سینمای ژاپنی که به تعریف داستانهای زندگی ارازل و اوباش، یا به عبارت دیگر، زندگی یاکوزاها میپردازد، تاریخی به اندازه تاریخ سینما در این کشور دارد. فیلمهای یاکوزایی در طول چند دهه، از ابتدای دهه ۱۹۶۰ تا اوج محبوبیت و موفقیت در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، به تکامل پرداختند. با گذر زمان و تغییر در فرهنگ جامعه و شرایط کلانتری کشور ژاپن، این ژانر نیز از رونق خود کاست. در دهه ۱۹۹۰، بزرگانی چون تاکاشی کیتانو و تاکاشی میکه با هدف احیای این ژانر، وارد صحنه شدند و فیلمهای جدید و متفاوتی با حفظ همان الهامات ساختند.
10 فیلم یاکوزایی کلاسیک و مدرن
در این دوره، تازه فیلمهای یاکوزایی دوباره به چشمانداز جدیدی نگاه کردند، اما هرگز توانستند به دوران اوج گذشته بازگردند. بررسی ۱۰ فیلم برتر یاکوزایی نشان میدهد که اثرات بهترین این اقدامات جدید، هنوز هم قابلیت تجاوز به دوران اوج گذشته را ندارند.
فیلمهای یاکوزایی، به عنوان یک ژانر بومی در ژاپن، با وجود شباهتهایی به آثار گنگستری و جنایی آمریکایی، با توجه به ریشههای فرهنگی ژاپنی، حال و هوایی منحصر به فرد دارند. تشکیلات یاکوزا با مناسک و آیینهای خاص خود، از راه اداره دستههای جنایتکاری در سایر کشورها به شدت متفاوت است و این موضوع بر چهره سینمای ژاپن تأثیر گذاشته است. همچون زندگی ساموراییها، زمانی که کارگردانان آمریکایی نیز به ساخت فیلمهای مرتبط با یاکوزا میپردازند، خود را زیر تأثیر این فرهنگ جنایتکارانه و سنتهای ریشهدار میبینند. اگرچه ژانر یاکوزایی به عنوان یک مجموعه از کلیشهها شناخته میشود، اما بدون در نظر گرفتن این کلیشهها، امکان تصویرسازی فیلمهای یاکوزایی وجود ندارد.
همچنین، مانند آثار سامورایی، بهترین فیلمهای یاکوزایی نیز هنرمندان و کارگردانان خاص خود را دارند. بهعنوان مثال، آکیرا کوروساوا و ماساکی کوبایاشی به عنوان متخصصان در زمینه فیلمسازی سامورایی شناخته میشوند، در حالیکه سیجون سوزوکی به عنوان کارگردانی متفاوت و بیهمتا در دنیای یاکوزایی شناخته میشود. او توانست سنت فیلمهای یاکوزایی را از تاریخهای گذشته بهدست آورده، آن را بازنگری کند و اثرات هنری و اخلاقی در داستانهای جنایتکاران به وجود آورد که همچنان در زمینه فضاسازی و فرم زیبایی برجسته است.
همچنین سینمای یاکوزایی در سراسر جهان به اندازه کافی طرفدار دارد که فیلمسازان از این سینما الهام گرفته و آثار متعددی را تولید کردهاند. از سیدنی پولاک و کوئنتین تارانتینو در آمریکا تا سینمای ایران با فیلم “درخونگاه” ساخته سیاوش اسعدی، که به وضوح به دنیای دستههای اوباش در ژاپن ارجاع دارد، نشان میدهد که تأثیر این سینما به ابعاد جهانی هم گسترده شده است.
نهایتاً، بررسی تاریخچه شکلگیری گروههای یاکوزا در جهان واقعی نشان میدهد که در زمان پایان جنگهای داخلی ژاپن در قرن هفدهم، ساموراییها بسیاری از شغلهای خود را از دست دادند و بدون ارباب ماندند. این وضعیت باعث ظهور رونینها، یا ساموراییهای بیارباب، شد که تنها تخصص آنها کشتن بود. این رونینها به دلیل عدم استخدام، به شدت با چالشهای زندگی مواجه بودند و برای تأمین نیازهای اولیه خود، به شکلگیری گروههای یاکوزا، یا راهزنان حرفهای، رهنمود دادند. این تلاقی دو ترکیب تاریخی و جنایتکارانه، زمینهساز برای ظهور دستههای خلافکاری سازمانیافته به نام یاکوزا شد. به همین دلیل فیلمهای یاکوزایی از سنتهای سامورایی الهام گرفته و ادامهدهنده این میراث فرهنگی اصیل میباشند.
