تیم تولید سریال “بازی تاج و تخت” بار دیگر به اقتباس از یکی از محبوبترین مجموعه کتابهای اخیر بازگشته است. “مسئلهی سه جسم” نام سریال جدیدی است که اخیراً در نتفلیکس منتشر شده و از آن زمان تاکنون، در برترینهای لیست پربینندهترین سریالهای این پلتفرم حفظ جایگاه کرده است.
مسئله سه جسم
این سریال اقتباسی است از مجموعه کتابهای معروف به نام “یادآوری گذشتهی زمین” اثر نویسنده چینی لیو سیشین، که داستان آن در دنیای علمی-تخیلی به چاپ رسیده است. این مجموعه کتاب شامل سه جلد است: “مسئلهی سه جسم”، “جنگل تاریک” و “پایان مرگ”. حالا، بعد از موفقیت برجسته دوید بنیاف و دی. بی. وایس با “بازی تاج و تخت”، این زوج هنری به همراه الکساندر وو به عنوان تهیهکنندگان اصلی، وارد پروژه سریال “مسئلهی سه جسم” شدهاند.
مسئلهی سه جسم چیست؟
احتمالاً یکی از اولین سوالاتی که به ذهنتان میرسد این است که اصلاً نام سریال “مسئلهی سه جسم” چه معنایی دارد. مسئلهی سه جسم یک مسئله کلاسیک در علم اخترفیزیک است که با تعیین مدار سه جسم سماوی با استفاده از موقعیت و سرعت اولیهی آنها سروکار دارد. به عنوان مثال، ماه، زمین و خورشید را در نظر بگیرید.
ماه به دور زمین میچرخد و زمین به دور خورشید میچرخد، اما ماه به سادگی با زمین و همزمان با آن به دور خورشید نمیگردد؛ بلکه در مسیر خاص خود دور خورشید میچرخد. با این حال که خورشید بسیار بزرگتر از ماه است، ماه هنوز هم جرم زیادی دارد و بنابراین مقداری تأثیر گرانشی بر روی زمین هم میگذارد. این موارد باعث میشود برهمکنش این سه جسم کمی پیچیدهتر از یک فرمول ساده باشد که میگوید جسم x حول جسم y میچرخد و جسم y هم حول جسم z میگردد.
حالا فرض کنید که ما با یک مسئلهی کلیتر روبرو هستیم. سه جسم سماوی با جرم مشابه را در مداری درهمتنیده در نظر بگیرید، به عنوان مثال سه ستاره. حالا سوالاتی مطرح میشود مثل این که کدام جسم حول کدام یکی میچرخد؟ چه الگویی در چرخش آنها وجود دارد؟ آیا اصلاً الگویی وجود دارد؟ چند بار این الگو تکرار میشود؟ اصلاً آیا این الگوی چرخش قابل پیشبینی است؟ این سوالات اساسی هستند که شخصیتهای کتاب و اقتباس مبتنی بر آن را درگیر خود میکنند. اما برای درک واقعیت داستان، لازم است بیشتر در مورد کتاب بدانید.
این سریال از چه کتابی اقتباس شده است؟
حدود ده سال پیش، “مسئلهی سه جسم” به یک پدیده ادبی بزرگ در سطح جهان تبدیل شد. این داستان نگاهی تازه به یک موضوع کلاسیک و رایج در دنیای علمی-تخیلی داشت: تقابل اولیه انسان با گونههای بیگانه. اما “مسئلهی سه جسم” داستانی گسترده و جذاب از چندین نسل بشریت است که با یک تهدید ترسناک از طرف موجودات فرازمینی مواجه میشوند و برای بقا در زمین مبارزه میکنند. این کتاب برای اولین بار در سال ۲۰۰۸ منتشر شد و اولین قسمت از سهگانهی علمی-تخیلی سخت لیو سیشین بود. ژانر علمی-تخیلی سخت، مانند “مسئلهی سه جسم”، به یک ژانر ادبی اشاره دارد که ذهن خواننده را به چالش میکشد.
