدتها درباره زمان ورود این نخستین مهاجران، نحوه سازگاری آنها و مسیرهایی که پیمودهاند، اختلاف نظر داشتهاند شواهد گوناگونی از این مهاجرت کشف شده است، از ابزارهای سنگی و قطعات استخوانهای بریدهشده گرفته تا مکانهای اردوگاهی که زمانی پر از بقایای حیوانات بودهاند با اینکه این سرنخها بحثهای پرشوری را دامن زدهاند، اما دانشمندان در مواجهه با چالشهایی نظیر زیر سؤال رفتن فرضیات قدیمی و کمبود یافتههای جدید، با ناامیدیهایی روبهرو شدهاند.
انسانها در پَمپاس
پَمپاس، با دشتهای وسیع و مناظر نمادین خود، در میانه قرن بیستم از مرکز توجه خارج شد. با این حال، پرسش درباره نخستین ساکنان این سرزمین همچنان بیپاسخ باقی مانده است، اکنون بر اساس پژوهشهای ماریانو دل پاپا از دانشگاه ملی لاپلاتا در آرژانتین و همکارانش، فناوریهای نوین و نظریههای بهروز، جان تازهای به این تحقیقات بخشیدهاند؛ پیشرفت در تاریخگذاری کربنی، روشهای مدرن تحلیل DNA باستانی و بررسیهای گستردهتر در زمینه تعامل انسان و محیط، علاقه جدیدی به نحوه و زمان ورود انسانها به این سرزمینهای جنوبی برانگیخته است.
استخوانهای حیوانات و نشانههای بریدگی
دانشمندان مدتهاست که این پرسش را مطرح کردهاند که آیا انسانها و حیوانات غولپیکر منقرضشده، که گاه به آنها مگافونا گفته میشود، همزمان زیستهاند یا حتی تماس نزدیکی داشتهاند. این بحث بر دو نوع ارتباط متمرکز بوده است:ارتباط فیزیکی، که شامل کشف استخوانهای حیوانات و ابزارهای انسانی در کنار یکدیگر است، و ارتباط رفتاری، که به نشانههای فعالیت انسانی روی استخوانها مربوط میشود؛ بریدگیهای روی استخوانها از مهمترین شواهد تعامل انسان و حیوانات محسوب میشوند، اما نیازمند تحلیل دقیق برای تشخیص تفاوت آنها با خراشهای تصادفی، فرسایش طبیعی یا سایر عوامل محیطی هستند.
در پَمپاس، شناسایی قطعی این نشانهها پراکنده بوده و تنها در تعداد محدودی از سایتها شواهد احتمالی از همزیستی انسانهای اولیه و پستانداران بزرگ دیده شده است، بسیاری از یافتههای پیشین فاقد مدارک مستقیمی بودند که نشان دهد چه کسی این آثار را ایجاد کرده یا این حیوانات چگونه دارای این شیارهای غیرمعمول شدهاند.
کشف رودخانه رِکونکیستا
یکی از یافتههای مهم در امتداد رودخانه رکونکیستا در شمال بوئنوس آیرس بهدست آمد، جایی که پژوهشگران بقایای فسیلی یک جانور زرهپوش منقرضشده به نام Neosclerocalyptus را کشف کردند؛ موجودی که شباهت زیادی به آرمادیلوهای غولپیکر داشت، دانشمندان برای بررسی شواهد احتمالی از دخالت انسان، پوسته و استخوانهای دم این جانور را مورد مطالعه قرار دادند.
تاریخگذاری رادیوکربنی نشان داد که این بقایا حدود ۲۱,۰۰۰ سال قدمت دارند، که حضور انسانها در این منطقه را بسیار زودتر از برآوردهای پیشین مطرح میکند، تحلیلهای میکروسکوپی بیشتر، نشانههایی از بریدگی روی بخشهایی از لگن، دم و زره بدن این جانور را آشکار کرد. مطالعات آماری، این آثار را با نمونههای شناختهشده از بقایای قصابیشده مقایسه کردند نتایج نشان داد که این نشانهها با الگوهای برش ابزارهای سنگی مطابقت دارند و محل آنها دقیقاً در نقاطی قرار گرفته که شکارچیان برای دسترسی به بخشهای گوشتی بدن هدف قرار میدادند.
Neosclerocalyptus آرمادیلوی غولپیکر
Neosclerocalyptus یکی از آن موجودات ماقبلتاریخی عجیبی بود که شاید دوست نداشتید در گذر از آمریکای جنوبی باستانی با آن روبهرو شوید، این جانور شبیه آرمادیلویی عظیم بود که انگار با استروئید تقویت شده با یک زره ضخیم و پر از برجستگی، همراه با پوزهای کوتاه و تنومند، این جانور متعلق به خانواده گلیپتودونتها بود گروهی از پستانداران زرهپوش غولپیکر که خویشاوندان دور آرمادیلوهای امروزی محسوب میشوند.