۱. غربیهی توکیو (Tokyo Drifter)
- کارگردان: سیجون سوزوکی
- بازیگران: تتسویا واتاری، چیکو ماتسوبارا و هیدهآکی نیتانی
- محصول: ۱۹۶۶، ژاپن
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۳٪
فیلمهای ژاپنی یاکوزایی طرفداران بسیاری در دنیا دارند. این فیلمها عموماً به خاطر وابستگی به جهان تبهکاری یاکوزاها با آثار چینی، هنگ کنگی، و آمریکایی تفاوت دارند. اما میتوان ریشهی فیلمهای اکشن آن کشورها را هم در این فیلمها جست. “غریبهی توکیو” یکی از این ریشههاست. داستان فیلم دربارهی یک عضو بلندپایهی یاکوزا است که مجبور میشود به تنهایی کار کند تا به رییس سابقش خدمت کند و همچنین جان خود را از جنگ میان دار و دستههای مختلف خلافکاری نجات دهد.
سیجون سوزوکی، کارگردان “غریبهی توکیو”، بیش از آنچه در ابتدا به نظر میرسد، حق بر گردن سینمای گنگستری و فیلمهای یاکوزایی دارد. این فیلم و “نشان شده برای کشتن” ساختههای او در خلق تصاویر شاعرانه از خشونت و نیز در شکل دهی نگاه متفاوت به گنگسترها نقش داشتند.
در سینمای کلاسیک آمریکا، گنگسترها معمولاً به عنوان مردان کریه و دیو سیرت تصویر میشدند که از کشتن دیگران لذت میبرند یا به عنوان قربانیان خانوادههایی با طمع ریشه دوانده به تصویر کشیده میشدند. این با رویکرد سیجون سوزوکی تفاوت دارد، زیرا او ضدقهرمان درام خود را معرفی میکند، یک مرد که در تلاش برای بقا، خود را در مقابل یک هزارتوی پیچیده میبیند و این نگاه به او با نوآرهای آمریکایی شباهت دارد.
یکی از ویژگیهای جالب “غریبهی توکیو”، توانایی سوزوکی در به تصویر کشیدن یک گروه خلافکاری است که انگار هیچ حد و مرزی در نمایش خشونت ندارند. این موضوع در سال فیلمسازی آن زمان به عنوان یک خرق عادت در جهان سینما شمرده میشود. اما ویژگی ممتاز فیلم در تصویرگری شاعرانهی سوزوکی از خشونت بیپرواست. او رنجوری شخصیتها را از طریق تصویربرداری و سبکپردازی دیوانهوار به غم باستانی متصور میکند که انگار قرنهاست در حال خراشیدن روح و روان مردم ژاپن است.
فیلم “غریبهی توکیو” با روایت داستان کوراتا، رییس یک گروه مخوف یاکوزایی، که تصمیم به بازنشستگی گرفته است، شروع میشود. تتسو، دست راست او و خدمتکار وفادار، از این شیوهی زندگی لذت نمیبرد و دلش میخواهد به گذشته باز گردد و دوباره به اعمال خلاف بپردازد. اما او با آزار و اذیت مداوم یک گروه رقیب مواجه میشود و تصمیم به مبارزه میگیرد. این رابطه
پر از تناقضات باعث جذابیت در طول درام میشود. به علاوه، توانایی سوزوکی در به تصویر کشیدن گروه خلافکاری بیپروایی به عنوان یک خرق عادت در سال فیلمسازی شناخته میشود.
با توجه به تصویرگری شاعرانهی سوزوکی و قصهگویی جذاب، فیلم “غریبهی توکیو” به عنوان یکی از بهترین فیلمهای یاکوزایی درخشیده و از سایر آثار این ژانر جدا میشود.
۲. نشان شده برای کشتن (Branded To Kill)
- کارگردان: سیجون سوزوکی
- بازیگران: جو شیشیدو، کوجی تانبارا
- محصول: ۱۹۶۷، ژاپن
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۱۰۰٪
در مقدمه اشاره شده است که برترین فیلمهای یاکوزایی به دست کارگردان بزرگ سیجون سوزوکی ساخته شدهاند و تا اینجا دو اثر از او در فهرست قابل مشاهده است. سوزوکی، به اشتباه به عنوان یک کارگردان متفاوت و هنرمند در دنیای یاکوزا و جنایتکاران نیز شناخته شده و به جای تمرکز تنها بر عملکرد جنایتکاران، داستانهایی از قربانیان نیز به تصویر کشید. او این تفاوت را با نگاهی شاعرانه در فیلمسازی به ژانر یاکوزایی تزریق کرد.