متن این کتاب به شرح کارهای پیچیده و فکری شخصیتهای بسیار باهوشش اختصاص داده شده است که در آنها سعی میکنند معماهای پیچیدهای را حل کنند. این البته به این معنی نیست که “مسئلهی سه جسم” برای افرادی که به علوم، به ویژه اخترفیزیک، علاقهای ندارند، جذابیت ندارد؛ اما با این مجموعه، باید خودتان را برای درک کمی علمی آماده کنید. یکی از نقاط قوت داستان این است که با یک تراژدی شخصی و کوچک شروع میشود که در طول داستان به رمان کامل تبدیل میشود. این عنصر انسانی کمک میکند تا اتفاقات بعدی که تکاندهنده هستند را به آسانی درک کنیم و با تأکید بر یک عنصر آشنا، مخاطب را به هسته داستان اصلی جذب میکند.
پس از انتشار “مسئلهی سه جسم”، کتابهای بعدی این مجموعه به ترتیب طولانیتر و عجیبتر از قبلی میشوند و تا حدی سروصدا کردند که اولین کتاب این سری برندهی جایزهی هوگو به عنوان بهترین رمان سال ۲۰۱۵ میلادی شد. این بار، برای اولین بار در تاریخ، یک نویسندهی آسیایی به این جایزه دست یافت؛ یک کتاب که نه تنها در چین بلکه حتی در ایالات متحده نیز به لیست پرفروشترین کتابها راه یافت. این مسئلهی سه جسم بود که به مهمترین کتاب در ژانر ادبیات علمی-تخیلی سخت در آن سالها تبدیل شد، پس از محبوبیت کتاب “مریخی” نوشتهی اندی ویر.
محبوبیت “یادآوری گذشتهی زمین” همزمان با صعود چین به عنوان یکی از رقبای قدرتمند ایالات متحده در امور فرهنگی و ژئوپلیتیکی، بسیار چشمگیر است. لیو سیشین خود در دههی ۶۰ میلادی در منطقهی شانشی در شمال چین در میان انقلاب فرهنگی به دنیا آمد که تأثیر عمیقی بر نگارنده گذاشت.
به طوری که انقلاب فرهنگی به یکی از اتفاقات مهم در کتاب اول تبدیل شد و در کتابهای بعدی حتی اهمیت بیشتری از نظر پسزمینهی تاریخی به آن داده شد. جالب است که بدانید لیو پیش از اینکه به عنوان نویسنده فعالیت کند، مهندس کامپیوتری بود که برای چندین دهه در نیروگاهی در شانشی مشغول به کار بود. او اغلب لئو تولستوی و استنلی کوبریک را به عنوان منابع الهام خود در نوشتن یاد میکرد.
داستان سریال «مسئلهی سه جسم» چیست؟
پاسخ به سوال اینکه در “مسئلهی سه جسم” دقیقاً چه اتفاقی میافتد بدون افشای بخشهایی از داستان، کاری بسیار دشوار است. نسخهی سادهسازی شده و مبهم آن این است که این سریال علمی-تخیلی دربارهی اولین تماسهای بشر با یک گونهی بیگانه است. در واقع، یک گروه از دانشمندان، مهندسان، فیلسوفان و سیاستمداران به یک سری تحرکات فرازمینی پاسخ میدهند و این مقدمهی ورود به دنیای پیچیده و فنی است.
ابتدا ممکن است فکر کنید که این پیشفرض آنقدرها هم عجیب نیست و تاکنون فیلمها و سریالهای زیادی دربارهی آن ساختهاند؛ اما داستان زمانی پیچیده میشود که میبینید این تماس اولیه به طرز عجیبی به یک بازی واقعیت افزوده مرتبط است و حتی ممکن است با مرگهای مرموز برخی از دانشمندان برجستهی جهان ارتباط داشته باشد.
در کتاب، این داستان با زبانی بسیار طولانیتر و فنیتر باز میشود؛ داستانی پر از مباحث فیزیک ابعاد، مکانیک کوانتومی، نظریهی ریسمان، علوم کامپیوتر و نظریهی بازی. علاوه بر این، اشارات زیادی به تاریخ بشر و ماهیت انسان و طبیعت آن نیز داریم.