Neosclerocalyptus در دوران پلیستوسن در دشتهای باز پرسه میزد، زمانی که این سرزمین را با گربههای دندانخنجری، تنبلهای زمینی غولپیکر و انسانهای نخستین شریک بود این موجود سرعت بالایی نداشت، اما بدن زرهپوش و مقاومش نقش مهمی در دفاع از آن ایفا میکرد.
جدول زمانی حضور انسان در آمریکای جنوبی
نتایج تاریخگذاری این شواهد را تقریباً ۶,۰۰۰ سال زودتر از بیشتر محوطههای باستانشناسی شناختهشده در جنوب آمریکای جنوبی قرار میدهد، پژوهشگران اشاره میکنند که مجموعهای کوچک اما در حال رشد از یافتههای اخیر در سراسر قاره نشان میدهد که انسانها ممکن است حتی پیش از ۲۰,۰۰۰ سال پیش در این منطقه حضور داشته باشند.
این نتایج با کشفیات دیگر مطابقت دارد که نشان میدهند انسانها زودتر از آنچه کتابهای درسی قدیمی بیان میکردند، به این قاره رسیدهاند در حالی که کشف آرمادیلوی غولپیکر در شمال شرقی آرژانتین برجسته است، اما مشابه چنین یافتههایی در سایر مناطق نیز مشاهده شده است دانشمندان در نقاط دیگر نیز شواهدی از فعالیت انسانی را یافتهاند که قدمتی فراتر از جدول زمانی ۱۳,۰۰۰ تا ۱۶,۰۰۰ سال پیش دارد.
این نشانهها میتوانند شکافهای موجود در تاریخ را پر کنند و نشان دهند که گروههای مختلفی در زیستبومهای متنوع، از مناطق ساحلی گرفته تا نواحی داخلی، به کاوش پرداختهاند، تأیید قطعی ارتباط رفتاری انسانها و این جانوران همچنان چالشبرانگیز است. استخوانها ممکن است توسط رودخانهها یا رسوبات جابهجا شده باشند و شکستگیهای تصادفی میتوانند شبیه به نشانههای برش باشند در این مورد، بررسی دقیق لایههای محل کشف، احتمال فرآیندهای طبیعی را رد کرد.
گام بعدی چیست؟
تحقیقاتی از این دست میتوانند توجه را به مناطق کمتر کاوششدهای جلب کنند که لایههای باقیمانده از آخرین دوره یخبندان بزرگ هنوز دستنخورده باقی ماندهاند، اگر فسیلهای بیشتری با نشانههای مشابه در نزدیکی این منطقه یافت شوند، اثبات حضور گستردهتر انسانها در بیش از ۲۰,۰۰۰ سال پیش دشوارتر خواهد شد.
تکنیکهای تاریخگذاری رادیوکربنی و تحلیل DNA باستانی میتوانند ارتباط بین این جمعیتهای اولیه و گروههای بعدی پراکنده در سراسر آمریکای جنوبی را مشخص کنند، کارشناسان متفقالقولاند که کاوشهای بیشتر ضروری است الگوهای استقرار اولیه در پَمپاس ممکن است راهبردهای منحصربهفردی را برای تأمین منابع و سازگاری با تغییرات آبوهوایی نشان دهد.
انسانها، آمریکای جنوبی و آرمادیلوهای غولپیکر
از مجموعهای از فسیلها در رودخانه رکونکیستا تا احتمال کشف شواهد بیشتر در مناطق اطراف، هر سرنخ جدید، بُعد تازهای به این داستان باستانی میافزاید این یافتهها با دادههای اخیر دیگری همخوانی دارند که نشان میدهند انسانها بسیار زودتر از نظریههای قدیمی به قاره آمریکا رسیدهاند.
وزن این شواهد، جدولهای زمانی سنتی را به چالش میکشد و کارشناسان را به بازنگری در فرضیات تاریخی وامیدارد در حال حاضر، این کشف گلیپتودونت نشان میدهد که روایت حضور اولیه انسان در آمریکای جنوبی ممکن است قدیمیتر از آن باشد که تاکنون تصور میشد.
بیشتر بدانیم: شواهد بیشتر از تعامل اجتماعی نئاندرتالها و انسانهای اولیه
لینک منبع: earth
نظرات کاربران