سوزوکی مورد تحسین بسیاری از کارگردانان بزرگ جهانی همچون کوئنتین تارانتینو، جان وو، پارک چان-ووک و جیم جارموش قرار گرفته است. “نشان شده برای کشتن” یک فیلم یاکوزایی کم هزینه و نوآورانه است که ابتدا بهدلیل فیلمنامهاش توسط کمپانی سازنده رد شد، اما سپس سوزوکی خواستار بازنویسی شد و در نهایت به ساخت این فیلم پرداخت. این فیلم به علت تاحصیل شکست در اکران ابتدایی، ممکن بود که اصلاً به تولید نرسد. اما از آن زمان، “نشان شده برای کشتن” به یکی از بهترین فیلمهای یاکوزایی تبدیل شده و جایگاه خود را در تاریخ سینمای ژاپن پیدا کرده است.
این فیلم با شخصیت غیرمعمول و بیکلهای به نام گورو هانادا، به عنوان قهرمان خود، مواجه میشویم. این قهرمان، به عنوان یک قاتل حرفهای شناخته میشود که در یک ماموریت غیرممکن توسط زنی به نام میساکو استخدام میشود. هانادا همراه با یک قاتل حرفهای دیگر که به عنوان رانندهی تاکسی فعالیت میکند، در مقابل یکی از سردستههای گروههای یاکوزا قرار میگیرند و برای انجام یک ماموریت مهم استخدام میشوند. در حین این مسیر، هانادا متوجه اطاعات ناگهانی میشود و…
در نهایت، “نشان شده برای کشتن” به عنوان یک فیلم یاکوزایی با محوریت داستان قوی و شخصیتهای جذاب درخشان است. این فیلم نه تنها با ویژگیهای خاص سینمای سوزوکی، بلکه با نگاه جدید و نوآورانه به ژانر یاکوزا، جایگاه خود را در فهرست بهترین فیلمهای این ژانر به دست آورده است و به عنوان یک اثر پیشرو و جذاب شناخته میشود.
۳. فرشته مست (Drunken Angel)
- کارگردان: آکیرا کوروساوا
- بازیگران: توشیرو میفونه، تاکاشی شیمورا
- محصول: ۱۹۴۸، ژاپن
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۳٪
ساختار یک لیست از فیلمهای سینمای ژاپن بدون درج یکی از اثرهای آکیرا کوروساوا کامل نیست. این مفهوم نیز در لیست بهترین فیلمهای یاکوزایی قابل اجتناب نیست. آکیرا کوروساوا، در حین کار بر روی فیلم «فرشته مست»، از کیفیت فیلمهای قبلی خود راضی نبود؛ زیرا زمان ساخت آنها او را تحت تأثیر قرار داده بود و او هنوز به عنوان یک کارگردان شناخته شده نبوده که همگان به تواناییهای او اعتماد داشته باشند. به همین دلیل بسیاری «فرشته مست» را به عنوان اولین اثر جدی او در نظر میگیرند.
در دوران پس از جنگ جهانی دوم، زمانی که آزادیهای بیپیشنهادی بر جامعه ژاپن حاکم شد، کوروساوا فرصتی مناسب برای ساخت فیلم خود یافت. «فرشته مست» فیلمی است که به جرئت وارد یک دوران مختلف از تاریخ ژاپن میشود؛ یک دورانی که کشور در معرض تحولات جدید و با حضور نظامی ارتش آمریکا قرار دارد. این امور تناقضات جامعه را که داستان فیلم از زاویه دیگری به نمایش میگذارد، جلب کرده و فیلم را در جایگاه خود در فهرست بهترین فیلمهای یاکوزایی قرار میدهد.
کوروساوا از آزادی که به وجود آمده برای بررسی تناقضات مردمان که تلاش میکنند زندگی خود را در قالب جدیدی ادامه دهند، بهرهگیری کرده است. «فرشته مست» نمایی جامع از یک دوران تاریخی را بدون پردهای زنده کرده و چالشات موجود در جامعه را به صورت داستانی ارائه میدهد. تصویر آغازین و پایانی فیلم نمادین از تضادهای گسترده اطراف این مردمان است: یک گندابی متلافی که به نظر میرسد ناشی از بمباران جنگ باشد و کسی نیز برای حل این مسئله تلاشی نمیکند. اینجاست که جهان یاکوزایی، تحت هنر فیلمساز قرار گرفته و «فرشته مست» را به اثری منحصر به فرد در لیست بهترین فیلمهای یاکوزایی تبدیل کرده است.
آکیرا کوروساوا با استفاده از آزادی که به وجود آمده، تعارضات مردمانی را که تصمیم به زندگی در قالب جدیدی گرفتهاند، به تصویر کشیده و این ایدهها را از طریق یک داستان پیچیده بیان کرده است. «فرشته مست» نه تنها از جنبههای زیباییشناسانه درخشان است، بلکه ارزش تاریخی هم در خود جای دارد؛ این فیلم اولین همکاری بسیار موفق بین آکیرا کوروساوا و توشیرو میفونه بوده و این همکاری به عنوان یکی از محبوبترین و موفقترین همکاریهای کارگردان و بازیگر در تاریخ سینما شناخته شده است. «فرشته مست» نه تنها به عنوان اثری متفاوت در لیست بهترین فیلمهای یاکوزایی، بلکه به عنوان یک اثر مهم در تاریخ سینما محسوب میشود.
