مجله سیمدخت
0

پشت پرده سقوط آزاد انیمه «اوزوماکی»

پشت پرده سقوط آزاد انیمه «اوزوماکی»
بازدید 9

پنج سال از زمانی که خبر ساخت انیمه‌ای از مانگای «اوزوماکی» اثر جونجی ایتو منتشر شد، می‌گذرد. نتیجه این انتظار طولانی، چهار قسمت سی‌دقیقه‌ای است که در هر اپیزود، انیمه بیشتر به ورطه‌ای تاریک سقوط می‌کند؛ اما نه به آن شکلی که امضای خاص ایتو باشد. برای کسانی که کمتر با «اوزوماکی» آشنایی دارند، باید گفت این مانگا از آثار شاخص جونجی ایتو است، مانگاکایی که او را خالق ژانر وحشت در مانگا می‌دانند. «اوزوماکی» ابتدا در اوت ۱۹۹۸ منتشر و در ۱۹۹۹ به پایان رسید و از همان زمان، جایگاه ویژه‌ای در میان طرفداران ژانر وحشت پیدا کرد.

داستان این انیمه ترسناک در شهری کوهستانی و طلسم‌شده جریان دارد؛ جایی که نفرینی مارپیچ‌گونه ساکنانش را به جنون می‌کشاند. شخصیت‌های اصلی، کیریه گوشیما و دوست‌پسرش شوئیچی سایتو، در این شهر کوچک و عجیب شاهد تاثیرات مرگبار این نفرین بر اطرافیانشان هستند.

شاید در نگاه اول، ایده یک «نفرین مارپیچی» کمی خنده‌دار به نظر برسد؛ مثل تصوری از افرادی که به حلزون تبدیل می‌شوند یا کسانی که با پیچیدن در گلدان‌ها جان می‌بازند. اما در دنیای ایتو، این ایده‌های عجیب به کابوس‌هایی هولناک بدل می‌شوند.

جونجی ایتو نشان می‌دهد که چطور موضوعات ساده روزمره می‌توانند بذر جنون بپاشند. او عمدا مارپیچ‌ها را در جزئیات روزمره و اشیای ساده شهر می‌گنجاند تا نشان دهد گریزی از این کابوس نیست؛ این وضعیت به مرور زمان اهالی شهر را دیوانه‌تر و چهره‌هایشان را ترسناک‌تر می‌کند، نمایشی از سقوط تدریجی به جنون. با اینکه ظاهر شهر و مردمش به دلیل این نفرین تغییر می‌کند، بیشتر ساکنان همچنان از پذیرش واقعیت می‌گریزند و فقط شوئیچی و کیریه از عمق فاجعه آگاهند. این روایت، نقدی ظریف به عدم تمایل انسان‌ها برای پذیرش مشکلات اجتماعی است؛ نادیده گرفتن آن‌ها تنها به تحلیل رفتن تدریجی روح و هویت افراد می‌انجامد.

مانگای «اوزوماکی» فراتر از تصاویر ترسناک، مفاهیم عمیقی را در خود نهفته دارد که در لایه‌های مارپیچ داستان گنجانده شده‌اند. انتظار می‌رفت که اقتباس انیمه‌ای هم بتواند با به تصویر کشیدن این مضامین و استفاده از سبک هنری منحصر به فرد ایتو، تجربه‌ای مشابه برای بینندگان فراهم کند. با این حال، اقتباس استودیوهای «آدالت سوئیم» و «استودیو درایو» نتوانست در حد انتظار ظاهر شود. با اینکه قسمت اول انیمه هواداران را امیدوار کرد، کیفیت هر قسمت بعدی افت محسوسی داشت.

پس از قسمت دوم، روایت کاملاً از ریتم افتاد و حذف بخش‌هایی از داستان اصلی، به همراه طراحی‌های ابتدایی و انیمیشنی ضعیف، شاهکار وحشت ایتو را به اثری بی‌روح بدل کرد. بسیاری از طرفداران و انیماتورها، ضعف در کیفیت این انیمه را به استودیوهای غربی نسبت می‌دهند. با صرف پنج سال برای ساخت این اقتباس ناموفق، اکنون این پرسش مطرح می‌شود که چرا و چگونه چنین اتفاقی برای «اوزوماکی» رخ داد؟ وقت آن رسیده که نقاط قوت و ضعف این انیمه بررسی شود و ببینیم سازندگان چگونه می‌توانستند از سقوط این اثر در منجلاب نجاتش دهند.

