موضوع خانواده به عنوان یک مولفه مهم در فیلمها و انیمیشنهای دیزنی بارها مورد توجه قرار گرفته است. در این آثار، پدران و مادران با تمام تنوع شخصیتی و داستانهای خاص خود، نقش اساسی را ایفا میکنند. بعضی از آنها مهربان و مهربانانه عمل میکنند، در حالی که برخی دیگر شرور و بدرفتار هستند. به همین ترتیب، ما با نمونههای زیادی از پدران و مادرانی که به فرزندان خود ستم میکنند یا از آنها محبت میورزند، مواجه شدهایم. اما جالب است بدانید که خانواده در دنیای دیزنی فقط از این نقشها تشکیل نمیشود؛ بلکه خواهر و برادرها نیز نقش مهمی در ساختار داستانی دارند.
خواهر و برادرها نیز در انیمیشنهای دیزنی تنوع زیادی دارند؛ از دعواهای معمولی گاهی از راه میروند تا لحظات صمیمی و آشتی، این شخصیتها را به نمایانگر داستانهایی از ارزش خانواده و اتحاد میکنند. در ادامه، به معرفی ۱۰ نمونه برتر از خواهر و برادرهای دیزنی میپردازیم.
۱۰. آناستازیا و دریزیلا در انیمیشن «سیندرلا» (Cinderella)
شاید کمی عجیب به نظر برسد که این فهرست را با دو نمونه بدترین خواهر و برادر دیزنی آغاز کنیم، اما دو خواهرخوانده مغرور و ناپسند «سیندرلا» این مجموعه را آغاز میکنند. وقتی پدر سیندرلا درگذشت، او به سرپرستی لیدی ترمین و دختران غمگین او درآمد. طول مدت فیلم، آنها به شدت سختگیرانه با سیندرلا برخورد میکنند؛ از پاره کردن لباسهایش گرفته تا حبس در اتاق و اجبار به کارهای سنگین خانه. اما زمانی که یک روز یک ملاقات اتفاقی با شاهزاده زیبا سیندرلا را از این زندگی سخت نجات میدهد، آنها با پاسخهای نیکوکارانه روبرو میشوند. اما در ادامه فیلم “سیندرلا”، رابطه متفاوتی بین این سه خواهر ظاهر میشود، به ویژه آناستازیا که تغییر کرده و با سیندرلا دوست میشود.
۹. تلوس، ماری و برلیوز در انیمیشن «گربههای اشرافی» (The Aristocats)
داستان انیمیشن “گربههای اشرافی” با دریافت یک ارث بزرگ توسط سه گربه پشمالوی شیریندل آغاز میشود. هنگامی که پیشخدمت آنها، ادگار، متوجه میشود که ارثیه صاحبش به او تعلق نمیگیرد، تصمیم میگیرد آنها را از بین ببرد. با دریافت چند قرص خواب در شیرشان، او آنها را به همراه مادرشان به دور از شهر میفرستد. این سه گربه دقیقاً مانند خواهر و برادرهای واقعی رفتار میکنند؛ موهای هم را میکشند، بر سر چیزهای معمولی دعوا میکنند و به رقابت برای جلب توجه مادرشان مشغولند. اما زمانی که با توماس اومالی متشخص برای رسیدن به خانه همکاری میکنند، او را به عنوان پدری بالقوه میشناسند و جذابیت و ادب خود را به بهترین شکل ممکن نشان میدهند. خوشبختانه، همه چیز درست میشود و در پایان فیلم تعداد زیادی خواهر و برادر دیگر به آنها اضافه میشود.
۸. خواهران آریل در انیمیشن «پری دریایی کوچولو» (The Little Mermaid)
آکواتا، آندرینا، آریستا، آتینا، آدلا، آلانا و آریل، نام دختران پادشاه تریتون است. این خواهران شباهتهای زیادی با یکدیگر دارند و همه (به جز آریل) دقیقاً مسیری را که تریتون از آنها خواسته بود رو به پیش گرفتهاند؛ از آواز خواندن در کنسرتهای سباستین گرفته تا به طور کلی زیبا به نظر رسیدن. اگرچه تفکیک آنها از یکدیگر سخت است، اما به اندازه کافی یکدیگر را میشناسند و میدانند زمانی که آریل عجیب رفتار میکند.
۷. کنای، سیتکا و دناهی در انیمیشن «خرس برادر» (Brother Bear)
“خرس برادر” یک فیلم منحصر به فرد است که از یک داستان درباره فرهنگ سرخپوستهای اینویت به یک سفر جادهای دوستانه تبدیل میشود. اما یک سوم اول فیلم، جایی که ما به سادگی زندگی سه برادر را دنبال میکنیم، بدون شک عالی است. هر کدام از آنها یک شخصیت متمایز دارد؛ کنای، سرسخت و متکبر؛ سیتکا، بزرگتر و دانا، و دناهی عجول است اما خانوادهاش را دوست دارد.
وقتی سیتکا در حین شکار خرس کشته میشود، تراژدی رخ میدهد و دناهی قسم میخورد که انتقام سیتکا را بگیرد زیرا فکر میکند که خرس، کنای را هم کشته است. تنها مشکل این است که کنای در واقع خودش به یک خرس تبدیل شده است. بنابراین سوتفاهمهای زیادی رخ میدهد و دناهی باقی فیلم را صرف تلاش برای از بین بردن برادر خود میکند. این موضوع جذابیت داستان را چند برابر میکند.
۶. بارلی و ایان در انیمیشن «بهپیش» (Onward)
بر خلاف اکثریت قریب به اتفاق خواهر و برادرهای دیزنی که والدین خود را از دست میدهند، در انیمیشن “بهپیش”، بارلی و ایان لایتفوت که پدر خود را قبلا از دست دادهاند، یک فرصت منحصربهفرد دارند؛ یک عصای جادویی و طلسمی را پیدا کنند که به آنها اجازه میدهد یک روز بیشتر با پدر درگذشته خود وقت بگذرانند. متاسفانه، ایان آنقدر توانمند نیست و جادویشان نصفهکاره میکند و آنها فقط موفق میشوند پاهای پدرشان را بازگردانند.
با این وجود آنها برای تکمیل بدن پدر خود راهی یک ماجراجویی میشوند. “بهپیش”، علیرغم اینکه یک فیلم ماجراجویانه فانتزی معمولی است، تا حد زیادی یک مطالعه شخصیتی درباره رابطه بارلی و ایان است. کریس پرت و تام هالند احساسات زیادی به نقشهایشان میبخشند، و در پایان وقتی ایان متوجه میشود که برادرش اساساً در تمام زندگیاش مثل پدر بوده است تحت تاثیر قرار میگیرد و شانس ملاقات با پدرشان را به او میدهد.
۵. تاداشی و هیرو در انیمیشن «شش قهرمان بزرگ» (Big Hero 6)
هیرو یک برادر بزرگتر به نام تاداشی دارد که در آتشسوزی کالج جان خود را از دست میدهد و این حادثه باعث میشود زندگی هیرو به طور کامل تحت تاثیر قرار گیرد. البته بعدها در فیلم متوجه میشویم که آتشسوزی به دلیل عمدی بوده است، اما دلیل فاجعه به اندازه پیامدهای شخصیتی آن مهم نیست. بخش قابل توجهی از فیلم را با تاداشی قبل از مرگش میگذرانیم و میبینیم که او یک مرد دوستداشتنی است. او نوآور، باهوش و قادر به ایستادن روی پای خود است و یک روبات هوشمند به نام بایمکس میسازد. صحنهای تاثیرگذار در فیلم وجود دارد که بایمکس از طریق یک فیلم پیداشده به هیرو یادآوری میکند “تاداشی اینجاست” و هیرو با چشمانی اشکبار تمام خاطراتشان را مرور میکند.
۴. فرزندان پار در انیمیشن «شگفتانگیزان» (The Incredibles)
خانوادهی پار ابرقهرمانانی هستند که پس از یک سری پروندههای قضایی که از سوی مردم به خاطر خسارات ناشی از کارهایشان جمعآوری شده بود، مجبور شدند از فعالیتهای قهرمانانهشان دست بکشند. فرزندان پار، ویولت، دش و جکجک که مجبورند نیروهایشان را مهار کنند روزهای سختی را سپری میکنند. این خواهر و برادرهای متفاوت دیزنی قدرتهای جالب دارند؛ دش میتواند سریعتر از صوت بدود، ویولت میتواند نامرئی شود و میدان نیروی محافظ ایجاد کند و جکجک همهی نیروهای ابرقهرمانی را با هم دارد.
دش که نمیتواند از سرعت مافوق صوت خود برای برنده شدن در مسابقات دو میدانی استفاده کند، در مدرسه دست به شیطنت میزند و دردسرساز میشود، و ویولت خجالتی از قدرت نامرئی شدن خود برای پنهان شدن از چشم کسانی که اعتمادبهنفس برخورد با آنها را ندارد استفاده میکند. با این حال، وقتی سر و کلهی سندروم شرور پیدا میشود، آنها فرصت این را پیدا میکنند که آزادانه از قدرتهایشان استفاده کنند.
۳. آنا و السا در انیمیشن «یخزده» (Frozen)
خانواده سلطنتی آرندل نیازی به معرفی ندارد. آنا و السا اغلب به عنوان یکی از بهترین نمونههای خواهر و برادرهای انیمیشنهای دیزنی نام برده میشوند و دلیل خوبی هم دارند. همه چیز برای این دو خواهر بد شروع میشود. وقتی قدرت منجمدسازی السا در کودکی به آنا آسیب میرساند، خاطرات آنا پاک میشود و دو خواهر مجبور میشوند در اتاقهای جداگانه زندگی کنند. این انزوا باعث ایجاد اضطراب (در مورد السا) و سادهدلی آنا میشود، زیرا آنا پیشنهاد ازدواج اولین مردی را که ملاقات میکند میپذیرد. آن مرد هانس است، یک قاتل مکار که میخواهد کنترل پادشاهی را به دست بگیرد. خوشبختانه، خواهران میتوانند با یک «دوستت دارم» ساده رابطه خود را ترمیم کنند و قلب یخزده السا و بعد از آن سرزمین یخزدهی آرندل را آب میکند.
۲. میرابل، لوییزا و ایزابلا در انیمیشن «افسون» (Encanto)
خانواده سلطنتی آرندل نیازی به معرفی ندارد. آنا و السا اغلب به عنوان یکی از بهترین نمونههای خواهر و برادرهای انیمیشنهای دیزنی نام برده میشوند و دلیل خوبی هم دارند. همه چیز برای این دو خواهر بد شروع میشود. وقتی قدرت منجمدسازی السا در کودکی به آنا آسیب میرساند، خاطرات آنا پاک میشود و دو خواهر مجبور میشوند در اتاقهای جداگانه زندگی کنند. این انزوا باعث ایجاد اضطراب (در مورد السا) و سادهدلی آنا میشود، زیرا آنا پیشنهاد ازدواج اولین مردی را که ملاقات میکند میپذیرد. آن مرد هانس است، یک قاتل مکار که میخواهد کنترل پادشاهی را به دست بگیرد. خوشبختانه، خواهران میتوانند با یک «دوستت دارم» ساده رابطه خود را ترمیم کنند و قلب یخزده السا و بعد از آن سرزمین یخزدهی آرندل را آب میکند.
۱. لیلو و نانی در انیمیشن «لیلو و استیچ» (Lilo And Stitch)
عنوان این انیمیشن «لیلو و استیچ» است، اما در واقع ما شاهد داستان زندگی لیلو و نانی هستیم. این فیلم که به راحتی پیشگامانهترین و خامترین تصویر از رابطه خواهر و برادری در یک فیلم انیمیشنی است، اگر در دوران کودکی تماشایش کنید تنها به رابطه موجود فضایی و لیلو توجه خواهید کرد و وقتی در بزرگسالی تماشا کنید تازه متوجه قسمت مهمتر داستان یعنی رابطه خواهرانه لیلو و نانی میشوید.
هر دو خواهر پس از مرگ والدینشان در یک تصادف رانندگی مجبور شدند خیلی سریع بزرگ شوند و با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم کنند. نانی که سن زیادی هم نداشت، مجبور شد حرفه موجسواری محبوب خود را برای مراقبت از لیلو رها کند. او که خودش به اندازه کافی با غم و اندوه دست به گریبان است مسئولیت لیلو را برعهده دارد؛ خواهر کوچکتری که غم و اندوه خود را با کتک زدن سایر کودکان و دور شدن از بقیه نشان میدهد. وضعیت آنها ناامیدکننده به نظر میرسد، تا زمانی که ورود استیچ به آنها نقاط مشترکی میدهد. معلوم میشود که او قطعه گمشدهای است که به معنای واقعی کلمه خانواده را دوباره به هم پیوند میدهد.
منبع: thegamer
نظرات کاربران