۴. گورستان شرافت (Graveyard Of Honor)
- کارگردان: کینجی فوکوساکو
- بازیگران: تتسویا واتاری، تاتسو امهمیا
- محصول: ۱۹۷۵، ژاپن
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: –
مخاطب ایرانی احتمالاً کینجی فوکوساکو را به خاطر کارگردانی فیلم یاکوزایی “گورستان شرافت” و اثر ترسناک “نبرد سلطنتی” (Battle Royale) میشناسد، که در سال ۲۰۰۰ میلادی به سراغش آمد. این فیلم سر و صدای زیادی در دنیا ایجاد کرد و تحسینهایی از جمله از کوئنتین تارانتینو بهدنبال داشت؛ او آن را یکی از بهترین فیلمهای دهههای گذشته دانست. اما کینجی فوکوساکو، پیش از ساخت “نبرد سلطنتی” و بهرهگیری از المانهای فرهنگ عامه برای ساختن جوامع بسته و آخرالزمانی، در ساختن دنیاها و فضاهای استیلیزه که نمادهایی از جهان واقعی در آنها یافت میشود، تجربه فراوان داشت. یکی از نمونههای برجستهی این تجربه در یکی از بهترین فیلمهای یاکوزایی تاریخ سینمای ژاپن، یعنی “گورستان شرافت”، به چشم میخورد.
“گورستان شرافت” از جمله فیلمهای یاکوزایی است که بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است. در این فیلم، تتسویا واتاری نقش یکی از اعضای واقعی یاکوزا را بازی کرده و داستان بر اساس زندگی این مرد، که در ابتدا به قلم فوجیتا گورو نوشته شده و با همین نام “گورستان شرافت” منتشر شده، ساخته شده است. کینجی فوکوساکو به این داستان روی آورده و آن را بازسازی کرده است. شهرت این اثر به گونهای افزایش یافته که در سال ۲۰۰۲، کارگردان دیگری به نام تاکاشی میکه نیز به ساخت یک نسخه دیگر از “گورستان شرافت” پرداخته است.
واقعیت داستان و موضوع فیلم، مخاطب را در حین تماشای آن جلب میکند و تاثیر آن از طریق واقعی بودن اتفاقات بیشتر میشود. داستان شخصیت اصلی و اتفاقات غیرمعمول آن، این فیلم را از حالت عادی و ساده خارج میکند. واقعیت اتفاقات به تاثیرگذاری بیشتر آن افزوده شده و مخاطب را به تعامل عمیقتر با داستان تشویق میکند. اگرچه میتوانستیم با تماشای یک فیلم مستند، جزئیات بیشتری از جهان یاکوزاها را فهمیده ولی با وجود عناصر دراماتیک، “گورستان شرافت” به عنوان یک اثر هنرمندانه در دسته فیلمهای یاکوزایی معرفی میشود.
کینجی فوکوساکو از ابتدا سعی کرده است شخصیت اصلی قصه را به شکلی باارزش و قابل تشخیص ارائه دهد. ایشان میدانند که برای جلب توجه مخاطب به این داستان عجیب و غریب، نباید صرفاً بر روی واقعیت اتفاقات تاکید شود. بلکه ابتدا باید یک شخصیت جذاب خلق شود تا مخاطب قادر به ارتباط بیشتر با داستان شود. از طرف دیگر، تاثیرگذاری فیلم بر اساس الهامگیری از حوادث واقعی نیز برجسته است.
در واقع، کینجی فوکوساکو با استفاده از این تکنیک، توانسته واقعیت جاری در کف جامعه را به نفع درام و واقعیت سینمایی دراماتیزه کند. این همان اصلی است که فیلمسازان بزرگ از آن بهرهمندند و جهان خود را به جهان واقعی سنجاق میکنند تا اثر آنها به یک فیلم هنرمندانه تبدیل شود. از این رو، “گورستان شرافت” به عنوان یکی از بهترین فیلمهای یاکوزایی در تاریخ شناخته میشود.