انیمه «اوزوماکی» با هر اپیزود بدتر شد

پشت پرده سقوط آزاد انیمه «اوزوماکی»با تماشای اپیزود اول، هیچ‌کس نمی‌توانست پیش‌بینی کند چه فاجعه‌ای در انتظار انیمه «اوزوماکی» است. قسمت اول دقیقا همان چیزی بود که هواداران آرزو داشتند. ترکیب رنگی سیاه و سفید انیمه از همان ابتدا جلب توجه می‌کرد و آن را از سایر انیمه‌ها متمایز می‌ساخت، گویی داستان به‌طور مستقیم از پنل‌های مانگا منتقل شده است. انیمیشن روان، کنتراست و سبک هنری منحصربه‌فرد، به همراه موسیقی متن تیره و متناسب با شدت داستان، همه نشان از یک اقتباس شایسته داشتند.

اما این امیدها با انتشار اپیزود دوم به‌کلی فرو ریخت. ایرادات عمده در انیمیشن بلافاصله آشکار شدند و بسیاری از طرفداران قدیمی که سال‌ها برای اقتباس این مانگا صبر کرده بودند، ناامید شدند. کیفیت طراحی‌ها به‌شدت ابتدایی شد و انیمیشن بسیار ساده به‌نظر می‌رسید؛ گویی برای رسیدن به موعد مقرر، هرچه بود را کنار هم چیده‌اند. بخش‌هایی از اپیزود دوم در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست شد که افت کیفیت انیمه «اوزوماکی» را نشان می‌داد. استفاده از تکنیک‌های اشتباه نقاشی کاملاً مشهود بود؛ به‌جای بهره‌گیری از تکنیک ۲D، از CG یا موشن‌کپچر استفاده شده بود که به‌ویژه در انیمه‌ای مثل «اوزوماکی» با فریم‌های پایین، نتیجه چندان مطلوبی نداشت.

با رسیدن به اپیزود سوم، مشکلات روایی دیگر قابل چشم‌پوشی نبودند. داستان انسجام خود را از دست داد و به‌شدت بی‌نظم و شتاب‌زده به نظر می‌رسید؛ گویی تنها تلاش کرده بودند صحنه‌های مهم مانگای «اوزوماکی» را بدون هیچ پیش‌زمینه‌ای کنار هم بگذارند. کمبود بودجه، دوران قرنطینه‌ی کرونا و واگذاری مراحل تکمیل انیمه به چند استودیوی مختلف هم مزید بر علت شدند و هماهنگی روایی و بصری «اوزوماکی» را به هم ریختند. اگر به تیتراژ پایان قسمت‌ها دقت کنید، می‌بینید که استودیوهای سازنده از اپیزود اول به دوم تغییر کرده و از استودیو «فوگاکو» به «آکاتسوکی» منتقل شده‌اند، و در اپیزود سوم باز هم به «فوگاکو» بازگشته‌اند.

هنری ثرلو، یکی از انیماتورهای انیمه‌ی معروف «وان پیس» (One Piece)، حدس زده بود که این مشکلات به دلیل دخالت استودیوهای غربی است؛ شاید آن‌ها به سازندگان «اوزوماکی» فشار آورده‌اند که پروژه را سریع‌تر تمام کنند و آن را به استودیوی دیگری بسپارند. فشار رسیدن به موعد مقرر برای انیمه‌ها موضوعی رایج است و حتی آثار معروفی مثل «قفل آبی» (Blue Lock) و «دراگون بال» (Dragon Ball) نیز گاه دچار مشکل کمبود زمان و بودجه شده‌اند که ناراحتی هواداران را در پی داشته است. فصل اخیر «قفل آبی» هم در مشکلات انیمیشنی به وضعیت «اوزوماکی» نزدیک شده است. اما چه راه‌هایی برای جلوگیری از چنین شکست‌هایی وجود داشت؟

پشت پرده سقوط آزاد انیمه «اوزوماکی»از بیرون که نگاه کنیم، قضاوت کار ساده‌ای به نظر می‌رسد. نمی‌توانیم به‌راحتی از سازندگان «اوزوماکی» انتظار داشته باشیم که زمان بیشتری را صرف رفع مشکلات انیمه می‌کردند؛ به‌هرحال، همین چهارتا اپیزود هم پنج سال طول کشید.