این ما را به جوانب تاریخی و سیاسی داستان میکشاند که اغلب خوانندگان را وادار کرده است تا این سهگانه را بیش از حد چینی توصیف کنند. کتاب اول، “مسئلهی سه جسم”، با یک تشریح طولانی از پکن دههی ۶۰ میلادی آغاز میشود که صحنهی افتتاحیهی سریال هم هست. اگر تاکنون سراغ این مجموعه رفته باشید، شاید محبوبیت گستردهی کتابهای لیو سیشین در چین و اشتیاق دولت چین برای تبلیغ آنها برایتان چیز عجیبی به نظر برسد؛ به ویژه که سیشین در به تصویر کشیدن ماهیت مائوییسم از هیچ چیز دریغ نمیکند.
به طور کل این موضوع پیچیدهای است اما خلاصهاش این است که رهبران مدرن چین دیدگاه مبهمی نسبت به انقلاب فرهنگی در این کشور دارند و از این رو، انتقاد از این دوره را آن قدرها هم موضوع ممنوعهای تلقی نمیکنند. علاوه بر این، کتابهای دوم و سوم انتقادهای اساسی از ایدهآلهای اجتماعی و سیاسی ارائه میدهند که اغلب با دنیای غرب و سیستم غربی گره خوردهاند و از این رو، تضاد دیدگاههای ژئوپلیتیکی در این داستان بسیار مشهود است و عجیب نیست که ببینیم “مسئلهی سه جسم” بین گروههای مختلف جنجالهایی به راه انداخته باشد.
در حقیقت سیشین برای انتشار داستان خود مجبور بود از سد سانسور دولت چین بگذرد و از این رو در یک بازی موش و گربه ماجراهای مربوط به انقلاب فرهنگی چین را در فصلهای میانی داستان پنهان کرد. اما اقتباس نتفلیکس از نشان دادن آن در همان اوایل کار ابایی ندارد. اغلب دولت چین به دنبال کماهمیت جلوه دادن یا انکار کامل وقایع مربوط به این دههی مملو از تحولات خشونتآمیز بوده است. نگارش یک اثر ادبی که در دوران این رویداد تاریخی اتفاق میافتد خود میتواند در حکم یک بیانیهی سیاسی تلقی شود و جای تعجب ندارد که ببینیم عدهی زیادی از به تصویر کشیده شدن آن در سریال ناراضی بودهاند.
اگرچه نتفلیکس به طور رسمی در چین فعالیت نمیکند، اما مردم از طرق مختلف این سریال را دیدهاند و نظرات مختلفی دربارهاش داشتهاند؛ برخی این اقتباس را به حد دیدگاهی غربزده تقلیل دادهاند که میخواهد وجههی بدی از تاریخ چین نشان دهد، و برخی دیگر آن را اقتباسی موبهمو از منبع اصلی میدانند که نه تنها به متن کتاب، که به تاریخ فرهنگی چین وفادار است.
حتی یکی از کارگردانان این مجموعه، درک تسانگ، اعلام کرد که از فرزندان افرادی که خود انقلاب فرهنگی چین را تجربه کردهاند پرسوجو کرده است تا اطلاعات موجود در فیلمنامه دربارهی این برههی حساس را راستیآزمایی کند. الکساندر وو نیز پیش از او گفته بود که هیچ یک از عواملی که در اقتباس “مسئلهی سه جسم” نقش داشتهاند هیچ پدرکشتگی با چین ندارد و تنها هدف آنها بازسازی شور و وحشت موجود در داستان اصلی سیشین به نحوی شایسته بوده است.
سریال چه تفاوتی با کتاب «مسئلهی سه جسم» دارد؟
از همان آغاز، اقتباس از داستانی در ژانر علمی-تخیلی سخت که دربارهی دنیای کمونیستی پساجنگ حرف میزند کار دشواری به نظر میرسد؛ پس دور از ذهن نیست که فیلمنامهی آن برای سریال بسیار سادهتر شده باشد. بنیاف و وایس از آزادیهای هنری خود نهایت استفاده را بردهاند و نتیجهاش شده داستانی که بسیار با منبع اصلی تفاوت دارد و چه خوشتان بیاید و چه نه حال و هوای متفاوتی از کتاب اصلی القاء میکند.