“ریکیو ایشیکاوا”، یکی از افراد خانوادهی یاکوزای کاوادا در شینجوکو است. فعالیت اصلی او حمله و دزدی از خانوادهی رقیب در همان شهر است. او به همراه خانواده به گسترش قلمروی خود کمک میکند. در این مسیر، یکی از سران یاکوزا به دنبال ورود به مجلس ژاپن است. این سران، که با خانواده کاوادا همکاری میکند، با فعالیتهای ایشیکاوا مخالفت دارد. این موضوع باعث دردسرهایی برای ایشیکاوا میشود…
۵. ایچی قاتل (Ichi The Killer)
- کارگردان: تاکاشی میکه
- بازیگران: تادانوبو آسانو، شینیا تسوکاموتو و هیروشی کوبایاشی
- محصول: ۲۰۰۱، ژاپن
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۶۵٪
آیا ممکن است داستان یک فیلم یاکوزایی به یک داستان ترسناک تبدیل شود؟ تاکاشی میکه با ساخت یکی از بهترین فیلمهای یاکوزایی در تاریخ سینما، نشان داده است که این امکان وجود دارد. هرچند نتیجه برای مخاطبان حساس قابل قبول نیست و این اثر با نمایش خشونت بیپروا ممکن است برخی را از طرف خود دور کند. اما اگر علاقهمند به تماشای آثار ترسناک و فیلمهای اسلشر دارید، داستان یاکوزایی تاکاشی میکه یکی از بهترین انتخابها برای شماست. همچنین، اگر میخواهید از بین فیلمهای یاکوزایی جدید، فیلم “ایچی قاتل” یک گزینه مناسب است.
در فیلمهای تاکاشی میکه، وقایع غیرمنتظره، پر از خطر و هیجان و پر از صحنههای خونین و خشونت به همراه سبکپردازی غلو شده، جزو ویژگیهای برجسته این کارگردان محسوب میشود. او در هر آثاری، چه از نظر ترسناک و چه از نظر دیگر ژانرها، در جستجوی وقایع و شخصیتهای منحصر به فرد است. تمامی عناصر فیلمهای او، از جمله داستان، بازی بازیگران و دکوراسیونها، دارای کیفیتی اسطورهای و فرا رفتهای هستند. حتی زمانی که به فرهنگ عامه میپردازد و با عناصر شوخیآمیزی بازی میکند، این کیفیت غلو شده را از دست نمیدهد و به گونهای عجیب و خاص دنیای خود را خلق میکند.
در “ایچی قاتل” نیز، میتوان به بسیاری از خصوصیات جهان سینمایی تاکاشی میکه پی برد. تمامی عناصر در اینجا غلو شدهاند، از رفتار شخصیتها گرفته تا جریان اتفاقات. ارتباطات علت و معلولی در داستان، از دنیای واقعی به شدت دور است، اما همچنان کارگردان موفق شده جهان فیلم خود را به شکلی مناسب سازد. حتی تعداد فراوان قتلهایی که در داستان رخ میدهد نیز با شکلی غلو شدهاست و قاتل دیوانه، نقش اصلی داستان را بر عهده دارد که توانایی آدم کشی فراوانی دارد و جنازه پشت جنازه را به وجود میآورد. به همین دلیل، “ایچی قاتل” نه تنها یکی از بهترین فیلمهای یاکوزایی جدید است، بلکه به عنوان یکی از بهترین فیلمهای ترسناک دهههای اخیر نیز شناخته میشود.
اصولی که این فیلم را از دیگر فیلمهای یاکوزایی متمایز میکنند، از جمله مفهوم غلو در استفاده از عناصر ژانر ترسناک است. این جنبه به دلیل هماهنگی کامل با جنون جاری در قصه تحسینبرانگیز است. این موضوع نشان از دقت کارگردان در هماهنگسازی تمامی جنبههای کارش با این جنون دارد. در صورت عدم ایجاد این جنبه در کار، “ایچی قاتل” به عنوان یکی از بهترین فیلمهای یاکوزایی قرار نمیگرفت.
در داستان فیلم، “کیکیهارا”، یکی از اعضای گروه یاکوزایی، در تعقیب رییس خود است که با مقدار زیادی پول مخفی شده و کسی اطلاعی از مکان او ندارد. همچنین “کیکیهارا” به عنوان یک فرد دیوانه شناخته میشود که از آسیب زدن به دیگران لذت میبرد و یک قاتل روانپریش نیز است. در این حین، او با یک قاتل دیوانهتر به نام “ایچی” آشنا میشود. به نظر میرسد “ایچی” ممکن است به “کیکیهارا” در دستیابی به هدفش کمک کند و…
۶. یاکوزا (The Yakuza)
- کارگردان: سیدنی پولاک
- بازیگران: رابرت میچم، کن تاکاکورا و کریستینا کوکوبو
- محصول: ۱۹۷۴، آمریکا و ژاپن
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۵۸٪
در مقدمه، بیان شده است که فیلمهای یاکوزایی به قدری محبوب و مورد استقبال قرار گرفتهاند که گاهی اوقات حتی غیر ژاپنیها را وادار به تولید این نوع اثرات میکند تا در ژانر بومی ژاپن شرکت کنند. سریال “فساد توکیو” یک نمونه از این همکاری بین آمریکا و ژاپن است که توسط مایکل مان ساخته شده و داستان یک خبرنگار آمریکایی جوان است که به قصهی یاکوزاها علاقهمند است و در همکاری با یک پلیس ژاپنی، سعی دارد به جرمها و جنایات آنها را فاش کند.