جیسون دمارکو، یکی از تهیه‌کنندگان اصلی، اذعان کرده که خودش نیز از کیفیت پایین انیمه آگاه است. او در مورد گزینه‌هایی که پیش رو داشتند توضیح داد: «می‌دانستیم که این مشکلات پیش می‌آیند. نمی‌توانم به جزئیات بپردازم، اما گزینه‌هایمان این‌ها بودند: اول اینکه انیمه را منتشر نکنیم و شکست را بپذیریم؛ دوم، تنها اپیزود اول را پخش کرده و باقی را کنار بگذاریم؛ و سوم، هر چهار اپیزود را با تمام کاستی‌ها منتشر کنیم. به‌خاطر زحماتی که برای این انیمه کشیده شده بود، تصمیم گرفتیم گزینه‌ی سوم را انتخاب کنیم.»

برخی انیمه‌ها، مانند «برزرک» (Berserk)، با این هدف ساخته شدند که بینندگان را به سوی مانگای اصلی جذب کنند. «اوزوماکی» نیز می‌توانست چنین مسیری را در پیش بگیرد و هدف اصلی‌اش را بر جلب توجه مخاطبان به مانگا قرار دهد. در این صورت، انتشار همان یک اپیزود اول کفایت می‌کرد. حتی اگر نتیجه پنج سال تلاش فقط یک اپیزود سی‌دقیقه‌ای بود، هرچند تأسف‌بار، اما سازندگان از آن شرمندگی که با اتمام کل انیمه نصیبشان شد در امان می‌ماندند.

جریان انیمه «اوزوماکی» نوسانات زیادی دارد

پشت پرده سقوط آزاد انیمه «اوزوماکی»شاید بتوان از ضعف‌های انیمیشن «اوزوماکی» چشم‌پوشی کرد، اما ضعف‌های روایت و اختلال در جریان داستان چیزی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت، و این مسئله بیش از هر چیز طرفداران مانگای جونجی ایتو را آزرد. از میان چهار اپیزودی که منتشر شد، قسمت سوم نقطه‌ای بود که انیمه به اوج سقوط خود رسید و نشانه‌های این افول از قسمت دوم مشهود بود. قسمت چهارم نیز به حدی ناامیدکننده بود که گویی انیمیشن آن با پاورپوینت ساخته شده است.

در همان قسمت اول، پنل‌های مهمی از مانگا حذف شده بودند که برای معرفی و عمق بخشیدن به شخصیت‌ها نقش کلیدی داشتند؛ به‌عنوان مثال، صحنه‌هایی درباره مادر شوئیچی و همسر مرده‌اش که پایه‌گذار ترس و فضای سنگین حاکم بر شهر بود. صحنه‌ی معرفی پدر شوئیچی، که در آن او با وسواس به حلزون در حال خزیدن روی دیوار خیره می‌شود و از همین‌جا وسواس او به چیزهای مارپیچی نمایان می‌شود، حذف شده است. این حذف‌ها باعث شد که ترس کیریه از پدر شوئیچی در انیمه بی‌پایه و ناموجه به نظر برسد. از دیگر تغییرات عجیب، معرفی زودهنگام شخصیت تاکایاما بود، که در مانگا در فصل هشتم ظاهر می‌شود اما در انیمه از همان قسمت اول وارد داستان شده است.

قسمت دوم نیز به‌دلیل افت شدید کیفیت انیمیشن توجه زیادی را جلب کرد؛ اما مشکلات آن تنها به انیمیشن محدود نمی‌شود، بلکه از نظر روایی نیز بسیار شلوغ و آشفته است. در مقایسه با مانگا، قسمت دوم به‌طور همزمان به پنج فصل مختلف مانگا می‌پردازد، در حالی که قسمت اول صرفا به دو یا سه فصل ابتدایی محدود بود. یکی از داستان‌های مطرح در این اپیزود، «روح‌های درهم‌پیچیده» (Twisted Souls) است که ماجرای کازونوری و یوریکو را روایت می‌کند؛ دو عاشق که به‌خاطر مخالفت خانواده‌هایشان از هم دور مانده‌اند.