شاید بارزترین تفاوت بین سریال “مسئلهی سه جسم” با کتاب آن در زمانبندی داستانگویی آن باشد و دلیلش آن است که این سریال از عناصر و شخصیتهای موجود در هر سه کتاب استفاده میکند؛ بگذارید این طور بگوییم که سریال اساسا داستان را دوباره از اول تنظیم میکند؛ برای مثال، تحولات مرحلهی آخری که در کتاب اول در اواخر داستان اتفاق میافتند، در سریال در همان اوایل قسمت دوم آشکار میشوند.
.لازم به ذکر است که داستان سریال از کتاب اول فراتر میرود؛ برای نمونه، عنوان اپیزود هشتم “والفیسر” (Wallfacer) است که مفهومی است که در کتاب دوم یعنی “جنگل تاریک” معرفی میشود و تازه باید صد صفحهای در کتاب جلو بروید تا به این مفهوم برسید. برخی شخصیتهای مهم سریال اساسا کاراکترهایی هستند که در کتابها وجود دارند، اما در داستان اصلی هیچ وقت با هم ملاقات نمیکنند.
سریال همچنین درگیری اصلی داستان “مسئلهی سه جسم” را بسیار سریعتر از کتاب اصلی آشکار میکند. میتوان اینطور گفت که سریال بیشتر با این قضیه سروکار دارد که “چگونه” باید با مسئله کنار آمد، نه این پرسش که مسئله اساسا “چیست”.
علاوه بر اینها، یک تغییر اساسی دیگر سریال نسبت به کتاب به شخصیتهای داستان بازمیگردد. از میان کاراکترهای اصلی سریال تنها دو نفر از کتاب اول گرفته شدهاند و تنها یکی از آنها نام خود را از کتابها حفظ کرده است. یک کاراکتر از کتاب “جنگل تاریک” داریم و بقیهی آنها را هم میتوانید اینجا و آنجا در “پایان مرگ” پیدا کنید. سریال “مسئلهی سه جسم” یک گروه اصلی از شخصیتها را معرفی میکند که در کتاب اول نیستند اما همه به شخصیت مهمی ارتباط پیدا میکنند به نام وانگ میائو که یک فیزیکدان است و در کتاب اول با او آشنا میشویم.
همچنین اخترشناس دیگری به نام لو جی کاراکتر اصلی این سریال است که اصلا در کتاب دوم معرفی میشود. اگر برایتان سوال است که چگونه میتوان شخصیتهایی را از کتاب سوم به داستان کتاب اول وارد کرد باید بگوییم که داستان “پایان مرگ” بیشتر در یک خط زمانی اتفاق میافتد که همزمان با داستان کتاب اول و دوم است.
یک سری شخصیتهای جدید هم داریم که یک گروه تقریبا بیست نفره از رفقای گرمابه و گلستان کاراکترهای اصلی از آکسفورد را شکل میدهند. به نظر میرسد که این کاراکترهای فرعی بیشتر به خاطر مخاطبان عامی به داستان اضافه شدهاند؛ کسانی که لزوما با داستان کتابهای اصلی آشنا نیستند و با عبارات و اصطلاحات فنیتر داستان به سختی کنار میآیند. الکساندر وو اخیرا به “هالیوود ریپوتر” گفته بود که سازندگان سریال از همان آغاز هدف خود را بر این قرار دادند تا اقتباسی تهیه کنند که بتواند در سطح جهانی با مخاطبان ارتباط بگیرد و تنها برای بینندگان چینی نباشد؛ در عین حال، ماهیت چینی داستان و شخصیتها در که بطن کتاب و فلسفهی آن وجود دارد حفظ شود.