یکی از شاهکارهای ژانر یاکوزایی، فیلم “یاکوزا” نیز این ویژگیها را داراست. در این فیلم، مهمترین تفاوت آن این است که به همت و هنر سیدنی پولاک ساخته شده و یک همکاری موفق بین سینمای ژاپن و آمریکا به حساب میآید. بازیگر اصلی این فیلم نیز نه یک ژاپنی بلکه یک آمریکایی، رابرت میچم است که با حضور خود در این اثر، به آن شهرت و محبوبیت بسیاری افزود. در مقابل، قطب داستان نیز یک آمریکایی است که در تلاش برای پیدا کردن دخترش، با سازمانهای جنایتکار در ژاپن رو به رو میشود، نه یکی از اعضای گروه یاکوزا.
این فیلم توانسته است با دیدگاه منحصر به فرد و متفاوت یک غیر ژاپنی به داستان یاکوزایی نگاه کند. دوربین سینما در طول فیلم بیشترین زمان را با “هری کیلمر”، شخصیت اصلی آمریکایی، دارد. او که در ابتدا هیچ ارتباطی با این گروههای جنایتکاری ندارد، اما به دلیل تلاش برای رسیدن به هدف خود، مجبور به مواجهه با آنها میشود. این مسیر تا یافتن دخترش ادامه دارد و در نهایت باعث مواجهه با ساختارهای جنایتی در ژاپن میشود. این نکته متفاوتی در فیلمهای یاکوزایی را به نمایش میگذارد که معمولاً از زاویهی یک ژاپنی روایت نمیشود.
در این فیلم، سیدنی پولاک با حذف برخی از ویژگیهای خاص یاکوزاها که آنها را از دیگر گروههای جنایتی متمایز میکند، یک اثر جذاب ساخته است که بیشتر به فیلمهای گنگستری آمریکایی نزدیک است. این تصمیم به ساختار داستان کمک کرده و به دیدگاه خاص و تازهای از دنیای یاکوزا ارائه داده است.
یاکوزا داستانی روانی دارد که تماشاگران را به خود جذب میکند و از دیدگاه یک غیر ژاپنی نشان میدهد. شخصیت “هری کیلمر” که در گمراهی برای یافتن دخترش قرار میگیرد و با مسائل پیچیده یاکوزاها روبرو میشود، نقطه نظر تازهای از داستان ارائه میدهد. همچنین، این فیلم از زاویهی روانیتری به جنایتها و ساختار یاکوزاها نگاه میکند و توانسته است با استفاده از این تفاوتها، یکی از بهترین فیلمهای یاکوزایی را خلق کند.
۷. گل پژمرده (Pale Flower)
- کارگردان: ماساهیرو شینودا
- بازیگران: ریو ایکهبه، ماریکو کاگا و ایسائو ساساکی
- محصول: ۱۹۶۴، ژاپن
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۲٪
ماساهیرو شینودا با خلق فیلم یاکوزایی “گل پژمرده” توانسته است عناصر هنری را با خصوصیات ژانر یاکوزایی ترکیب کرده و در آثار خود به عنوان یکی از پیشگامان این ژانر در سینما شناخته شود. وی هرگز علاقهای به استفاده از الگوها و کلیشههای رایج نداشته و به عنوان یک سینماگر پیشرو در دههی خود مورد تقدیر قرار گرفت. انتخاب همکاران نیز به همین صورت بوده و افرادی را برای همکاری در آثار خود انتخاب کرده که به هنر آوانگارد علاقه داشتهاند.
با این رویکرد، “گل پژمرده” نسبت به سایر فیلمهای یاکوزایی از دوران خود، با کمیتهای منحصر به فردی برخوردار است. در این فیلم، تمامی المانهای متداول این ژانر وجود دارند؛ از خیابانهای بارانی و گلفروشیهای پرسهزنانه گرفته تا جاهای قمار و زنان زیبا، از جنگلی از رفقا و اجرای وظایف گرفته تا عشقهای پیچیده و وفاداری به گروه. اما با وجود این کلیشهها، “گل پژمرده” از آن استفادههای رایج در این ژانر خودداری کرده و یک ساختار نوین را ارائه داده است. به همین دلیل است که این فیلم یکی از پیشگامان مهم در تاریخ سینمای ژاپن محسوب میشود؛ زیرا مسیری را طی کرده که پیش از آن وجود نداشته است.