بخش ترسناک و کلیدی داستان آن‌ها در مانگا، پنل‌های وحشتناکی بود که این دو عاشق درهم‌پیچیده شده‌اند، اما در انیمه این صحنه‌ها به‌طرز قابل توجهی ساده و سطحی طراحی شده‌اند. به دلیل اینکه انیمه می‌خواهد چندین داستان را همزمان روایت کند، پس از معرفی کازونوری و یوریکو به‌سرعت سراغ روایت‌های دیگر می‌رود و وقتی دوباره به داستان آن‌ها بازمی‌گردد، این دو گرفتار نفرین شده‌اند و ماجرای رومئو و ژولیت‌وار آن‌ها در میان چندین داستان دیگر گم می‌شود.

در قسمت دوم انیمه «اوزوماکی»، با شخصیتی به نام میتسورو یاماگوچی از فصل هفتم مانگا آشنا می‌شویم، پسری که علاقه‌ی خاصی به ترساندن دیگران دارد. او که شیفته‌ی کیریه، شخصیت اصلی داستان، شده است، چند بار تلاش می‌کند او را بترساند، اما آخرین باری که به او ابراز علاقه می‌کند، تصادف کرده و زیر چرخ‌های ماشین جان می‌دهد. با این حال، به‌واسطه‌ی نفرین مارپیچ، پس از مرگ بازمی‌گردد و به شکل وحشتناکی کیریه را رها نمی‌کند، و حتی در مرگ نیز به تعقیب و آزار او ادامه می‌دهد. این روایت یکی از بخش‌های تاثیرگذار و هولناک مانگاست.

اما در اقتباس انیمه‌ای، میتسورو در حالی معرفی می‌شود که هنوز زنده است، بدون اینکه نشانه‌ای از تدریج وحشت مارپیچی او به مخاطب داده شود. او ناگهان به حالت نفرین‌شده‌اش تبدیل می‌شود و در پایان قسمت سوم، با یک صحنه‌ی ناگهانی کوتاه، تلاش می‌کند بیننده را بترساند. این نوع ترس لحظه‌ای کجا و ترس تدریجی و غافلگیرکننده‌ی مانگای جونجی ایتو کجا! در مانگا، مخاطب فرصت دارد که به تدریج و با دیدن تغییر شکل میتسورو، ترسی عمیق و به‌مرور را تجربه کند، همان‌گونه که کیریه در داستان احساس وحشت می‌کند. در روایت اصلی، داستان میتسورو فراتر از یک مرگ خونین است و با پیچیدگی‌های خود، مدت‌ها در ذهن خواننده باقی می‌ماند.

بعد از مرگ او، کیریه احساس گناه عمیقی دارد و مدام فکر می‌کند که شاید در مرگ او نقش داشته است. در نهایت، او با شک و تردید قبر میتسورو را باز می‌کند تا مطمئن شود او واقعا مرده است. به محض باز کردن قبر، با جنازه‌ی میتسورو روبرو می‌شود که هنوز در حال حرکت است و با هر جهش، تکه‌هایی از بدنش جدا می‌شود. معلوم می‌شود که فنر ماشین در ستون فقراتش فرو رفته و او را به موجودی شبیه جک در جعبه تبدیل کرده است! این صحنه را در مقایسه با روایت ساده و سطحی انیمه در داستان جک در جعبه، می‌بینیم که انیمه نتوانسته آن حس وحشت عمیق مانگا را منتقل کند.

همچنین فصل نهم مانگا، «فانوس سیاه»، یکی از بصری‌ترین و جذاب‌ترین پنل‌های «اوزوماکی» را به تصویر می‌کشد، اما انیمه در به تصویر کشیدن آن هم کم‌کاری کرده است. نه عظمت فانوس و نه جزئیات مارپیچ‌های پله‌ها و نورهای لرزان آن به خوبی منتقل نشده‌اند و انیمیشن آن‌ها به شکل ابتدایی و آماتور جلوه می‌کند.

پشت پرده سقوط آزاد انیمه «اوزوماکی»قسمت سوم انیمه «اوزوماکی» نشان می‌دهد که سازندگان برای فشار زمانی، محتوای بیش از حدی را در یک اپیزود فشرده کرده‌اند؛ تصمیمی که باعث شده این انیمه به تجربه‌ای ناموفق تبدیل شود. یکی از این مشکلات، گنجاندن بخشی از فصل هفتم مانگا، یعنی بازگشت یاماگوچی، در این اپیزود است که با ترتیب زمانی مانگا هم همخوانی ندارد؛ در حالی که در انیمه یاماگوچی بعد از رسیدن طوفان به شهر برمی‌گردد.