این توضیح مشخصا ما را به تفاوت دیگر سریال با کتاب سوق میدهد و آن زبان فیلمنامه است که همانطور که انتظار دارید به پیچیدگی کتابها نیست. البته هر دوی آنها، چه کتابها و چه سریال، در ژانر تریلر علمی-تخیلی میگنجند؛ اما کتابها تأکید بیشتری بر بخش علمی-تخیلی دارند و سریال بیشتر روی بخش هیجان و تریلر تمرکز میکند. نمیتوان گفت یکی بر دیگری برتری دارد، اما برای کسانی که هواداران پروپاقرص کتابهای اصلی بودهاند و توقع همان حال و هوا را از سریال دارند باید گفت که نباید انتظار دیالوگهای پیچیده و توضیحات و اصطلاحات فنی را داشته باشید.
همانطور که گفته شد، “مسئلهی سه جسم” نتفلیکس یک سریال پرهیجان است. پیش از آنکه بنیاف، وایس و وو بخواهند دست به اقتباس از کتابهای سیشین بزنند، هیچکس فکر نمیکرد که کسی هرگز بتواند این داستان را برای سینما یا تلویزیون اقتباس کند.
نسخهی نتفلیکس اما نشانی است از نقطهی قوت هالیوود. این سریال ارائهی بسیاری از مفاهیم را سادهتر کرده است که در غیر این صورت باید سراغشان را در جزوههای دانشگاهی میگرفتید. این را از این جهت میگوییم که نشان دادن برخی از مفاهیم پیچیدهی اخترفیزیک به جای توضیحات نوشتاری با استفاده از تصاویر پویا جذابتر و قابل درکتر میشود.
البته که این تکنیک خوبیها و بدیهای خودش را دارد. اگر از طرفداران کتاب باشید میدانید که برخی از مفاهیم واقعا به طرز زیبا و شگفتانگیزی در کتاب توصیف شدهاند. یکی از بخشهای جذاب کتاب “مسئلهی سه جسم” اصلا به پاراگرافهایی بازمیگردد که در آن سیشین با عبارات فنی به توضیح مفاهیم مهندسی کامپیوتر میپردازد و خب شکی در آن نیست که سریال فرصت توضیح این گونه مسائل را ندارد.
در مقابل، بنیاف، وایس و وو بخشهای دیگری از کتابها را به تصویر میکشند که نتیجهی نهایی یک محصول کاملا تماشایی از آب درآمده است.
بازیگران و عوامل سریال چه کسانی هستند؟
ایزا گونزالس، به عنوان آگوستینا “آگی” سالازار، با بازی شخصیت وانگ میائو، شهرت دارد. این بازیگر مکزیکی را از فیلمهای پرفروشی مانند “آلیتا: فرشتهی جنگ” و “هابز و شاو” (یا همان “سریع و خشن ۹”) میشناسیم. شخصیت لو جی را، جوان آدپو اجرا کرده است که در واقع در سریال “سائول دوراند” نیز شناخته شده است. جوان آدپو، یکی از بازیگران مطرح سریال “نگهبانان” شبکه HBO است.
جان بردلی در نقش جک رونی، بندیکت وانگ در نقش کلارنس شی، جاناتان پرایس به عنوان مایک ایوانز، و جس هونگ به عنوان جین چنگ بر اساس شخصیت چنگ شین، ایفای نقش کردهاند.
همانطور که پیشتر اشاره شد، دیوید بنیاف و دی. بی. وایس، به همراه الکساندر وو، سازندگان اصلی این سریال هستند. شما احتمالاً نام بنیاف و وایس را از سریال “بازی تاج و تخت” شنیدهاید، وو نیز سابقهی کار در سریالهای موفقی مانند “منهتن”، “خون حقیقی” و “واندرفالز” را در کارنامهاش دارد.
این سریال چند قسمت دارد؟ آیا فصل دوم آن تأیید شده است؟
سریال “مسئلهی سه جسم” دارای هشت قسمت است که در تاریخ ۲۱ مارس ۲۰۲۴ میلادی (۲ فروردین) از نتفلیکس پخش شد. دیوید بنیاف اخیراً به وبسایت “کولایدر” اعلام کرده بود که برای به تصویر کشیدن کل داستان، به حداقل سه یا شاید چهار فصل نیاز است. همچنین، الکساندر وو بیان کرده است که با توجه به رشد در طول رمانها، تعداد فصلهای لازم برای به تصویر کشیدن کل داستان مشخص نیست. اما ارادهی قوی از سوی سازندگان اصلی برای به پایان رساندن داستان وجود دارد، بدون توجه به تعداد فصلها.