این فیلم توانسته است توجه به دیدگاههای جدیدی در مورد یاکوزایی جلب کند، جایی که آثار سیجون سوزوکی که به طور جالبی به این ژانر مشغول شد، هنوز به این مرحله نرسیده بود. “گل پژمرده” به نوعی سنگ بنایی ایجاد کرده است که تاثیر بسزایی در فیلمهای یاکوزایی دوران بعد داشته و به تاریخ این ژانر افتخار میآورد.
تفاوت مهم دیگر این است که “گل پژمرده” از چندلایهای شخصیتهای جذاب برخوردار است. داستان دو دوست که در قالب یک فیلمساز حرف میزنند و نیز زنی به نام سائکو که در دنیای وحشی و مردانه یاکوزاها بدون احتیاج به خلاف و فقط به دلیل هیجان زندگی زیرزمینی، جذابیت خاصی به فیلم افزودهاند. این ویژگیها “گل پژمرده” را به یکی از برترین اثار یاکوزایی تبدیل کرده است.
یک ویژگی پایانی که این فیلم را از دیگر آثار جدا میکند، وجود عنصر سوررئالیستی است. به نظر میآید که فیلمساز با تعریف داستان خلافکاران، به تصویر کشیدن یک دنیای عجیب و غیرطبیعی اشاره کرده است. این ویژگی افزوده به “گل پژمرده” یک الگوی توهمی کابوسی و جذابیت ویژهای میبخشد که این فیلم را از نگاههای مختلف تحسینبرانگیز میسازد. اگر به زمینههنری فیلمها علاقه دارید، میتوانید “گل پژمرده” را در رده بالاتری از بهترین فیلمهای یاکوزایی جای دهید، واقع در کنار آثار بزرگ سیجون سوزوکی.
“موراکی”، که سالها در زندان بوده، پس از آزادی به دنیای بیرون بازمیگردد. او به جرم قتل زندانی شده و حالا پس از آزادی انگار نخواهد خواست از دنیای جنایتکاران فاصله بگیرد. موراکی به پاتوق قدیمی خود باز میگردد و در آنجا با زنی به نام “سائکو” آشنا میشود. این زن به شکلی عجیب و غریب به نظر میآید؛ چرا که به هر حال احتیاج به شرکت در جنایت ندارد و صرفاً به دلیل هیجان موجود در زندگی مردان جنایتکار، به زندگی زیرزمینی آنها علاقه دارد. “سائکو” تصمیم میگیرد راه و روش زندگی یک یاکوزا را به “موراکی” نشان دهد ولی…
۸. هانا- بی (Hana- Bi)
- کارگردان: تاکاشی کیتانو
- بازیگران: تاکاشی کیتانو، کیاکو کیشیموتو و رن اسوگی
- محصول: ۱۹۹۷، ژاپن
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۶٪
در مقدمه اشاره شد که تاکاشی کیتانو، همراه با تاکاشی میکه، به جهت احیای سینمای یاکوزایی در دهه ۱۹۹۰ تلاش کرد و فیلمهای خود را به عنوان یک نسل جدید از این ژانر معرفی کند. “هانا- بی” به عنوان یکی از برجستهترین اثرهای کیتانو در این زمینه شناخته شده است و از نظر انحصاری و نوآورانه، در جوایز معتبری مانند جشنواره ونیز شیر طلایی را از آن خود کرد.
این فیلم، اگرچه در دنیای خلافکارانه یاکوزایی جریان دارد، اما به یک اثر شاعرانه و با زبان هنری نزدیک است. از طیف وسیعی از لحظات سکوتی و شاعرانه بهره میبرد که حتی در سکانسهای خشونتآمیز نیز، سکوت مطلق جریان دارد. این خصوصیت به “هانا- بی” یک حالت شاعرانه و احساسی میبخشد که در کمترین فیلم یاکوزایی ژاپنی مشاهده میشود.
نقش اصلی فیلم را خود تاکاشی کیتانو بازی کرده است و این نقش برجستهترین اجراهای او را به نمایش گذاشته است. سکوت فیلم به خوبی با محوریت قصه جلوه میدهد و این سکوت، حالتی از تقدیرگرایی را به تصویر میکشد که در آن شخصیت اصلی بیپناه است و از طریق اعمال خشونت، خود را به تحقق آرزوهای خود میرساند.
داستان فیلم دربارهی “نی شی”، یک پلیس است که در ماموریتی مهم جدا از همکارانش میشود و به دیدار همسر مریضش میرود. مرگ یکی از همکارانش و زخمی شدن دیگری، او را به تصمیم به خودکشی و فعالیت خلافکارانه میانجامد. این تصمیم، او را در مقابل گروه یاکوزا قرار میدهد و او برای کمک به همسر دیگر همکار درگذشتهاش به آنها ملحق میشود.