با این حال، قسمت سوم دارای یک نقطه قوت است: زمانی که کیریه به بیمارستان می‌رود. داستان مربوط به زنان باردار و بچه‌های سخنگو، حداقل از نظر ریتم روایی، بهتر اجرا شده و وحشت به آرامی بر کیریه سایه می‌اندازد؛ زیرا این قسمت برخلاف دیگر بخش‌ها، سعی نکرده بین خطوط داستانی مختلف جابه‌جا شود. با این حال، مشکلات انیمیشن همچنان در این اپیزود نیز به چشم می‌خورند.

در مورد اپیزود چهارم، مشکل در روایت و ضعف انیمیشن همچنان برجسته است، به‌طوری که مرگ یکی از شخصیت‌های کلیدی نیز به‌خوبی تاثیرگذار نیست و بیشتر به فضایی کارتونی شبیه شده که هیچ حس وحشتی منتقل نمی‌کند. این قسمت فصول ۱۵ تا ۱۹ مانگا را که فصل پایانی است، در بر دارد؛ جایی که در مانگای اصلی، کیریه و چیه دو بار به پناهگاه می‌روند و در بار دوم، تصمیم می‌گیرند بازنگردند، اما در انیمه این رویداد تنها یک‌بار نشان داده می‌شود. داستان ناپدید شدن پدر کیریه نیز، با وجود اهمیت آن در مانگا، در انیمه مبهم باقی می‌ماند.

مانگای «اوزوماکی» به خواننده فرصت می‌دهد تا در وحشت بی‌پایان و غیرقابل باور سناریوهای آن تأمل کند. این مانگا نه تنها هنر بصری ایتو، بلکه مهارت‌های داستان‌سرایی او را نشان می‌دهد که او را لایق عنوان «استاد وحشت» کرده است. روایت مانگای «اوزوماکی» با طرح کلی خود و چندین خط داستانی فرعی، در فضاسازی تدریجی و پرتعلیق شهر نفرین‌شده موفق عمل می‌کند. با این حال، انیمه به ذکر مختصر جزئیات اکتفا کرده و از موجودات و شخصیت‌هایی که در مانگا زمینه‌سازی عمیقی داشتند، به سرعت عبور می‌کند. چنین کاستی‌هایی در سراسر انیمه «اوزوماکی» به چشم می‌خورد و نشان می‌دهد که «آدولت سوئیم» حتی برای پایه‌ای‌ترین اصول روایی هم وقت کافی صرف نکرده است.

چه چیزی انیمه «اوزوماکی» را بهتر می‌کرد

پشت پرده سقوط آزاد انیمه «اوزوماکی»هیچ پاسخ ساده‌ای برای تبدیل انیمه «اوزوماکی» به اثری موفق وجود ندارد. شاید به نظر برسد که حفظ کیفیت انیمیشن و روایت قسمت اول در باقی اپیزودها کافی بود، اما طبق گفته‌های جیسون دمارکو، این امر ساده و عملی نبوده است. با این در نظر، دو مسیر احتمالی وجود داشت که می‌توانست این اقتباس را به بهترین انیمه بر اساس آثار جونجی ایتو تبدیل کند.

نخستین راه، ارائه این پروژه در قالب یک فیلم یک‌ساعته بود. با حذف برخی بخش‌های غیرضروری داستان و تمرکز منابع روی همین یک ساعت، امکان حفظ کیفیت انیمیشن و روایت در تمام طول فیلم فراهم می‌شد. مسیر دوم این بود که با صرف یک یا دو سال بیشتر برای بهبود پروژه، کیفیت و انسجام روایی چهار قسمت را افزایش می‌دادند تا به فضای منحصربه‌فرد مانگای «اوزوماکی» نزدیک‌تر شود. تجربه نشان داده که اگر داستان قوی و تاثیرگذار باشد، بسیاری از بینندگان از ضعف‌های جزئی انیمیشن چشم‌پوشی می‌کنند و مایلند که محتوای ارزشمند را تجربه کنند.