اگرچه تاکنون هیچ اعلام رسمی از سمت نتفلیکس یا سازندگان سریال درباره ساخت فصل دوم “مسئلهی سه جسم” صورت نگرفته است، اما احتمال اینکه این اتفاق بیفتد، بسیار بالاست. پایان فصل اول با چندین خط داستانی باز به پایان میرسد، همچنین پروژه “والفیسر” تازه آغاز شده و پاسخ بشریت به تهدیدها هنوز مشخص نیست. این پایان باز نشان میدهد که زمینهای برای فصلهای بعدی فراهم شده است. نقدها و واکنشهای مثبت همچنین میتوانند نتفلیکس را به سرمایهگذاری بیشتر در این سریال ترغیب کنند تا توقعات بینندگان را برآورده سازد.
واکنشها به سریال «مسئلهی سه جسم» تاکنون چگونه بوده است؟
نقدهای اولیه از سریال “مسئلهی سه جسم” بسیار مثبت بودهاند و انتقادات اصلی آنها به زبان و لحن ارائه داستان نسبت به کتابها بوده است که این موضوع سبب شده تا سریال حتی برای مخاطبان عمومی نیز جذاب باشد.
امتیاز کاربران در وبسایت IMDb به سریال “مسئلهی سه جسم” تاکنون ۶.۸ از ۱۰ است. این سریال در وبسایت “راتن تومیتوز” به میانگین امتیاز ۷۵ درصد رسیده که نشان میدهد منتقدان به طور کلی نظر مثبتی به این مجموعه تازهی نتفلیکس دارند. یکی از جنبههای قابل توجه این سریال جلوههای بصری بینظیر آن است که هر چقدر هم که از روایت داستان اشکال گرفته شود، نمیتوان از جلوههای ویژهی این مجموعه زیبا رد شد.
از منظر مناظر شهری آیندهنگرانه تا جهانهای بیگانه، هر یک از این جلوهها دنیای علمی-تخیلی سیشین را به شکوه زنده میکند. توجه به جزئیات در فناوریها، تکنولوژیها، لباسها و تفاوتهای فرهنگی مربوط به هر دوره جای تحسین دارند. فیلمبرداری و قابهای زیبای آن نیز به زیبایی بصری این سریال افزودهاند و در پیشبرد داستان نقش موثری دارند.
علاوه بر زیبایی بصری، یکی از ویژگیهای برجستهی این سریال در مقایسه با کتابها، لحن روایت جذاب و همهجانبهی آن است. تاکنون “مسئلهی سه جسم” توانسته تحسین منتقدان و مخاطبان بینالمللی را به دست بیاورد که نشان میدهد هر فردی با هر زمینهای میتواند این سریال را ببیند و لذت ببرد و لازم نیست تخصص خاصی داشته باشد تا از داستان استفاده کند. در عین حال، این سریال با ادغام فرهنگ و تاریخ چین به عناصر علمی-تخیلی، ماهیت داستان اصلی را حفظ میکند و آن را به یک مجموعه جذاب برای مخاطبان غربی و شرقی تبدیل میکند.
“مسئلهی سه جسم” سریالی زیبا با داستانی جذاب در حوزهی علمی-تخیلی است که موضوعاتی را بررسی میکند که با هر نوع مخاطبی ارتباط برقرار میکند. این مجموعه همچنین میتواند دریچهای باشد برای آشنایی مخاطبان تازه با دنیای مجموعهی “یادآوری گذشتهی زمین” لیو سیشین، که از دیدگاهی جذاب به روایت داستان این نویسنده نگریسته میشود که روزی برچسب “غیرقابل اقتباس” را روی کتابهایش چسبانده بودند.
منبع: The Ringer
نظرات کاربران