۹. جوان وحشی (Youth Of The Beast)
- کارگردان: سیجون سوزوکی
- بازیگران: جو شیشیدو، ایچیرو کیجیما و میساکو سوزوکی
- محصول: ۱۹۶۳، ژاپن
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: –
“گل پژمرده” سومین فیلم سیجون سوزوکی در لیست اثرهای مهم سینمای ژاپن است و به تلاشهای او برای تغییر وضعیت فیلمهای یاکوزایی در زمانهایی که این ژانر به عنوان جزء مهم سینمای ژاپن شناخته میشد، بازمیگردد. این فیلم به عنوان یکی از اثرات برجسته در دورهی پیشروی ژانر یاکوزایی در سینمای ژاپن شناخته میشود.
پیش از این تجربیات، سینمای یاکوزا در ژاپن، هرچند دیرپا، اما به دلیل عدم جذب اهالی هنر و ترکیبیتهای خاص خود، به عنوان یک ژانر مهم تلقی نمیشد. در اوایل دههی ۱۹۶۰، با زیرپا گرفتن این ژانر توسط فیلمسازانی چون سوزوکی و شینودا، نگاه مردم به سینمای یاکوزایی تغییر کرد. این تغییر در نگرش، چرخهای از ایجاد آثار مهم و اعتبار این ژانر به همراه داشت.
سوزوکی در این فیلم از کلیشهها و الگوهای متداول یاکوزایی خسته شده بود و تصمیم گرفت با نگاه نو و متفاوتی به این ژانر نگاه کند. در “گل پژمرده”، او از تمام عناصر کاراکتریستی یاکوزایی استفاده میکند، اما با شیوهای جدید آنها را طراحی میکند و ترکیبات نوآورانهای ایجاد میکند.
این فیلم، علاوه بر بهرهگیری از عناصر معمول یاکوزایی، نگاه تند و انتقادی به جامعه و سیاستهای آن زمان ژاپن دارد. سوزوکی با نشان دادن روایتی پر از جنجال و نبرد در میان گروهها و سازمانهای جنایی، به نقد جوانان فعال و اعتراضات آن دهه اشاره میکند.
داستان فیلم دربارهی “جوجی”، مامور سابق اداره پلیس است که پس از سپری کردن مدتی در زندان به طلب از جرم و جنایت فرار کرده است. وقتی همکار سابق او به شکل مرموزی خودکشی میکند، او به اعتقاد دارد که این مرگ به یک توطئه یاکوزایی مرتبط است و او تصمیم میگیرد به دنبال رازهای پشت این مرگ بپردازد.
۱۰. بیل را بکش: قسمت اول (Kill Bill: Volume 1)
- کارگردان: کوئنتین تارانتینو
- بازیگران: اوما تورمن، لوسی لیو و دیوید کارادیان
- محصول: ۲۰۰۳، آمریکا
- امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
- امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۸۵٪
“بیل را بکش: قسمت اول” از آثار برجسته کوئنتین تارانتینو، که در سینمای یاکوزایی به عنوان یک شاهکار شناخته میشود. تارانتینو، که یکی از علاقمندان به سینمای یاکوزایی است، در این فیلم تلاش کرده است تا با ترکیب عناصر سینمای ژاپنی و غربی، یک اثر منحصر به فرد و جذاب ایجاد کند.
در این فیلم، علاقه تارانتینو به سینمای رزمی هنگ کنگ به وضوح مشهود است. او از لحاظ فرم سینمایی در این اثر در اوج خلاقیت قرار گرفته و با ترکیب عناصر یاکوزایی و وسترن، یک داستان اپیک و خیرهکننده را روایت میکند. شخصیت اصلی فیلم، یک زن با توانایی بینظیر در شمشیرزنی است که به دنبال انتقام مرگ همسر و فرزندش از دست دشمنانش میگردد.
تارانتینو با استفاده از ساختار اپیزودیک و فرم نوآورانه خود، داستان را به شیوهای جذاب و پویا به تصویر میکشد. از سکانسهای نبرد هنگامی که از سینمای ژاپنی الهام گرفته شدهاند، تا نقشآفرینی قابلتوجه اوما تورمن به عنوان عروس، همه به ایجاد یک اثر هنری بینظیر کمک کردهاند.
داستان “بیل را بکش: قسمت اول” بر پایهی انتقام است و نشان میدهد که عروس، پس از چهار سال بیهوشی و کما، تصمیم به انتقام از افرادی که در روز عروسیاش باعث مرگ همسر و فرزندش شدند، گرفته است. این داستان پر از فراز و فرودهای جذاب و تنشآور است و با استفاده از زبان سینمای تارانتینو به تصویر کشیده شده است.
نظرات کاربران