کدام بخش‌ها درست از آب درآمدند؟

پشت پرده سقوط آزاد انیمه «اوزوماکی»با وجود تمام ایرادات، انصاف نیست اگر از نکات مثبت و یا حداقل پتانسیل انیمه «اوزوماکی» از «آدولت سوئیم» و «استودیو درایو» سخنی به میان نیاوریم. همان‌طور که گفته شد، قسمت اول توانست بازنمایی مناسبی از سبک جونجی ایتو ارائه دهد. حتی با تمام انتقادهایی که به قسمت‌های بعدی وارد است، لحظات و ضرباهنگ‌هایی در داستان و انیمیشن وجود داشت که به‌خوبی اجرا شدند. به‌طور خاص، داستان زنان باردار در قسمت سوم که به دنبال خون می‌گردند، توانست وحشتی عمیق ایجاد کند و مخاطب را به یاد همان حس رعب‌آور مانگای ایتو بیندازد. جو جنون‌آمیز و دلهره‌آور داستان نیز در بیشتر زمان‌ها در مینی‌سریال حفظ شده است، حتی اگر مشکلات انیمیشنی گاهی این فضا را خدشه‌دار کنند.

نقطه درخشان دیگر این انیمه، موسیقی متن کلین استتسون است. با وجود نقدهای منفی بسیاری که به این اقتباس وارد شده، موسیقی متن «اوزوماکی» یکی از نقاط قوت بارز آن است و حتی می‌توان گفت ملودی‌های ترسناک این انیمه در زمره بهترین‌های موسیقی انیمه‌ای قرار می‌گیرند. اما در نهایت، موسیقی به‌تنهایی نمی‌تواند ضعف‌های اساسی یک انیمه را جبران کند. «اوزوماکی» همچنان به عنوان یک اقتباس ناقص باقی می‌ماند و ارزش پنج سال انتظار را نداشته است. نقاط قوت آن کم‌شمارند و ایرادات بزرگ انیمه لذت بردن از این نکات مثبت را نیز دشوار می‌سازند. از همین رو، اگر هنوز با «اوزوماکی» آشنایی ندارید، توصیه نمی‌شود که با انیمه شروع کنید.

«اوزوماکی» نباید آخرین اقتباس از کارهای جونجی ایتو باشد

پشت پرده سقوط آزاد انیمه «اوزوماکی»اخبار نگران‌کننده درباره روند ساخت انیمه «اوزوماکی» تازه از راه نرسیده‌اند. در سال ۲۰۲۲ وقتی از جیسون دمارکو پرسیده شد که آیا «تونامی» یا «آدولت سوئیم» آماده‌اند یک انیمه دیگر بر اساس آثار جونجی ایتو بسازند، او پاسخ داد: «اگر بخواهم صادقانه بگویم، اقتباس از سبک او [ایتو] همین حالا هم بسیار دشوار بوده. فکر نمی‌کنم بتوانیم دوباره این کار را انجام دهیم.» با وجود این اعتراف سازنده انیمه و در نظر گرفتن تمام چالش‌ها، اقتباس‌های انیمه‌ای از آثار جونجی ایتو باید در آینده ادامه یابند.

قسمت اول انیمه «اوزوماکی» ثابت می‌کند که چنین کاری ممکن است و حتی می‌توان آن را با کیفیت بالا به پایان رساند. هالیوود نیز به زودی به دنیای وحشت جونجی ایتو وارد خواهد شد.

درست است که سبک هنری ایتو ویژگی‌های خاصی دارد که اقتباس از آن را برای انیمه یا فیلم‌های سینمایی دشوار می‌کند، اما همانطور که برنامه‌هایی مانند «کلکسیون جونجی ایتو» و «داستان‌های ترسناک ژاپنی» ثابت کردند، این کار غیرممکن نیست. حتی اگر استودیوهای «آدولت سوئیم» و «استودیو درایو» نتواستند بیش از یک قسمت از انیمه را به درستی بسازند، هنوز هم این پروژه ارزش دارد و باید استودیوهای دیگری برای اقتباس از آثار جونجی ایتو پیش‌قدم شوند.

سخت است که از عدم تحقق انتظارات برای انیمه «اوزوماکی» ناراحت نباشیم، اما بیایید نیمه‌ی پر لیوان را ببینیم. این اقتباس درسی مهم به سازندگان داده است و با وجود کاستی‌ها، قسمت اول آن موفقیت‌آمیز بود. حتی همین که استودیو نتوانست انیمه را به طور کامل به درستی اقتباس کند، ارزش کارهای جونجی ایتو را بیشتر نشان داد و استادی او در ژانر وحشت را آشکار کرد. امیدواریم این تجربه نقطه‌ی آغازی برای ساخت انیمه‌های بیشتری بر اساس داستان‌های این مانگاکا باشد، زیرا بینندگان انیمه هیچ‌گاه از هیجان وحشت‌آور آثار او سیر نخواهند شد.

منبع: Comicbook

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *